قلک خانوادگی و تهدید چکش
مهدی جعفرزاده/
مقدمه
قرض، از عقود شرعی و به معنای تملیک مال به دیگری است به گونهای که مثل یا قیمت آن را بعداً برگرداند.[1] قرضالحسنه نیز به معنای قرض دادنی نیکوست که در آن هیچ شائبه ربا و زیادتی نباشد. این سنت زیبای قرآنی، وقتی در کنار سفارش قرآن به تعاون و همکاریهای جمعی در امور خیر، قرار میگیرد زمینه تشکیل «صندوقهای قرضالحسنه خانوادگی» را بهعنوان یکی از مصادیق تواناییهای اقتصادی فراهم میکند. تشکیل چنین صندوقهایی در راستای اهداف اقتصاد مقاومتی، یکی از راهکارهایی است که میتواند ضمن تأمین آسان بخشی از نیازهای اقتصادی اعضاء خانواده، فرصتهایی دیگر مانند احساس مسئولیت داشتن نسبت به اعضای خانواده، بهرهمندی از آثار و فوائد قرضالحسنه، بهرهمندی از آثار و فوائد صله رحم و بهرهبرداری علمی و فرهنگی را در اختیار اعضای جامعه قرار دهند.
1. انواع صندوقهای قرضالحسنه خانوادگی
این صندوقها در مقام اجرا به دو شکل «پرداخت حقِ سهم ماهیانه» و «قرعهکشی ماهیانه» تشکیل میشوند.
در شیوة نخست، اعضای خانواده در هر ماه در منزل یکی از اعضاء، حاضر شده و با پرداخت مبلغی معین، ضمن پسانداز نمودن این مبلغ به نام خود، مجموع این پولها را در یک حساب مشخص قرار داده و پس از مدت کوتاهی ـ که به تناسب تعداد اعضاء و میزان حق سهم ماهیانه، متفاوت است ـ در قالب وامهای کوتاهمدت و بلندمدت، در اختیار اعضاء صندوق قرار میگیرد.
این صندوقها دارای اساسنامه هستند که با مشورت و تأیید تمام اعضا رسمیت مییابد. پس از آن، یک نفر بهعنوان مسئول صندوق، و یک نفر نیز بهعنوان مسئول مالی تعیین میشود که هرکدام دارای وظایف مشخصی مانند اداره جلسه صندوق، دریافت حقالسهم اعضا، پرداخت وام، اخذ اقساط ماهیانه، تعیین زمان و مکان جلسات بعدی، ارائه گزارش ماهیانه مالی هستند.
با تلاوت آیاتی از قرآن کریم، جلسه شکل رسمی به خود میگیرد، سپس یکی از اعضای جلسه، نکتهای اخلاقی را در قالب احادیث و یا کلمات بزرگان دین تذکر میدهد. در برخی از جلسات، مباحث اجتماعی و سیاسی روز نیز ممکن است مطرح شود. در ادامه، مسئول مالی صندوق، حقالسهم اعضا را دریافت و ثبت میکند. تمامی اعضا موظفند که حقالسهم و اقساط وامهای خود را بهطور کامل پرداخت کنند در غیر اینصورت، ممکن است دریافت تسهیلات بعدی به وی و دیگران با تأخیر همراه شود. مسئول صندوق نیز ضمن ارائه گزارشی از روند صندوق، تقاضای وام از سوی اعضا را مطرح کرده و بر اساس اولویت و یا به وسیله قرعهکشی، وام را در اختیار آنها قرار خواهد داد.
در شیوه دوم نیز مانند شیوه نخست، اعضاء خانواده هر ماه در منزل یکی از اعضاء حاضر شده و جلسه با تلاوت قرآن کریم و بیان نکات اخلاقی، اجتماعی و سیاسی ادامه پیدا میکند. تفاوت این دو شیوه در این است که پس از پرداخت حقالسهم، قرعهکشی میشود و در همان مجلس، تمام مبلغ جمعآوری شده به یکی از اعضاء صندوق، تعلّق میگیرد. در واقع، در این شیوه، حقالسهم، اقساط وامی هستند که گرفتهاند و یا هنوز نگرفتهاند.
در این شیوه، معمولا مسئول صندوق اولین کسی است که بدون قرعهکشی، وام را دریافت میکند. ارائه گزارش ماهیانه فعالیت صندوق، اطلاعرسانی زمان و مکان جلسه به اعضا، نظارت بر دریافت حقالسهم از اعضا و روند قرعهکشی، از وظایف مسئول صندوق است.
مزایا و معایب هریک از این دو شیوه، سبب شده که مردم به هر دو شیوه گرایش داشته باشند. بهعنوان مثال در شیوه دوم، پولی در صندوق باقی نمیماند و تمام موجودی صندوق در هر ماه در اختیار یکی از اعضا قرار میگیرد، بههمین دلیل نیاز به ثبت حساب و کتاب نیست، هرچند ممکن است برخی از اعضا دیرتر به وام خود دست پیدا کنند.
البته با مقایسه میان این دو شیوه، میتوان گفت شیوه نخست نسبت به شیوه دوم، برتری دارد؛ چراکه، در شیوه نخست، مبالغ پرداختی از سوی اعضاء بهعنوان پسانداز برای آنان منظور میگردد و هروقت بخواهند میتوانند تمام این مبلغ را از صندوق دریافت نمایند.
همچنین با توجه به ذخیره مالی صندوق، همه اعضاء صندوق میتوانند در فواصل زمانی کوتاه، از طریق دریافت وامهای بلندمدت و یا کوتاهمدت، از منافع آن، بهرهمند شوند و نیازهای خود را مرتفع نمایند؛ برخلاف شیوه دوم که در آن، پولی بهعنوان ذخیره مالی صندوق وجود ندارد و تنها، فردی که از طریق قرعهکشی مشخص میشود در هر ماه از تمامی موجودی صندوق، بهرهمند شده و سایر اعضاء باید تا ماه بعد و قرعهکشی بعدی منتظر بمانند و در این مدت، هیچیک از اعضاء صندوق، نمیتواند از منافع آن، بهرهمند گردد.
از سویی دیگر، طولانیشدن زمان بهرهمندی اعضاء از منافع صندوق، در شیوه دوم و وجود تورم در جامعه، موجب کم شدن ازرش ریالی پول میشود و همین امر زمینه بیعدالتی و نارضایتی اعضاء را بهوجود میآورد، تا جایی که در برخی از موارد، ممکن است جهت برطرف کردن این ضرر، به ربا متوسل شوند؛ برخلاف شیوه نخست، که با توجه به ذخیره مالی صندوق و کوتاه بودن فواصل بهرهمندی اعضاء از منافع آن، زمینه بروز بیعدالتی و نارضایتی در آن، بسیار کمتر است.
2. آسیبهای صندوقهای قرضالحسنه خانوادگی
تشکیل صندوقهای قرضالحسنه خانوادگی، علاوه بر فرصتهایی که برای خانوادهها فراهم میکنند ممکن است زمینهساز تهدیدها و آسیبهایی نیز باشند. برخی از این آسیبها عبارتند از:
2.1. خطر آلوده شدن به ربا
یکی از خطرهایی که چنین صندوقهایی را به شدت، تهدید میکند، خطر آلوده شدن به «ربای در قرض» است. پرداخت حقالسهم ماهیانه بهعنوان شرط حضور در قرعهکشی و پرداخت مبلغ بیشتر نسبت به افرادی که دیرتر از سایر اعضا، وام خود را دریافت میکنند به بهانه وجود تورم و کاهش ارزش پول، زمینه قرار گرفتن در دام ربا را فراهم میسازد.
خداوند، ربا را حرام کرده و آن را از گناهان کبیره دانسته و نسبت به آن، وعده کیفر و عذاب داده است. این گناه، از زبان همه پیامبران الهی و در تمام کتب آسمانی مورد نهی و نکوهش قرار گرفته است.[2]
رباخوار، ربا دهنده، نویسنده و شاهدان بر ربا، از نظر گناه، با یکدیگر مساوی هستند.[3] کسی که ربا میخورد خدا شکمش را پر از آتش میکند و اگر از مال ربوی، خیرات نماید یا اعمال نیک انجام دهد قبول نمیکند و تا زمانی که اموالی بدست آمده از طریق ربا نزد او باشد، مورد لعنت خدا و ملائکه قرار دارد.[4]
در کتب فقهی، ربای در قرض به دو شکل تقسیم شده است: 1ـ زیادی عینی 2ـ زیادی حکمی
زیادی عینی؛ یعنی، در قرض، شرط شود که در هنگام بازپرداخت، مبلغ بیشتری نسبت به اصل مبلغ، پرداخت گردد؛ بهعنوان مثال، ممکن است در برخی از صندوقهای قرضالحسنه (بهویژه در شیوه قرعهکشی ماهیانه) برای جبران کم شدن ارزش پول بهدلیل وجود تورّم، از قرضگیرنده خواسته شود در ماههای بعدی، مبلغ بیشتری بپردازد تا نفرات آخر کمتر متضرر شوند؛ اما، «اگر قرضگیرنده آن مبلغ اضافی را خودش، با رضایت و بهعنوان یک عملی که هنگام پرداخت قرض مستحب است بپردازد، دریافت آن از او اشکال ندارد.»[5]
زیادی حکمی، نیز بدین معناست که طرفین، عقد قرض را به شرط یا عملی، مشروط کنند؛ بهعنوان مثال، اگر قرضدهنده بگوید فلان مبلغ را به تو قرض میدهم به شرطی که خانهات را به من اجاره دهی.
«اشتراط عضویت یا سکونت در آن محله و شرطهای دیگری که باعث محدودیت پرداخت وام به اشخاص میشوند اشکال ندارد و شرط بازکردن حساب پسانداز در صندوق هم اگر به این امر برگردد که اعطای وام اختصاص به آن اشخاص پیدا کند، بدون اشکال است؛ ولی اگر به این برگردد که وام گرفتن از صندوق در آینده مشروط است به اینکه متقاضی وام قبلاً مبلغی پول در بانک گذاشته باشد، این شرط منفعت حکمی در قرض است که باطل میباشد.»[6]
باید توجه داشت به اینکه «اگر دادن پول به صندوق به این عنوان باشد که آن پول برای مدتی نزد صندوق بهصورت قرض بماند، به این شرط که صندوق هم بعد از آن مدت، وامی دراختیار او قرار دهد و یا وام دادن صندوق مشروط به این شرط باشد که او قبلاً مبلغی را در صندوق گذاشته باشد، این شرط در حکم ربا بوده و شرعاً حرام و باطل است، ولی اصل قرض نسبت به هر دو طرف صحیح است.»[7]
خلاصه این که «قرض ربوی از نظر تکلیفی، مطلقاً حرام است هرچند از غیر مسلمان باشد؛ ولی اگر فردی چنین قرضی را گرفت، اصل قرض صحیح است.»[8]
بنابراین باید ربا را شناخت و با ایجاد نگرش منفی در خود و سایر اعضای صندوق نسبت به آن، صندوق پاک خود را بدان آلوده نسازیم.
2.2. عدم شفافیت مالی و مسئولیتی صندوق
دسترسی بیشتر و آسان برخی از اعضا به منابع مالی صندوق، بهدلیل مسئولیتی که دارند و یا بهدلیل قرابت بیشتری که با مسئول صندوق دارند، ممکن است زمینه سوء استفاده و یا سوءظن دیگر اعضا نسبت به آنان را فراهم سازد. بههمین دلیل، عدم شفافیت مالی و مسئولیتی در صندوق، میتواند زمینه آسیبهای جدی را بهوجود آورد.
بنابراین، بهتر است بهطور مرتب در هر جلسه از صندوق، گزارش مالی مربوط به حساب صندوق ارائه شود. تمام مصارف و هزینههای جاری صندوق، با اطلاع و رضایت اعضا صورت گیرد. تمامی بدهکاری و بستانکاری مربوط به اعضا در حضور اعضا ثبت شود. مسئولیتهای کلیدی صندوق بهصورت چرخشی در اختیار تمام اعضا قرار گیرد. تمام مسنولیتها بین افراد، تقسیم شود و از تجمیع مسئولیتها در یک فرد جلوگیری گردد.
2.3. نفوذ افراد غریبه به بهانه افزایش کارآیی صندوق
بهتر است در این صندوقها، هریک از اعضا مسئولیتی را پذیرفته و با همکاری هم، صندوق را اداره کنند. در برخی از موارد ممکن است اعضای صندوق، برای افزایش کارایی صندوق، از افراد غریبه استفاده کنند. در اینباره باید توجه داشت که این افراد به عضویت صندوق درنیایند؛ زیرا ورود افراد غریبه ممکن است فضای صمیمی میان اعضا را تحت تأثیر قرار دهد. البته صندوقهای خانوادگی، ظرفیت تبدیل شدن به صندوقهای عمومی را دارند؛ ولی باید توجه داشت که قوانین و کارکرد صندوقهای عمومی، بسیار متفاوت است.
2.4. بروز اختلافات خانوادگی
از آنجا که همه اعضا در منافع صندوق قرضالحسنه، مشترک هستند، هر خطر و ضرری که متوجه آن شود عکسالعمل اعضاء را بههمراه خواهد داشت؛ ازاینرو، اعضاء صندوق میبایست نسبت به رعایت فرهنگ قرضالحسنه، توجه لازم را مبذول دارند؛ زیرا در غیر اینصورت، موجبات بروز اختلاف وکدورت، میان اعضاء خانواده را فراهم کرده و با تمام اعضاء خانواده، درگیر خواهند شد. بهعنوان مثال، اگر یکی از اعضاء، بدهی خود را به موقع تسویه نکند و یا مدیریت صندوق، نسبت به اعضاء به عدالت رفتار ننماید زمینه پیدایش اختلاف و نارضایتی، بهوجود میآید و به دو دستگی یا چند دستگی میان اعضاء میانجامد و این کدورت و اختلاف در سایر اعضاء و ابعاد دیگر ارتباطی نیز نمایان میشود.
در نتیجه، بر تمامی اعضاء لازم است منافع صندوق را منافع خود بدانند و از هرگونه اقدامی که موجب ضرر به این منافع میشود اجتناب ورزند و با محور قرار دادن این منافع مشترک، استحکام و یکپارچگی اعضاء خانواده را بیشازپیش تقویت نمایند. در شرایط حساس نیز مسئول صندوق بههمراه بزرگان آن، میتوانند به فرد خاطی تذکر دهند و یا در شرایط اضطراری، با هماهنگی و رضایت سایر اعضا، تصمیمات مقتضی را اتخاذ کنند.
3. فرهنگ قرضالحسنه و آداب عضویت در صندوق
برای بهرهبرداری بهتر از فرصتها و دور ساختن تهدیدها، لازم است فرهنگ حاکم بر قرضالحسنه را فراگرفت و بهکار بست. فرهنگ قرضالحسنه، شروطی هستند که رعایت آنها موجب حفظ و تقویت این صندوقها و ترویج سنت زیبای قرض دادن در جامعه میشوند، هرچند ممکن است از نظر فقهی، در عقد قرض، داخل نباشد و بدون لحاظ این شرائط نیز قرض شرعی و صحیح منعقد شود. از فاکتورهای مهم در فرهنگ قرضالحسنه میتوان به این موارد اشاره کرد.
3.1. کراهت قرض خواستن
وام گرفتن و قرض خواستن بدون ضرورت، مکروه است؛ زیرا حریت و مناعت طبع انسان با قرض گرفتن، منافات دارد و موجب خواری دین و مشغولیت ذهنی انسان میشود.[9] انسانی که قرض میگیرد، هرچه به زمان بازپرداخت قرض نزدیک میشود به استرس و اضطراب مبتلا میشود. این حالات روانی، در رفتار او با خانواده و دیگران تأثیر منفی میگذارد. سعی میکند خود را کمتر در معرض نمایش قرار دهد. در محیط کار و تحصیل نیز بهخوبی به وظایفش عمل نمیکند و نارضایتی مدیران و اساتید خود را فراهم میکند. بنابراین، تا جایی که امکان دارد باید از قرض گرفتن امتناع کرد مگر در مواقع ضروری که برای رفع احتیاجات و نیازها میتوان قرض گرفت؛ همانطور که پیامبر اسلام 9 در پارهای از موارد برای اداره زندگی خویش، قرض میگرفت. امام صادق 7 در این باره میفرمایند:
آنگاه که رسول خدا 9 از دنیا رفت، زره او نزد مردی یهودی در گرو بود بهخاطر 20 صاع (60 کیلو) جو که از برای خانوادهاش قرض گرفته بود.[10]
3.2. نیکو بودن قرض دادن:
قرض دادن باید به شکل حسن و نیکو صورت گیرد؛ یعنی، از مال پاک و حلال باشد و برای جلب رضایت خداوند، و با خوشرویی و بدون منت، قرض داده شود.[11]
3.3. تدوین اساسنامه:
یکی از موارد مهم در اینگونه صندوقها، تدوین اساسنامه صندوق است. تمام موارد و شرایط عضویت، نحوه تعیین حقالسهم ماهیانه، شرایط اعطای وام، شیوه تعیین مسئول، و هر آنچه که قوام صندوق به آنها وابسته است باید در اساسنامه آورده شود. برای تدوین اساسنامه، پیشنویس آن با اطلاع بزرگان خانواده، در اختیار اعضای اولیه صندوق قرار گرفته و پس از تأیید آنان، بهصورت رسمی و لازمالاجرا تبدیل میشود. وجود اساسنامه، موجب میشود که فضای صمیمی حاکم بر اعضای خانواده، مسائل مالی صندوق و تعهدات طرفین را تحت الشعاع قرار ندهد و مسئولین و همچنین سایر اعضای صندوق بتوانند در صورت بروز تخلفات مالی، طبق اساسنامه، به خاطیان تذکر داده و مسایل احتمالی را حل نمایند.
3.4. دقت در ثبت امور مالی مربوط به صندوق:
مسائل مالی بهدلیل اهمیت زیادی که دارد، هرگونه کمدقتی در ثبت امور مالی صندوق، زمینه اختلافات و درگیریها را بهوجود میآورد. ازاینرو، میبایست بدون هیچگونه رودربایستی و ملاحظهای، تمامی دریافت و پرداختها در هر جلسه به دقت ثبت شود و مسئول مالی صندوق، مسئولیت ثبت و جمعآوری آن را بر عهده گیرد. ثبت امور مالی به صورت مکتوب و شاهد گرفتن در این امور، آنچنان مهم است که خداوند در بزرگترین آیه قرآن (بقره، آیه 282) بدان اشاره میکند و همگان را به انجام این موارد، دعوت مینماید.
3.5. تعیین مدت و نوشتن آن:
اگر برای بازپرداخت بدهی، مدتی قرار داده شود، طلبکار پیش از تمام شدن آن مدت نمیتواند طلب خود را مطالبه کند، ولی اگر مدت نداشته باشد، طلبکار هروقت بخواهد، میتواند طلب خود را مطالبه کند. بنابراین، بهتر است برای قرض، مدتی معین شود و بههمراه اصل قرض، ثبت و مکتوب گردد. همانطور که در قرآن (بقره، آیه 282) هم به آن اشاره شده است:
«از نوشتن مدّت دین خود، چه کوچک و چه بزرگ، ملول مشوید. این روش در نزد خدا عادلانهتر است و شهادت را استواردارندهتر و شک و تردید را زایلکنندهتر.»
3.6. گرفتن وثیقه و گرو:
گاهی قرض بهصورت ساده و بدون گرو صورت میگیرد و گاهی نیز با وثیقه و گرو همراه است. بنابراین، انسان میتواند در قبال قرض خود، تضمین و وثیقه، طلب کند، تا در صورت عدم بازپرداخت بهموقع، از طریق فروش وثیقه، طلب خود را نقد نماید. در طول مدت قرض، بدهکار نمیتواند در وثیقه تصرف کند و آن را بفروشد یا اجاره دهد، مگر با اجازه طلبکار.
یکی از نکاتی که باید در این صندوقها مورد توجه باشد، پرداخت به موقع حقالسهم ماهیانه و اقساط است. برای تضمین این پرداختها میتوان از اعضای صندوق، وثیقه و گرو گرفت. البته امکان اخذ وثیقه در صندوقهایی که به شیوه دوم اداره میشوند بیشتر از شیوه اول فراهم است. هر چند بهدلیل پایین بودن مبلغ قرض، و یا آشنایی و اعتماد اعضاء به یکدیگر، ممکن است نیازی به گرفتن وثیقه نیز نباشد.
3.7. داشتن نیّت ادای قرض:
اگر کسی قرض بگیرد و قصد برگرداندن آن را نداشته باشد، از او در روایات، بهعنوان دزد و سارق یاد شده است؛[12] بنابراین، بر انسان واجب است که در هنگام قرض گرفتن، نیّت ادا کردن آن را نیز داشته باشد؛[13] زیرا قرض، حقالناس است و حقالناس نیز جز با ادا کردن و یا راضی کردن صاحب حقّ، قابل تسویه نیست، حتی اگر انسان، جان خود را در راه خدا فدا کند و با شهادت از دنیا برود، تمامی گناهان او پاک میشود بهغیر از حقالناس.[14]
کسی که برای انجام عملی حلال، بدهکار شده است و تصمیم دارد که هرچه زودتر به نحو احسن، آن را ادا نماید خداوند به او کمک میکند[15] و نباید بهدلیل ترس از فقر، از پرداخت طلب خود اجتناب ورزد؛ زیرا، خداوند قادر است که با وجود همان مالی که در دست اوست، وی را به فقر و تنگدستی دچار سازد.[16]
3.8. برگرداندن قرض در موعد مقرّر:
شخص قرض گیرنده باید در زمان تعیین شده، بدهی خود را پرداخت نماید، در غیر اینصورت، در برابر تأخیر در هر روز، ظلمی به حساب او ثبت میشود و در شمار ظالمان قرار میگیرد.[17]
3.9. مهلت دادن به بدهکار:
با توجه به اینکه شرایط همه اعضای صندوق، یکسان نیست و نیز ممکن است بهدلیل مشکلات اقتصادی در جامعه، شرایط اقتصادی اعضا صندوق نیز دستخوش تغییرات شود، این احتمال که اعضای صندوق در بازپرداخت اقساط وام و یا پرداخت حقالسهم ماهیانه دچار مشکل شوند قابل پیشبینی است. این مسئله میتواند زمینه دلخوری، بدبینی و بیاعتمادی را در میان اعضای صندوق افزایش دهد. بنابراین برای جلوگیری از وقوع چنین مشکلاتی بهتر است مسایل مالی اعضای صندوق، بهطور محرمانه و تنها در اختیار مسئولین صندوق قرار گیرد. مسئولین صندوق نیز باید نسبت به اعضایی که از نظر مالی دچار مشکل هستند همراهی لازم را داشته و تا جایی که ممکن است به فرد بدهکار مهلت دهند.
از نظر اسلام نیز اگر شخص بدهکار توان پرداخت بدهی خود را در زمان مقرر نداشته باشد، بهتر است طلبکار به او مهلت دهد که در اینصورت، برای طلبکار، پاداش و ثواب زکات منظور میگردد و فرشتگان بر او درود میفرستند تا زمانی که طلب خود را وصول نماید.[18]
حاصل آنکه صندوقهای قرضالحسنه خانوادگی با نیت خیرخواهانه و با هدف کمک به اعضای خانواده و تقویت بنیانهای آن تشکیل میشود؛ ولی ممکن است منشأ اختلافها و تهدیدهایی نیز باشد. با رعایت فرهنگ قرضالحسنه و آداب عضویت در صندوقهای قرضالحسنه خانوادگی، ضمن تأمین بخشی از نیازهای اقتصادی اعضاء خانواده، میتوان از آثار و برکات قرضالحسنه، آثار مادی و معنوی صله رحم، و رفع شبهات مختلف علمی و اعتقادی نیز بهرهمند گردید و از آلوده شدن به ربا، عدم شفافیت مالی و مسئولیتی، نفوذ افراد غریبه و اختلافات خانوادگی جلوگیری نمود.
فهرست منابع
- ابن بابویه (شیخ صدوق)، محمد بن علی (۱۴۱۳)، من لا یحضره الفقیه. قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم.
- امام علی بن موسی الرضا (۱۴۰۶)، الفقه المنسوب إلی الإمام الرضا 7، مشهد، مؤسسة آل البیت علیهم السلام.
- خامنهای، سید علی (۱۳۸۷)، رساله أجوبة الاستفتائات. تهران، چاپ و نشر بینالملل.
- شیخ حر عاملی، محمد بن حسن (۱۴۰۹)، تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة (ج ۱–۳۰جلد)، اول، قم، مؤسسة آل البیت علیهم السلام.
- طبرسی، فضل بن حسن. (۱۳۷۲). مجمع البیان فی تفسیر القرآن، سوم، تهران، انتشارات ناصر خسرو.
- عاملی (شهید ثانی)، زین الدین بن علی بن احمد (۱۴۱۰)، الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة، (سید محمد کلانتر، مصحح)، قم، کتابفروشی داوری.
- عاملی (شهید اول) (۱۴۱۰)، اللمعة الدمشقیة فی فقه الإمامیة، بیروت، دار التراث- الدار الإسلامیة.
- کلینی، محمد بن یعقوب بن اسحاق (۱۴۰۷)، الکافی (ط – الإسلامیة) (ج ۱–۸ جلد)، چهارم، تهران، دار الکتب الإسلامیة.
- مجلسی، محمد باقر (۱۴۰۳)، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ج ۱–۱۱۱ جلد)، دوم، بیروت، دار إحیاء التراث العربی.
[1] . عاملی (شهيد اول)، اللمعة الدمشقیة، ص 12.
[2]. امام علی بن موسی الرضا، الفقه المنسوب إلی الإمام الرضا7، ص 256؛ مجلسی، بحار الأنوار، ج 100، ص 121.
[3]. ابن بابویه (شیخ صدوق)، من لا یحضره الفقیه، ج 3، ص 274.
[4]. شیخ حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة، ج 18، ص 122.
[5]. خامنهای، رساله أجوبة الاستفتائات، ص421.
[6]. همان، ص422.
[7]. همان.
[8]. همان، ص 419.
[9]. شیخ حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة، ج 18، ص 316.
[10]. همان، ص 322.
[11]. طبرسی، مجمع البیان، ج 2، ص 608.
[12]. ابن بابویه (شیخ صدوق)، من لا یحضره الفقیه، ج 3، ص 183.
[13]. عاملی (شهید ثانی)، الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة، ج 4، ص 17.
[14]. ابن بابویه (شیخ صدوق)، من لا یحضره الفقیه، ج 3، ص 183.
[15]. همان، ص 184؛ کلینی، الکافی، ج 1، ص 354.
[16]. ابن بابویه (شیخ صدوق)، من لا یحضره الفقیه، ج 3، ص 184.
[17]. همان، ص 185.
[18]. همان، ص 188.