زندگی معنوی – جلسه 62 مورخ 21/ 9/ 95
در جلسه گذشته در ادامه نکات مربوط به «ما قدّمت» مطرح شد که اعمال انسان، باقی خواهند ماند و هم ظاهر و هم باطن اعمال انسان به صورت حوادث، به او برمیگردد؛ در دنیا به صورت حوادث دنیوی، در برزخ به صورت حوادث برزخی (همان چهرههای زیبا یا نازیبا در قبر)، و در قیامت نیز به صورت حوادث اخروی است و صاحب عمل، شکل حقیقی عمل را خواهد دید.
امروز در جایی هستیم که در گذشته ساختیم و فردا جایی خواهیم بود که امروز میسازیم. پس تسلیم حوادث امروز باشیم و سهم خود را در حوادث امروزمان به رسمیت بشناسیم و بپذیریم. بنابراین، اگر کسی میخواهد شرایطش بهتر شود و آن گونه شود که تاکنون نبوده، باید خودش بهتر شود و به گونهای بشود که تاکنون نبوده است.
و اما ادامه بحث:
نکات مربوط به «غدّ»
نکته اول:غدّ یعنی فردا که به قیامت اشاره دارد. بنابراین اگر آخرت، فرداست پس دنیا امروز است. دیروز هم شاید اشاره به عالم ذرّ باشد. پس هم انسان و هم جهان، دیروزی دارد، امروزی دارد و فردایی.
نکته دوم:اگر امروز و فردای آدمی را با هم و با دقت بیشتری بسنجیم قابل استفاده است:
سنجش اول: نسبت به امروز، چهار دوره دارد که شامل صبحگاه (ناظر به خلقت این جهان است)، زوال (ظهر) (میانه تاریخ جهان و حیات هر فرد)، عصر (نزدیکترین به شامگاهان که آخرین قطعه جهان است) و شامگاهان (اتمام این جهان باشد.)
سنجش دوم: نسبت به فردا، نیز سه دوره دارد که عبارتند از: سحرگاهان (شاید به خروج از قبر اشاره دارد)، صبحگاهان و فردای قیامت.
با نگاه به آیات قرآن میتوان این هفت مرحله را در دیروز و امروز دید.
نکته سوم:اسماء جمال و اسماء جلال، دو دسته از اسماء الهی هستند. فوق این دو دسته، اسم جامعی قرار دارد که همان اسم شریف الله است و رحمان. پس الله و رحمان، مستجمع جمیع صفات جمال و جلال است. جلال اسمی است که منشأ تمام رنجها و عذابهایی است که در دنیا، دوزخ و قیامت به گونهای تجلّی مییابد. اوج همه این عذابها، عذاب خُلد قیامت است. اینکه رحمان شامل صفات جمال باشد روشن است، امّا چگونه شامل صفات جلال هم میشود؟ فهم این بسیار مشکل است.
نکته چهارم:برای تحلیل «غدّ» از طریق اسماء الهی به اصول زیر باید توجه داشت:
اصل اول: خداوند با اسم جامع رحمان، جهان را آفرید. (صبحگاهان امروز)
اصل دوم: خداوند با اسم جامع رحمان، قرآن را نازل کرد. پس اسم رحمان، منشأ خلقت جهان و قرآن است. نازلترین سطح جهان، دنیاست و نازلترین سطح قرآن، همین مٌسودّات است و نازلترین سطح انسان، همین بدن عنصری است.
اصل سوم: ذیل اسم رحمان، دو دسته اسماء است؛ جمال و جلال. آغاز خلقت، تا پایینترین سطح آن با اسماء جمال است و برچیدن جهان هم با تمسک به اسماء جلال.
پس هستی میان دو اسم جمال و جلال خداست که در قوس نزول، تمام اسماء جمال و در قوس صعود، تمام اسماء جلال دخیلند. به عنوان مثال، خداوند، این جهان را با اسم ستّار (به معنای پوشاننده) تدبیر میکند که از اسماء جمال است. بنابراین، دنیا مظهر اسم ستّاریت خداست. تدبیر جهان با اسم ستّار است؛ به معنای آن است که خدا جهت انتظام امور دنیا چشمها را بر حقایق بسته است. برای دیدن حقایق باید سالیانی ریاضت کشید و بصیر شد که همان موت ارادی است. اگر کسی بخواهد حقایق را در این دنیا، بازگو کند، جریمهای سنگین خواهد داشت. شاید جریمههای بزرگان، بازگو کردن اسرار یا یک سرّ باشد. حافظ میگوید: جرمش این بود که اسرار هویدا میکرد.
آخرین بخش جهان، کم رنگ شدن اسماء جمال و پررنگ شدن اسماء جلال است. یعنی هستی، زمین، انسان و تاریخ، سیری است از ستّار به سمت عدل. پس آخرین قطعه دوران، عدالت نسبی بر دنیا تجلی مییابد که همان ظهور امام عصر (عجل الله تعالی فرجه) است. امام زمان(عجل الله تعالی فرجه)، تنها عدل گستری است که متناسب با ظرف دنیا، عدالت را به آدمیان نشان میدهد. پس اگر کسی غیر از او ادعای عدل گستری داشته باشد خدا به او مهلت میدهد.
میانه و ظهر جهان، نقطه توازن میان جمال و جلال است.
خلاصه این که بر اساس نظام اسماء الهی، امروز مظهر اسماء جمال و فردا مظهر اسماء جلال خداست و از آن جایی که تمام اسماء جمال و جلال الهی نیز تحت اسم جامع رحمان قرار دارد، ستّاریت امروز و عدالت فردای خدا همه از رحمانیت او نشأت میگیرد.