توحید صدوق: جلسه پانزدهم (صوت و متن)

استاد: دکتر محمدتقی فعالی (صوت و متن)

توحید صدوق، جلسه پانزدهم 26/ 11/ 1393

در جلسة قبل بیان شد که دخول در بهشت، خلود دارد امّا در نار دخول است، ولی خلود در نار فقط در مورد کافران عنود، مطرح است. نسبت انسان با جنّت و نار، ظرف و مظروف نیست، بلکه نسبت انسان با جنّت و نار، عینیّت است. پس همانطور که نار از قلب­ها طلوع می­ کند، نور هم از قلب­ها طلوع می­ کند. پس قیامت یعنی ظهور باطن انسان در عالَم بالا.

حدیث نهم: پیامبر اکرم(ص) فرمود:

كُلُ‏ جَبَّارٍ عَنِيدٍ مَنْ أَبَى أَنْ يَقُولَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ؛هر ستمكار گردنكش ستيزنده كسى است كه سرباز زند از آنكه لا اله الا اللَّه بگويد. [1]

نکات

نکته اول:عدم توانایی در گفتن «لا اِله اِلاّ الله». یعنی جبّار عنید قول «لا اِله اِلاّ الله» را نمی تواند بگوید، چون کائنات خدا به او اجازه نمی دهند زبانش به این جمله باز شود.

امور به لحاظ منطقی سه دسته ­اند:

1.     هم و هم: جمع هر دو

2.     نه و نه: نفی هر دو

3.     یا و یا: نه حالت اول و نه حالت دوم

طبق این بیان منطقی، حدیث، در مقام بیان حالت سوم است یعنی یا جبّار عنید و یا قول «لا اِله اِلا الله»

نکته دوم: تمام کتب منطق، علم را به دو دسته تقسیم کرده ­اند؛ حضوری و حصولی. علوم حصولی شامل تصور و تصدیق است. تصور و تصدیق هم بدیهی هستند یا نظری. تصورات نظری، برخلاف تصوّرات بدیهی نیازمند تعریف است. و تصدیقات نظری نیز نیازمند قیاس و حجت است.

شکل بیان صورت روایت، صورت جدیدی از تعریف را ارائه می دهد.

 نکته سوم: «مَن أبا» اِبا کردن یعنی چه؟ اِبا کردن، صِرف «نه» گفتن نیست؛ چرا که ریشه­ای دارد و آن «کِبر» است. «کبر» غیر از «عجب» است. عجب، یعنی خود بزرگ بینی، بدون مقایسه با دیگران. امّا «کبر» یعنی خود برتر بینی در مقایسه با دیگران که نتیجة آن «تکبّر» است. لذا عجب مقدمة کبر، وآن مقدمه رفتار متکبرانه است.

کبر مثل اینکه ابلیس و شیاطین خودشان را با انسان مقایسه کردند و توهم کردند که از آدم برترند. حال کبر چون دروغ است، انسان‌ها نباید کبر داشته باشند.

چرا ابلیس با آن سابقه طولانی کبر داشت؟

در پاسخ به این پرسش باید گفت: ابلیس دو بعد دارد؛ جسم و روح. انسان هم دو بعد دارد؛ جسم و روح. ابلیس جسم خودش را که بالاتر از جسم انسان است، با جسم انسان مقایسه کرد. ولی روح انسان ( که اصل وجود اوست) برتر از ابلیس است، چون ابلیس  این را پنهان کرد و مغالطه نمود، خداوند متعال فرمود:

 قالَ فَاخْرُجْ مِنْها فَإِنَّکَ رَجيمٌ؛ از این [ مقام ] بیرون شو که تو رانده شده ای.[2]

بنابراین، اِبا کرد؛ چون جبّار و ظالم است. لذا هر کس که ظالم باشد نمی ­تواند موّحد باشد.

ظلم نکنید تا به سمت توحید بروید. هر کس به اندازه ای که ظلم نکند به سمت توحید حرکت می کند.


[1]. صدوق، التوحيد، ص 19.

[2]. حجر/34.

مطالب مرتبط
ارسال پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.