زندگی معنوی: جلسه هشتاد و یکم (صوت و متن)

استاد: دکتر محمدتقی فعالی (صوت و متن)

زندگی معنوی –جلسه هشتاد و یکم –15/ 11/ 96

در جلسه گذشته نکاتی درباره بند سوم از درجه سوم محاسبه نکاتی مطرح شد. نکته اول این که لازمه محاسبه، رسیدن به این حسّ و حالت است که  آدمی کار خوب و فکر نیک خود را لایق قبولی بارگاه الهی نبیند. نکته دوم این که مخلَصین نیز اعمال نیک خود را لایق بارگاه ربوبی نمی‌شمارند، با آنکه طبق آیات قرآن کریم فقط افعال نیک مخلَصین همانند توصیفشان، مورد قبول بارگاه ربوبی است. نکته بعدی این که اگر انسان اعمال خوب خود را شایسته درگاه الهی بداند، از واقعیت دور شده و دچار توهم می‌شود و در جهل مرکب فرو خواهد رفت. هم‌چنین عمل خوب چنین کسی علیه او و بر ضررش خواهد شد. بنابراین انسان باید تا جایی که ممکن است خوب باشد، ولی خوبی‌هایش را لایق قبولی درگاه خدا نداند و سعی کند خوبی‌هایش را از نظر کمّی و کیفی بهتر کند؛ یعنی: خوبی کنیم، خاموش باشیم و دوباره خوبی کنیم همانند درخت تاک که میوه می‌دهد و خاموش می‌شود و دوباره میوه می‌دهد.

ادامه بحث:

این جلسه درباره «اصل تعییر» به عنوان بند دوم از درجه سوم محاسبه نکاتی مطرح خواهد شد.

نکته اول ـاصل تعییر یک سنت کائناتی است. طبق این اصل، هر کسی دیگری را از روی تحقیر و سرزنش عیب‌جویی کند از این جهان خارج نمی‌شود مگر آنکه به آن عیب مبتلا می‌شود.

نکته دوم ـاین اصل را می توان به روایات زیر مستند کرد:

1. امام صادق علیه‌السلام: «مَن عَیَّرَ مُؤمِنا بِذَنبٍ لَم یَمُت حَتّى یَرکَبَهُ؛[1]هر کس مؤمنى را به گناهى سرزنش کند، نمیرد تا خودش آن گناه را مرتکب شود.»

2. خضر علیه‌السلام ـ در سفارش خود به موسى علیه السلام: یَا بنَ عِمرانَ، لا تُعَیِّرَنَّ أحَدا بِخَطیئَةٍ، وَ ابکِ عَلى خَطیئَتِکَ؛[2] اى پسر عمران! هیچ کس را به واسطه گناهىْ سرزنش مکن و بر گناه خویش گریه کن.»

3. « امام على علیه‌السلام:  مَن عَیَّرَ بِشَیءٍ بُلِیَ بِهِ؛[3] هر کس به چیزى سرزنش کند، خودش به آن گرفتار شود.»

نکته سوم ـشناخت جهان بدون شناخت قوانین آن محال است. ربوبیت خدا نسبت به جهان هستی از طریق قوانین و روش‌ها انجام می‌شود. این قوانین، قطعی و مستحکم بوده و چون از مبدأ واحد هستند با یکدیگر ملائم و سازگارند. قرآن حاوی قوانین و قواعد کلی است که از آنها با عنوان «سنّت» یاد می‌کند. سنت‌های قرآنی در قالب:

1. سنت‌های مادی: سنت‌های ناظر به عالم جسم و ماده؛

2. سنت‌های انسانی: سنت‌های ناظر به روابط میان انسان‌ها؛

3. سنت‌های سلوکی: سنت‌های ناظر به سیر و سلوک به سوی خدا.

اصل تعییر یکی از سنت‌های سلوکی است.

نکته چهارم ـگستره و محدوده قانون تعییر هم شامل خلقت می‌شود و هم شامل معصیت. اصل تعییر نسبت به خلقت بدین معناست که کسی خلقت و طبیعت کسی دیگر را مورد عیب‌جویی قرار دهد. اصل تعییر نسبت به معصیت نیز بدین معناست که کسی به سبب گناهی که مرتکب شده مورد سرزنش و عیب‌جویی قرار گیرد.

نکته پنجم ـچرایی ناشایست بودن اصل تعییر را در پاسخ‌های زیر می‌توان جستجو کرد:

1. عیب‌جویی از یک مخلوق، از حیث خلقتش، مستقیما عیب‌جویی از خالق است. از آنجایی که خدا کامل و بدون عیب است، عیب‌جویی از خدا مصداق کذب و خلاف واقع بوده و عملی قبیح و ناشایست بشمار می‌آید.

2. منشأ عیب‌جویی از دیگران به جهت ارتکاب گناه، احساس علوّ و خودبرتربینی است. این احساس یک احساس فرعونی و مذموم است. قران کریم در این باره می‌فرماید:

«إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلا فِی الْأَرْضِ وَ جَعَلَ أَهْلَها شِیَعاً یَسْتَضْعِفُ طائِفَةً مِنْهُمْ یُذَبِّحُ أَبْناءَهُمْ وَ یَسْتَحْیی‌ نِساءَهُمْ إِنَّهُ کانَ مِنَ الْمُفْسِدینَ؛[4] فرعون در سرزمین [مصر] سر برافراشت، و مردمِ آن را طبقه طبقه ساخت طبقه‌اى از آنان را زبون مى‌داشت: پسرانشان را سر مى‌برید، و زنانشان را [براى بهره‌کشى‌] زنده بر جاى مى‌گذاشت، که وى از فسادکاران بود.»

از این رو، تعییر نسبت به معاصی، عملی قبیح و ناشایست است.

3. تعییر موجب تحقیر دیگران می‌شود. تحقیر و تمسخر در نظام ارزشی قرآنی، جایگاهی بالاتر از ربا و بدحجابی دارد. قرآن درباره حجاب می‌فرماید:

«قُلْ لِلْمُؤْمِنینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِکَ أَزْکى‌ لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبیرٌ بِما یَصْنَعُونَ؛[5] به مردان با ایمان بگو: «دیده فرو نهند و پاکدامنى ورزند، که این براى آنان پاکیزه‌تر است، زیرا خدا به آنچه مى‌کنند آگاه است.»

درباره ربا در قرآن چنین آمده است:

«یَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبا وَ یُرْبِی الصَّدَقاتِ وَ اللَّهُ لا یُحِبُّ کُلَّ کَفَّارٍ أَثیمٍ؛[6] خدا از [برکتِ‌] ربا مى‌کاهد، و بر صدقات مى‌افزاید، و خداوند هیچ ناسپاسِ گناهکارى را دوست نمى‌دارد.» (276)

اما تعبیر قرآن درباره تمسخر، بسیار تندتر است تا جایی که خدا خودش به مقابله با مسخره کنندگان قیام می‌کند:

«… قَالُواْ إِنَّا مَعَکُمْ إِنَّمَا نحَْنُ مُسْتهَْزِءُونَ* اللَّهُ یَسْتهَْزِئُ بهِِمْ وَ یَمُدُّهُمْ فىِ طُغْیَانِهِمْ یَعْمَهُونَ؛[7] … ما با شماییم، ما فقط [آنان را] ریشخند مى‌کنیم.* خدا [است که‌] ریشخندشان مى‌کند، و آنان را در طغیانشان فرو مى‌گذارد تا سرگردان شوند.»

از این رو، زشتی تعییر و عیب‌جویی دیگران از روی تمسخر و تحقیر، از بدحجابی و ربا بیشتر است.

4. فرد عیب‌جو به دلیل تکبر و خودبرتربینی، به سمت توبه نخواهد رفت ولی فردی که از او عیب‌جویی شده ممکن است توبه کند و گناهش بخشیده شود. پس عیب‌جویی موجب دوری از توبه می‌شود و به همین دلیل ناشایست و زشت است.

5. اهل تعییر قبل از تحقیر عملی، از نظر ذهنی دچار آلودگی و پلشتی می‌شوند. گناه ذهنی به مراتب بدتر و زشت‌تر از گناه عملی است. بنابراین، زشتی تعییر معلوم و ثابت می‌شود.

حاصل آنکهاصل تعییر در مقام خلقت، نارواست؛ چون توهین به خالق است. در معصیت دیگران نیز زشت است چون از احساس خودبرتربینی ناشی‌ می‌شود، در نظام ارزشی قرآن کریم جایگاهی بسیار زشت از ربا و بدحجابی دارد، مانع توبه است و یک گناه ذهنی است.

[1]. ری‌شهری، میزان الحکمه، 8/340.

[2]. همان، ص 338.

[3]. همان، ص340.

[4]. قصص/4.

[5]. نور /30.

[6]. بقره/276.

[7]. بقره /14 و 15.

مطالب مرتبط
ارسال پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.