توحید صدوق استاد دکتر فعالی جلسه سوم 18/ 8/ 1393
به توحيد از چهار منظر ميتوان نگريست؛ توحيد کلامی، توحيد فلسفی، توحيد قرآنی و توحيد عرفاني. (در جلسات پيش توحيد كلامي و فلسفي بحث شد. هماكنون با نگاه قرآني به توحيد پرداخته ميشود.)
نگاه قرآنی به توحيد
توحید در قرآن حول محور خدا مطرح میشود. امّا در اينجا سؤالي مطرح است که خدا کیست؟ اگر خدا مهمترین مسأله جهان هستی است. این سؤال بنیادیترین سؤال ميباشد.
روش صحیح پاسخ به این سؤال این است که از خداوند در مورد خودش سؤال پرسیده شود. آیا خدا به این سؤال پاسخ گفته است؟ اگر پاسخي به اين سؤال داده است در کجا گفته؟ بايد در پاسخ به اين پرسش جواب مثبت داد. آري خداوند در آخرین کتاب خود که قرآن میباشد پاسخ اين پرسش را بيان نموده است. خداوند در اولين آيه از قرآن، خود را این چنین توصیف نموده است:
بسم الله الرحمن( به نام خداوندي كه بخشنده است) الرحیم (عطا بیشتر)، الحمدلله رب العالمین (مدبّر کل عالم ميباشد) مالک یوم الدین (مالك جهان هستی است).
به طور خلاصه ميتوان گفت «خداوند ذاتی است که دارای اسماء و صفات می باشد». این اسماء و صفات در جاي جاي آيات قرآن مخصوصاً در آخر آیات آمده است. مانند «مِنْ لَدُنْ حَكيمٍ عَليمٍ»(نمل/6)؛ «وَ هُوَ الْعَلِيُّ الْعَظيمُ»(بقره/255)؛ «وَ اللَّهُ عَلىَ کلِّ شىَءٍ قَدِيرٌ»(مائده/17)؛ «إِنَّ رَبَّكَ هُوَ الْخَلاَّقُ الْعَليمُ»(حجر/86).
در يك كلام ميتوان چنين گفت كه خداشناسي يعني شرح الاسماء.
نكته قابل توجه اينكه علماء گذشته سه رویه جالب داشتهاند. معمولاً سر الصلاة، چهل حدیث و شرح الاسماء (خداشناسی) مینوشتند. از بين علماء زمان حاضر كه اين سه رويه را با هم دارا بوده است، حضرت امام(ره) ميباشند. ايشان هم كتاب سرّالصلاةدارند، هم كتاب چهل حديث را به رشته تحرير در آوردهاند و همچنين كتاب شرح دعاي سحر در توصيف و شرح اسما و صفات الهي دارند.
سؤال دیگري كه مطرح است اين كه شناسنامه خدا کجاست؟ در پاسخ به اين پرسش بايد گفت اگر بخواهيم به شناسنامه خدا پي ببريم بايد به سراغ دعاي جوشن كبير برويم.
نکته اول: یکی از ویژگیهای اسماء الهی، حسنی است یعنی احسن است، خلقت براساس اسماء خدا شکل گرفته است. مبدأ عالم اسماء، حسنی است پس خلقت احسن است.
با این بیان، توحید یعنی تک تک اسماء حق واحد و مختص ذات باري تعالي ميباشد.
در اينجا نكتهاي قابل اشاره است كه فرق صفت و اسم در چيست؟ صفت وقتي با ذات جمع شود اسم را تشكيل ميدهد. مانند علم + ذات = علیم؛ قدرت + ذات = قدیر، قادر. در اسم، صفات لحاظ است امّا در صفت، ذات لحاظ نیست.
مشهور است که خداوند جلّ و علاّ دارای 999 اسم و صفت غير تكراري میباشد.
نکته دوم: اسماء الهي به سه صورت استعمال شدهاند؛ گاهی فرد و تك كلمهاي ميباشد مانند: ربّ، الرحمن، الرحیم، گاهی ترکیبی بوده مانند: احکم الحاکمین، ارحم الراحمين، و در پارهاي موارد اسماء الهی به صورت توصیفی و جمله تامّه ميباشد. مانند:
إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَيْئاً أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ(يس/82)
در این آیه سه فعل به خدا نسبت داده شده است. أَرادَ ، يَقُولَ و کُنْ. «اراد»یعنی اراده کرده، «یقول»یعنی میگوید و کُنْ یعنی ایجاد شو. بين اين سه فعل ارتباطي برقرار است. رابطه «كُنْ» و «يَقُولَ» این همانی ميباشد. یعنی وقتی داره ميگه داره میشه. از طرف ديگر بین «يَقُولَ» و «أَرادَ» هم رابطه این همانی است. يعني وقتي اراده ميكنه داره ميگه. نتيجه اينكه رابطه بین «كُنْ» و «أَرادَ» این همانی است.
کل این آیه یک اسم خداست كه همان «مريد»است. اين اسم الهی یک مظهر دارد و آن انسان کامل و ولي مطلق الهي است.