اصول کلی تغذیه در اسلام
نویسنده: علی کیادربندسری و نسرین خانی اوشانی
اصول کلی تغذیه در اسلام
خوردن و آشامیدن از لوازم اصلی استمرار حیات مادی انسان است. این امر اقتضای آن را داشته که حتی برترین موجودات نظام هستی، یعنی انبیاء و اولیای الهی، نیز با بذل توجه به مقوله خوراکیها، در ضمن صدها حدیث، الگوی صحیح تغذیه از نگاه فرهنگ اسلامی را معرفی کنند و راههای حفظ صحت بدن و پرهیز از ابتلا به بیماریهای گوناگون را نشان دهند. در این نوشتار به طور خلاصه اصول کلی سبک تغذیهای اسلام را در چهار محور بررسی میکنیم.
یکم) تنوع غذایی
بدن انسان نیازمند گونههای مختلفی از مواد غذایی است. این نیاز فقط با مصرف انواع مختلف مواد غذایی که هر یک برخوردار از نوع خاصی از مواد مغذی است بر طرف میگردد. از این رو در آیات و روایات اسلامی به انواع مختلف مواد غذایی اشاره و بر لزوم تنوع سبد غذایی تأکید شده است. روایات و نقلهای باقیمانده از پیامبر گرامی اسلام نشان دهنده آن است که آن حضرت هیچگاه اصرار بر مصرف نوع خاصی از غذا نداشت؛ چنانکه بنا به نقل طبرسی آن حضرت مانند دیگر مردمان انواع غذاهای متعارف را تناول میکرد. معنای این سخن آن است که حضرت در این زمینه تکلف نمیورزید و در صورت دسترسی به غذاهای نافع برای تأمین نیاز از آنها بهره میبرد. این غذاها طیف گستردهای از انواع خوراکیهای گیاهی تا غذاهای گوشتی را شامل میشد؛ چنانکه در روایات اسلامی به طیف متنوعی از غذاها نظیر انواع نان، انواع میوهها، شیر، روغن، حلیم، خرما، عسل، گوشت و… اشاره شده است.
پیامبر با اینکه همواره بر خواص میوهها و غذاهای گیاهی تأکید و اصحاب خود را به مصرف آنها توصیه میکرد، هیچگاه خامخواری یا گیاهخواری صرف را سفارش نکرد و در مواردی نیز از خوردن گوشت سخن به میان آورد. نهی از مصرف گوشت در روایات اسلامی مربوط به زیادهروی در این ماده غذایی است؛ برای مثال امام على(علیه السلام) مىفرمایند: «لا تجعلوا بطونکم مقابر الحیوان؛ شکمهاى خود را به گورستان حیوانات تبدیل نکنید». از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) نقل شده است: «من أکل اللحم اربعین صباحا قسا قلبه؛ یعنی هرکس چهل روز پىدرپى گوشت بخورد سنگدل مىشود». روشن است در اینگونه موارد نهی از مصرف گوشت ناظر به استفاده بیرویه است. در سوی مقابل، روایاتی وجود دارند که از تفریط در خوردن گوشت منع کرده، این عمل را مورد نهی قرار میدهند؛ از رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) نقل شده که فرمودند: «من اتى علیه اربعون یوما و لم یأکل اللحم فلیستقرض على اللّه و لیاکله؛ هرکس چهل روز گوشت نخورده باشد، پس قرض بگیرد و بخورد». همچنین از اصحاب پیغمبر نقل شده که محبوبترین غذاها نزد پیامبر اکرم گوشت بود. نیز از پیغمبر اسلام روایت شده که فرمود: « کانَ اَحَبُّ الطعامِ الیه اللحم، و کان یقول: هو یَزیدُ فی السمعِ و البصر، و اللحمُ سیدُ الطعام فی الدنیا و الآخره؛ گوشت موجب افزونی قوه شنوایی و بینایی میشود و گوشت سرآمد غذاها در دنیا و آخرت است».
در روایات اسلامی از طرفی بر مصرف غذاهای گیاهی و میوهها تأکید و از سویی به مصرف فراوردههای لبنی و گوشتی توصیه شده است؛ چنانکه قرآن کریم به فایدههای گوناگون حیوانات برای انسان در موارد متعددی پرداخته، اما به شیر چهارپایان و نقش آن در تغذیه انسان توجه ویژه کرده است؛ برای مثال خداوند در آیه ۶۶ سوره نحل میفرماید: « و انّ لکُم فی الانعامِ لعبرةً نُسقیکُم ممّا فی بُطونِه مِن بین فَرثِ و دمِ لبناَ خالصا سائغا للشاربین؛ و قطعاً در دامها عبرتی برای شما هست. از آنچه در شکم آنهاست، از میان غذاهای هضم شده و خون، شیری خالص به شما مینوشانیم که برای نوشندگان گواراست». همچنین در آیه ۲۱ سوره مؤمنون میخوانیم: « إنّ لکم فى الأنعام لعبرۀ نّسقیکم مّمّا فى بطونها و لکم فیها منافع کثیرۀ و منها تأکُلونَ؛ و قطعاً در چهارپایان برای شما عبرتی است. از شیری که در شکم آنهاست به شما مینوشانیم. چهارپایان برای شما فواید زیادی دارند و شما از آنها میخورید».
بنابراین میتوان نتیجه گرفت در آیین اسلام امر به میانهروی و اعتدال در مصرف مواد غذایی شده است. مرحوم کلینی در کتاب کافی در باب فضیلت میانهروی از امام صادق(علیه السلام) نقل میکند: «قُلْتُ فَمَا الْقَصْدُ قَالَ الْخُبْزُ وَ اللَّحْمُ وَ اللَّبَنُ وَ الْخَلُّ وَ السَّمْنُ، مَرَّةً هَذَا وَ مَرَّةً هَذَا؛ میانهروی در غذا آن است که به جای مصرف یک نوع خاص از غذا از همه انواع غذا مانند نان، گوشت، شیر، سرکه، روغن و… استفاده کنی؛ گاهی از این و گاهی از آن». در روایتی از پیامبر(صلی الله علیه و آله) میخوانیم: «اثنان علیلان، صحیحٌ محتم و علیل مخلط؛ یعنی دو کس همیشه بیمارند، انسان تندرستی که بیجهت از برخی غذاها پرهیز میکند و انسان بیماری که همهچیز میخورد». بنابراین رژیمهایی مانند خامخواری، دانهخواری و گیاهخواری افراطی به هیچ روی مورد تأیید شریعت اسلام نیست. قرآن کریم در آیه ۳۲ سوره اعراف افرادی را که بعضی از غذاهای حلال را بر خود حرام و ممنوع کردهاند توبیخ میکند: « قُل مَن حَرَّمَ زینةَ اللهِ التی اَخرجَ لِعباده و الطیباتِ من الرزق؛ بگو چه کسی زینتهای الهی را که خدا برای بندگان خود آفریده و همچنین روزیهای پاکیزه و حلال را بر خود حرام کرده است؟». نیز در آیه ۸۷ مائده میفرماید: « یا ایها الذینَ آمَنوا لا تحرموا طیباتِ ما اَحَلَّ اللهُ لکُم؛ ای مؤمنان امور نیکویی که خدا برایتان حلال اعلام کرده را بر خود حرام نکنید».
دوم) استفاده از یک نوع غذا در هر وعده غذایی
توصیه اسلام به رعایت تنوع غذایی را نباید مجوزی بر سفرههای رنگارنگ و استفاده از اقلام غذایی متعدد در یک وعده غذایی دانست؛ زیرا اگرچه در اسلام به خوردن غذاهای متنوع توصیه شده است، اما بر این امر نیز تأکید شده که در هر وعده غذایی یکی از این انواع مختلف غذا را باید تناول کرد و از مصرف چندین نوع غذای مختلف در یک وعده غذایی پرهیز نمود. این امر مورد تأیید حکمای طب سنتی و پزشکان دوره جدید است. حکمای قدیم معتقد بودند جمع میان اطعمه مختلف در یک وعده غذایی باعث سرگردانی قوه هاضمه میشود و طبیعت مدبره بدن را آشفته میسازد؛ چون بدن انسان برای هضم هر غذایی قوهای مصرف میکند و به میزان خاصی از حرارت نیاز دارد. در صورت تنوع و رنگارنگ بودن غذا معده از هضم کامل طعام عاجز میشود و فرد دچار سوء هاضمه میشود. امروزه در علوم تغذیه و پزشکی نیز استفاده از یک نوع غذا برای هر وعده غذایی سفارش میشود؛ زیرا دستگاه گوارش انسان برای هضم هر نوع غذا به نوع آنزیم و یک نوع محیط خاص نیاز دارد؛ برای مثال معده برای هضم غذاهای گوشتی به محیط اسیدی و برای هضم میوهها و سبزیجات به محیط قلیایی نیاز دارد. بنابراین مصرف با هم این دو ماده در ترشح آنزیمها اختلال ایجاد و روند هضم غذا را با مشکل مواجه میکند. بنابر روایت کلینی از امام صادق(علیه السلام) در یکی از شبها که پیامبر در مسجد قبا حضور داشت برای افطار نوشیدنی طلب کرد و اوس بنخولی انصاری کاسه بزرگی شیر مخلوط با عسل آورد. حضرت چون آن را به لب رساند ناگاه به کناری نهاد و فرمود: این دو نوع نوشیدنی است که به یکی از آنها نیز میتوان بسنده کرد. من آن دو را با هم نمینوشم، اما تحریم نیز نمیکنم.
سوم) توجه به سودمندی غذا و پرهیز از خوردن موادی که برای بدن ضرر دارند
در فرهنگ اسلامی همواره بر سلامت بدن و لزوم حفظ و حراست از آن تأکید شده است. این امر در مورد مصرف مواد غذایی اهمیت بالایی مییابد؛ به گونهای که در بسیاری از روایات اسلامی به ضرورت استفاده از غذاهای نافع و پرهیز از خوراکیهای مضر توصیه شده و خواص مفید بسیاری از مواد غذایی مورد اشاره قرار گرفته است. برای نمونه امام رضا(علیه السلام) در رساله ذهبیه در خصوص لزوم پرهیز از مواد غذایی مضر میفرماید: «هرگز توجه نکن به گفته افراد نادانی که میگویند ما به دفعات از فلان نوشیدنی و غذایی که گفته میشود مضر است خوردیم و ضرری نیافتیم، بنابراین به عمل بر طبق گفته طبیبان نیازی نداریم و از این پس نیز همانگونه که همیشه از غذاها و شیرینیها مصرف کردهایم مصرف خواهیم کرد. شخصی که چنین سخنی میگوید مانند حیوانات از شعور بیبهره است و نمیتواند امر سودمند را از امور مضر تشخیص دهد. حکایت او شبیه دزدی است که یک مرتبه دزدی کرد و گرفتار نشد و به همین دلیل در دزدی حریص گردید و پیدرپی دزدی کرد تا بالاخره گرفتار شد و به مجازاتی بزرگ و سخت رسید. در حالی که اگر در مرتبه اول دزدی گرفتار میگردید مجازات سادهتری به او میدادند. آدمی نیز از اینکه چند مرتبه از غذاها و شیرینیهای مضر ضرر نیافته دلیر میگردد و در نهایت به امراض مهلکی که به هیچوجه قابلیت علاج ندارد گرفتار میشود».
در فرهنگ اسلامی و همچنین در طب سنتی خوردن غذاهای نافع و مصرف درست آنها، در کنار پرهیز از غذاهای مضر، عواملی برای پیشگیری از ابتلا به بیماریها است. در صورت ابتلای فرد به بیماریهای گوناگون نیز ترجیح اولیه در روایات اسلامی درمان با غذا، به جای درمان با داروست؛ زیرا دارو در هر حال، حتی اگر درست استفاده شود، باز هم عوارضی به دنبال دارد. در روایتی از معصومان میخوانیم که دارو برای بدن همانند صابون است برای لباس که هر چند آن را تمیز میکند، اما باعث فرسوده شدن آن نیز میگردد. ازاینروست که در روایات اسلامی وارد شده است: تا وقتی میتوانی با غذا معالجه کنی با دارو معالجه نکن.
چهارم) غذا برای زندگی نه زندگی برای غذا
در سبک تغذیهای اسلامی، به جای تأکید بر لذیذ بودن غذا، اصل بر توجه به سلامت بدن، بهداشت جسمی و طول عمر بیشتر است. این امر بدان معنا نیست که در فرهنگ اسلامی توجهی به خوشمزگی غذا و اشتهای انسان برای تناول خوراکیهای لذیذ وجود ندارد؛ چنانکه در روایتی میخوانیم: « ایّاکَ اَن تاکُلَ ما لا تَشتَهیه فاِنَّه یُورثُ الحماقهَ و البُله؛ پرهیز کن از خوردن چیزی که بدان اشتهایی نداری، چراکه این کار موجب کودنی و کندذهنی تو میگردد». آنچه از اصالت سودمندی در غذا مد نظر است آن است که در اسلام نمیتوان سلامت بدن را فدای لذت کرد و صرفاً به دلیل خوشمزگی یک ماده غذایی مضر از خطر آن برای سلامت بدن چشم پوشید؛ چنانکه در روایتی از معصومین میخوانیم: «لا تاکُل ما قد عرفتَ مضرَّتَه و لا تُوثِر هَواک علی راحةِ بدنِک؛ هرگز چیزی را که ضرر آن بر تو معلوم گشته نخور و هیچگاه هوس خود را بر راحتی و سلامت بدنت ترجیح نده»؛ زیرا در اندیشه اسلامی بدن حامل روح است و تعالی روح در ابعاد علمی، عبادی، اخلاق فردی و اجتماعی، گرایش به زیباییها و… در پرتو سلامت جسم و بدن به شکل مؤثرتری تحقق مییابد. شیخ عباس قمی در کتاب «محجة البیضاء» در این خصوص میگوید: مراقبت بر علم و عمل جز با تندرستی ممکن نیست و تندرستی نیز جز با تناول غذا و خوراک به مقدار حاجت در هر شبانهروز میسر نمیشود. از اینروست که بعضی از نیاکان صالح گفتهاند: غذا خوردن نیز از امور دینی است و خداوند در قرآن میفرماید: «کُلوا مِن الطیباتِ و اعمَلوا صالحا؛ از غذاهای پاک بخورید و عمل نیک انجام دهید». همچنانکه در آیه ۶۰ سوره بقره میفرماید: «کُلوا و اشرَبوا مِن رزقِ اللهِ و لا تَعثَوا فی الارضِ مُفسدین؛ از روزیهای الهی بخورید و بیاشامید و در زمین فساد نکنید». در منطق قرآنی خوردن و آشامیدن قبل از هر چیز به منظور زندگی بهتر و بیشتر، حفظ صحت بدن، تلاش برای تعالی اخلاقی و ایمانی است؛ چنانکه امام علی(علیه السلام) در هشدار به این امر میفرماید: « لا تطلُب الحیاةَ لتاکُل بل اُطلُب الاکلَ لتَحیا؛ یعنی زندگی را برای خوردن مخواه، بلکه خوردن را برای زندگی بخواه». از نظر شیخ عباس قمی هر کس که اقدام به خوردن غذا میکند تا بدان وسیله به زندگی پربارتر، دانش بیشتر و اعمال فردی و اجتماعی نیکتر خود یاری رساند و تقوایش را تقویت کند در حقیقت کاری دینی انجام داده است.
منابع
۱. جباری، محمدرضا، بهار ۱۳۸۶، «اصول تغذیه در سیره پیامبر اعظم»، نشریه تاریخ در آیینه پژوهش، شماره ۱۳.
۲. آخوندی، مصطفی، بهار ۱۳۸۷، «نگاهی به غذا و تغذیه در اسلام»، نشریه حصون، شماره ۱۵.
۳. فجری، محمدمهدی، بهار ۱۳۹۱، «نکات اخلاقی در غذا خوردن»، نشریه مبلغان، شماره ۱۵۱.
۴. شه گلی، امیرحسین، تابستان ۱۳۹۱، «مبانی تغذیه: اصول حاکم بر تغذیه سنتی»، نشریه سوره اندیشه، شماره ۶۰ و ۶۱.
۵. پاکدامن، محمد طاهر و حسینعلی علایی، پاییز و زمستان ۱۳۸۸، «غذا درمانی از دیدگاه قرآن و علم»، نشریه قرآن و علم،شماره ۵.
۶. لسانی فشارکی، محمدعلی و همکاران، بهار ۱۳۸۹، «قرآن و علوم طبیعی: نقش گیاهان در تغذیه و سلامت انسان از دیدگاه قرآن»، نشریه کوثر، شماره ۳۴.
پایش سبک زندگی، شماره ششم، فروردین ماه ۱۳۹۴، صفحات ۱۰۲-۱۰۵.