بایستههای عزاداری در کلام رهبری
نویسنده: دکتر علی کیا و عبدالرضا آتشینصدف
یکم) استفاده از اشعار پر محتوا
وقتی شعر را میخوانیم، به فکر باشیم که از این شعر ما ایمان مخاطبان ما زیاد شود. پس هر شعری را نمیخوانیم؛ هرجور خواندنی را انتخاب نمیکنیم؛ جوری میخوانیم که لفظ و معنا و آهنگ، مجموعاً اثرگذار باشد. در چه؟ در افزایش ایمان مخاطب.
چقدر خوب است که در محافل هیئتها، به مسئله قرآن ـ قرآنخوانى و معارف قرآنى ـ اهتمام ورزیده بشود؛ چقدر خوب است که در این نوحهخوانىها مضامین اسلامى، مضامین انقلابى، مضامین قرآنى گنجانده بشود؛ یک وقت هست که سینه میزنند و صد بار با تعبیرات مختلف مثلاً میگویند «حسین واى»، خب این یک کارى است، امّا هیچ فایدهاى ندارد و هیچ چیزى از «حسین واى» انسان نمیفهمد و یاد نمیگیرد. یک وقت هست که شما در همین مطلبى که [عزادار] تکرار میکند و حرفى که [با آن] سینه میزند، با زبان نوحه و با زبان شعر، یک مسئلهى روز، یک مسئلهى انقلابى، یک مسئلهى اسلامى، یک معرفت قرآنى را میگنجانید؛ او وقتى تکرار میکند، در ذهن او ملکه میشود؛ این خیلى باارزش است، کارى است که هیچکس دیگر غیر از شما نمیتواند این کار را بکند؛ یعنى هیچ رسانهاى واقعاً قادر نیست که اینجور معارف الهى را با جسم و جان و فکر و روح و احساس و عقل و مانند اینها آمیخته کند. لذا کار کار مهمى است، کار بزرگى است و امیدواریم که انشاءالله خداى متعال به شما توفیق بدهد و شما را مأجور بدارد که بتوانید به بهترین وجهى ـ انشاءالله ـ این کار را پیش ببرید.
دوم) تقبیح قمه زنی
میدانم عدهای خواهند گفت: «حق این بود که فلانی اسم قمه را نمیآورد.» خواهند گفت: «شما به قمهزدن چهکار داشتید؟ عدّهای میزنند؛ بگذارید بزنند!» نه؛ نمیشود در مقابل این کارِ غلط سکوت کرد. اگر بهگونهای که طى چهار، پنج سال اخیرِ بعد از جنگ، قمهزدن را ترویج کردند و هنوز هم میکنند، در زمان حیات مبارک امام رضواناللَّهعلیه ترویج میکردند، قطعاً ایشان در مقابل این قضیه میایستادند. کارِ غلطی است که عدهای قمه بهدست بگیرند و به سر خودشان بزنند و خون بریزند. این کار را میکنند که چه بشود؟! کجای این حرکت، عزاداری است؟! البته دست بر سر زدن، به نوعی نشانه عزاداری است. شما بارها دیدهاید کسانی که مصیبتی برایشان پیش میآید، بر سروسینه خود میکوبند، این نشانه عزادارىِ معمولی است؛ اما شما تا به حال کجا دیدهاید که فردی به خاطر رویکرد مصیبتِ عزیزترین عزیزانش، با شمشیر بر مغز خود بکوبد و از سرِ خود خون جاری کند؟! کجای این کار عزاداری است؟! قمهزدن سنتی جعلی است. از اموری است که مربوط به دین نیست و بلاشک، خدا هم از انجام آن راضی نیست. علمای سلف دستشان بسته بود و نمیتوانستند بگویند این کار، غلط و خلاف است. امروز روز حاکمیت اسلام و روز جلوه اسلام است. نباید کاری کنیم که آحاد جامعه اسلامىِ برتر، یعنی جامعه محبِ اهلبیت (علیهمالسّلام) که به نام مقدس ولىِّ عصر ارواحنافداه، به نام حسینبنعلی (علیهالسّلام) و به نام امیرالمؤمنین علیهالصّلاةوالسّلام، مفتخرند، در نظر مسلمانان و غیرمسلمانان عالم بهعنوان یک گروه آدمهای خرافىِ بیمنطق معرفی شوند. من حقیقتاً هر چه فکر کردم، دیدم نمیتوانم این مطلب ـ قمهزدن ـ را که قطعاً یک خلاف و یک بدعت است، به اطّلاع مردم عزیزمان نرسانم. این کار را نکنند. بنده راضی نیستم. اگر کسی تظاهر به این معنا کند که بخواهد قمه بزند، من قلباً از او ناراضی ام؛ این را من جداً عرض میکنم. یک وقت بود در گوشه و کنار، چند نفر دوْرِ هم جمع میشدند و دور از انظار عمومی مبادرت به قمهزنی میکردند و کارشان، تظاهر ـ به این معنا که امروز هست ـ نبود. کسی هم به خوب و بدِ عملشان کار نداشت؛ چرا که در دایره محدودی انجام میشد. اما یک وقت بناست که چند هزار نفر، ناگهان در خیابانی از خیابانهای تهران یا قم یا شهرهای آذربایجان و یا شهرهای خراسان ظاهر شوند و با قمه و شمشیر برسر خودشان ضربه وارد کنند، این کار قطعاً خلاف است. امام حسین (علیهالسّلام) به این معنا راضی نیست؛ من نمیدانم کدام سلیقههایی و از کجا این بدعتهای عجیب و خلاف را وارد جوامع اسلامی و جامعه انقلابی ما میکنند؟
سوم) استفاده از منابع معتبر و پرهیز از نقل مطالب سست
بعضاً گویندهای در یک مجلس به نقل مطلبی میپردازد که هم از لحاظ استدلال و پایه مدرک عقلی یا نقلی سست است و هم از لحاظ تأثیر در ذهنِ یک مستمعِ مستبصر و اهل منطق و استدلال، ویرانگر است؛ مثلاً در یک کتاب، بعضی مطالب نوشته شده است که دلیلی بر کذب و دروغ بودن آنها نداریم؛ ممکن است راست باشد، ممکن است دروغ باشد. اگر شما آن مطالب را بیان کنید ـ ولو مسلّم نیست خلاف واقع باشد ـ و با شنیدن آنها برای مستمعتان، که جوانِ دانشجو یا محصّل یا رزمنده و یا انقلابی است ـ وبحمداللَّه، انقلاب ذهنها را باز و منفتح کرده است ـ نسبت به دین، سؤال و مسئله ایجاد میشود و اشکال و عقده به وجود میآید، نباید آن مطالب را بگویید؛ حتی اگر سندِ درست هم داشت، چون موجب گمراهی و انحراف است، نباید نقل کنید؛ چه رسد به اینکه اغلبِ این مطالب مندرج در بعضی کتابها، سند درستی هم ندارد. یک نفر از زبان دیگری، مطلبی را مبنی بر این میشنود که من در فلان سفر، فلانجا بودم، که فلان اتّفاق افتاد. گوینده از روی مدرک یا بدون مدرک، چنان مطلبی را میگوید. شنونده هم آن را باور میکند و در کتابی مینویسد و این کتاب به دست من و شما میرسد. من و شما چرا باید آن مطلب را که نمیتواند در یک مجمع بزرگ، برای ذهنهای مستبصر و هوشیار و آگاه توجیه شود بازگو کنیم؟! مگر هر مطلبی را هرجا نوشتند، انسان باید بخواند و بازگو کند؟
چهارم) پرهیز از خرافهگرایی
بنده خیلی متأسفم که بگویم در این سه، چهار سال اخیر برخی کارها در ارتباط با مراسم عزاداری ماه محرم دیده شده است که دستهایی به غلط آن را در جامعه ما ترویج کردهاند. کارهایی را باب میکنند و رواج میدهند که هر کس ناظرِ آن باشد، برایش سؤال بهوجود میآید. بهعنوال مثال در قدیمالایام بین طبقه عوامالنّاس معمول بود که در روزهای عزاداری به بدن خودشان قفل میزدند! البته پس از مدتی، بزرگان و علما آن را منع کردند و این رسمِ غلط برافتاد. اما باز مجدداً شروع به ترویج این رسم کردهاند و شنیدم که بعضی افراد، در گوشه و کنار این کشور، به بدن خودشان قفل میزنند! این چه کارِ غلطی است که بعضی افراد انجام میدهند؟!… ما اهل منطق و استدلالیم. شما ببینید درباره مباحث مربوط به شیعه، چه کتب استدلالىِ قوی ای نوشته شده است! کتابهای مرحوم «شرفالدّین» و نیز «الغدیرِ» مرحوم علاّمه امینی در زمان ما، سرتاپا استدلال، بتونآرمه و مستحکم است. تشیع این است یا مطالب و موضوعاتی که نه فقط استدلال ندارد، بلکه «اشبه شیء بالخرافه» است؟! چرا اینها را وارد میکنند؟ این خطر بزرگی است که در عالم دین و معارف دینی، مرزداران عقیده باید متوجهاش باشند.
پنجم) سینهزنی مخصوص امام حسین (علیه السلام) است، در باقی موارد ذکر مصیبت کافی است
مسئله دیگر مسئله روضههاست. روضهخوانى و سینهزنى باید باشد، اما نه در هر عزایى. این را بدانید که روضه خواندن و گریه کردن ـ آن سنت سنیه ـ مربوط به همه ائمه نیست؛ متعلق به بعضى از ائمه است. حالا یک وقت در جمع و مجلسى کسى روضه اى مىخواند، عدهاى دلشان نرم مىشود و گریه مىکنند، این عیبى ندارد. اصلاً عزادارى کردن یک حرف است، روضهخوانى و سینهزنى راه انداختن یک حرف دیگر است.
روضهخوانى و سینهزنى راه انداختن، مخصوص امام حسین است، حداکثر مربوط به بعضى از ائمه است؛ آن هم نه به این وسعت. مثلاً در شب و روز تاسوعا و عاشورا به خصوص در شب و روز بیست و یکم ماه رمضان، سینهزنى و عزادارى و برپایى جلسات خوب است؛ ولى مثلاً در مورد حضرت موسى بنجعفر (علیهالسّلام) ـ با اینکه وفات آن بزرگوار از وفاتهاى داراى روضهخوانى است ـ من لزومى نمىبینم که سینهزنى بشود؛ یا مثلاً در سالگرد شهادت حضرت زهرا سلاماللَّه علیها مناسبتى ندارد که ما بیاییم نوحهخوانى و سینهزنى کنیم؛ بهتر این است که در آن موارد، شرح مصائبشان گفته بشود، شرح مصائب، گریهآور است.
ششم) گزیدهای از فتاوای حضرت آیتالله خامنهای درباره عزاداری
۱. صدمه وارد کردن به بدن در حد کوبیدن سر به دیوار، چنگ زدن به صورت، به صورت زدن، سینهزنی تا حدی که سینهها ولو جزئی آسیب ببیند و یا اینکه از بدن خون جاری شود، چه حکمی دارد؟
ج: عزاداری به شیوه مرسوم و سنّتی از اعظم قربات الی الله تعالی و موجب اجر و ثواب است، لکن باید از هرگونه کاری که موجب وهن مذهب باشد، پرهیز شود. همچنین هر عملی که ضرر قابل توجهی برای انسان داشته باشد، حرام است.
۲. راهاندازی دستههای عزاداری در ساعات پایانی شب در خیابانها و محلهها چه حکمی دارد؟
ج: به راه انداختن دستههای عزاداری برای سیّدالشهدا و اصحاب ایشان(علیهمالسّلام) و شرکت در امثال این مراسم امر بسیار پسندیده و مطلوبی است و از بزرگترین اعمالی است که انسان را به خداوند نزدیک میکند، ولی باید از هر عملی که باعث اذیت دیگران میشود و یا فی نفسه از نظر شرعی حرام است، پرهیز گردد.
۳. حکم پخش صدای مراسم سینهزنی و نوحهخوانی و یا نوار آن از طریق بلندگوهای مساجد و حسینیهها در شهرها و محلهها چیست؟
ج: واجب است برگزارکنندگان مراسم و عزاداران تا حد امکان از اذیت و ایجاد مزاحمت برای همسایگان بپرهیزند، هر چند با کمکردن صدای بلندگو و تغییر جهت آن به طرف داخل باشد.
۴. استفاده از ادوات موسیقی (محلی یا غیر آن) نظیر طبل، سنج، دمام و… برای عزاداری اباعبدالله(علیهالسّلام) در هیئتها چه حکمی دارد؟
ج: استفاده از آلات موسیقی، مناسب با عزاداری سالار شهیدان (علیهالسّلام) نیست و شایسته است مراسم عزاداری به همان صورت متعارفی که از قدیم متداول بوده، برگزار شود. البته استفاده از طبل و سنج به نحو متعارف اشکال ندارد.
۵. حمل عَلَم و کُتل و پرچمهای بزرگ چه وجهی دارند؟ بعضی علمها بهقدری بزرگ است که باید چندین نفر زیر آن قرار بگیرند. ضمن اینکه در برخی نواحی اعتقاداتی درباره این وسایل وجود دارد که موجب وهن اسلام و علیالخصوص شیعه میشود. آیا انجام این کارها جایز است؟
ج: استفاده از علم در عزاداری سیدالشهدا (علیهالسّلام) فی نفسه اشکال ندارد، ولی نباید جزء دین شمرده شود. لکن حمل پرچم و کتل اشکال ندارد.
۶. حکم تصویربرداری و نورپردازی در هیئتهای مذهبی به نحوی که یادآور کنسرتهای موسیقی غربی باشد، چیست؟
ج: باید از انجام هر کاری که با شأن و جایگاه مجالس عزاداری اهلبیت (علیهم السّلام) منافات دارد، پرهیز شود.
منابع
دفتر حفظ و نشر آثار آیت الله العظمی خامنهای:
خبرگزاری همشهری:
خبرگزاری قدس:
خبرگزاری قطره:
خبرگزاری تحلیلی خبر آنلاین:
پایش سبک زندگی، سال اول، شماره ۴، آبان ۱۳۹۳، صفحات ۱۱۵-۱۱۸.