انواع افسردگی از منظر روان
عبدالرضا آتشین صدف/
افسردگی چیست؟
افسردگی[1] بهمعنای دلتنگی و پژمردگی، در اصطلاح به حالت مرضی – عاطفی گفته میشود که با احساس نومیدی، بیکفایتی، گناه و ترس همراه است. سلیگمن معتقد است که افسردگی عبارت است از باور شخص به اینکه درمانده است و هیچ کاری نمیتواند انجام دهد تا از بدبختیهای زندگی رها شود. بسیاری از افرادی که نسبت به زندگی و به نوع بشر بدبین هستند، بیدلیل خشمگین و پرخاشگرند، زندگی را پوچ و بیهدف میشمارند و گاه برای اثبات نظرگاه خود به توجیهات شبهعلمی و فلسفی متوسل میشوند، ممکن است به افسردگی ضعیف و شبه فرمی مبتلا باشند که جنبههایی از شخصیت آنان را تحت تأثیر قرار داده است.
انواع افسردگی از منظر روانشناسی
از منظر روانشناسی دو نوع اختلال افسردگی وجود دارد: افسردگی دوقطبی و افسردگی تکقطبی؛ این دو نوع افسردگی دارای نقاط مشترک بسیاری هستند و در برخی نقاط باهم تداخل دارند. در افسردگی یکقطبی، فرد فقط از نشانههای افسردگی رنج میبرد، بدون اینکه اصلاً به مانی[2] مبتلا شود؛ اما در افسردگی دوقطبی (مانیک دپرسیون) هم افسردگی و هم مانی رخ میدهد.
درمان اختلالات تکقطبی و دوقطبی با تشخیص دقیق آغاز میشود. در افسردگی تکقطبی فرد معمولاً با دارو بهبود مییابد؛ اما تشخیص افسردگی دوقطبی کاری مشکل است. هیچ تست آزمایشگاهی برای تشخیص اختلال دوقطبی وجود ندارد. تشخیص با استفاده از یک ارزیابی دقیق از علائم و سابقه خانوادگی و با رد بیماریهای مشابه صورت میگیرد. گاهی اوقات این بیماری با اسکیزوفرنی، اختلال مصرف مواد، یا جنون و توهم ناشی از مصرف مواد اشتباه گرفته میشود؛ اما تحقیقات اخیر نشان میدهد این بیماری و اختلال روانی بهطور قطعی درمان نمیشود.
علاوه بر تمایز دوقطبی، یکقطبی، افسردگیهای دورهای[3] و مزمن[4] نیز از هم متمایزند. در افسردگیهای مزمن یعنی اختلال افسردهخویی[5] (دیس تایمی) فرد حداقل دو سالِ تمام افسرده است. افسردگی دورهای که بهصورت متداولتر است کمتر از دو سال دوام دارد و شروع آن مشخص است که همین آن را از عملکرد غیر افسرده قبل از آن متمایز میکند. برخی از افراد به افسردگی مضاعف[6] مبتلا هستند که علاوه بر اختلال افسردهخویی اساسی، دوره افسردگی را نیز شامل میشود. کسانی که به افسردگی مضاعف مبتلا هستند نشانههای شدیدتر و میزان بهبودی کمتری دارند.
افسردگی و خودکشی
افسردگی عامل اصلی خودکشی است. ناامیدی و سرخوردگی عمیقی که با افسردگی همراه است، این طرز فکر را باعث میشود که تنها راه فرار از درد و رنج خودکشی است.
علائم هشداردهنده خودکشی عبارتاند از:
- صحبت درباره کشتن یا صدمه به خود؛
- بیان احساسات شدید از ناامیدی و گرفتار شدن؛
- اشتغال فکری غیرمعمول درباره مرگ و مردن؛
- اعمال بیپروا انجام دادن، گویی آرزوی مرگ دارد؛ مثلاً با سرعت از چراغ قرمز رد شدن؛
- دعوت و دیدن مردم برای خداحافظی کردن؛
- گفتن چیزهایی مانند «همه بدون من راحتترند» یا «من میخواهم بروم»؛
- تغییر ناگهانی از هیجانات شدید در عمل به آرام و خوشحال بودن.
[1]. Depression.
[2]. مانی عبارت است از سرخوشی، گشادهرویی، تحریکپذیری، پرحرفی، عزتنفس کاذب، پرش فکر افراطی.
[3]. Melancholia.
[4]. Day.
[5]. Dysthymia
[6]. double depression