بررسی نظریه مکاتب فلسفی در خصوص اصلاح الگوی مصرف و مصارف منابع طبیعی
پدیدآور: علیرضا فرهادیان مقطع: کارشناسی ارشد محل ارائه: دانشگاه پیام نور، دانشگاه پیام نور استان تهران، دانشکده علوم تربیتی سال ارائه: ۱۳۸۹
از آنجا که یکی از اقدامات اساسی در زمینه پیشرفت و عدالت، مسئله مبارزه با اسراف، حرکت در سمت اصلاح الگوی مصرف، جلوگیری از ولخرجیها و تضییع اموال جامعه است، سال ۱۳۸۸ از سوی رهبر فرزانه انقلاب به نام سال «اصلاح الگوی مصرف» نامگذاری شد. اصلاح الگوی مصرف که به معنی نهادینه کردن روش صحیح استفاده از منابع کشور است، سبب ارتقای شاخصهای زندگی و کاهش هزینهها شده و زمینههای لازم برای گسترش عدالت را فراهم میسازد. مسئلهای که در این تحقیق با آن مواجه هستیم این است که محدود بودن منابع طبیعی و از سویی افزایش جمعیت و مصرفگرایی بیرویه در جوامع، بهرهبرداری از منابع طبیعی و استفاده از محیط زیست سالم را برای آیندگان به مخاطره افکنده است؛ لذا با درک مبانی معرفتی اصلاح الگوی مصرف میتوان فرهنگ استفاده صحیح از منابع طبیعی و محیط زیست را به جامعه منتقل نمود. این تحقیق از نوع نظری بوده که با هدف اطلاع از نظریه مکاتب فلسفی در خصوص اصلاح الگوی مصرف و مصارف منابع طبیعی و رابطه این مقوله بسیار مهم با توسعه اجتماعی و اقتصادی کشور و بیان نقش دولت و مردم در خصوص اصلاح الگوی مصرف در عملی ساختن چشمانداز بیست ساله ایران است و سئوال اصلی که در تحقیق با آن مواجهیم این است که نظر مکاتب مختلف فلسفی در خصوص اصلاح الگوی مصرف چیست؟ روش تحقیق از نوع تحلیلی توصیفی بوده که جمعآوری اطلاعات به صورت کار کتابخانهای و با مراجعه به اسناد و مدارک مربوط به موضوع تحقیق انجام گردیده است. نتایج تحلیل توصیفی دادههای تحقیق نشان میدهد، همه ادیان الهی ضرورت توجه به مصرف بهینه و اعتدال در زندگی را مورد تاکید قراردادهاند، و نیز قریب به اتفاق مکاتب فلسفی و تربیتی (به استثناء تعدادی اندک از آنها که جنبه مادی و سودجویی انسانها را ملاک و معیاردر زندگی قرار میدهند) همگی توزیع متعادل ثروتها در بین افراد جامعه و رعایت اعتدال در مصرف را در صدرآموزههای تربیتی خویش قرار دادهاند. مطابق یافتههای تحقیق برای عملیاتی نمودن اصلاح الگوی مصرف، بهترین نقطه آغازین طرح، خود دولت است که خود بزرگترین مصرف کننده منابع و ذخایر کشور است. دولت باید اولین شروع کننده اصلاح الگوی مصرف باشد.