شبکههای اجتماعی؛ انواع، ظرفیتها و تفاوتها
نویسنده: دکتر حمید فلاحتی
شبکههای اجتماعی، نسل جدیدی از وبسایتها هستند که این روزها در کانون توجه کاربران شبکه جهانی اینترنت قرار گرفتهاند. این گونه سایتها بر مبنای تشکیل اجتماعات برخط فعالیت میکنند و هر کدام دستهای از کاربران اینترنتی با ویژگی های خاص را گرد هم میآورند. شبکههای اجتماعی را گونهای از رسانههای اجتماعی میدانند که امکان دستیابی به نحوه جدیدی از برقراری ارتباط و به اشتراکگذاری محتوا در اینترنت را فراهم آوردهاند. صدها میلیون نفر از کاربران اینترنت عضو صدها شبکه اجتماعی مختلف هستند و بخشی از فعالیت برخط روزانهشان در این سایتها میگذرد .
«شبکة اجتماعی»، مفهومی است که پیش از طرح در عرصه فضای مجازی، در فضای واقعی جوامع نیز دارای مفهوم است. اما مسئلهای که باعث مطرح شدن چنین مفهومی در فضای جامعه ایران در ماههای اخیر شده است، نقش ویژهای است که شبکههای اجتماعی اینترنتی در تحولات سیاسی یک سال اخیر و یا به عبارت دقیقتر چند سال اخیر ایران، ایفا کردهاند. تقریباً میتوان گفت که بیشترشبکههای اجتماعی مطرح دنیا را مؤسسات نامدار و وابسته به ایالات متحده پایه گذاری کرده اند و سهم دیگر کشورها در ایجاد و توسعة جهانی شبکههای اینترنتی بسیار کم بوده است. بطوریکه کاربران در دروترین جاهای دنیا رغبتی برای عضویت و فعالیت در شبکههای اجتماعی داخلی نداشتهاند.
تولد شبکههای اجتماعی
هرچند که سایتهای شبکهی اجتماعی در چند سال اخیر است که در دنیای اینترنت جایگاه شایانی پیدا کردهاند، ولی سابقة آنها حداکثر به بیش از یک دهة پیش برمیگردد. از سایت سیکسدگری (SixDegree) بهعنوان نخستین شبکة اجتماعی یاد کردهاند. این وبسایت در سال ۱۹۹۷ راهاندازی شد و به کاربرانش اجازه میداد پروفایل (صفحهای شخصی شامل مشخصات و تصاویر فردی) بسازند و لیستی از دوستانشان ایجاد کنند. نخستین تجربهی شبکهی اجتماعی، موفق نبود و این سایت سه سال بعد تعطیل شد. اما در این فاصله چند سایت دیگر نیز با چنین رویکردی راهاندازی شدند. از جمله این سایتها میتوان به اشیناونیو (AsianAvenue) و بلکپلنت (BlackPlanet) اشاره کرد. اغلب شبکههای اجتماعی اولیه با هدف دوستیابی و سرگرمی راهاندازی میشدند.
لایوژورنال (LiveJournal) و رایز (Ryze) از جمله اولین شبکههای اجتماعی با اهداف حرفهای بودند. لایوژورنال شبکهی اجتماعی مبتنی بر مرور ژورنالها بود و در «رایز» نیز کاربران میتوانستند پیرامون فعالیتهای تجاریشان شبکهسازی کنند. راهاندازی شبکة اجتماعی رایز در سال ۲۰۰۱ شروع دومین موج از شبکههای اجتماعی بود که فعالیت این نوع وبسایتها را از تمرکز بر حوزهی سرگرمی خارج کرد. در ادامة همین موج بود که سایت لینکداین (LinkedIn) نیز راهاندازی شد که هنوز فعالیت آن بهعنوان مهمترین شبکهی اجتماعی حرفهای و تجاری ادامه دارد. در این سالها شبکههای اجتماعی، وبسایتهای حاشیهای در دنیای مجازی محسوب میشدند و هنوز وبسایتهای کلاسیک وب ۱ در اینترنت حرف اول را میزدند.
اصطلاح وب ۱ اشاره به اینترنت در قرن پیش دارد که کاربران نقشی کمرنگ در دنیای مجازی داشتند و استفاده از وبسایتهای ایتترنتی اغلب فرایند ارتباطی یکسویه از جانب رسانه به مخاطب بود. از سالهای آغازین هزارة جدید دنیای اینترنت وارد دورهی وب ۲ (Web ۲.۰) شد که در آن پایگاه های تعاملی اهمیت بیشتری پیدا کردند و نقش کاربران برجستهتر شد. در دورهی وب۲ وبسایتهای تعاملی که فعالیتشان برمبنای حضور کاربران پیش میرفت بهتدریج اهمیت بیشتری پیدا کردند و شبکههای اجتماعی یکی از انواع این وبسایتها بودند. با گسترش فضای وب ۲یی کمکم سروکلهی شبکههای اجتماعی جدیتر پیدا شد که در سالهای بعد هر کدام به غولهای اینترنتی تبدیل شدند. اورکات (Orkut)، هایفایو (Hi۵)، مایاسپیس (MySpace) و فیسبوک (Facebook) مهمترین این سایتها بودند که همگی در سالهای ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۴ شروع به فعالیت کردند.
شبکههای عمومی و تخصصی
شبکههای اجتماعی را در سادهترین تقسیمبندی میتوان در دو گروه عمومی و خاص قرار داد. در شبکههای اجتماعی عمومی کاربران اینترنتی با انگیزهها و اهداف مختلف حضور دارند و شبکهسازی مجازیشان را از طریق این وبسایتها دنبال میکنند، ولی شبکههای اجتماعی خاص، پیرامون موضوعی ویژه شکل گرفتهاند و تعداد کاربرانشان نیز کمتر است. فیسبوک، اورکات و مایاسپیس مهمترین شبکههای اجتماعی عمومی در دنیای اینترنت هستند. اما این شبکههای اینترنتی عمومی نیز اغلب در آغاز، فعالیتشان با تعریف محدودی پیش برده اند و به تدریج عمومی شدهاند. همانطور که فیسبوک امروزه به بزرگترین شبکهی اجتماعی دنیا تبدیل شده است در سال ۲۰۰۴ شبکة اجتماعی دانشجویان دانشگاه هاروارد بود. دایرهی کاربران فیسبوک در چند مرحله گسترش پیدا کرد تا اینکه در سال ۲۰۰۶ به همة کاربران اینترنت رسید. مایاسپیس نیز در ابتدا با تمرکز بر جذب کاربران نوجوان و جوان شروع به فعالیت کرد.
در شبکههای اجتماعی عمومی، هر نوع کاربری حضور دارد و اغلب دوستان و آشنایان برخط را میتوان در آنها پیدا کرد، تعداد کاربران معروفترین این نوع شبکهها اغلب به چند صد میلیون نفر میرسد. علاوه بر اینها، شبکههای اجتماعی خاصی نیز وجود دارد که بر محوریت موضوعی مشخص فعالیت میکنند. بهعنوان مثال لست اف.ام (Last.fm) از جمله معروفترین آنهاست که علاقهمندان به موسیقی را گردهم جمع کرده، یا گودریدز (GoodReads) که شبکهی اجتماعی مخصوص علاقهمندان به کتاب است و فلیکر (Flickr) که وبسایتی برای علاقهمندان به عکاسی است. گاهی نیز فعالیت شبکههای اجتماعی بر محوریت کاربران متعلق به کشور یا زبان یا نژاد یا دین خاصی متمرکز است. مثلا کیو.زون (Qzone) که از بزرگترین وبسایتهای دنیاست، شبکهی اجتماعی چینیهاست. دربارهی طیف گستردهای از موضوعات، شبکههای اجتماعی خاص ایجاد شده است که از طرفداران یک تیم فوتبال تا فارغالتحصیلان یک دانشگاه را شامل میشود. حتی دربارة سگها و گربهها نیز شبکههای اجتماعی راهاندازی شده است و صاحبان آنها میتوانند با حضور در این وبسایتها برای حیواناتشان پروفایل ایجاد کنند. تولد داگزتر (Dogster) و کتزتر (Catster) نشان داد که شبکههای اجتماعی نه تنها بر ارتباطات انسانی بلکه بر ارتباطات انسان با حیوان نیز تاثیرگذار هستند.
شبکههای اجتماعی و سواد رسانه ای
در سیاستگذاریهای رسانهای و اجتماعی در دنیا سالهاست که مسئلهای با عنوان «سواد رسانهای» مطرح شده است. سواد رسانهای به زبان ساده عبارت است از مجموعه مهارتهایی که شهروندان برای مواجهه با رسانههای جدید لازم است بیاموزند. پس از چند دهه پژوهش و نظریهپردازی در مراکز دانشگاهی و پژوهش درباره سواد رسانهای، سالهاست برنامههای عملیاتی آموزشی بر این اساس طراحی شده است. در اغلب کشورهای دنیا با حمایتهای مستقیم و غیرمستقیم دولتی، آموزشهای لازم از طریق رسانهها و برقراری دورههای آموزشی به شهروندان ارائه میشود تا نحوه مواجهه با رسانهها را فرابگیرند. در برخی کشورها این سطح آموزش حتی به کتابهای درسی مدارس نیز رسیده است و شهروندان از همان سنین کودکی و نوجوانی به سلاح سواد رسانه ای مجهز می شوند. در ایران اما سواد رسانه ای هنوز از سطح یک شوخی آکادمیک فراتر نرفته و مشخص نیست چه زمانی آموزش آن در سطح گسترده و عمومی جدی خواهد شد تا شاهد تحولی در استفاده از رسانهها باشیم.
با پیشرفت رسانههای جدید ارتباطی از قبیل اینترنت در تکمیل مبحث سواد رسانهای، مباحث جدیدی از جمله سواد دیجیتالی و سواد اینترنتی مطرح شدهاند. شهروندان تنها با فراگیری سواد دیجیتالی است که میتوانند استفادة مناسبی از تکنولوژیهای جدید دیجیتالی داشته باشند. این سواد شامل اطلاعات آغازین دربارة قابلیتها، فرصتها و روش بکارگیری تکنولوژیهای جدید و آسیبهای احتمالی و نحوة مقابله با آنهاست. لزوم فراگیری سواد دیجیتالی در استفاده از وبسایتهای شبکه اجتماعی اهمیتی دوچندان پیدا میکند. شبکههای اجتماعی امکانات و فرصت های بسیار گسترده ای را در اختیار کاربران قرار میدهند که تاکنون در هیچ رسانه ای سابقه نداشته است. تنها اطلاع درست از این امکانات و فرصت هاست که امکان مقابله با تهدیدها و آسیبها را محدود کرده و خطر سوءاستفاده های احتمالی را کاهش میدهد.
آمارها نشان میدهد که اغلب کاربران شبکههای اجتماعی آشنایی کافی با امکانات این وب سایتها ندارند. آنها تنها با امکاناتی از قبیل جستجو برای یافتن دوستان، افزودن دوستان به لیست، عضو شدن در گروه ها و صفحات هواداری، نوشتن متن های کوتاهی درباره وضعیت شخصی و قراردادن عکس در آلبوم تصاویر آشنا هستند. در شبکههای اجتماعی بخشی برای تنظیمات مربوط به حریم خصوصی وجود دارد که مشخص میکند به کدام بخش از اطلاعات و تصاویر شخصی، کدام گروه از دوستان دسترسی داشته باشند. تعداد زیادی از کاربران از وجود چنین امکاناتی درشبکههای اجتماعی بی اطلاع هستند و یا کار با این بخش ها را بلد نیستند. در نتیجه کاربران اطلاعات و تصاویر شخصی مربوط به خود را در شبکههای اجتماعی منتشر میکنند در حالیکه برخی از آنها نمی دانند این اطلاعات در دسترس عموم قرار میگیرد و ممکن است برای آنها مشکلاتی ایجاد کند.
انتشار اطلاعاتی از قبیل آدرس و شماره تلفن یا تصاویر شخصی درشبکههای اجتماعی بدون توجه به پیامدهای آن، تاکنون باعث به استفادههای بسیاری شده است. از شروع موج اول فراگیر شدن شبکههای اجتماعی در ایرآنکه به روی آوری از وب سایت اورکات برمیگردد تا سالهای بعد که انبوهی از شبکههای اجتماعی ایرانی و خارجی زیادی بین کاربران ایرانی محبوبیت پیدا کردهاند، همواره بد استفادههایی نیز از این محیطها شده است. مواردی مانند هویتهای جعلی در شبکههای اجتماعی و انتشار اطلاعات و تصاویر شخصی که برخی از آنها نیز به طرح شکایت در دستگاه قضایی منجر شده است. ویژگی مشترک شمار چشمگیری از آسیبدیدگان شبکههای اجتماعی، ناآشنایی آنها با این فناوری و نداشتن اطلاعات کافی دربارة قابلیتها و امکانات آن است. اطلاعاتی که با عملکرد مناسبتر رسانهها و بخشهای آموزشی میتواند در اختیار شهروندان قرار گیرد تا بهرة مناسبتر و مطمئنتری از این تازه های ارتباطی ببرند.
آمارهایی دربارة شبکههای اجتماعی
فیسبوک بزرگترین شبکهی اجتماعی دنیا در حال حاضر حدود ۴۰۰ میلیون نفر کاربر دارد. اگر فیسبوک بهجای دنیای مجازی در دنیای فیزیکی حضور داشت این تعداد، جمعیت آن را به یکی از چند کشور پر جمیعت دنیا تبدیل میکرد. به جز فیسبوک چندین شبکة اجتماعی دیگر نیز کاربران چند صد میلیون نفری دارند. در ردهبندی برترین وبسایتهای دنیا بر اساس آمار الکسا، فیسبوک در ردهی دوم قرار دارد و در لیست ۱۰۰ وبسایت برتر نام چندین شبکهی اجتماعی دیگر نیز به چشم میخورد. فیسبوک در بسیاری از کشورها پربینندهترین وبسایت محسوب میشود و در بیش از ۱۰۰ کشور محبوبترین شبکة اجتماعی است.
فیسبوک در سه سال اخیر با رشدی جهشی به چنین جایگاهی رسید و توانست سایر رقیبان را در بازار شبکههای اجتماعی پشت سر بگذارد. در فاصله زمانی سالهای ۲۰۰۷ تا ۲۰۰۸ زمانی که کاربران در سایت فیسبوک صرف کردند رشدی ۵۶۶ درصدی پیدا کرد، این در حالی بود که زمان صرف شده در کل فضای اینترنت تنها ۱۸ درصد افزایش پیدا کرده بود. آمارهای اعلام شده از سوی گوگل نیز نشان میدهد که نسبت تعداد بازدیدکنندگان مستقل از فیسبوک و سایر شبکههای اجتماعی به تعداد صفحات بازدید شدة آنها حدود ۱۰۰ برابر است. آمار بیانگر این است که شبکههای اجتماعی نه تنها به پربینندهترین وبسایتهای اینترنتی تبدیل شدهاند، بلکه کاربران اینترنتی بیشتر زمان حضورشان در فضای مجازی را نیز در این وبسایتها میگذرانند.
آمارهای مربوط به استقبال از شبکههای اجتماعی همچنان رو به رشد است. در هر روز حدود ۸۰۰ هزار نفر عضو جدید به فیسبوک میپیوندند، حدود سه میلیون عکس در فلیکر بارگذاری میشود، حدود ۳۰ هزار ساعت فیلم در یوتیوب مشاهده میشود و آمارهای مربوط به سایر شبکههای اجتماعی نیز بدین ترتیب رو به افزایش است. با چنین آمار و ارقامی بی اغراق نیست اگر آیندهی اینترنت را در سلطة شبکههای اجتماعی بدانیم.
قابلیتهای شبکههای اجتماعی
استقبال از شبکههای اجتماعی از آنروست که کاربران اینترنتی میتوانند برای اغلب نیازهای برخط خود در این وبسایتها پاسخی مناسب بیابند. در شبکههای اجتماعی کاربران میتوانند پروفایلهای شخصی برای خودشان بسازند که شامل مشخصات، تصاویر، علاقهمندیها و… باشد. اما شبکهایشدن این وبسایتها از جایی آغاز میشود که هر کاربر لیستی از دوستان تهیه میکند و این پروفایلهای شخصی به یکدیگر متصل میشوند و هر کاربر میتواند دوستان و آشنایانی که در همان شبکهی اجتماعی حضور دارند را به لیست دوستان خود بیفزاید. همچنین کاربران میتوانند با جستوجو در پروفایلهای کاربران و مشاهدهی مشخصات آنها با افراد جدیدی آشنا شوند و فهرست دوستان خود را گستردهتر کنند. اینها ابتداییترین امکانات شبکههای اجتماعی است و این وبگاه ها در سالهای اخیر تلاش کردهاند، تا گزینههای بیشتری در اختیار کاربران خود قرار دهند. امکانی شبیه به وبلاگها و میکروبلاگها برای نوشتن مطالب کوتاه و یادداشتهای روزانه و فضایی شبیه به سایتهای عکس برای قرار دادن تصاویر شخصی، ایجاد فضایی شبیه به چت برای گفتگوهای فوری میان کاربران، قابلیت ساختن اتاقهای گفتگو و صفحات هواداری شبیه به فرومهای اینترنتی از جمله سادهترین این امکانات است. شبکههای اجتماعی متناسب با نوع موضوع فعالیتشان امکانات دیگری از قبیل خبرخوانهای اینترنتی، بازیهای آنلاین، قابلیت آپلود کردن ویدئوها و فایلهای کامپیوتری و برقراری ارتباط با سایر رسانههای شخصی را نیز در گزینههایشان دارند. بدین ترتیب میبینیم که اغلب امکاناتی را که کاربران اینترنتی پیش از این از طریق مراجعه به چندین وبسایت کسب میکردند، یکجا از شبکههای اجتماعی دریافت میکنند. پس بیدلیل نیست که کاربران بخش زیادی از زمانی را که در اینترنت بهسر میبرند در شبکههای اجتماعی حضور دارند.
شبکههای اجتماعی در ایران
کاربران اینترنتی ایرانی در استفاده از شبکههای اجتماعی همپای کاربران سراسر جهان حرکت کردهاند. همانطور که زمانی ایرانیها در زمینهی وبلاگنویسی از جمله کشورهای پیشرو در دنیا محسوب میشدند، در استفاده از برخی شبکههای اجتماعی بینالمللی نیز ایرانیها زمانی در ردههای بالا قرار داشتند. نخستین موج جدی فراگیرشدن شبکههای اجتماعی در ایران به استقبال از وبسایت اورکات (Orkut) بر میگردد. اورکات شبکة اجتماعی زیر مالکیت شرکت گوگل است که در سال ۲۰۰۴ بهوسیلة یکی از کارمندان این شرکت راهاندازی شد. اورکات بهسرعت مورد توجه کاربران ایرانی قرار گرفت و ایرانیها در کنار برزیلیها، امریکاییها و هندیها به چهار ملیت برتر در این شبکهی اجتماعی تبدیل شدند. تنها فیلتر شدن اورکات بود که توانست این وبسایت را از کانون توجه ایرانیان بیرون کند. پس از فیلتر شدن اورکات نوبت شبکههای اجتماعی ایرانی بود تا وارد دنیای مجازی شوند. از میان تجربههای ایرانی راهاندازی وبسایتهای شبکهی اجتماعی، تنها نمونهی موفق و قابل توجه کلوب (Cloob) است که همچنان مورد اقبال کاربران داخل کشور قرار دارد و در سالهای اخیر همواره از پایگاههای اینترنتی برتر ایران بوده است. علاوه بر چندین شبکة اجتماعی عمومی، چند شبکة اجتماعی تخصصی و حرفهای ایرانی نیز راهاندازی شدهاند که هنوز استقبال چندانی از آنها نشده است. دوره، شبکة اجتماعی دانشگاهیان ایران (Doreh) و یو۲۴، شبکة اجتماعی متخصصان ایران (u۲۴) از جمله دیگر تجربههای ایرانی هستند.
شبکة اجتماعی فیسبوک نیز که سالها در ایران فیلتر بود در اواسط سال ۱۳۸۷ از فیلتر خارج شد و با استفبال گستردة کاربران در مدت کوتاهی به یکی از پربینندهترین وبسایتها در ایران تبدیل شد. رویدادهای پس از انتخابات ریاست جمهوری و طرح نام فیسبوک و چند شبکهی اجتماعی دیگر بهعنوان متهمان و تاثیرگذاران اتفاقات سیاسی، فیلتر شدن دوبارهی این وبسایت را بهدنبال داشت.
شبکههای اجتماعی فراتر از ابزارهای تکنولوژیکی
شبکههای اجتماعی مجازی تنها ابزارهای تکنولوژیکی جدیدی نیستند که امکانات جالب توجهی را در اختیار کاربران اینترنتی قرار داده باشند. شبکههای اجتماعی را میتوان فراتر از گونهای وبسایت، و بعنوان رسانههای جدیدی در نظر گرفت که در ساختارهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی دگرسانی های بسیاری ایجاد کردهاند. چالشهایی که شبکههای اجتماعی در سالهای اخیر با آنها رویاروی بودهاند، حوزههایی فراتر از فضای مجازی را زیر تاثیر قرار داده است. شبکههای اجتماعی از سویی بعنوان یکی از گونههای رسانههای اجتماعی امکانات تعاملی قابل توجهی برای کاربران اینترنتی فراهم کردهاند و در افزایش مشارکت شهروندان در برخی فرایندها موثر بودهاند. از سوی دیگر این شبکهها با آسیبهای گستردهای در حوزههایی از قبیل حریم خصوصی، کپیرایت، اعتیاد مجازی، سوء استفاده از کودکان، دزدی اطلاعات و هویت و مواردی اینچنینی مواجه بودهاند. چالش حریم خصوصی از مهمترین مباحثی است که همواره دربارهی شبکههای اجتماعی مطرح بوده است. کاربران اینترنتی در این شبکهها بخشی از اطلاعات شخصی خود را در اینترنت منتشر میکنند که میتواند مخاطراتی برای آنها به همراه داشته باشد. وبسایتهای شبکهی اجتماعی حجم بسیاری از اطلاعات شخصی میلیونها کاربر را در اختیار دارند و امکان سوءاستفادة شرکتهای تجاری و دولتها از این اطلاعات همواره از دغدغههای اصلی مطرح شده دربارهی این شبکههاست. این شبکهها همچنین عرصهی ارتباطات سیاسی را نیز متحول کردهاند. رویدادهای سیاسی سالهای اخیر از انتخاب باراک اوباما به ریاستجمهوری امریکا گرفته تا ناآرامیهای پس از انتخابات جمهوری اسلامی ایران، همگی متاثر از فعالیتهای کاربران شبکههای اجتماعی بودند.
مقایسه کاربران چهار شبکة اجتماعی توییتر، فیسبوک، لینکدین و مای اسپیس
فیس بوک(Facebook)
همانطور که نتیجة پژوهش های پیشین نشان داده بود، نتیجة این پژوهش نیز تایید کرد که کاربران فیسبوک به طور میانگین مسنتر از سایر شبکههای اجتماعی هستند. کاربران این شبکه اجتماعی متأهل (۴۰ درصد)، سفید پوست (۸۰ درصد)، بازنشسته (۶ درصد) هستند و در این زمینه ها از سایر شبکههای اجتماعی آمار بالاتری دارند. کاربران فیسبوک از نظر بیشترین میانگین درآمد با ۶۱ هزار دلار در رده دوم قرار میگیرند. فیسبوکیها به طور میانگین هر کدام با ۱۲۱ نفر در صفحاتشان به عنوان دوست در تماس هستند.
برای فیسبوکیها علاقة مشترک عمدهای دیده نمی شود و حوزة علایق کاربران این سایت بسیار متنوع است. دلیل این پراکندگی علایق، تعداد بسیار زیاد کاربران این شبکه اجتماعی با ویژگیهای متفاوت است که بیشترین تعداد در بین سایتهای مشابه است. کاربران فیسبوک همچنین نسبت به این سایت بسیار وفادار هستند. ۷۵ درصد آنها گفتهاند که فیسبوک سایت محبوبشان است و ۵۹ درصد آنها استفادهشان از فیسبوک در شش ماه گذشته افزایش داشته است.
مای اسپیس(MySpace)
کاربران مایاسپیس جوان هستند و تعداد کاربران کمتری نسبت به گذشته در این سایت فعالیت میکند. کاربرانی که هنوز در شبکه اجتماعی مایاسپیس فعالیت میکنند گفتهاند که استفادة آنها نسبت به شش ماه گذشته کاهش داشته است. کاربران این سایت بیشتر به سرگرمی اشتیاق نشان میدهند و مخصوصا سرگرم ساختن دوستان، شوخی، کمدی و بازیهای ویدیویی از علاقهمندیهای اصلی آنهاست.
میانگین درآمد مای اسپیسها کمترین مقدار در میان سایتهای مشابه و ۴۴ هزار دلار است. کاربران مایاسپیس سیاهپوست (۹ درصد)، دارای ریشه اسپانیولی (۷ درصد)، مجرد (۶۰ درصد) و دانشآموز (۲۳ درصد) هستند و در این زمینهها آمار بیشتری از سایر شبکههای اجتماعی دارند.
توییتر(Twitter)
توییتریها در بین کاربران سایتها با ۱۶ درصد، بیشترین تعداد شاغلان پارهوقت را در اختیار دادهاند و میانگین درآمد آنها ۵۸ هزار دلار است. کاربران توییتر به طور خاص به اخبار، رستورانها، ورزش، سیاست، امور مالی شخصی و مذهب علاقهمند هستند. آنها همچنین به فرهنگ مردمپسند و محصولات آن از جمله موسیقی و تلویزیون علاقه نشان میدهند و بیشتر از کاربران سایر سایتها اهل خواندن به حساب میآیند.
به طور میانگین پیامهای هر کاربر توییتر را ۲۸ نفر دنبال میکند و هر توییتری پیامهای ۳۲ نفر را دنبال میکند. البته کاربران توییتر چندان به این شبکه اجتماعی وفادار نیستند و ۴۳ درصدشان گفتهاند میتوانند بدون توییتر زندگی کنند.
لینکدین(LinkedIn)
عجیب نیست که شبکه اجتماعی لینکدین که شبکه کاربران تجاری است، بیشترین میانگین درآمد اعضا را داشته باشد. میانگین درآمد لینکدینیها ۸۹ هزار دلار است. همانطور که اهداف این شبکه اجتماعی مشخص کرده، اعضا اغلب برای تجارت و اهداف شغلی به این سایت میپیوندند. آنها مخصوصاً برای حفظ تماس با شبکههای تجاری، جستوجوی شغل، استخدام کردن و توسعه تجاری عضو این سایت می شوند. آنها به اخبار، اطلاعات مشاغل، ورزش و سیاست علاقهمندی بیشتری نشان میدهند.
کاربران لینکدین بیشتر از سایر شبکههای اجتماعی صاحبان ابزارهای الکترونیکی هستند. آنها به طور خاص به دوربینهای دیجیتالی، دی.وی.آرها و تلویزیونهای اچ.دی علاقه بیشتری دارند. علاقه به قمار و سریالهای آبکی از دیگر علاقهمندیهای کاربران لینکدین محسوب می شود.
اشتراکها و تفاوتها
ویژگیها و علاقهمندیهای متفاوتی در کاربران شبکههای اجتماعی دیده می شود که نشاندهندة شکلگیری اجتماعهای آنلاین متفاوتی در این سایتهاست. تفاوتهایی که وبسایتهای شبکه اجتماعی در اهداف آغازینشان تعریف کردهاند و امکانات متفاوتی که در اختیار کاربران قرار میدهند، باعث شده افرادی با ویژگیهای متفاوت به عضویت آنها درآیند. البته بین استفاده از این سایتها همپوشانی هم دیده می شود و اغلب کاربران اینترنتی عضو بیش از یک شبکه اجتماعی هستند. بیشترین اشتراک بین کاربران توییتر و فیسبوک است و ۹۱ درصد کاربران مورد پرسش قرار گرفته، عضو هر دو سایت هستند. پس از آن کاربران مشترک لینکدین و فیسبوک در ردة دوم قرار میگیرند. کمترین میزان اشتراک را هم کاربران مایاسپیس و لینکدین دارند که تنها شش درصد پاسخگویان همزمان عضو هر دو سایت بودهاند.
با وجود این اشتراکها، تفاوتهای استفاده از این شبکههای اجتماعی بیشتر جالب توجه است؛ مثلاً لینکدین که شبکه اجتماعی با محوریت مسایل تجاری و شغلی تعریف شده، در بین کاربرانش هم، چنین علایق و گرایشهایی دیده میشود. وضعیت سایت مای اسپیس هم بدینگونه است و همانطور که امکانات سرگرمکننده بیشتری ارائه میکند و تلاش بیشتری برای جذب کاربران جوان و نوجوان انجام داده، توانسته در این زمینه موفق شود و گرایش کاربران آن نیز به موضوعهای سرگرمکننده است. توییتر وبسایت دیگری است که بیشتر در گروه میکروبلاگها دستهبندی می شود ولی به سبب شباهتها، برخی آن را هم تا حدودی شبکه اجتماعی میدانند. توییتر نیز از آنجایی که تنها امکان نوشتن و خواندن را به کاربران میدهد و برخی جذابیتهای بصری دیگر سایتها را ندارد، کاربران اهل مطالعه را بیشتر جذب خود کرده است.
فیسبوک هم که مدتی است گوی سبقت را از رقبا ربوده و پرجمعیتترین شبکه اجتماعی دنیا شده و حالتی عمومی پیدا کرده و همه نوع کاربر در آن دیده می شود. به همین سبب است که فیسبوک بیشترین تعداد اشتراک را با کاربران سایر شبکههای اجتماعی دارد.
بدین ترتیب میتوان گفت که هر وبسایت شبکه اجتماعی اجتماعی آنلاین محسوب میشود که پاتوق گروهی از کاربران با ویژگیهای خاصی است. توجه به این ویژگیها از سویی برای آگهیدهندگان اینترنتی و بازاریابان مجازی دارای اهمیت است و از جنبه دیگر برای کاربرانی که هر کدام با ویژگیها و علاقهمندیهای متفاوت به دنبال شبکة آنلاین مناسبی برای عضویت میگردند.
طبق گزارش سال ۲۰۰۹ موسسه تحقیقاتی نیلسون درباره سایتهای اجتماعی و وبلاگ ها، دو سوم از جمعیت کاربران اینترنت در کشورهای مورد بررسی، بازدیدکننده شبکههای اجتماعی یا وبلاگ ها هستند. استفاده از سایتهای شبکه اجتماعی و وبلاگ ها در اینترنت رشد داشته و به چهارمین مورد استفاده کاربران تبدیل شده است. در سال گذشته در همه کشورهای مورد بررسی بیش از نیمی از جمعیت آنلاین، استفادهکنندگان از این نوع سایتها بودهاند.
در بین شبکههای اجتماعی محبوب از قبیل مای اسپیس، اورکات، فیسبوک و ببو، رشد استفاده از فیسبوک بیشتر از سایر رقبا بوده است. آلمان با ۱۲ درصد، انگلستان با ۱۰ درصد و ایتالیا و اسپانیا با همین حدود بیشترین رشد استفاده این سایتها را داشتهاند. در میان کشورهای بررسی شده، کاربران برزیل همچنان صدرنشین استفاده از شبکههای اجتماعی و وبلاگ ها هستند و بیش از ۸۰ درصدشان از شبکههای اجتماعی و وبلاگها استفاده میکنند.
به خاطر رشد فزایندة استفاده از شبکههای اجتماعی، این سایتها سهم قابل توجهی از کل زمان صرف شده در اینترنت را به دست آورده اند. به گونه ای که این سهم در سال ۲۰۰۷ حدود ۶ درصد بوده، در سال ۲۰۰۸ به حدود ۹ درصد رسیده یعنی رشد ۳۸ درصدی داشته است. در بین کشورهای بررسی شده، سوئیس با ۲۰۷ درصد و آلمان با ۱۴۰ درصد بیشترین رشد در زمان صرف شده برای استفاده ازشبکههای اجتماعی را داشته اند.
ترکیب سنی استفاده کنندگان از فیسبوک در سال های اخیر به نحو چشمگیری تغییر کرده است. در حالی که فیسبوک در ابتدا در محیطی دانشگاهی و برای استفادة دانشجویان راهاندازی شد و کاربران اولیه آن بیشتر جوان بودند، بتدریج مخاطبان آن گستردهتر شد و تعداد کاربران مسنتر نیز در این شبکه اجتماعی افزایش پیدا کرد. در حال حاضر ۳۵ تا ۴۹ ساله ها با جمعیت حدود ۲۴ میلیون نفر بیشترین کاربران فیسبوک را تشکیل میدهند. بعد از آن ۱۸ تا ۳۴ ساله ها قرار دارند و حدود ۲۳ میلیون نفر از اعضای آن هستند.
پایش سبک زندگی، سال اول، شماره ۱، بهمن ۱۳۹۲، صفحات ۹۰-۹۸.