تغییر سبک زندگی و علل و انگیزههای مدگرایی
نویسنده: سیدعلی آقایی
انگیزه افراد در گرایش به مدگرایی بسیار متفاوت است و نمیتوان انگیزه مشخصی را بهعنوان انگیزة مشترک تمامی افراد مدگرا نام برد؛ اما بهطور کلی این انگیزهها در دو بخش «انگیزههای فردی و روانشناختی» و «انگیزههای اجتماعی» قابل تقسیمبندی هستند:
۱) انگیزههای فردی و روانشناختی
انگیزههای فردی و روانشناختی را میتوان از عمدهترین عوامل گرایش به مدگرایی دانست که شامل موارد ذیل است:
الف) نقش دینداری و گرایشهای دینی
دینداری و گرایشهای دینی، ارتباط مستقیم با میزان تمایل افراد به استفاده از لوازم آرایشی، بدحجابی و پوشش، مدها و سبک زندگی نامناسب دارد. بدین معنا که هرچه میزان دینداری افراد و گرایش آنان به دین بیشتر باشد، میزان استفاده آنان از لوازم آرایشی و گرایش آنان به داشتن پوشش نامتعارف کمتر خواهد بود .
ب) نفی و پنهان کردن خویش
هنگامی که عزّتنفس در شخصی کم است، هراس و ترس از واقعیت در فرد وجود دارد؛ نظیر ترس از حقایق درباره خود، ترس از افشاشدن، ترس از فروریختن ظاهرها و ترس از ناکامی و تحقیرشدن. این افراد گویا برای دیگران زندگی میکنند و همواره نگران قضاوتهای دیگران هستند. لذا جرأت اندیشیدن به خود و توانمندیهای خویش را از دست میدهند.
این گروه با دست زدن به انواع مدها و آرایشها، داشتن پوششهایی که توجّه افراد را جلب میکند و درصددند تا نقصهای احتمالی چهره و اندام خود را از دید دیگران پنهان کنند؛ نقایصی که در بیشتر اوقات وجود خارجی ندارند و صرفاً به دلیل فشارهای روانی بر فرد در ذهن وی شکل گرفتهاند.
یکی از مسایل مهم در سبک زندگی برخی از انسانها، عقدههایی است که بر اثر تحقیرها یا ارضا نشدن برخی امیال و خواستههای او انباشته میشود که با ایجاد یک زمینه (مد غربی و زینت کردن و…) خود را نمایان میکند؛ عقدههایی که فرد را به خود بیاعتماد، و اراده را سلب میکند و فرد برای جبران آن به رفتار نابهنجار مدگرایی گرایش مییابد.
ج) تمایل به خودنمایی
تحقیقات صورتگرفته نشان میدهد که بیشتر دختران در نوع پوشش و استفاده از لوازم آرایش، بهدنبال سبک زندگیای هستند که جلبتوجّه و تایید دیگران را داشته باشد. وقتی زیبایی و تلاش برای زیباترشدن، آنهم به هر نحوی در یک جامعه بهعنوان «ارزش» شناخته شود، افراد سعی میکنند تا با اقدام به آن، پذیرش و تأیید دیگران را داشته باشند و کاری کنند تا با جلب توجّه دیگران گوی سبقت در رقابت زیبایی را از دیگران بربایند.
د) نارضایتی از بدن
محققان دریافتهاند که میزان نگرانی از تصویر بدن، هم تمایل و هم عمل به انتخاب پوششهای عجیب را افزایش میدهد. این افراد معتقدند با نوع پوشش و آرایشکردن، احساسی بهتر از بدن خود دارند. آنان اجزایی از چهره و بدن خود را که رضایت ندارند، تغییر میدهند و به احساس رضایتی بالاتر دست مییابند.
س) تغییر وضعیت روحی
برخی از افراد دلیل تمایل بیش از حد به مد و توجّه بیش از حد به نمای ظاهری بدن خود را تغییر وضعیت روحی میدانند. اینان معتقدند با آرایشکردن یا استفاده از پوششهای خاص، خستگیشان برطرف میشود، انرژی میگیرند، شادابتر میشوند و احساس آرامش و جوانی میکنند.
ص) تنوعطلبی و نوگرایی
تمایل به امروزیشدن و نوگرایی در سبک زندگی ـ با درجات مختلف، در هر انسانی وجود دارد. این ویژگی در دوران جوانی نمود بیشتری دارد؛ چراکه جوانی، فصل تازهای در زندگی و سرآغاز ورود انسان به جهانی پرشور و رنگارنگ است که غرایز طبیعی نقش اصلی را در شکلدهی آن بر عهده دارند. استقلالطلبی، تنوعدوستی، هیجانخواهی، نقد گذشته و نوگرایی از جمله ویژگیهای دوران جوانی است که به شدت بر رفتارهای جوانان تأثیر میگذارد. این ویژگی، زمانی که نمود بیرونی بهخود میگیرد و در رفتار جوان منعکس میشود، بهصورت مدگرایی ظاهر میگردد.
ع) الگوگیری و همانندسازی
همانندسازی، به فرایندی گفته میشود که فرد طی آن، نگرشها و الگوهای رفتاری شخص دیگری را برای خود سرمشق قرار میدهد و با تقلید از نگرشها و ویژگی رفتاری وی احساس میکند که مقداری از قدرت و کفایت او را نیز بهدست آورده است. منبع اصلی همانندسازی در دوران کودکی والدین هستند؛ زیرا کودک اوّلین و بیشترین برخورد را در زندگی با والدین خود دارد. اما در دوران نوجوانی که فرد از والدینش فاصله میگیرد، الگوهایی که خود را با آنها شبیه کرده از دست میدهد و در درون او خلأی بهوجود میآید که باید با یافتن الگوهای دیگر، یعنی با همانندسازیهای جدید با دیگری، پُر شود.
به اعتقاد روانشناسان، همین خلأ و احساس ناامنیِ ناشی از آن باعث میشود که نوجوان در مسیر خود به راهحلهایی متوسل شود، از جمله همانندسازی با شخصیتهایی که الگوی نوجوان قرار میگیرند. این شخصیتها ممکن است چهرهای محبوب و معروف یا گروه خاصی (مانند هیپیها، رپها و…) باشند و جوان خود را از نظر ظاهری و شیوة لباس پوشیدن و طرز رفتار با آنان همانند کند.
ق) رقابت با دیگران
انگیزة رقابت و چشم و همچشمی با دیگران، از دیگر عوامل پیروی از مُد محسوب میشود. این انگیزه در همة افراد بهویژه در بین جوانان و نوجوانان وجود دارد و بهگونههای مختلف بروز میکند.
و) ترس از تمسخر
یکی از عوامل پیروی از مد، ترس و نگرانی از سرزنشها از سوی دوستان است. در واقع تحقیر و تمسخر و پوزخند زدن و متلک گفتن اطرافیان و ترس از آن، باعث میشود که افراد از مدهای رایج پیروی کنند.
م) تشخُّصطلبی
بعضی تمایل دارند از دیگران تقلید کنند و در اصل به متحدالشکل شدن و وفقدادن خود با دیگران اهمیت زیادی میدهند. در حالیکه بعضی دوست دارند از بقیة افراد متمایز باشند و با دیگران تطابق نداشته باشند و مجزا از سایرین بهحساب بیایند. جریان مد به هر دوی این تمایلات توجه میکند و برای اینکه بتواند خوب کار کند باید دل هر دو گروه را بهدست آورد.
تمایل به برانگیختن احساسات دیگران و اشتیاق به پسندیدگی و پذیرفتگی، شاید نیرومندترین محرک سبک زندگی دستة دوم باشد؛ لذا با تعویض و تغییر هر روزة لباس و آرایش خود و خریدن لباسهای گرانقیمت و مُدِ روز، درصدد جلب توجه دیگران برآمده و نگاههایی را به خود معطوف میدارند.
تورشتاین وبلن مد را وسیلهاى براى اینکه افراد، نشان دهند ثروتمند و با شخصیت و یا داراى اندیشهاى خاص هستند؛ مىداند؛ لذا بهمحض اینکه مُدى در جامعه گسترده شد، اشرافزادگان و ثروتمندان به سراغ این مد جدید مىروند؛ زیرا مُد قدیمى دیگر آنان را از طبقات دیگر جامعه متمایز نمىکند.
۲) انگیزههای اجتماعی
برخی افراد مدگرا نیز با انگیزههای اجتماعی قدم در این مسیر میگذارند که به چند مورد از آن اشاره خواهد شد:
الف) تظاهر به ترقی اجتماعی
در جامعة مادّیگرا، میزان تواناییهای مالی، جایگاه اجتماعی افراد را تعیین میکند. هر فرد تا زمانی که در مقایسه با دیگران احساس کمبود کند، پیوسته از نصیب کنونیاش در ناخشنودی شدید بهسر خواهد برد؛ اما زمانی که همین شخص به معیار متعارف قدرت مالی یا به طبقة مطلوبش دست یابد، آن ناخشنودی شدید، جایش را به این توقع بیقرارانه میدهد که باید فاصلة قدرت مالی خود را با متوسط قدرت مالی طبقهاش کمتر کند.
در چنین شرایطی هر طبقهای تا آنجا که میتواند، سبک زندگی طبقة بالاتر از خودش را الگو قرار میدهد. در نتیجه، اعضای هر قشری شیوة زندگی و رفتار قشر بالاتر از خود را الگو قرار میدهند و با همة توان میکوشند تا مطابق این سرمشق زندگی کنند و بدین وسیله تظاهر به ترقی اجتماعی خود کنند.
البته در این میان، قشر بالا نیز کوشش میکند به سرعت معیارها و ارزشهای خود را مارکدار کرده و به مدهای جدیدتری رو بیاورد و با تغییر لباس و نوع آرایش خود تفاوت و برتری خود را به دیگران نمایان سازد.
ب) فشار اجتماعی
از دیگر اموری که برای گرایش به مدگرایی و سبک زندگی مدگرایانه انگیزة برخی افراد میشود، فشارهای اجتماعی است؛ بهعنوان نمونه در بازار رقابت جنسی که از ویژگیهای سرمایهداری است، زنان ناگزیرند برای رسیدن به امنیت با زنان دیگر رقابت کنند، بر مبنای این رویکرد زنان از روی هوی و هوس به لوازم آرایش روی نمیآورند، بلکه به علت فشار اجتماعی است که از آن استفاده میکنند.
ج) مخالفت با حاکمیت سیاسی
در بخشی از مباحث جامعهشناسی، به موضوع تأثیرپذیری افراد از پدیدهها و کنشهای سیاسی پرداخته شده، که به موجب آن، فرد زمانی که به هر علت ـ بهجا یا نابهجا ـ با موجودیت سیاسی حاکم مخالف شود یا بخشی از عملکرد آن را نپسندد و از سویی نتواند به واکنشی ستیزهجویانه دست زند، مخالفت خود را در رفتارهای اجتماعی ظاهر میسازد. اگر حاکمیت سیاسی و اجتماعی با مذهبگرایان است، او سعی میکند هرچه نشان مذهب دارد از خود دور سازد و بر ضد آن موضعگیری کند. کما اینکه اوّلین مدهایی که در جهان شکل گرفت همچون بیتلها «Beetele» و هیپیها «Hippie» و یا پانکها «Punk» با همین انگیزه شکل گرفتند.
د) نقش رسانه
وسایل ارتباط جمعی، موجب نزدیکی سلیقهها، خواستها و انتظارات تمام ساکنان یک جامعه شده و جوامع را از محدودههای جدا، خارج میگردانند. ورود وسایل ارتباط جمعی به جامعه، خردهفرهنگها و فرهنگهای خاص و مجزا را ناپدید کرده و نوعی تشابه میان تمام ساکنان یک جامعه بهوجود میآورد و مردم آن جامعه، از سبکزندگی و علایق و خواستههایی که رسانههای جمعی ارائه میدهند، پیروی میکنند. بنابراین رسانه میتواند با ایجاد موج در تمایل افراد به پیروی از نوع خاصی از پوشش، بسیار تاثیرگذار باشد.
س) همنوایی با دیگران و نقش گروه همسالان
همنوایی یا همرنگی، فرایندی است که طی آن، شخص احساس فشار خیالی یا واقعی از سوی گروه نسبت به خودش کرده و در نتیجه، رفتار خویش را تغییر میدهد. در همین راستا محققان معتقدند، فرار از تحقیر و تمسخّر دیگران، کسب تأیید گروهی و نیز پذیرش اجتماعی از دلایل کسانی است که برای همرنگی با جماعت دست به زیباترکردن صورت و ظاهر خود با آرایش و انتخاب مد و پوششهای نامتعارف، میزنند.
ن) ضعف جامعه پذیری
محققان معتقدند که تمایل افراطی به مد، بهعنوان یک تخلّف هنجاری، دستِکم در مورد برخی کنشگران، در فرایند جامعهپذیری ریشه دارد. از آنجایی که نخستین و مؤثرترین محیط آموزشی و تربیتی انسان، محیط خانواده است و اولین مربیان و معلمان او پدر و مادر هستند، عدم رعایت پوشش مناسب از سوی مادر، در کاهش حساسیتهای اعضای خانواده بهویژه فرزندان نسبت به هنجارها و ارزشهای دینی، بیش از سایر منابع جامعهپذیری، تأثیرگذار خواهد بود.
و) کسب فرصتها و سرمایه اجتماعی بیشتر
برخی افراد با آرایشکردن یا انتخاب پوشش نامتعارف، بهدنبال افزایش گستره ارتباطات خود و برقراری ارتباط بهتر و مؤثرتر با دیگران هستند. این گروه معتقدند که با اقدام به این اعمال در جهت زیباتر شدن، بهتر میتوانند شروعکننده ارتباط و حتّی جذبکننده ارتباط باشند. این گروه بیشتر خواهان برقراری ارتباط با جنس مخالف هستند. از سوی دیگر برخی معتقدند که با داشتن ظاهری زیبا، صفات خوب دیگری به ذهن مخاطب متبادر میشود؛ صفاتی مانند اجتماعی بودن، باکلاس بودن، باسواد بودن، باهوشبودن و شیکبودن که در کیفیت روابط مؤثر است.
پایش سبک زندگی، سال چهارم، شماره ۱۸، فروردین ۱۳۹۶، صفحات ۶۶-۶۹.