روابط فرازناشویی و خیانت در گفتگو با دکتر سید مهدی صابری
محورهای اصلی این بحث مقدمهای در رابطه با موضوع خیانت، آسیبشناسی و راهکارها و در انتها علل بهوجود آمدن خیانت و رابطه فرازناشویی است. مقدمهای درباره خیانت زناشویی بفرمایید و سپس انواع خیانت را ذکر کنید؟
در تمام فرهنگها وقتی یک رابطة زناشویی بر مبنای قراردادی رسمی و قانونی ایجاد میشود، هر رابطه جنسیِ خارج از این رابطه و قرارداد را روابط خارج از زناشویی میگویند؛ به عبارت دیگر اگر دو نفر به یکدیگر متعهد شوند که با هم زندگی کنند و یکدیگر را به عنوان شریک جنسی خود بپذیرند، هرگونه رابطه خارج از این قرارداد، رابطه فرازناشویی محسوب میشود. در کلیه فرهنگها این موضوع نکوهش شده است و قابل پذیرش نیست، مگر در فرهنگهایی که اصل چندهمسری را پذیرفته باشند که طبیعتاً در آن فرهنگ ارتباط دوم در درون یک رابطة قرارداد شده و قانونی بسته میشود و به آن رابطه فرازناشویی گفته نمیشود.
آیا تنها روابط جنسیِ خارج از حدود زناشویی را خیانت میدانید یا ارتباطات پیامکی و مجازی هم شامل روابط فرازناشویی میشوند؟
طبیعتاً اینگونه مسایل نیز در بحث رابطه فرازناشویی یا اکسترامنیکال گنجانده میشوند. بهطور کلی هر نوع رابطهای که به اساس یک رابطه زناشویی لطمه وارد میکند و مغایر با اصل قرارداد زناشویی محسوب میشود رابطه فرازناشویی است؛ به عنوان مثال در یک رابطه زناشویی که دو نفر به یکدیگر متعهد شدهاند تا با یکدیگر زندگی کنند و از لحاظ عاطفی، مالی و جنسی یکدیگر را اقناع کنند، اگر یکی از دو طرف خارج از این رابطه به یک رابطه عاطفیِ دیگر پناه ببرد یعنی صرفاً عاشق فرد دیگری شود و بر همین اساس با او ارتباط مجازی یا گفتگو داشته باشد این نیز در فرهنگ ما خیانت به زندگی زناشویی شمرده میشود. خلاصه کلام آنکه مسئله خیانت هنگامی پیش میآید که یکی از زوجین به حس اعتماد همسر خود پاسخ مثبت ندهد و یا پاسخی برخلاف اعتماد متقابل ارائه کند؛ یعنی در یک زندگی زناشویی که زن و مرد به یکدیگر اعتماد کرده و اطمینان دارند به اینکه هیچکدام با فرد دیگری ارتباط عاطفی و مغایر با قوانین خانوادگی یا زناشویی برقرار نخواهد کرد زمانی که این اعتماد خدشهدار شود و دچار آسیب گردد در واقع خیانت شکل گرفته است.
دایره خیانت زناشویی چیست؟ آیا منحصر به جنس خاصی میشود؟ بعضی معتقدند که خیانت در مردان بیشتر است؟
اینگونه موارد از جمله تابوهای جامعه هستند که واقعا نمیتوان آمار دقیقی درباره آنها بهدست آورد و مواردی که افشا و اعلام میشوند بسیار کم است؛ کمتر از آن چیزی است که واقعاً وجود دارد. مواردی که افشا میشود معمولا مواردی است که افراد به کلینیکها مراجعه میکنند و مسایل خویش را مطرح مینمایند. حتی در موارد بسیاری این رابطهها سالها ادامه پیدا کرده و گاهی پس از اتمام این رابطه خیانتآمیز، بازهم همسر متوجه این رابطه نشده است. به طور کلی در جوامعی شبیه به ما خیانت مردان طبعاً بیشتر است و به دلیل آزادتر بودن و بیشتر در محیط قرار داشتن مردان نسبت به زنان، احتمال گرایش مردان به روابط فرازناشویی بالاتر میرود. همچنین در آمارهای مشهودی که گاه بهدست ما میرسد متوجه میشویم که مسئله خیانت در مردان نسبت به زنان بیشتر است. البته در سالهای اخیر موارد زیادی از روابط فرازناشویی در زنان نیز دیده شده است که یا به دلیل افزایش واقعی این روابط است و یا به این دلیل است که در حال حاضر روابط فرازناشویی زنان بیشتر افشا میگردد و چه بسا در دورههای گذشته روابط به این صورت یا با درجات کمتر وجود داشته است. واقعیت این است که در میان بانوان روابط فرازناشویی همراه با احساس گناه بالاتری است و معمولا مردانی که رابطه فرازناشویی دارند بسیار کمتر از بانوان به روانشناس و مشاور مراجعه میکنند.
بنابراین نمیتوان آمار دقیقی از روابط فرازناشویی ارائه کرد؟
تقریبا در هیچ کشوری نمیتوان چنین آمار دقیقی را ارائه کرد؛ زیرا عموما اینگونه مسایل و افرادی که با آن دست به گریباناند مخفی بوده و جامعه نیز از پذیرش آن سر باز میزند و طبیعتاً این موارد برملا نمیشوند.
آیا در بحث طلاق میتوان آماری را ارائه کرد که چند درصد از طلاقها به خیانت وابسته است؟
خیر! مشخص نیست. معمولا آمارهایی هم که در این زمینه ارائه میشود دقیق و صحیح نیست؛ زیرا غالبا یکی از دلایلی که زنان برای جدایی ادعا میکنند روابط فرازناشویی همسرشان است. در واقع متصدیان آمارگیری در این زمینه مطالعه و بررسی دقیقی ندارند و درباره صحت و سقم این موضوع تحقیقات عمیقی ندارند. عموما مسایلی از این دست فقط گاهی به دادگاههای غیر خانواده ارجاع داده میشوند و طبیعتاً در مواردی که در دادسراها و مانند آن مطرح شده و به حکم منجر شدهاند میتوانند در آمار قرار بگیرند همچنین به این دلیل که بعضی از این پژوهشها مستند بر پرسشنامههایی است که به دست خود مراجعین داده میشود عدهای مسئله خیانت را مطرح میکنند که واقعیت نیست و حتی گاهی برعکس است.
نکته دیگر این است که مردان غالباً تمایل ندارند رابطه خارج از زناشویی را به عنوان دلیل طلاق مطرح کنند و در مواردی با وجود اینکه رابطه فرازناشویی شکل گرفته است ولی مرد دلیل طلاق را چیز دیگری عنوان کرده و از همسرش جدا شده است. این مسئله یک بحث فرهنگی است و کاملاً طبیعی است که برخی به برملا شدن اینگونه مسایل بهخصوص وقتی که صاحب فرزندند و یا به صورت فامیلی ازدواج کردهاند تمایلی ندارند. به همین دلیل نباید به آمارها توجه شایانی نمود.
علل و زمینههای بروز خیانت چه مسائلی میتواند باشد؟
این بحث بسیار گسترده و مفصل است. معمولا دلایل پیش شایعی مانند کمبود محبت و توجه از سوی همسر، بدرفتاری و سوء رفتار و رفتارهای خشن همسر، عدم حضور فیزیکی او در منزل، عدم توجه به نیازهای خانم، یا مثلاً ضعف جنسی و بی تمایل بودن یا کم تمایل بودن یا ناتوانیهای جنسی و مسائلی از این قبیل بهعنوان علل گرایش به روابط فرازناشویی از سوی زوجین مطرح میشود و عموما اینگونه دلایل را برای توجیه خود و دیگران ارائه میکنند. البته بعضی از این موارد ناشی از اختلالات شخصیتی است؛ اختلالات شخصیتی این است که زن یا مردی که نیاز به توجه و تایید دیگران دارد در صورت عدم ارضای این حس توسط همسر خود، ممکن است در دام یک رابطه فرازناشویی بیافتد.
یکی دیگر از علل گرایش به روابط فرازناشویی افسردگی است؛ خصوصا در مورد زنانی که دچار افسردگیاند. این گروه از بانوان ممکن است ایجاد یک رابطه جدید را آغازِ مجدد شادی و نشاط در زندگی تصور کرده و گرایش به ایجاد یک رابطه فرازناشویی در آنان به شدت ایجاد شده و ادامه پیدا کند.
عوامل روانی دیگری نیز در این قضیه دخالت دارند؛ به عنوان مثال عدم حمایت و توجه کافی از سوی والدین در زمان کودکی و یا روابط آشفته خانوادگی ممکن است در آینده تمایل به برقراری روابط خارج از زناشویی را افزایش دهد.
همچنین افرادی که از اعتماد به نفس پایینی برخوردارند احتمالا در برخورد با افرادی با اعتماد به نفس بالا و همصحبتی با آنان به رابطه فرازناشویی گرایش پیدا خواهند کرد و با این افراد خوش صحبت و خوش بیان وارد اینگونه از روابط خواهند شد؛ خصوصا اگر این قدرت بیان و اعتماد به نفس را در همسر خود ندیده باشند.
در مردان، قویترین عامل برای گرایش به روابط فرازناشویی، عدم رضایت جنسی است بهخصوص در دوران بارداریِ زن که وضعیت جسمی و جنسی او برای مرد ممکن است ناخوشایند باشد، خطر برقراری اینگونه روابط افزایش پیدا میکند. دلایل دیگری از جمله ارتباط زیاد مردان با زنان در محیط کار و نیز اختلالات جنسی در مردان، در زمینه ایجاد روابط فرازناشویی مطرح است.
مراحل واکنش زوجین در مورد آشکار شدن خیانت همسرشان چیست؟ فرد خیانتدیده باید چگونه برخورد کند و وظیفه زوج دیگر چیست؟
بسیاری از واکنشهای هر شخص درباره مسائلی که برای او سخت و سنگین است به فرهنگ جامعه، شخصیت فردی و ساختار ذهنی او در مقابله با مشکلات بازمیگردد؛ بهعنوان مثال یک فرد ممکن است در مواجهه با خیانت همسرش او را به قتل برساند، دیگری او را رها کند، فرد دیگری افسرده شود، شخصی دیگر خودزنی کند و فرد دیگری به کلانتری یا دادگاه مراجعه کند. این رفتارهای متفاوت از فرهنگ و یا ساختار ذهنی و شخصیتی هر فرد ناشی میشود.
در برخی از فرهنگها رابطه فرازناشویی را مستوجب مجازاتهای سنگینی میدانند و در برخی دیگر مستوجب مجازاتهای سبکتر؛ بنابراین زمینههای فرهنگی، شخصیتی و ذهنی اهمیت بسیاری دارد؛ بهعنوان مثال اگر فردی خیانت را یک گناه بسیار بزرگ و نابخشودنی بداند ممکن است واکنش بسیار شدیدی نشان دهد و همچنین در فرهنگهایی که قبح این مسئله از نظر فرهنگی زیاد نیست طبیعتاً ممکن است رفتارهای ملایمتری بروز داده شود.
چه راهکارهایی برای مقابله با خیانت زناشویی میتوان ارائه کرد؟
بنیان خانوادهها در شرایط فعلی دچار تزلزل شده و از آمارها متوجه میشویم که خانوادهها خیلی زود از هم پاشیده میشود و یکی از دلایلی که شاید بتوان برای این امر برشمرد مسئله روابط فرازناشویی است. البته این مورد را به عنوان معلول و نه دلیل باید مطرح کرد؛ به عنوان مثال گاهی دختر و پسری که با یکدیگر ازدواج میکنند، پس از مدتی به عدم هماهنگی در تفکرات و سلایق خود پی میبرند و در اثر مشاجرات و اختلافات زیاد، رابطه زناشویی آنان به سردی میگراید و در آخر امر جدا میشوند؛ بحث ما در این مورد نیست بلکه سخن درباره موردی است که رابطه سرد زناشویی و اختلاف به هر دلیل منجر به طلاق نمیشود و زوجین به صورت صوری به زندگی زناشویی در کنار یکدیگر ادامه میدهند اما به دلیل خلأ ایجاد شده احساس میکنند که باید به سمت محیط خارج زناشویی کشیده شوند.
البته اینکه همیشه افراد به دلیل خیانت سرزنش شده و یا آنان را مستوجب مجازات بدانیم صحیح نیست خصوصا در مواردی که از پیش بهدلیل نوع رابطه زناشوییِ شکل گرفته، مسئله خیانت و رابطه فرازناشویی در آینده کاملاً پیشبینی میشد. البته همیشه اینگونه نیست که روابط سرد زناشویی به خیانت منتهی گردد؛ زیرا برخی خانوادهها که از زندگی زناشویی خود راضی نیستند به روش دیگری خود را اقناع میکنند؛ به طور مثال به کار، موسیقی، ورزش، شعر و ادبیات پناه میبرند و یا در برخی موارد نیز افسرده، پژمرده و عصبی میشوند و دچار ناراحتیهای روانی متعددی میگردند. به عبارت دیگر افراد به صورتهای مختلفی نسبت به این مسئله واکنش و عکسالعمل نشان میدهند هرچند عدهای هم طبعاً گرایش به رفتارهای خارج از زناشویی دارند.
روند عادیسازی و قبحزدایی در این مسئله چه جایگاهی دارد؟ یعنی سبک زندگی مدرن و مظاهر آن مانند ماهواره و شبکههای مجازی میتواند تاثیرگذار باشد و علت عمده این مسئله قلمداد شود؟
تجربه چندین ساله ما در مسئله فرهنگسازی نشان داده است که تقریباً ممکن نیست تا با بیانِ عریانِ مطالب و آموزشهای خیلی شفاف، مردم را از چنین مسائل ناخواسته و نامحسوسی دور کنیم. یکی از ضعفها این است که ابتدا جنبههای منفیِ واردات فرهنگی را میپذیریم و پس از گذشت سالها پی میبریم که چه جنبههای مثبتی نیز داشته است.
بهعنوان مثال سریالی که در آن یک رابطه فرازناشویی به نمایش درمیآید هرچند که در انتهای سریال به تبعات این رابطه که منجر به تباهی فرد و یا خانوادهاش میشود اشاره میکند اما متاسفانه بازتاب آن در جامعه چیز دیگری است. بازتاب این سریال همان شکل و قالب موضوعی است که در متن داستان نشان داده میشود و به عبارتی دیگر با پخش اینگونه فیلمها ابتدا میل به این نوع روابط در جامعه افزایش پیدا میکند و شاید مدتها طول بکشد تا تبعات و مشکلات عمیق این روابط بروز کرده و تاثیرات خود را در جامعه نشان دهد. یکی از بهترین راهکارها برای پیشگیری از این نوع مسایل، تقویت بنیان خانواده است که از طریق ترغیب کردن زوجها به مشاوره و روی آوردن به خبرگان این فن برای حل مشکلاتشان حاصل میشود و در واقع دخالت دادن صحیح بزرگترها به این مسئله و نه دخالت بیجا، بیموقع و بیمورد آنان بسیار راهگشا خواهد بود.
یکی دیگر از بهترین راهکارها، شناسایی مواردی است که باعث بروز اینگونه مسایل میشود و نشانههای اولیه ایجاد دلسردی در خانوادهها است. به نظر میرسد کنترل بر روی بعضی از مروادهها و معاشرتهایی که بیمحابا صورت میگیرد بهخصوص معاشرتهای خانوادگی با افراد متعددی که رابطه خیلی نزدیک و صمیمی خانوادگی با یکدیگر ندارند اما روابط بیمحابایی با یکدیگر برقرار میکنند و معاشرتهایی که ممکن است برای برخی زمینه ایجاد یک رابطه فرازناشویی را فراهم کند از اهمیت فراوانی برخوردار است.
شاید رعایت این موارد بسیار تاثیرگذارتر از آموزش عدمی و سخن گفتن از این موضوعات در مجامع و رسانهها است و همانگونه که عرض شد در برخی موارد سخن گفتن درباره این نوع مسایل و نشان دادن فیلمها و سریالهایی با مضامین روابط فرازناشویی باعث میشود تا ابتدا جنبه منفی آنها بارز و غالب شود و تاثیرات مثبتشان به دست فراموشی سپرده شود. بنابراین با یکسری ترفندهای مدیریتی باید جلوی عوارض منفی آنها را گرفت و یا به حداقل رساند.