نگاهی به سبک تغذیه در اسلام در گفتگو با دکتر مرادی دهنوی
آقای دکتر حسین مرادی دهنوی؛ متخصص طب سنتی و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی قم، مدیرگروه و سرپرست طب سنتی دانشکده طب سنتی قم است. وی در کنار تحصیل در دوره عمومی دکترای دانشگاه تهران، دوره تخصصی طب سنتی را نیز در این دانشگاه سپری کرده است. در پایش اندیشه این شماره، پای سخنان ایشان در زمینه سبک تغذیه و مهمترین آسیبهای تغذیه جامعه نشستهایم.
يكي از مسائل مهم سبک زندگی سبک تغذیه است و نقشی که در سلامت جسم و روان انسانها دارد. به همین دليل در اين شماره پاي صحبتهاي دكتر مرادي نشستهايم.
پايش: برای شروع یک معرفی اجمالی از خودتان بفرمایید.
من دکتر مرادی، متخصص طب سنتی و رئیس دانشکده طب سنتی قم، هستم. تز پایاننامه بنده راجع به تغذیه در طب سنتی و اسلامی بوده است. در این زمینه مباحث خوبی در آموزههای اسلامی و طب ایرانی داريم كه امروزه میتواند در معضلات زندگی مردم راهگشا باشد.
پايش: جايگاه تغذيه در اديان، به خصوص اسلام، چيست؟ آيا طب سنتي ميتوان امروزه راهگشا باشد.
تغذیه از نظر آموزههای اسلامی و دینی جایگاه بسیار بالایی دارد، چون جسم سالم است که در کنار آن اندیشه، افکار، اعتقادات، رفتار، هیجانات و احساسات سالم شکل میگیرد. در قرآن کریم و آموزههاي انبيا توجه ويژهاي راجع به چگونگی تغذیه شده است. ما سفارشهاي زیادی در مورد آداب تغذیه و چگونگی تغذیه و حتی نوع غذاها داریم كه این نشاندهنده اهمیت تغذیه در شکلگیری سلامت جسم و روح و احساسات و عواطف است.
امروزه با توجه به پیشرفت علم و پزشکی و نو شدن و بهروز شدن تجهیزات، امنیت سلامت مردم هرروز بیشتر مورد تهدید واقع میشود و معضلات بهزیستی ما هرروز بیشتر میشود. بیماریهایی مثل کبد چرب و سرطانها و فشارخون و بیماریهای ژنتیکی و دیابت و چاقیهای مفرط در جامعه بیشتر نمود پیدا میکند و هرروز مشکلات و معضلات بیشتری را ایجاد میکند. واقعیت این است که آموزههای موجود در علم رایج نمیتواند پاسخگو باشد و ما نیاز به آموزههایی داریم که راه جدید، هدایت جدید و سبک جدیدی را ایجاد کند. همه کارشناسان سلامت، که در حوزه بهداشت سلامت فعال هستند، اذعان دارند که علت اصلی ایجاد بیماریهای مزمن تغییر سبک زندگی و بهخصوص تغذیه است. در علم جديد آموزههایی که بتواند در این زمینه راهگشا باشد کم است.
آموزههای طب ایرانی و اسلامی بسیار گسترده و غنی است و امروزه میتوانند در کاهش این بیماریها به ما کمک کنند. در تحقیقات جدید هرروز گوشهای از اين آموزهها ثابت میشود و علوم جدید به آن پی میبرد. به عنوان نمونه حضرت فرمودهاند: «المعده بیت کل دائم». هرچه دانش طب امروزه گستردهتر شود، به عمق، زیبایی، معنا و دقت این حدیث بیشتر پی ميبرد. به اين موضوع پي ميبرد كه چقدر معده میتواند در رفع و ايجاد بیماریها مؤثر باشد. امروزه ما عمیقاً نیازمند این آموزهها هستیم. اگر این آموزهها به درستی تبیین شود، میتواند بسيار راهگشا باشد.
پايش: طي چند دهه اخير سبک تغذیهاي تغيير كرده است. به نظر شما چطور شد یکباره سبك تغذيه دستخوش آموزههای غربی قرار گرفت؟
شاید سه فرایند که در این ۵۰-۶۰ سال اخیر اتفاق افتاد را بتوان مهمترين عوامل اين تغيير دانست. ۱. اولین مطلب این است که با شروع شدن زندگی صنعتی آدمها وقت کمتری دارند که به بهداشت جسمی خودشان را توجه کنند. وقت افراد بیشتر صرف مشغله و کارهای صنعتی و زندگی صنعتی شده است و وقت کمتری را در امور تغذیهشان صرف میکنند. البته این كمتر وقت صرف كردن در نهایت به ضرر آدمها تمام خواهد شد، چون وقت بیشتری را بايد صرف کنند تا بیماریها و معضلات ناشی از این تغذیه صنعتی را بهبود ببخشند. ۲. دومین عامل این است که غذا نيز مانند خیلی از مقولههای دیگر به عنوان یک تجارت برای افراد و شرکتها و مؤسسات قلمداد میشود. این شركتها سعی میکنند که به هر شکل ممکن غذاها را با رنگ و لعاب و مزه و طعم خاصی به مصرف بیشتر برسانند؛ لذا رقابت در این عرصه به شدت زیاد است. همچنين غالباً شرکتها و مؤسسات و کسانی که تولید کننده مواد غذایی هستند استانداردهای سلامتی و امنیت غذا را رعایت نمیکنند و با اضافه کردن انواع طعمدهندهها و مزهها به فكر فروش بيشتر هستند. اين عامل در طول مدت توانسته ذائقه مردم را به سمت غذاهای صنعتی تغییر بدهد. اين روند مردم و را به مصرفگرایی و تهیه غذاهای آماده و غذاهایی که به با طعمهای افزودنی آمیخته شدهاند كشانده است و توانسته به تدریج ذائقه نسلها را تغییر بدهد.
۳. عوامل سوم این است که متأسفانه با سیاستهای غلطی که وجود داشت فرهنگ سالم تغذیه و سبک زندگی سالم كه در مباحث طب سنتی و اسلامی وجود داشت از بين رفت و کمکم به فراموشی سپرده شد. اين آموزهها آموزش داده نشد كه مسبب آن کوتاهی و کمکاری کسانی است در اين امر متولي هستند.
پايش: به نظر شما علت اين كوتاهي چيست؟ چه كساني مقصرند در اين امر: فرهنگسازان، روحانیت، دانشگاهیان و يا دولتها، بهخصوص وزارت بهداشت که سالیان سال با طب سنتی مبارزه کرده است؟
ناآگاهی مهمترين دليل بر اين اتفاق است؛ چون بسیاری از آموزههای طب سنتی و اسلامی ما با علوم جدید هم همخوانی دارد. در قسمت دوم هم سیاستهای غلط و یک مقداری هم کوتاهی مبلغین این رشته باعث شد که اين اتفاق بيفتد و به آن سطح مطلوب نرسد. ولی خوشبختانه فعالیتهایی شروع شده است که امیدواری را بیشتر کرده است.
پايش: در حال حاضر چه آسیبهای عمدهای را میشود در مورد سبک تغذیه مطرح کرد که شایع است و باعث بروز بیماریهای مختلفی شده است؟
پنجاه درصد بزرگسالان ما کبد چرب دارند كه بسيار خطرناك است. کبد چرب مقدمه بسياري از بیماریهاست. چیزی حدود پنجاه درصد بزرگسالان ما مبتلا به اضافه وزن و چاقی هستند كه چاقی عامل دیابت، سرطان و خیلی از بیماریهای دیگر مانند کیسه تخمدان، نازایی، بيماريهاي قلبی و عروقی و فشارخون و خیلی از بیماریهای دیگر است. دوازده درصد بزرگسالان ما مبتلا به دیابت هستند؛ يعني ۵-۶ میلیون دیابتی در کشور داریم. خانم دکتر وحید دستجردی، وزیر بهداشت سابق، پیشبینی کردهاند که در ده سال آینده آمار سرطانهای دو برابر افزایش مییابد و تا سال ۲۰۲۰ بیماریهایی که در جامعه وجود دارد بيشتر بيماريهاي مزمن و غیرمسری مثل فشارخون، کبد و سرطان خواهد بود.
پزشكان جديد نيز اتفاق نظر دارند که علت ایجاد این بیماریها تغییر سبک زندگی مردم، بهویژه تغيير سبك تغذیه، است. اين تغيير بسيار مخرب است، زيرا هم به فرد آسیب میزند و هم منابع جامعه را صرف درمان و بازتوانی این افراد میکند و هم تبعات خانوادگی و فرهنگی و اجتماعی و سیاسی به دنبال دارد. امروزه طرح تحول نظام سلامت مبالغ هنگفتی از منابع اقتصادی جامعه ما را صرف خودش كرده است. البته اين مبلغ تنها صرف امور درمانی میشود و هنوز فایلی را در تحول نظام سلامت باز نکردهایم برای تغییر شیوه زندگی مردم و آموزش. بسيار مهم است كه ما بدانیم اگر وضعیت به این صورت پیش برود روزهای بدی را خواهیم داشت.
پايش: وجود بيماريهاي غیرواگیر جسمی در بسياري از موارد باعث بیماریهای روحی است. نظر شما در اين باره چيست؟
در رابطه با بیماریهای روحی متأسفانه وضعیت ما از بیماریهای جسمی بهتر نیست. ۲۵ درصد مردم ما به نوعی دچار اختلال روحی هستند و از آن رنج میبرند. آمار بچههای بیشفعال در جامعه ما زیاد شده است. بچههای اوتیسم، مشکلات رفتاری و خشونت نيز روزافزون گزارش شده است. بسياري از این موارد به سبک زندگی، حتی تغذیه، مربوط میشود. مواد افزودنی و موادی که به نوعی به عنوان نگهدارنده و طعمدهنده و رنگ دهنده استفاده میشود، عوارض روحی زیادی دارند. بعضی از آنها هیجانات را زیاد میکند و تمرکز و حافظه را دچار اختلال میکنند و بعضیها روی رفتار، اخلاق و افکار تأثیر میگذارند. بسياري از بيماريهاي روحي ارتباط مستقیم با بحث تغذیه دارند. در برخي موارد كه بيمار را کنترل کردهایم و تغذیه او را تغییر دادهایم، تغييرات بسياري در رفتارها ديدهايم و مشکلات فرد با تغذيه صحيح رفع شده است.
پايش: برای راهاندازي فرهنگ تغذیه چه بايد كرد؛ زيرا اين معضل فراگیر شده و به يك فرهنگ تبديل شده است و تغییر فرهنگ مشکلات بسياري دارد.
مهمترین راهکار این است که مردم آگاه شوند که چه اتفاقاتی در حال رخ دادن است. بنابراين آگاهی بخش اول است. اگر مردم ما به درستی آگاهی پیدا کنند که تغییر روش زندگی باعث ایجاد این بیماریها در زندگیشان شده است و بدانند این نوع زندگی و تغذیه چه لطمات و صدماتی را بر خانوادهها دارد، مسلماً میپذیرند كه آن را تغيير دهند. از طرفی بايد همزمان که اثرات سوء مواد غذایی ناسالم را توضیح میدهیم، بتوانیم در جهت عادات غذایی، روشها و نوع تغذیه مبتني بر فرهنگ ایرانی و اسلامی فرهنگسازی کنیم. شرط اين فرهنگسازي اين است كه بتوانیم اين فرهنگ و آموزهها را به درستی تبیین کنیم؛ طوري اين آموزهها در زندگی مردم وارد شود و مردم بتوانند به سهولت با این مطالب ارتباط برقرار کنند؛ يعني ساده توضیح بدهیم. طبق تجربههایي که ما داریم وقتی این دو مؤلفه آگاهیبخشی و فرهنگسازی وجود داشته باشد منجر به مؤلفه سومی ميشود که تغییر عملکرد و رفتار است.
این كار شدني است؛ چون مردم ما امروزه واقعاً به دنبال راه چاره میگردند و چارهجویی میکنند و آمادگی اجتماعی براي پذيرش وجود دارد. مردم ما آماده تغيير هستند، به شرط اینکه بتوانیم وضعیت خوبی را برایشان تبیین کنیم.
پايش: آيا الگوی دینیای که برای اصلاح سبک زندگی به آن نياز داريم، وجود دارد؛ الگویی که در حال حاضر بتواند کارایی داشته باشد؟
درباره سبک زندگي دینی، بهویژه تغذیه، که موضوع تخصصی بنده است، پایاننامهها و کارهای دانشگاهی و کتابهایی نوشته شده است و برنامههایی در صدا و سیما تولید شده است. برنامه طولانی مدتی در رادیو معارف خواهیم داشت که به تازگی شروع شده است. اين برنامه در جهت ارائه یک الگوی صحیح سبک زندگی، بهویژه تغذیه است، که سهشنبهها ساعت ۴۰/۱۲ از رادیو معارف پخش ميشود. ما این برنامه را شروع کردیم و سعی کردهایم عالمانه و محققانه و طبق اصول علمی مباحث و مسائل دینی را تبیین کنیم كه هر شخصي، چه یک خانم خانهدار و چه يك استاد دانشگاه، وقتی این مباحث را گوش داد، بتواند استفاده کند.
در رادیو معارف ما دقیقاً چیزهایی را میگوییم که عالمانه باشد.براي تجويز بايد کارها و تحقیقات عالمانه باشند. ما معارف بسياري داریم که امروزه تبیین شدهاند و با علوم روز و با تحقيقات تجربی اثبات شدهاند. احادیث و روایات و آموزههایی که از جانب شرع مقدس و ائمه اطهار(علیهم السلام) آمده، جهانشمول است و همه ابعاد وجودی انسان را دربرمی گیرد و ممکن است علم بشر به بخشی از آن دسترسی و توجيهي براي آن نداشته باشد. براي مثال گفتهاند كه شب نشسته آب بخورید و روز ایستاده. ما توضیحي درباره این دستورات نداريم و هنوز به آن مرتبه نرسيدهايم كه وجه آن را كشف كنيم. البته احادیثی زيادي وجود دارد که میتوانیم امروزه با علوم جدید تبیین کنیم. اين احاديث آنقدر زیاد و راهگشا هستند كه احتیاج نداریم برویم سراغ مواردی که یک مقداری برایمان خیلی روشن نیست. از آن موارد هر کسی میتواند استحباباً استفاده کند.
البته ما نباید منتظر بمانیم که اصول علمی احادیث و روایات را تبیین کنند، زيرا احاديث و روايات قواعد و چارچوبهای علمی دارند و اين ما هستيم كه باید قواعد علمی و چارچوبهای احادیث را پیدا کنیم همانطور که در فقه همینطور است. در احادیث طبی نيز روش مانند فقه است و ما نمیتوانیم احادیث را به تنهایی و بدون در کنار هم گذاشتن احادیث آنها را تفسير كنيم. بايد شخص تفسير كننده مسلط به احادیث طبی و حداقل طب سنتی باشد. اگر کسی یا گروهی این دو وجه را نداشته باشد و بخواهد احادیث طبی را توضیح دهند، ممکن است دچار خطا شود.
پايش: در راستاي فرهنگسازي كارهايي بسياري شده است، چه موانعی وجود دارد برای اینکه ما نتوانیم فرهنگسازی را آنطور كه باید و شاید در جامعه انجام بدهیم؟
یک سری مقاومتهایی در بدنه وزارت بهداشت وجود دارد. همچنين افرادي بدون تحقیق و کار علمی آمدهاند و روایات و احادیث را به شکلی ابتدايي و بدون تحقيق درباره بستر و شأن نزولش در جامعه ترويج کردهاند. هر دوي اين موارد از موانع مهم فرهنگسازي هستند.
استفاده از روايات و تجويز آنها براي مردم نياز به تفسیر و تبیین علمی دارد.گاهي نقل حديث و عمل بر اساس آن عوارضي را براي فرد به همراه دارد؛ مثلاً حضرت برای تقویت حافظه يكجا فرمودهاند سرکه، یکجا کندر، و یکجا فرمودهاند کدو خوب است. اين تجويز بر اساس شخص و شرایط شخص و فیزیولوژی اوست. ما نمیتوانیم از آن به عنوان یک اصل کلی استفاده كنيم و آن را برای هر کسی تجويز كنيم.
پايش: در تغذیه و طب سنتي مشكلي وجود دارد كه اين دستورات براساس مزاجهاي افراد است و نميتوان از آنها قوانين عام به دست آورد. صدا و سیما و نهادهاي مختلف و مردم با مشکل مواجه هستند و میخواهند سبک تغذیه خودشان را تغییر بدهند ولي اين كار باید زیر نظر کارشناس انجام بگیرد و مشكل اينجاست كه دسترسی به افراد ندارند و نمیدانند به کجا مراجعه کنند. همچنين دستورها گاهي بسيار متفاوت است.
متأسفانه یکی از معضلاتی که در حوزه طب سنتی وجود دارد همین است؛ چون قوانین طب سنتی و اسلامی ما مثل طب رایج قوانین مدون و تعریف شدهای ندارد. بنابراین هر کسی خودش را در این حوزه وارد میکند و نظر میدهد. این کار خیلی خطرناک است. در حوزه طب رایج کسی که تخصص تغذیه طب رایج را نداشته باشد و صاحبنظر نباشد، نباید نظر بدهد؛ ولی یکی از آسیبهایی که در حوزه طب سنتی و احادیث طبی وجود دارد اين است كه هركسي در آن نظر ميدهد. افرادی که اطلاعات کافی ندارند و برداشتهای شخصی دارند، در جامعه تبیین و تبلیغ میکنند؛ مثلاً گاهی اوقات رشتهشان این رشته نیست و مثلاً کارشناس کارهای صنعتی است، هوس کرده یک مقداری در طب کار کند. حالا کتاب و سیدی دارد و سخنرانی هم کرده است. افراد دیگری نيز بحثهای افراطیاي را مطرح میکنند که اصلاً در حوزه طب سنتی و احادیث طبی جایگاهی ندارد؛ به عنوان مثال یکباره میگویند چایی مصرف نشود و چاي زیان دارد. هيچ دليلي هم بر این ادعا در هیچ کتاب و مقاله و کار جدید علمیاي وجود ندارد، نه در طب سنتی و نه در روایات طبی؛ در صورتی که برعکسش تحقیقات گستردهای شده است که چایی مصالح خوبی دارد و کنارش عوارضش را نوشتهاند؛ ولی اینکه به یکباره برای همه افراد چایی را منع کند، وجود ندارد. متأسفانه یکی از آسیبهای بزرگ طب سنتی ما این است که امیدواریم یک روز معاونت طب سنتی وزارت بهداشت در این مقوله وارد شود و اجازه ندهد افراد اظهارنظر کنند. تغذیه خیلی مهم است و میتواند باعث بیماری شود و برعکس ميتواند انسان را از بيماري نجات بدهد؛ بنابراین نبايد هر کسی با هر مطالعه خاصی که دارد در زمینه طب سنتی و تغذیه و روایات طبی اظهار نظر كند. كسي که مسلط به طب سنتی و احادیث طبی و حتی تا حدی به طب و تحقیقات جدید نباشد، نباید در این موضوع اظهارنظر کند.