زندگی معنوی – جلسه هشتاد و سوم – 13/ 12/ 96
جلسه گذشته درباره باب چهارم؛ یعنی «انابه» صحبت شد. گفتیم «انابه» از بزرگترین علامتهای جذب و انجذاب تدبیر خدا است. روح «انابه» تسلیم در برابر خداوند است. تسلیم خدا بودن به معنای پاک کردن کف دل از اعتراضها به خدا است. این باب با آیه «وَ أَنیبُوا إِلی رَبِّکُمْ» آغاز شد. «ربّ» از اسماء محیط خدا و به معنای «مالک مدبّر» است. انتساب انابه به ربّ، شاید به این دلیل باشد که اگر کسی اهل انابه شد ربوبیت الهی شامل حال او شده و تحت تدبیر خاصّ خدا قرار خواهد گرفت. کلمه «الی» در این آیه نیز دلالت میکند بر این که «انابه» نوعی حرکت و تحول روحی از “غیر خدا” بسوی “خدا” است.
ادامه بحث:
اصل اول:انسان مرکب از جسم و روح است. روح اصالت دارد و مهمتر از جسم است. البته انسانها در مقام عمل، متفاوتاند و جسم را بر روح مقدم میدارند. به عنوان مثال، نسبت به بیماری سرطان بیشتر از حسادت حساس هستیم و یا این که برای کسب درآمد، بیشتر از طریق تلاشهای مادی اقدام میکنیم تا توکل به خدا. اصالت داشتن روح، باید ما را به سمت عوامل روحانی موفقیت ترغیب کند و از موانع روحانی رشد و کمال، برحذر دارد.
اصل دوم:موجودات جهان از دو حال خارج نیستند: خالق و مخلوقات. خدا مهمتر از سایر موجودات است؛ زیرا خدا خالق است و بقیه مخلوق او هستند.
پاسخ به سوالات زیر، نگرش واقعی ما را درباره مهم دانستن خدا و غیر خدا نشان میدهد:
1. خدا برای ما مهمتر است یا دین خدا؟
2. خدا برای ما مهمتر است یا اولیاء خدا؟
3. خدا برای ما مهمتر است یا کتاب خدا؟
4. نظر دیگران برای ما مهمتر است یا نظر خدا؟
این سوالات و سوالات مشابه، اهمیت داشتن خدا را نسبت به غیر خدا آشکار میکند. هرچند در حرف و زبان، خدا برای همه ما مهم است ولی در مقام عمل شاید اینگونه نباشد. هر کس به غیر خدا به هر میزان بها دهد به همان میزان بها را از خدا کاسته است؛ آن غیر خدا هر کسی و هر چیزی که باشد.
درنتیجه، مقصد حرکت آدمی باید از غیر خدا به مقصد خدا و از طریق مسیرهای روحی و با از بین بردن موانع روحی باشد نه مسیرهای جسمی و مادی. لذا «انابه» نوعی حرکت و تحول روحی از “غیر خدا” بسوی “خدا” است. پس راه رشد، «انابه» است نه کسب قدرت و ثروتهای مادی. در حالی که بیشتر مردم به دنبال دنیا و مظاهر مادی هستند. به همین دلیل مسیر انابه مانند یک بزرگراه است که بسیار خلوت است.
ماهیت انابه
در ادامه، جناب خواجه انواع و درجات «انابه» را مشخص میکند:
«الإنابة ثلاثة أشیاء: الرجوع إلى الحقّ إصلاحا، کما رجع إلیه اعتذارا، و الرجوعإلیه وفاء، کما رجع إلیه عهدا، و الرجوع إلیه حالا، کما رجع إلیه إجابة.»[1]
انابه سه نوع است:
1. انابة اصلاحی
2. انابة رجوعی
3. انابة حالی
توضیح انواع انابه در جلسه بعد.
[1]. خواجه عبدالله انصاری، منازل السائرین/ 41.