مصاحبه با آیت الله نظری منفرد
اشاره: در ایام عزاداری سرور و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(ع)، نشریه پایش سبک زندگی پای صحبتهای یکی اندیشمندانی قرار گرفت که علاوهبر آثار خوب و متنوع پیرامون جریان کربلا و عاشورا، خود فعالیتهای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی فراوانی را تجربه کرده و در عین حال از فعالیتها علمی نیز بازنمانده است. حضرت آیتالله نظری منفرد صاحب کتابهایی چون: «قصه کربلا»، «فن خطابه»، «تاریخ اسلام “واقعه کربلا”»، «صحیفه کربلا»، «صلح خونین»، «قصه کوفه»، «قصه مدینه»، «قصه هجرت»، «کشف المحجة لثمرةالمهجة»، «محرقالقلوب»، «مفتاحالفلاح (کلیدهای رستگاری)» و «نهضتهای پس از عاشورا» و با سوابقی چون دو دوره نمایندگی مجلس شورای اسلامی، سخنرانیها و تدریسها، کارشناس مذهبی در رسانههای مختلف (بهویژه در برنامههای رادیو معارف: بر بال سخن، تا آسمان و اندیشهها)، مطالب فراوانی را در سینه دارد که خیلی از آنها را نگاشته و خیلیهای دیگر را نیز به رشته تحریر درنیاورده است. گفتگوی زیر محصول گفتگوی کارشناسان پایش سبک زندگی با ایشان است؛ که امیدواریم مورد استفاده نخبگان علمی-سیاسی جامعه اسلامیمان قرار بگیرد.[۱]
پایش:ضمن تشکر از این که فرصت ارزشمند خودتان را در اختیار ما قرار دادید، نشریه پایش سبک زندگی -که مخاطب آن نخبگان سیاسی و علمی جامعه هستند- با نزدیکی ماه محرم، ماه عزا و ماتم امام حسین و اهلبیت پیامبر(ص)، خدمت حضرتعالی رسیدیم تا پیرامون فرهنگ عزاداری و تأثیر آن بر سبک زندگی شیعیان نکاتی را بیان بفرمایید. آثار متنوع و کارهای متنوع حضرتعالی نشان از این دارد که مطالب ارزشمند شما راهگشای خوبی برای مخاطبین ما خواهد بود. در ابتدا تاریخچه مختصری از سبک عزاداری بهطور کلی و عزاداری بر امام حسین(ع) بهطور خاص را بیان بفرمایید.
آیتالله نظری منفرد: تشکر میکنم از وقتی که در اختیار بنده قرار دادید تاریخچه عزاداری برمیگردد به عصر معصومین(ع). اساساً اگر ما بخواهیم تاریخچه عزاداری را خصوصاً نسبت به شهید بررسی کنیم برمیگردد به عصر رسول اکرم(ص) و ایشان برای ما اسوه است؛ همانطور که قرآن مجید پیامبر را اسوه قرار داده است: لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ[۲]پیامبر در مراجعت از جنگ احد وقتی دیدند که انصار برای شهیدانشان مشغول عزاداری هستند و گریه میکنند و از کنار خانه حمزه عبور کرد و دید خانه حمزه ساکت و آرام است فرمود: و اما حمزه فلا بواکی له. زنهای انصار جمع شدند و شروع به گریستن کردند. گریستن زنهای انصار برای حمزه سبب شد پیغمبر خدا در حق آنها دعا کرد. بنابراین عزاداری برای شهید یک سنت حسنهای است که این سنت حسنه از عصر رسول خدا(ص) پایهگذاری شد.
باز نمونه دیگری در عصر ایشان است که هنگامیکه جعفر طیار در جنگ موته شهید شد، خود پیامبر آمد منزل جعفر طیار و بچههای کوچک جعفر طیار، عبدالله، جعفر و اینها را در آغوش گرفت و مورد توجه قرار داد و اسماء بنت عمیس که همسر حضرت جعفر طیار بود را تسلی داد. موارد دیگری هم برای تسلی شهدا بوده است. بنابراین عصر رسول اکرم(ص) عصری بوده که برای شهدا مراسم عزاداری تشکیل میدادند. تا رسیدیم به مسئله امام حسین(ع). راجع به امام حسین(ع) همانطور که از روایات استفاده میشود، ائمه ما تاکیدی داشتند بر عزاداری. معمولا عزاداری را بعد از شهادت انجام میدهند وقتی به زندگی امام سجاد(ع) مراجعه می کنیم یکی از بکائون امام سجاد(ع) است که سیواندی سال در مصیبت حضرت امام حسین(ع) گریه و اشک میریختند و می فرمودند: قتل ابن رسولالله عطشانا، رسول الله جائعا، و برای امام حسین(ع) گریه میکردند. [۳]
پایش:عزاداری چه نقشی در حفظ دین و آموزهها و شعائر دینی داشته و دارد؟
آیتالله نظری منفرد:معمولاً نگاه انسان به امور، گاهی نگاه استقلالی و گاهی نگاه آلی است. انسان از باب نمونه عینکی را که میخواهد تهیه کند. گاهی به جنس عینک نگاه میکند که مرغوب است یا نیست و گاهی در چشم خودش میگذارد و با عینک، چیزهای دیگر را می بیند. اصطلاحاً به حالت اول، «نظر استقلالی» میگویند و حالت دوم که عینک را به چشم میزند نظر، نظر آلی است. عزاداری همینطور است به دو نگاه ما به عزاداری نگاه میکنیم یک نگاه استقلالی است که امام حسین(ع) شهید شده و گریه برای امام حسین(ع) ثواب دارد و نفس خود عزاداری در روایات هم وارد شده که یک عمل مطلوبی است و ثواب دارد. از یک جهت دیگر نظر به عزاداری نظر آلی است یعنی عزاداری یک وسیلهای است برای احیای دین. کسانی که در مراسم عزاداری حضور پیدا می کنند با ایده امام حسین و هدف ایشان آشنا میشوند و کارهایی که امام حسین انجام داده را مورد توجه قرار میدهند. مثل این که حضرت امام حسین(ع) از سپاه ابن زیاد خواست یک شب مهلت بدهند تا خدا را عبادت و قرآن را تلاوت کنند. ایشان در روز عاشورا در مقابل سپاه -با آن تیرهایی که میآمد- ایستاد و نماز خواند. یا سخنانی که هنگام حرکت از مدینه ایشان به محمد بن حنفیه فرمودند؛ این سخنان نشان میدهد امام حسین(ع) چه هدفی را دنبال میکرد: إِنّى لَمْ أَخْرُجْ أَشِرًا وَلا بَطَرًا وَلا مُفْسِدًا وَلا ظالِمًا وَإِنَّما خَرَجْتُ لِطَلَبِ الاْصْلاحِ فى أُمَّةِ جَدّى؛[۴]این طلب اصلاح یک هدف مقدسی از نحوه حرکت است که مورد توجه امام حسین(ع) بوده است.
از اهداف دیگر امام حسین(ع)، نامههایی است که برای افراد، اشخاص یا بلاد فرستاد. بهعنوان نمونه، نامهای که برای مردم بصره فرستادند در آن نامه هم وضعیت موجود و هم وضعیت مطلوبی که برای آن قیام کردهاند را بیان کردند. در آن نامه مرقوم فرمودند: «ألا و إن السّنَه قَد اُميتت و إنّ البدعّه قد اُحييت فإن تسمعوا قولي و تطيعوا امري اَهدِکم سبيل الرّشاد»[۵]وضعیت موجود را اینگونه توصیف کردند، که سنتها و ارزشها مرده و بدعتها زنده شدهاند. بنابراین در این شرایط و ظرف، انسان نباید سکوت کند. باید سنتها را زنده کنیم و بدعتها را از میان برداریم. امام حسین(ع) برای این قیام کردند.
نگاه به عزاداری، هم نگاه استقلالی است و خود عزاداری مطلوب است و هم یک وسیلهای است برای ترویج و احیای آن آرمانهایی که امام حسین(ع) داشته است تا بتوانیم آن آرمانها را در این ایام عزاداری، تبیین و مردم را در جریان قرار بدهیم.
پایش:امروزه سبک زندگی مردم با آسیبهای فراوانی مواجه است که مقداری از آن از سطه فرهنگی غرب و مقداری نیز از مشکلات فرهنگی داخلی ناشی میشود. عزاداری بر امام حسین(ع) در ایام محرم، چه تاثیری میتواند بر اصلاح سبک زندگی مردم ایران داشته باشد؟
آیتالله نظری منفرد:از آنجایی که ما میدانیم اسلام دین برتر است و احکام، اخلاق و معارف اسلامی -که مجموعه اینها را دین می گویند- را ما بهعنوان دین پذیرفتة مرضی پیش خدای متعال، قبول کردهایم، باید تلاش کنیم که سبک زندگی اسلامی خود را براساس رهنمودهای اسلامی ترتیب بدهیم و آنگونه هماهنگ کنیم که مردم سبک زندگیشان را از اسلام بگیرند. از این حیث ایام عزاداری فرصت خوبی است که آنچه که وارد سبک زندگی ما شده -و قطعاً آسیبزننده به افراد و خانوادههاست-، از طرفی آسیبشناسی کنیم که چه چیزی به آنها آسیب میرساند؛ سپس مردم را در جریان آسیبها قرار بدهیم.
سبک زندگی اسلامیای که ما معتقد هستیم، آنها ارزشهای ما و تأمینکننده همه جنبههای روحی، خانوادگی، اجتماعی و اقتصادی افراد هستند. چون معتقدیم اسلام یک دین جامع و کاملی است: الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلاَمَ دِينًا[۶].بنابراین آن سبکهایی که وارد زندگی ما شده و به زندگی ما آسیب میرساند، مردم را در جریان آنها و آسیبهایش قرار دهیم و سبک زندگی اسلامی که یک سبک ایدهآل و پسندیده است و سبکی است که انسان را در راستای ارتقای روحی و اخلاقی قرار میدهد، آن سبک زندگی را در این ایام عزاداری به مردم برسانیم.
پایش:فرمایش حضرتعالی همان نگاه آلی است که فرمودید و باید مبلغین و مروجین سبک زندگی اسلامی از این موقعیتها استفاده کنند و سبک زندگی اسلامی را به مردم ارائه کنند. حال سؤال ما این است با همین نگاه آلی آیا نفس عزاداری بر امام حسین(ع) –بدون اینکه مروجین بخواهند با قصد به مردم سبک زندگی اسلامی ارائه کنند-، بر سبک زندگی افراد تأثیری دارد؟
آیتالله نظری منفرد:امروزه در دنیا یکی از چیزهایی که روی آن تإکید میشود و میخواهند جامعه را از حالت افسردگی بیرون بیاورند و به جامعه نشاط بدهند -که مشکلی جهانی است- این است که یک کاری کنند که مردم شاد باشند و بخندند. این در جای خودش چیز خوبی است؛ که ما بتوانیم افسردگی را از جامعه بگیریم و نشاط را به جامعه برگردانیم. اما اینکه راه رسیدن به رفع افسردگی و برگرداندن نشاط، منحصر در خندیدن باشد، این درست نیست. گریه یکی از چیزهایی است که در کنار خنده، به انسان نشاط میدهد و شخص گریهکننده این نشاط را بعد از گریه احساس میکند؛ یک احساس سبکی که به او نشاط میبخشد. مثلا شخص داغدیده، اگر گریه نکند، ممکن است در درونش بیماریهایی تولید بشود. تنها گریه است که راه نفوذ این بیماریها را میگیرد و یک احساس سبکی به شخص عزادار و مصیبتدیده دست میدهد. این شخص را نمیتوان از راه خنداندن تسکین داد، در او نشاط ایجاد کرد و افسردگی او را رفع نمود. شاید یکی از حکمتهایی که گفتهاند انسان برای امام حسین(ع) گریه کند -جدای از ثوابی که دارد- این است که نشاط را به جامعه برمیگرداند و انسان احساس نشاط میکند.
گاهی گریه برای امام حسین(ع) برای مصائب او نیست؛ بلکه گریه شوق است. کما این که در ادبیات هم وارد و ذکر شده است. مثلاً آن شاعر عرب میگوید:
تبكیك عینی لا لأجل مثوبةٍ لكنّما عینی لأجلك باكیة
گریه میکنم برای تو یا اباعبدالله(ع) نه برای ثواب و پاداش، گریه میکنم: لكنّما عینی لأجلك باكیة: چون دوستت دارم. گاهی گریه، گریه شوق است گاهی گریه گریه ترس است و گاهی برای ثواب است و گاهی برای خالی شدن عقدههای درونی انسان است؛ گاهی شخصی میگوید بگذار یک مقداری گریه کنم تا آرام بگیرم. گریه آثار و فواید زیادی دارد که یک جهتش هم برای ثواب است؛ اما اگر ما گریه را منحصر برای ثواب کنیم، درست نیست؛ عزاداری هر کجا اثر خودش را دارد و این آثار، برایش مترتب است.
پایش:چه مؤلفههایی برای عزاداری صحیح در لسان روایات یا سنتهای مورد عمل و تأیید ائمه(ع) و پیامبر(ص) برشمرده شده است؟
آیتالله نظری منفرد: ما دوگونه میتوانیم مردم را در جریان مصائب امام حسین(ع) قرار بدهیم تا محبت مردم را نسبت به امام حسین(ع) و اهلبیت(ع) بالا ببریم؛ چون یکی از وظایف ما محبت به اهلبیت(ع) است. بهعبارت دیگر، خود «حب اهلبیت» موضوعیت دارد: قُلْ إِن كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللّهُ[۷]. آیه شریفه میفرماید فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللّهُ. ما خدا را باید دوست داشته باشیم: وَمِنَ النَّاسِ مَن یتَّخِذُ مِن دُونِ اللّهِ أَندَاداً یحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللّهِ وَالَّذِینَ آمَنُواْ أَشَدُّ حُبًّا لِّلّهِ[۸]. این محبت است که بهدنبال آن محبت الهی میآید.
محبت هم نشأت گرفته از معرفت است؛ یعنی منشأ و مصدر محبت به خدا و اولیای او، شناخت است. شناخت درست، محبت بهدنبال دارد؛ بهدنبال محبت نیز اطاعت میآید. اینها مترتب هستند و در طولی هم قرار گرفتهاند: عمل و اطاعت، بهدنبال محبت میآید؛ محبت هم بهدنبال معرفت میآید.
ما مأمور به محبت به اهل بیت(ع) هستیم: قُل لَّا أَسْأَلُكُمْ عَلَیهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَى.[۹]مودت بالاتر از محبت است. نسبت مودت و محبت، عام و خاص مطلق است و مؤدت نسبت به محبت خاص است؛ یعنی هر مودتی محبت است؛ اما هر محبتی مودت نیست. گاهی درجه اعلای محبت را با لفظ عشق تعبیر میکنند که آن را مودت میگویند. علیایّحال گاهی ما پیرامون آنچه که بر امام حسین(ع) گذشته را بیان میکنیم و مردم بعد از آنکه شناخت، معرفت و علاقهای یافتند، گریه میکنند (گاهی برای ثواب و گاهی برای شوق). گاهی نیز زبان حال میخوانیم. زبان حال دوگونه است: بعضی زبان حالها قابل قبول نیست [بهجهت اینکه در شأن اهلبیت(ع) نیست]. برخی نیز بدون اشکال است. در این صورت، زبان حال یعنی طبع حال ایجاب و اقتضا میکرده که چنین اتفاقی بیفتد. این قسم دوم اشکالی ندارد؛ چراکه قسم دوم در خدمت ائمه(ع) مطرح شده و ائمه(ع) صحه بر آن گذاشتهاند. بهعنوان نمونه «دعبل خزاعی» در مرو خدمت حضرت امام رضا(ع) آمد و قصیدة تائیهی معروف خود که ۱۲۴ بیت است را خواند. در این قصیده، مصائب زیادی هست؛ من جمله مصائب امام حسین(ع) را ذکر کرده است. از اول که شروع میکند:
مدارس آیات خلت من تلاوة و مهبط وحى مقفر العرصات
تا به این اشعار میرسند:
أری فیَئهُم فی غَیرهِم مُتقَسِّماً وَ أیدیُهم مِن فیئهِم صَفراتِ
حضرت تأسف و تأثر پیدا کرده و گریه میکنند. پس از آن، ایشان (دعبل) روضه میخوانند:
أفاطمُ! لو خِلتِ الحُسَینَ مُجدّلاً و قد ماتَ عطشاناً بِشط فُراتِ
إذَن لللطَمتِ الخَدَ فاطمُ! عِندَهُ وَأجرُیتِ دَمَع العَینِ فی الوَجَناتِ[۱۰]
این زبان حال است. دعبل که حضرت زهرا را ندیده که صورت بخراشد و گریه کند. این را خدمت حضرت میخواند و حضرت او را تخطئه نمیکند که کجا دیدهای؟. بهطور طبیعی هر مادری فرزندش را ببیند کشته شده، اشکش جاری میشود و صورت میخراشد. این زبان، زبان حالی است که خدمت ائمه خوانده شده و تقریر معصوم کنار آن است؛ که تقریر، قول و فعل معصوم نیز حجت است.
نظیر اشعار دعبل را در اشعار «کُمیت ابن زید اسدی» میبینیم. او اشعار خود را خدمت امام باقر و صادق(علیهمالسلام) خوانده و ایشان در حق کُمیت دعا کرده و امضا کردهاند. در حقیقت اشعار کمیت مضمونش، مضمون زبان حال است.
پایش: آیا از طرف اهلبیت(ع) شکل خاصی برای عزاداری وارد شده است؟ یا قول، فعل و تقریری از معصوم(ع) برای سبک خاصی از عزاداری (در تأیید یا نفی) در روایات ما وجود دارد؟. این مسئله از آنجایی اهمیت پیدا میکند که در طول تاریخ سبکهای خاصی برای عزاداری در بین ملتها و امتها درآمده که با دورههای قبلی خود متفاوت بوده است. در آینده نیز ممکن است سبکهای متفاوتتری برای عزاداری ظهور کند.
آیتالله نظری منفرد:نسبت به سبک عزاداری آنطور که از روایات استفاده میشود و مردم چه میکنند کاری ندارم. اما چیزی که از روایات استفاده میشود یکی از کسانی که در مجالس شعر میخوانده و مردم گریه میکردند، شخصی است بهنام «جعفر بن عفان» (اگر اشتباه نکنم!)، آمد خدمت امام صادق(ع) و شروع کرد اشعاری را خواندن و حضرت فرمود: «لا، کما تنشدون و کما ترثیه عند قبره».[۱۱]یعنی آرام خواند و فرمود با همان لحنی که در جمع می خوانی عرف جماعت، آنطور بخوان. معلوم میشود تکیه به صدا خواندن در روایات هست و ائمه یا برخی از اصحاب ائمه بر آن تاکید کردهاند. مثل سید حمیری که یک شاعر توانایی بوده و از کسانی بوده که در عصر حضرت صادق(ع) میزیسته و اشعارش مشهوری در مدح اهل بیت(ع) دارد. یک کسی آمد، یک وقتی نزد ایشان و گفت من احساس میکنم طبع شعر دارم میخواهم برای اهل بیت شعر بسرایم. سید اجازه داد. شروع به خواندن شعرهایش کرد. یک بیت شعرش خطاب به اهل بیت(ع) این بود:
ما بال بيتكم يخرب سقفه و ثيابكم من ارذل الاثواب
یعنی ای اهل بیت میبینم که سقف خانههای شما خراب است و لباسهای شما لباسهای مندرس و کهنهای است. گفت این چه شعریه؟ تو آمدهای اهل بیت(ع) را مدح کنی؟ این آسیب رساندن به اهل بیت است. بعد شروع کرد به خواندن اشعار زیبای خودش؛ که یک قصیدة مفصلی راجع به امام حسین(ع) است (من الآن با اینکه شعر را حفظ هستم اما ارتجالاً به ذهنم خطور نکرد برایتان بخوانم). گفت میخواهی راجع به اهلبیت شعر بگویی، اینطور بگو!. این نشان میدهد که یک کاری نکنیم که احیاناً این انعکاس نسبت به اهل بیت(ع)، انعکاس منفی باشد. بهصورت کلی هر کاری که در راستای کرامت اهل بیت نباشد و یا در راستای ضرر رساندن به اهل بیت(ع) باشد نباید اضافه بشود. تشخیص آن نیز بهعهده عقلاست. حضرت آقا امام عسکری در اواخر عمرش به شیعه توصیه فرموده: «إتّقوا الله وكونوا زيناً ولا تكونوا شيناً، جرّوا إلينا كلّ مودّة، و ادفعوا عنّا كلّ قبيح، فإنّه ما قيل فينا من حسن فنحن أهله، و ما قیل فینا من سوء فما نحن کذلك، لنا حقّ في كتاب اللّه، و قرابة من رسولاللّه(ص)، و تطهیر مناللّه، لایدّعيه غيرنا إلاّ کذّاب».[۱۲]هر قبیح و چیز ناپسندی را از ما دفع کنید و یک کاری کنید که مردم نسبت به ما علاقه پیدا کنند. هر چیز خوبی که درباره ما گفته شود ما اهلش هستیم و هر چه بد بود، ما اهلش نیستیم.
پایش: از فرمایشات حضرتعالی اینطوری به دست میآید که شکل و سبک خاصی از سوی اهلبیت وارد نشده، بلکه ما میتوانیم برای سبک عزاداری مطلوب از دیدگاه اهلبیت(ع) شاخص دربیاوریم.
آیتالله نظری منفرد:شاخصهایی که عقلا بپسندند. یک کاری نکنیم که مردم نسبت به اهل بیت(ع) بدبین شوند و بگویند مثلا ائمه چنین و چنان دستور دادهاند (کارهای خلاف خواسته اهلبیت). این روایتی که از حضرت امام حسن عسگری عرض کردم: «جرّوا إلينا كلّ مودّة، و ادفعوا عنّا كلّ قبيح، فإنّه ما قيل فينا من حسن فنحن أهله، و ما قیل فینا من سوء فما نحن کذلك ….». این کلام، کلام آخر ائمه است. ایشان حرف آخر را برای عصر غیبت زدهاند، که ما روش و سبکمان در عزاداری چگونه باشد.
پایش: عزاداری با همه محسناتی که دارد، همچنانکه حضرتعالی هم اشاره فرمودید یک سری آسیبهای شکلی و محتوایی نیز دارد؛ که امروزه بهصورت هنجار درآمده و تغییر دادن آنها کار آسانی نیست. از این منظر شما چه آسیبهایی را در شکل و محتوای عزاداریهای امروز میبینید؟
آیتالله نظری منفرد:ما نمیتوانیم مصداق ذکر کنیم چون این باعث میشود خودش در جامعه بحران بهوجود بیاورد. پیشنهادم این است که سراغ مصادیق نروید. ما کلیات را بیان میکنیم نه مصادیق را. ما عرض میکنیم هر چیزی که عقلا نمیپسندند و با کرامت اهل بیت(ع) سازگار نیست، ما نباید آن کارها را انجام داد. میدانید بعضی از مصادیق ذکر شده که این نه!، و آن آری! و در جامعه بحران ایجاد کرده است. ما کلیات را بگوییم، کلیات خودش گنجانده شده است که آن چیزهایی که عقلا آنها را می پسندند؛ بالاخره عقل دیروز با عقل امروز تفاوت نمیکند و باز میگوییم هر چه با کرامت اهل بیت منافات دارد، نباید انجام شود.
پایش: آیا با کلی گفتن مردم متوجه میشوند؟
آیتالله نظری منفرد:چرا نمیشوند؟
پایش: بهطور مثال در برخی دستههای عزاداری، تعداد طبلزن از بقیه افراد بیشتر است. صدای بلند طبلهای بزرگ مردمآزاری و همسایهآزاری است. اگر این آسیب مصداقی به مردم گفته نشود، ممکن است خیلیها متوجه نشوند و آنرا کار درستی تلقی کنند.
آیتالله نظری منفرد:حالا بگوییم طبل زدن مردم آزاری است، شما در مراسم رژه که میروید طبل میزنید. چرا آنجا میزنید و اینجا اشکال دارد؟ میگویم سراغ مصادیق برویم مشکل پیدا میکنیم. پیامبر خدا نیامده با همه رسومات مبارزه کند؛ این کار را نکرد. مثلاً به یکی از همسرانش فرمود: «لَوْلَا أَنَّ قَوْمَکِ حَدِیثُ عَهْدٍ بِشِرْکٍ أَوْ بِجَاهِلِیَّةٍ لَهَدَمْتُ الْکَعْبَةَ فَأَلْزَقْتُهَا بِالْأَرْضِ وَجَعَلْتُ لَهَا بَابَیْنِ بَابًا شَرْقِیًّا وَبَابًا غَرْبِیًّا»[۱۳]. کعبه در عصر حضرت ابراهیم دو در داشت. در عصر جاهلیت یک در را بستند و یک در را گذاشتند. فرمود اگر قوم تازه مسلمان نبودند کعبه خراب میکردم و دو در برای آن میگذاشتم. اما پیامبر این کار را نکرد؛ چون نمیشد با تمام سنتها مبارزه کرد. نشان هم داده است که اگر ما بخواهیم با تمام سنتهایی که در جامعه هست، احیاناً آسیبی هم به کسی نمیزند مقابله کنیم، به نتیجه نمیرسیم؛ گاهی هم نتیجه معکوس میدهد.
پایش: مراکز فرهنگی در ترویج فرهنگ عزاداری صحیح چه نقشی میتوانند داشته باشند؟
آیتالله نظری منفرد:مراکز فرهنگی باید فرهنگسازی کنند و مردم را در جریان صحیح عزاداری و مرام سیدالشهدا قرار دهند؛ آن چیزی که کرامت امام حسین(ع) ایجاب میکند که حاضر نشد ذلت را بپذیرد و روز عاشورا فرمود: «الا و انّ الدعیّ ابن الدعیّ قد رکز بین اثنتین بین السّلّة و الذّلّة و هیهات من الذّلّة و ما آخذ بالدنیّة»، خدا این ذلت نمی پذیرد: يأبى الله لنا ذلك، ورسوله والمؤمنون، و حجور طابت و طهرت، و أنوف حمية، و نفوس أبية من أن نؤثر طاعة اللئام، على مصارع الكرام، الا و اني زاحف بهذه الأسرة على قلة العدد و خذلان الناصر.[۱۴]
این خطبه حماسی که امام حسین(ع) در روز عاشورا خواندند، نشان میدهد که امام حسین(ع) با ذلت مخالف است. هر چیزی که احساس میکنیم از آن بوی ذلت نسبت به امام حسین(ع) میآید، بایستی آن را بزداییم. اینها آسیب است که باید از طریق مراکز فرهنگی از بین بروند و باید نسبت به آنها فرهنگسازی شود؛ اما اولا به تدریج، ثانیا به شیوههای مختلف. مثل مقالهنویسی، اعزام مبلغ و …. مردم را باید آرام آرام در جریان گذاشت تا بهتدریج آن فرهنگ درست، جایگزین فرهنگ نادرست شود.
پایش: آسیبهایی که امروزه در فرهنگ عزاداری ما وجود دارد، چه تأثیری بر دینداری یا سبک زندگی اسلامی مردم میتواند داشته باشد؟
آیتالله نظری منفرد:البته آسیبها را نمیتوانیم بهصورت کبرای کلی بگوییم چه مقدار تاثیر دارد؟ بعضی آسیبها از نظر بازتاب خارجی تأثیر دارد که باید آنها را کنار بگذاریم. من نمیدانم بعضی از مصادیق را ذکر کنم یانه؟ میترسم در جامعه مشکل ایجاد کند. مثلاً من نگاه کردم، برخی از افراد عزاداری را به این شکل انجام میدهند که شیشههای قدی را خرد میکنند و بهصورت عریان روی شیشه های خرد میغلطند. اینها کارهایی نیست که بتوانیم برایش یک توجیه درستی داشته باشیم؛ قطعاً ائمه(ع) هم راضی نیستند که این کارها را ما انجام بدهیم. درست است که او میخواهد محبت خودش را نشان بدهد؛ اما نه به این صورت. یا انسان بخوابد روی زمین و صورتش را به زمین بخراشد؛ این کار نه توجیه عقلایی دارد نه توجیه شرعی و کاری نیست که عقلا و عرف بپسندد. نمیخواستم مصادیق را ذکر کنم ولی چون شما اصرار کردید گفتم.
باید یک کاری کنیم که سبک صحیح عزاداری را که ائمه(ع) گفتهاند رواج پیدا کند. ائمه(ع) فرمودهاند: برای امام حسین(ع) گریه کنید: «أنا قتیل العبرات»؛ اما گریستن مستلزم این نیست که روی شیشه بخوابم و بغلطم؛ آنهم عریان. گاهی حتی بچه را عریان کردهاند، بچه بهشدت وحشت کرده، او را عریان و حشتزده روی شیشهخردهها میغلطانند؛ اینها در شأن اهلبیت نیست. یا اینکه من بیایم صورتم را به زمین روی سنگ بمالم این صحیح نیست. تشکر میکنیم انشاء الله موفق باشید
[۱]. مصاحبهکننده، تنظیم کننده و مستند سازی: حسن رضایی و داود بشیرزاده
[۲]. احزاب/ ۲۱.
[۳]. مثیر الاحزان، ص۱۱۵
[۴]. الامالی، طوسی، ص۳۷۱
[۵]. بحار الانوار، ج۴۴، ص۳۴۰
[۶]. مائده/ ۳.
[۷]. آل عمران/ ۳۱.
[۸]. بقره/ ۱۶۶.
[۹]. شوری/۲۳.
[۱۰]. ریاض الابرار فی مناقب الائمه الاطهار، ج۱، ص۲۷۷
[۱۱]. بحارالانوار،جلد۴۴، صفحه ۲۸۷
[۱۲]. . تحف العقول: ص۵۱۸
[۱۳]. النهایه فی غریب الحدیث و الاثر، ج۱، ص۳۵۰
[۱۴]تحف العقول، ص۲۴۱