توحید صدوق 3/ 2/ 1396
در جلسه گذشته، حدیث شماره 32 و نکات مربوط به آن مطرح شد. گفته شد که تعبیر «دَخَلَ الْجَنَّةَ» در حدیث، هم به بهشت آخرت اشاره دارد و هم میتواند به زندگی فرادنیوی در ظرف دنیا اشاره داشته باشد. از تعبیر «أَحْسَنَ أَوْ أَسَاءَ» نیز به دست میآید که انسانِ موحّد اگر دچار بدکرداری و انحراف شود، انحرافش چنان نیست که نتواند بازگردد، یا این که کارهای بد انسانِ موحّد با خوبیها و ارزشهای والای او قابل قیاس نیست. تعبیر «أساء» نیز به ما میفهماند که امامان و پیامبر اسلام، اشتباهات و خطاهای مردم را میپذیرفتند.
ادامه بحث:
حدیث 33: امام صادق ع فرمود: مَنْ قَالَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مِائَةَ مَرَّةٍ كَانَ أَفْضَلَ النَّاسِ ذَلِكَ الْيَوْمَ عَمَلًا إِلَّا مَنْ زَادَ؛ كه هر كه صد مرتبه لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ بگويد بهترين مردم باشد در آن روز از روى عمل مگر كسى كه زياد كند و بر صد بيفزايد.
نکات مربوط به حدیث:
نکتة اول: تهلیل یعنی موجودی پرستیدنی نیست جز الله. بنابراین، باید با این نیّت به سوی خدا رویم، نه برای تجارت و معامله.
نکتة دوم:کسی که اهل توحید و تهلیل باشد بلند مرتبه خواهد شد هم در دنیا و هم در آخرت. اما از آنجا که آخرت، قابل مقایسه با دنیا نیست، در این حدیث، مقام آنها در آخرت را مطرح میکند.
دربارة جایگاه انسانها به این دو مطلب توجه کنید:
1. جایگاه هر کسی متعلّق به گذشتههای اوست.
2. خوشا بحال کسی که پس از انجام تلاشهایی صادقانه، جایگاهش در دنیا مخفی بماند و بعد از او آشکار شود، مثل شهید.
بنابراین، چه خوب است که مُزد انسان در قبال تلاشهایش را که فردا میدهند، در دنیا نباشد بلکه درآخرت باشد.
نکتة سوم:تعبیر «عَمَلًا» در روایت، نشان میدهد که توحید باید عملی باشد؛ یعنی انسان باید اهل توحید باشد و اعتقاد به توحید در عمل و رفتارش ظهور کند.
با بررسی تاریخی درمییابیم که اکثر علمای اسلام به دنبال اثبات گزارههای دینی هستند. به همین دلیل، در تراث علمی اسلام، آنچه بیش از همه دیده میشود تلاش علمای دینی برای تکثیر یا تنقیح ادلّه است. در حالی که این داستان در جهان مسیحیت، متفاوت است. آنها اصلاً به دنبال اثبات گزارهها و آموزههای مسیحیت نیستند بلکه به دنبال آن هستند که این آموزهها را عملیاتی سازند و به زندگی انسانها وارد کنند.
خلاصه این که، قرآن، به دنبال سبک زندگی توحیدی و ساختن انسانهای موحد است، نه صرفاً به دنبال استدلال های بیشتر برای اثبات توحید.