زندگی معنوی 10/ 2/ 1396
در جلسات گذشته، پس از بیان مطالبی درباره امتنانی بودن طاعت، و دستهبندی تلاشهای انسان، گفته شد که شایعترین نوع تلاشها میان آدمیان، تلاش قسم اول است, یعنی تلاش مادی برای رسیدن به نفع شخصی. این نوع از تلاش را در مورد انسانهایی که به دانشگاه میروند مورد بررسی قرار دادیم و به این نتیجه رسیدیم که علیرغم تفاوت در نیّات و اهداف اولیّه، همة آنها به رفاه و آسایش ختم میشوند.
ادامه بحث:
اصل تسخیر و هوشمندی کائنات
به مناسبت بحث از علم و تلاش علمی در انسانها، به موضوع هوشمندی جهان و کائنات اشاره میکنیم. هر آنچه در جهان وجود دارد در تسخیر انسان است و به او خدمترسانی میکند. اما باید دانست که محدوده خدمات آنها به انسانها، امکان افزایش و کاهش دارد و ممکن است به حداقل میزان خود برسد. بدگویی و توهین نسبت به مخلوقات جهان، یکی از عواملی است که تسخیر کائنات را کاهش میدهد. این مطالب، مقدمه بیان یک قانون کائناتی است. این قانون عبارت است از این که:
«از هر چه بهره میبرید، از آن بدگویی نکنید و نسبت به آن اهانت ننمایید، حتی در ذهن و فکر خود.»
مبانی این قانون
برای توضیح و تببین این قانون، لازم است سه مقدمة زیر را توجّه کرد:
1. خدا ذاتی است با هزار اسم. اولین اسم خدا، علیم است و صفت آن، علم.
2. خدا علت جهان است.
3. یکی از لوازم اصل علیت، اصل سنخیت بین علت و معلول است. پس، اسماء الهی باید با جهان و هر چه در آن است سنخیت داشته باشد.
بنابر سه مقدمة فوق، به این نتیجه میرسیم که جهان، عالِم است و علم خدا در جای جای جهان باید حاضر باشد. پس، جهان و هر چه در آن است هوشمند و عالِم است و متناسب با رفتار و ذهنیت انسان، خدمات خود را نسبت به انسان، کاهش یا افزایش میدهند. بیاییم از همین لحظه تصمیم بگیریم فکر خود را نسبت به تمام اشخاص و أشیائی که به ما خدمت میکنند اصلاح کنیم تا خدمات آنها افزایش یابد.
آنچه گفته شد روی دیگر این سخن است که اگر درون انسان اصلاح شود، یقیناً بیرون او به نحو أحسن تدبیر میشود و درهای بسته برایش باز میشوند، مانند داستان یوسف(ع).
گذشت و بخشش، نوعی اصلاح درون است. اگر انسان اهل بخشش شود، خدا دنیای او را تدبیر میکند. در غیر این صورت، تدبیر دنیا را به خودِ انسان واگذار میکند؛ یعنی تسخیر را به حداقل میرساند و به فهم خود انسان واگذار میکند، و از آنجا که فهم انسانها اکثراً اشتباه است، در بیشتر موارد، تدبیر انسان به خطا منجر میشود.
خلاصه این که جهان، مسخّر و در خدمت بشر است. اصل تسخیر، حداقل و حدّ نصابی دارد اما قابل افزایش است. افزایش آن نیز به نوع نگاه و رفتار ما نسبت به خدمات آنها بستگی دارد.