زندگی معنوی ـ جلسه بیست و هشتم مورخ 17/ 3/ 1394
در جلسه گذشته، وارد باب دوم، یعنی «توبه» شدیم. طبق رویه به آیات توبه توجه کردیم. در اولین آیه به این نکات اشاره کردیم که اولا مهمترین رسالت انسان، بازگشت و رجوع به خداست. ثانیا انسان آمده است تا برگردد، حال یا خودش برمیگردد یا او را برمیگردانند. بنابراین، دنیا محل ماندن نیست بلکه محل گذر است. ثالثا مقصد آدم (ع)، جنت نبود بلکه «الله» بود. آدم را هبوط دادند تا او را در قوس صعود، رفعت بیشتری ببخشند و رابعا هیچ چیز در این جهان، بدون ابزار و وسیله، محقق نمیشود، حتی توبه. در این آیه «کلمات» به عنوان ابزار توبه دانسته شده است. منظور از کلمات، انوار پاک معصومین (ع) هستند. و اما ادامه بحث:
آیه دوم:خداوند در سوره توبه میفرماید:
ثُمَّ تَابَ عَلَیْهِمْ لِیَتُوبُواْ إِنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ؛ پس [خدا] به آنان [توفیق] توبه داد، تا توبه کنند. بى تردید خدا همان توبهپذیر مهربان است.[1]
نکات مربوط به آیه:
نکته اول: توبه انسان، محفوف بین دو توبه: اول خدا توبه میکند، سپس آدمیان، تائب میشوند سپس خدا مجددا توبه میکند. توبه اول، رجوع نخستین است از خدا به سمت انسان عاصی، توبه دوم، رجوعی است از انسان عاصی به سوی خدا، و توبه سوم، رجوعی است از سوی خدا نسبت به انسان تائب. رجوع نخستین خدا، به رحمت است و رجوع دوم خدا به قبول است.
درباره دعا نیز در قرآن میخوانیم:
وَ قالَ رَبُّکُمُ ادْعُونی أَسْتَجِبْ لَکُمْ؛ و پروردگارتان فرمود: مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم.[2]
همچنین در قرآن آمده است:
وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادی عَنِّی فَإِنِّی قَریبٌ أُجیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ؛ و هر گاه بندگان من، از تو در باره من بپرسند، [بگو] من نزدیکم، و دعاى دعاکننده را- به هنگامى که مرا بخواند- اجابت مىکنم.[3]
از این دو آیه مییابیم که دعا نیز میان دو اجابت است.
درباره هدایت نیز مییابیم:
ذلِکَ الْکِتابُ لا رَیْبَ فیهِ هُدىً لِلْمُتَّقینَ؛ این است کتابى که در [حقانیت] آن هیچ تردیدى نیست [و] مایه هدایت تقواپیشگان است.[4]
همچنین در ادامه آیه قبلی در آیه 5 سوره بقره هدایت از جانب خداوند میباشد:
أُوْلَئکَ عَلىَ هُدًى مِّن رَّبِّهِمْ؛ آنهایند که از هدایتى از جانب پروردگارشان برخوردارند.[5]
با توجه به این دو آیه، اهل تقوا میان دو هدایت قرار دارند؛ هدایت از طرف کتاب و هدایت از طریق خدا. انسان با تقوا از جایی شروع میکند تا به تقوا برسد. آنگاه خدا امر هدایتش را به کتاب خود وامیگذارد. پس، آدمیان قبل از خوب شدن، از جانب خدا هدایت میشوند و پس از خوب شدن از طریق کتاب خدا، هدایت میشوند.
پس اگر بخواهند انسانی را بپذیرند مقدمات و اسباب آن را هم خودشان فراهم میآورند. بنابراین، این روند مخصوص توبه نیست بلکه در مورد دعا و تقوا نیز اینگونه است.
نکته دوم:تاکید قرآن بر «توبوا»: آنجا که توبه از جانب خداست، به صورت «مفرد» استعمال شده و آنجا که از جانب انسان است، به صورت جمع آورده شده است. پس خدا بیشتر مایل است تا با جمع تخاطب کند نه با فرد. بنابراین، اگر کسی بخواهد مخاطب خدا باشد باید عضو جمع گردد و بهترین جمع، گروه متقین و مومنین میباشد.
نکته سوم:دو اسم زیبای «تواب» و «رحیم» در پایان آیه نشان آن است که:
· اسم دوم در مقام علت، و اسم اول در مقام معلول است؛ زیرا اسم رحیم، محیط و اسم تواب، محاط است. یعنی، چون خدا رحیم است تواب هم هست.
· «تواب»، صیغه مبالغه است به معنای «بسیار توبه پذیر»؛ زیرا آدمیان زیاد عاصی و در نتیجه، بسیار توبه کننده است.
· برای ورود به بطن آیات، باید به اسماء انتهایی آیات توجه کند. بنابراین، کسی که مظهر اسماء الهی شود میتواند عالم به بطن قرآن شود و او کسی نیست جز انسان کامل.
حاصل آنکه، خداوند با دو اسم «تواب» و «رحیم» به انسانها رجوع کرد تا انسانها به او رجوع کنند.
[1]. توبه/ 118. [2]. غافر/ 60. [3]. بقره /186. [4]. بقره/2. [5]. بقره/5.