راهکارهای مواجهه با حاشیهنشینی
نویسنده: عبدالرضا آتشینصدف
راهکارها
حاشیهنشینی، مشکل شهرهای بزرگ و کلانشهرهاست؛ ولی محصول ساختارهای غلط اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و برنامهریزی-های نامناسب در سطحِ ملی و بین المللی است. بر اساس پژوهشهای صورت گرفته، مهمترین راهکارهای حل مسائل حاشیهنشینی عبارتند از:
سیاستگذاری
• تحققبخشی عدالت اجتماعی: مهمترین مؤلفه رشد و تکثیر حاشیهنشینی، مهاجرت از مناطق محروم است. لازم است که ضمن ایجاد فرصتهای برابر برای کلیه مناطق کشور و از میان بردن نابرابری های فضایی، مهاجرت را مهار و کنترل کرد تا کلانشهرها با معضلی به نام حاشیهنشینی مواجه نشوند.
• رسمیت دادن به سکونتگاههای غیررسمی: به رسمیت شناختن همراه با رسمیت بخشیدن سبب خواهد شد که ساکنان این نوع از سکونتگاهها بتوانند مانند ساکنان سایر بخشهای شهری در تعاملی سازنده به گسترش کیفی اوضاع سکونتی خود بپردازند. به همین دلیل ساماندهی و ارتقای شرایط زیست محیطی در این مناطق، بالاترین اولویت را دارد.
• جامعیت در مداخله: لزوم تأکید بر جامعیت در طرحهای شهری در ایران، بیش از سایر کشورها اهمیت دارد. تنها طرحهای شهری با برخوردی کالبدی و غیرکالبدی با اسکان غیررسمی در حل مشکلات مؤثرند که تمام ارکان ذی ربط و مسئول به صورت هماهنگ و با مدیریت یکپارچه نسبت به رفع معضلات و ارتقای کیفیت های گوناگون زندگی در این مناطق اقدام کنند.
• سیاست بازدارندگی: سیاست بازدارندگی اسکان غیررسمی از راهکارهایی است که در صورت بیتوجهی به آن، نه تنها تأثیر منفی در سایر اقدامات، نظیر به رسمیت شناختن و به انتظام درآوردن خواهد گذاشت؛ بلکه در درازمدت، موجبات بروز نابسامانی هایی در سطح کلان خواهد شد.
• استفاده از تشکیلات مدنی و مشارکت ساکنان: در سکونتگاههای غیررسمی و حاشیهنشین می توان با بهکارگیری اصول برانگیختن روحیه مشارکت مردمی، با روشهایی مانند دادن امتیاز حق مالکیت زمین، وام کمبهره (برای ارتقای کیفیت بناها و معابر)، فراهم ساختن منابع زیرساختی اولیه و ارتقای سطح درآمد خانوار (با ایجاد آموزشهای لازم در راستای اشتغال پایدار نیروهای فعال) این سکونتگاهها، بستر را برای ارتقای کالبدی و اجتماعی فراهم ساخت. در سایه این مشارکتِ فعالِ ساکنان و متعهدانه بودن این مشارکت، از گسترش نیافتنِ آن و پایدار بودن اینگونه ساماندهی ها اطمینان داشت.
• شورای مسکن کمدرآمدها: تشکیل شورای مسکن کمدرآمدها در وزارت مسکن و شهرسازی برای هماهنگی برنامهریزی فضایی و مسکن، زیر نظر معاونت شهرسازی و مشروط شدن تصویب طرحهای شهرسازی، وام ها و کمکهای دولتی به رعایت دستورالعمل های آن.
• توسعه اختیارات شهرداریها: زدیاد اختیارات و حوزه فعالیت شهرداریها و هدایت برنامه ها و فعالیتهای اجرایی آنها از طریق یک نهاد هماهنگ کننده.
• شوراهای محله ای: ایجاد شوراهای محله ای (وابسته به شوراهای شهر) برای ایجاد صندوقهای اعتباری مسکن و اشتغال (خردهوام) و تعاونی های مسکن.
• ستادهای شهری: ایجاد ستادهای شهری مرکب از وزارت کشور، وزارت مسکن و شهرسازی و شهرداریها در مقام اعضای ثابت و دیگر نهادهای ذی ربط در صورت لزوم.
• انسجام ساختاری میان ارگان ها: انسجام ساختاری میان ارگان های سیاستگذاری، تقنینی، اجرایی (دولت و شهرداری)، و فرهنگی به منظور مدیریت یکپارچه مناطق حاشیه.
• الگوی مدیریتی: طراحی الگوی مدیریتی مهار و کاهش و حذف آسیبهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و امنیتی مناطق حاشیه با نگاه بلند مدت.
• ردیف بودجه مستقل: تعریف ردیف بودجه مستقل برای حل ناهنجاریهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی مناطق حاشیهنشین.
• تصویب قوانین کارآمد: تلاش مستمر مجلس برای تصویب قوانین کارآمد برای کاهش معضلات حاشیه.
• بازنگری طرحهای شهری: بازنگری طرحهای جامع و تفصیلی شهر و اصلاح آن، طبقِ عدالت اجتماعی و دربرگیری همه اقشار جامعه.
• سیاستهای مهار مهاجرت: اعمال سیاستهای تمرکززدایی و جلوگیری از رشد لجام گسیخته و بی رویه شهرها برای جلوگیری از مهاجرت بیش تر افراد.
• ممانعت از ساختوسازهای غیرمجاز: جلوگیری جدی از ادامه روند ساختوسازهای غیرقانونی و بدون پروانه ساخت از طرف سازمانهای مدیریت شهری و از طریق ایجاد احساس تعلق و هویت مکانی در ساکنان به گونه ای که خود، مانع از ایجاد ساختوسازهای تازه شوند.
• برنامهریزی منطبق با نیازها: برنامهریزی برای نیازهای موجود، با توجه به فشارهای فعلی و نیاز به هدایت مهاجران و ایجاد تعلق اجتماعی در مبدأ برای جلوگیری از مهاجرت.
• اصلاح ساختار شهرسازی: اصلاح ساختار نظام شهرسازی و رفع کاستیها در قوانین و نهادهای برنامهریزی شهری در برخورد با اقشار کمدرآمد.
• اصلاح برنامههای عمرانی: اصلاح برنامههای عمرانی و تحولات مکانگزینی برای جلوگیری از پدیده حاشیهنشینی و هر گونه سکونتگاه جدید در تهران.
• برنامهریزی برای هدایت نقاط در حال گسترش: بسیاری از این نقاط جمعیتی در اراضی کشاورزی مستقرند که با گسترش خود باعث تغییر کاربری کشاورزی میشوند. از سوی دیگر در مکانی که تعداد زیادی از این نقاط قرار دارند، ممکن است چند نقطه در کنار هم رشد کنند.
• تدوین استانداردهایی برای فقیران: تدوین معیارها و استانداردها و الگوی مناسب زیست طبقات کمدرآمد به منظور ملحوظ داشتن آنها در برنامهها و طرحها و تنظیم مناسبات شهروندی.
• تعمیم ضوابط: تعمیم بخشنامهها و ضوابط و دستورالعملها به تمامی نقاط به طور یکسان و یکنواخت و اعمال مدیریت مناسب و اجرای قوانین.
• نحوه گسترش شهر: امکان گسترش استخوانبندی یا ساختار اصلی شهر از طریق درونشهر (زمینهای ذخیره) و برونشهر (در امتداد محورهای طولی شهر) و ایجاد قطب رشد در مناطق کمتر توسعهیافته.
• آیندهنگری: پیشبینی نقاط آینده، شناخت زمینهای خالی بافت حاشیه و ایجاد فضاهای فرهنگی چند منظوره و استاندارد با توجه به عواملی چون رشد جمعیت، میزان مهاجرت، تحولات اجتماعی ـ اقتصادی در آینده.
• بازنگری در معیارها: بازنگری در اهداف و معیارهای طرحهای جامع و یا سایر طرحهای شهری به نحوی که دربرگیرنده منافع تمامی اقشار جامعه باشد.
• نگاه صحیح به معضل: برداشتن نگاه یکسویه از جانب برنامهریزان به مسأله اسکان غیررسمی چون مبهم، تعصبآور و دارای سوء تفاهمات است.
• هماهنگی همه نهادها: لازم است نهادهای دولتی خصوصاً نهادهای مسئول در این زمینه، مسئولیت هماهنگی این برنامه ها را بر عهده گیرند و تشکلهای غیردولتی و هسته های مداخله گر مردمی را در این زمینه حمایت و نظارت کنند. بی شک نهادها و سازمانهایی چون: شهرداری، استانداری، سازمان صدا و سیما، نیروی انتظامی، وزارت بهداشت، سازمان فنی و حرفه ای، سازمان نهضت سوادآموزی، سازمان تأمین اجتماعی، وزارت آموزش و پرورش، کمیته امداد امام خمینی(ره)، وزارت مسکن و شهرسازی، دانشگاه ها و مراکز علمی می توانند کمک شایانی در این خصوص باشند.
راهکارهای اقتصادی
• حاشیهنشینی شهری به مثابه نوعی ایجاد ضد فضا و ضد کالبد شهری مطرح است. بنابراین از میان بردن آسیبهای حاشیهنشینی را می توان از طریق ایجاد فضا و کالبد شهری از قبیل خیابان، جاده، دسترسی ها، چراغ معابر و… آغاز کرد.
• از دیدگاه اقتصادی، فراهم ساختن فضا و ساختوساز شهری، ابعاد مختلف حاشیهنشینی را تضعیف میکند و تحت تأثیر قرار می دهد. ساخت مجتمع های مسکونی از سوی دولت، پیش از تخریب آلونک ها و اسکان حاشیهنشین ها در آنها موجب پدیدآمدن معماری و ساختمانهای قابل کنترل می شود و از تبعات مرتبط با تخلفات در حاشیه ها پیشگیری میکند.
• در بعد اقتصادی، می توان بهداشت را مؤلفه ای برای حاشیهنشینی و رفع پیامدهای سوء آن دانست. نظارت بر تغذیه مناسب در حاشیه ها، ایجاد فاضلاب شهری، آب شرب و درمانگاه از جمله نمونه هایی است که با تأمین بهداشت، حاشیه را به شهر ملحق می سازد.
• وضع ضوابط و قواعد شهری در خور کم درآمدها، بهویژه از لحاظ قطعه بندی (تفکیک) زمین و پذیرفتن فرایند تدریجی اجرای آنها، بدون آنکه از اصول شهرسازی عدول شود.
• وضع ضوابط و قواعد ساختمانی در خور توان کم درآمدها و پذیرفتن فرایند تدریجی اجرای آنها (پایان کار) بدون آنکه از اصول مهندسی عدول شود.
• اصلاح قوانین و آیین نامه های مسکن استیجاری به صورتی که دولت را از تبدیل شدن به «موجر» بزرگ بازدارد و بودجه مربوط صرف «توانمندسازی» صندوقهای اعتباری و تعاونی های مسکن و فعالیتِ بخش خصوصی شود.
• وضع و اخذ عوارض مخصوص کمدرآمدها در شهرداری (شورای شهر) و کمک شهرداریهای غنی به کم درآمدها از طریق یک نهاد هماهنگ کننده.
• عرضه زمین ارزان به کمدرآمدها.
• عرضه ارزانِ مصالح بادوام برای ساختوساز و بهسازی خانه ها از طرف سازمانهای مدیریت شهری و ارائه وام های بلندمدت و میانمدت با هدف ارتقای کیفیت و استحکام مساکن.
• جلب حمایت سازمانهای بین المللی برای پرداخت وام یا کمک بدون عوض به پروژه های مشخص و تأمین سرمایههای اولیه برای صندوق های اعتباری محلی و عمران و بهسازی شهر و روستا.
• ایجاد تعاونی های مسکن و تقویت آنها در ساختوساز واحدهای مسکونی، متناسب با توانایی اقتصادی ساکنان و نظارت بر آنها برای رعایت اصول فنی و استانداردهای ساختوساز.
• تشکیل صندوق های قرض الحسنه برای پرداخت وام های کوچک به گونه ای که خودِ ساکنان، مسئول آن باشند.
• ایجاد تعاونی های کارگران (از آنجا که اغلب نیرویِ کار این محله را کارگران ساده ساختمانی تشکیل می دهند می توان از طریق ایجاد اتحادیه های کارگری محلی از نیروی کار آنها در فعالیتهای ساختوساز شهر و محله بهره برد.
• اصلاح نظام پرداخت وام و یارانه به ساکنانی که وضعیت حقوقی مالکیت آنها بر زمین روشن نیست، از طریق تشکیل صندوقهای اعتباری محلی، تحت نظارت شوراهای شهر و روستا، با این هدف که نظام بانکی غنی تر و توان مالی کمدرآمدها بیشتر شود.
• اصلاح نظام تعاونی های مسکن به گونه ای که تعاونی های غیر محیط کار نیز رسمیت یابند (ازسوی وزارت تعاون، وزارت کار و امور اجتماعی، وزارت مسکن و شهرسازی).
• تخصیص بودجه عمرانی برای عرضه زمین ارزان و تأمین سرمایه های اولیه برای صندوق های اعتباری به صورت مشروط بر مبنای آورده مردم یا نهادهای محلی.
راهکارهای فرهنگی
• احیای فرهنگ و هنر اولیه بومیان در زمینه تشکیل نمایشگاه آثار فرهنگی، قومی، موسیقی، کلاس زبان، ورزشهای بومی، تدریس زبان و ادبیات فارسی و شعرخوانی؛
• احیای فرهنگ محله ای و مدیریت ریشسفیدی در محله های حاشیه ای؛
• تشکیل انجمن های مدنی، بهداشتی، حرفه ای، ورزشی و هنری در محلات حاشیه ای برای جلوگیری از بازتولید فقر؛
• تقویت سازمانهای فرهنگی در مناطق حاشیه؛
• اعزام عناصر فرهنگی شناخته شده برای فعالیت در سازمانهای فرهنگی حاشیه ای که دارای ظرفیتهای لازم فرهنگی و اجتماعی باشند و پیشاپیش با مسائل بومی منطقه آشنا شده باشند؛
• تشکیل کانونهای فرهنگی، هنری و مدنی از سوی جوانان محله های حاشیه؛
• استفاده از قابلیتهای بالای نهادهای سنتی آموزشی مانند مساجد، تکایا و حسینیه ها؛
• تولید و توزیع کتابها و جزوه های آموزشی با کارکردهای فرهنگی در مناطق حاشیه؛
• ایجاد فرهنگسراهای متعدد برای سازماندهی و جذب جوانان و نوجوانان و یادگیری فعالیت گروهی متمدنانه؛
• سیاستگذاری برای پرکردن اوقات فراغت جوانان حاشیهنشین از طریق سازوکارهای تشویقی؛
• ایجاد امکانات تفریحی در محله (می توان از ساعات آزاد فضاهای آموزشی برای فعالیتهای ورزشی و… استفاده کرد)؛
• بالا بردن سطح فرهنگی و تقویت ارزش های معنوی در استفاده های مشروع از خدمات و امکانات، همچنین جلوگیری از ارتکاب به جرم خود ساکنان محل؛
• ایجاد کتابخانه در محله (می توان از مسجد محله استفاده کرد)؛
• احداث فضاهای آموزشی ـ بهداشتی (حداقل فقدان مدرسه راهنمایی، مهد کودک و مرکز بهداشت در محله مشهود است) و کمک به ارتقای سطح فرهنگی مردم در زمینه تنظیم خانواده و رعایت مسائل بهداشتی از طریق این فضاها.
توانمندسازی
توانمندسازی نوعی نگرش به پدیده حاشیهنشینی است. دولت ها طی آن می کوشند به جای نگرش مقابله و تخریب، محیطی توانمند بیافرینند که تحت برخی شرایط، مردم ساکن در محلات با استفاده از منابع و ظرفیتهای خود بتوانند راه حلهایی محلی برای مشکلات خویش بیابند. توانمندسازی عوامل مؤثر در ساماندهی سکونتگاههای غیررسمی در موارد ذیل امکانپذیر است:
• ایجاد صندوقهای اعتباری محلی (CBO) برای خردهوام های مسکن و اشتغال از طریق شوراهای شهر و روستا با کمک بانک مسکن، بانک رفاه کارگران، وزارتخانه های تعاون، کار و امور اجتماعی، وزارت مسکن و شهرسازی؛
• ایجاد صندوقهای اعتباری عمران و بهسازی شهر یا روستا برای هماهنگی و هدایت وجوه بخش عمومی در هر محل با حمایت و همکاری وزارت مسکن و شهرسازی (شرکت عمران و بهسازی شهری)، وزارت کشور، شورای شهر و شهرداری؛
• کمک به ارتقای روحیه مشارکت و همکاری با جذب ساکنان در تشکل های محلی یا جماعتی (CBO) و تشکل های غیردولتی (NGO)؛
• زمینه سازی برای ایجاد فعالیتهای اقتصادی منطبق با شرایط و ویژگیهای مهاجران از طریق آموزش های فنی ـ حرفه ای و بالا بردن مهارت نیروی کار؛
ت استفاده از نیروی کار زنان از طریق ایجاد کارگاه ها و آموزشگاه های خیاطی و قالیبافی و گلیم بافی (می توان از طریق بخشهای غیردولتی (NGO) و (CBO) مواد و منابع اولیه لازم را در اختیار زنان قرار داد و کار تمام شده را از طریق تعاونی های محلی عرضه کرد).
راهکارهای آموزشی
• آموزش عمومی که وجه فراگیر آن در صدا و سیما مشخص می شود و سطح آگاهی و دانش عمومی حاشیه را افزایش می دهد و از سوی دیگر، جامعه شهری را برای منزلتبخشی به مهاجران غیر شرور آماده می سازد.
• نظارت و برآورده ساختن نیازهای آموزش و پرورش حاشیه.
• تشویق ایجاد نهادهای مدنی غیررسمی برای فعالیت آموزشی در محیطهای حاشیه ای: این فرایند را می توان از جانب نهادهای مدنی سنتی مانند مساجد و حسینیه ها یا نهادهای مدنی جدید مانند شهرداریها، فرهنگسراها و کتابخانه ها سازمان بخشید.
• آموزشهای مهارتی و تقبیح سازوکارهای ناهنجاری، نقش آموزشی بیشتری را در مناطق حاشیهنشین بر عهده دارد.
• ایجاد مراکز آموزش فنی و حرفه ای برای کارگاه های مناطق حاشیه در مسیر عملیاتی کردن طرحهای زودبازده.
• ایجاد شعب دانشگاه ها در مناطق حاشیه.
• برگزاری دوره های عملی مهارت های اجتماعی در مدارس، کارخانه ها، کارگاه ها، مساجد و محلات و فرهنگسراها.
• انتخاب نیروهای مستعد مناطق حاشیهنشین و انجام آموزشهای لازم به آنان برای همیاری در برنامه های جامع اجتماعی و فرهنگی با هماهنگی سازمانهای ذی ربط.
راهکارهای خدماتی
• ارتقای شبکه های زیر بنایی و خدماترسانی از قبیل شبکه فاضلاب، تأسیسات گاز، برق، تلفن، آب و… با حمایت بخش دولتی و با مشارکت خود مردم؛
• آسفالت روکش معابر از طریق حمایت بخش دولتی یا شهرداری و با استفاده از نیروی کار ساکنان محل در ازای پرداخت حقوق به آنها؛
• ایجاد یک بازارچه کوچک محلی که همه مراکز تجاری پراکنده در سطح محله در آن جمع شوند؛
• گذاشتن در پوش برای چاه های فاضلاب محل از طرف شهرداری و گذاشتن سطل های بزرگ زباله در انتهای هر خیابان برای ترغیب ساکنان به کمک در حفظ محیط زیست؛
• حل مسأله روشنایی معابر (زیرا عامل تاریکی، می تواند تقویت کننده جرایم در محله باشد)؛
• قراردادن سیل بندهایی برای هدایت فاضلاب به کانالهای فاضلاب، همچنین برای هدایت آب باران.
راهکارهای امنیتی
• آسیب شناسی دقیق ناهنجاری های اجتماعی در هر یک از مناطق حاشیه ای شهرهای بزرگ؛
• افزایش قدرت انتظامی حاشیه ها نسبت به مراکز شهرها برای کنترل شرارت و سرقت؛
• شناسایی و کنترل افراد دارای سوء سابقه و جلوگیری از تحرکات مغایر با امنیت اجتماعی در مناطق حاشیهنشین؛
• بررسی و کنترل توزیع و مصرف مواد مخدر و مشروبات الکلی در مناطقه حاشیه (بهویژه از آن جهت که آسیبهای این مواد به جهت پایین بودن سطح سواد و آگاهی اجتماعی، در حاشیه به مراتب بیش از درون شهرهاست)؛
• کنترل و برخورد با فساد و ناهنجاری اجتماعی حاشیه ها؛
• ایجاد ظرفیت برخورد سریع انتظامی در موارد درگیری و خشونت محلی در حاشیه ها؛
• ایجاد معابر ورودی و خروجی در حاشیه ها (این امر، امکان کنترل آسیبهای اجتماعی را بسیار افزایش داده، قانونشکنی را به استثنا بدل می سازد)؛
• لزوم عنایت خاص مددکاران اجتماعی و نیروی انتظامی به شهرک ها و روستاهای حاشیه؛
• ضرورت هماهنگی میان دستگاه انتظامی و دستگاه قضایی برای مقابله جدی و کنترل ناامنی ها و شرارت های حاشیه به منظور برخورد قاطع با عوامل ناامنی (در این صورت است که جامعه حاشیهنشین به لحاظ امنیت، خود را در پیوستار شهری احساس میکند)؛
• توانمندسازی NGOهای مرتبط با آسیبهای اجتماعی؛
ع اطلاع رسانی و آگاهسازی عمومی در زمینه آسیبهای اجتماعی؛
• اعزام مددکاران آسیبهای اجتماعی به مناطق حاشیهنشین؛
• برگزاری نشست های مشورتی محلهمحور؛
• حرفه زایی و اشتغال زایی افراد در معرض آسیب و آسیب دیده اجتماعی؛
• ایجاد سازوکارهای لازم برای تأمین امنیت روانی بهویژه در خانواده های حاشیهنشین که آسیبهایی را بالاخص متوجه فرزندان دختر خانوار حاشیه می سازد در الحاق حاشیه به شهر، نقش انکارناپذیری ایفا می کند.
پایش سبک زندگی، سال دوم، شماره ۱۱، بهمن ۱۳۹۴، صفحات ۱۰۹-۱۱۵.