نتایج پژوهش‌ها در مورد سن ازدواج

نویسنده: عبدالرضا آتشین‌صدف

نتایج پژوهش‌ها در مورد سن ازدواج

تحقیقات و پژوهش‌های متعددی درباره عامل تأخیر در ازدواج و افزایش سن ازدواج در جهان صورت گرفته که در ذیل به برخی از آن‌ا اشاره می‌شود:

۱)    تحقیقات خارجی

الف) همیلتون و سیون (۲۰۰۷) درمقاله‌ای تحت عنوان: «طبقه، جنسیت و ازدواج» نقش عوامل اجتماعی را در افزایش تقاضا برای ازدواج بین مردان و زنان مؤثر دانستند و به این نتیجه رسیدند که تقاضای ازدواج برای افراد، بستگی به وضعیت اقتصادی و اجتماعی افراد دارد. به اظهار وی، براساس تحقیقات محققانی مانند فرگوسن، گولد شرو و ویت دو عاملی که در تأخیر زمان ازدواج و عدم ازدواج زنان تأثیر بسیار داشته است عبارتند از: تلاش برای تحصیلات بالاتر و شغل مناسب.
ب) لیندسی (۲۰۰۳) خاطر نشان می‌سازد که تا سال ۱۹۴۵ چنین تصور می‌شد که زنان بعد از اتمام تحصیلات ازدواج می‌کنند؛ اما اکنون که به آزادی بیشتری دست یافته‌اند، سن ازدواج آنان از ۳۰ سال نیز فراتر رفته است.
ج) مک دونالد و هیول (۱۹۹۴) در مورد علل افزایش سن ازدواج چنین اظهار می‌کنند که تحصیلات عالی و اشتغال زنان با تأخیر ازدواج همبستگی مثبت و مستقیم نشان می‌دهد.
د) گود (۱۹۶۳) عامل‌های مهمی چون گسترش فرصت‌های تحصیلی، تغییر در نیروی کار و فعالیت‌های شغلی، اشتغال زنان و شهرنشینی را درباره علل افزایش سن ازدواج در چهارچوب نظریه نوسازی یک‌پارچه می‌کند. در این نظریه، نوسازی در سطوح فردی و اجتماعی با تأثیرگذاری بر ارزش‌های مرتبط با ازدواج صورت می‌گیرد که به تغییر در زمان ازدواج منجر می‌شود. اینگلهارت (۱۹۹۰/۱۳۸۲) بر این باور است که گذار جوامع از نظم سنتی به نظم نوین به تغییراتی در سطوح مختلف و بین تمامی گروه‌ها منجر شده است و این تغییرات نیز به نوبه خود به دگرگونی‌هایی در ارزش‌ها، انتظارات و خواسته‌ها منتهی می‌شوند.

۲)    تحقیقات داخلی

الف) بهنام (۱۳۴۸) با استفاده از اطلاعات سرشماری ۴۵-۱۳۳۵ به برسی روند تحولات سن ازدواج و عوامل مؤثر بر آن پرداخت. وی دریافت که در سال ۱۳۳۵ عمومیت ازدواج بین زنان نسبت به مردان و در روستا نسبت به شهر بالاتر بوده است. در سرشماری ۱۳۴۵ عمومیت ازدواج همچنان بالا بوده؛ یعنی در گروه سنی ۲۹-۲۵ ساله، ۹۴ درصد زنان و نزدیک به ۷۲ درصد مردان ازدواج کرده‌اند؛ اما در گروه سنی قبل از ۱۵ سال، فقط ۳/۲ درصد زنان ازدواج کرده‌اند. وی در توصیف روند تحولات سن ازدواج به ذکر عواملی نظیر: آموزش متوسطه و عالی، طولانی شدن دورة تحصیلی، تغییر شیوه همسرگزینی، مشکلات مالی ناشی از مقتضیات زندگی جدید، رواج روز افزون سرگرمی‌ها و تفریحات بیرون از خانه و باب شدن روابط آزاد دو جنس و وضع قوانین خاص در خصوص ازدواج اشاره کرده است.
ب) تهرانیان (۱۳۴۵) با استفاده از آمار وزارت دادگستری و به‌کارگیری روش تجربی و آزمون‌های آماری به بررسی الگوی سنی ازدواج در تهران پرداخته که نتایجی این چنین به‌دست آورده است: در خلال سال‌های ۴۳-۱۳۳۹، بیشترین میزان ازدواج‌های مردان تهرانی (۳۰ درصد) در گروه سنی ۲۶-۲۳ سال روی داده است. بیشترین میزان ازدواج‌های زنان تهرانی (۲۳ درصد) در سنین ۱۸-۱۶ سال انجام شده است و علی‌رغم ممنوعیت‌های قانونی، ۱۵ درصد ازدواج‌های دختران مربوط به سنین کم‌تر از ۱۶ سال بوده است. در ۸۹ درصد موارد اخلاف سنی زوجین به نفع مردان و ۱۱ درصد موارد اختلاف سنی زوجین به نفع زنان بوده است. بیشترین موارد ازدواج در این سال‌ها (۴۴ درصد)، با اختلاف سنی ۶-۱۲ سال به نفع مردان صورت گرفته و میانگین اختلاف سنی در سال ۳۹، حدود ۴/۷ سال و سال ۴۱، حدود ۴-۶ سال و در سال ۴۳، حدود ۷/۷ سال بوده است. مقدار مهریه به مرور زمان افزایش داشته و به لحاظ قرابت، روندی نزولی در ازدواج‌های خویشاوندان مشاهده شده است.
ج) کاظمی پور (۱۳۸۳)، در بررسی خود تحت عنوان «تحول سند ازدواج زنان در ایران و عوامل جمعیتی مؤثر بر آن» دریافت که ازدواج زنان و مردان در ایران در گستره سنی ۳۵-۱۲ سال برای زنان و ۴۰-۱۵ سال برای مردان در نوسان است. از سال ۱۳۴۵ به بعد به تدریج متوسط سن ازدواج زنان در ایران افزایش یافت و از ۴/۱۸ سال به ۲/۲۳ سال در سال ۱۳۸۱ رسید. الگوی سنی ازدواج در ایران علی‌رغم باور مردم که شوهر باید از زن بزرگ‌تر و میزان تفاوت سن آنان از ۵ تا ۱۰ سال باشد. آمارهای موجود نشان می‌دهد که بین سن ازدواج زوجین در سال ۱۳۴۵، ۶/۶ سال و در سال ۱۳۸۱، ۷/۲ سال اختلاف وجود داشته است. افزایش سن زنان در ازدواج و عدم تغییر در سن ازدواج مردان از اختلاف سنی زوجین کاسته است. در ضمن، با افزایش میانگین سن ازدواج زنان فاصله اختلاف سنی زوجین با کاهش بیشتر همراه است. در میان گروه‌های قومی به‌دلیل غالب بودن هنجارهای سنتی و ویژگی‌های فرهنگی مرتبط با ازدواج و تشکیل خانواده که ریشه در شیوه زندگی و ویژگی‌های فرهنگی خاص گذشته آنها دارد، با پایین بودن سطح توسعه اقتصادی، ازدواج زودرس شده و سن ازدواج پایین است. وی نتیجه گرفته بین سن ازدواج، سواد، تحصیلات، قومیت و ساختمان سنی جمعیت (عدم تناسب بین زنان و مردان ازدواج نکرده) از عوامل تأثیرگذار بر تغییرات سن ازدواج در ایران است.
د) محمودیان در سال ۱۳۸۵، در بررسی خود با عنوان «بررسی میزان و عوامل مؤثر بر تفاوت سن زوجین» به این نتیجه رسید که در بیش از ۸۵ درصد ازدواج‌ها، تفاوت سنی ازدواج به نفع مردان (سن بالاتر شوهران نسبت به زنان) است. میانگین تفاوت سنی زوجین، با سن، شهرنشینی، میزان تحصیلات مردان، باسوادی زنان و تفاوت تحصیلی زوجین (به نفع مردان) ارتباط مستقیم دارد. درصد مردان دارای همسران بزرگ‌تر از خود در رده سنی ۲۰-۲۴ ساله در حدود ۱۶ درصد بوده است، درحالی‌که هیچ مرد ۵۰-۵۴ ساله، همسری بزرگ‌تر از خود نداشته است و فعالیت زنان در خارج از خانه رابطه معکوسی را با تفاوت سن زوجین نشان می‌دهد.
س) پورگتابی و غفاری (۱۳۹۰‌) در بررسی علل افزایش سن ازدواج دختران در پنج شهر ایران (تهران، ساری، خرم آباد، مشهد و سنندج) دریافتند که دخترانی که دیرتر ازدواج می‌کنند از تحصیلات بالاتری برخوردارند و نگرشی فرامادی به ازدواج دارند و اعتقاد دارند که با ازدواج، هزینه فرصت‌های ازدست‌رفته بیش از فرصت ازدواج است.
م) ضرابی و مصطفوی با رویکردی اقتصادی، عوامل مؤثر در سن ازدواج زنان در ایران را بررسی کردند. این مطالعه تنها تحقیق مشاهده‌شده در ایران است که با تحلیل اقتصادی ارائه شده است. این دو محقق دریافتند که اولاً سطح تحصیلات، اثر مثبت در سن ازدواج زنان دارد و ثانیاً شهری بودن در مقایسه با روستایی بودن تأثیر منفی در سن ازدواج زنان دارد. ثالثاً سن ازدواج در میان خانوارهای طبقات اقتصادیِ بالاتر، کم‌تر است.
ن) سپیدنامه (۱۳۸۸) در تحقیقی که به بررسی مهم‌ترین موانع ازدواج جوانان استان ایلام پرداخته، این موانع را بدین ترتیب بیان کرده است: ۱. موانع اقتصادی، ۲. موانع اجتماعی، ۳. موانع فرهنگی، ۴. موانع سازمانی و دولتی و ۵. موانع فردی. موانع اقتصادی شامل: مسئله اشتغال، مسکن، هزینه‌های قبل و بعد از ازدواج. موانع اجتماعی شامل: از دست دادن فرصت‌های شغلی به قصد یافتن مشاغل با جایگاه اجتماعی بالا از سوی مردان، افزایش سطح تحصیلات زنان و سخت‌گیری خانواده‌ها در انتخاب همسر. موانع فرهنگی شامل: تعیین مهریه سنگین، توقعات بالای خانواده‌ها، قاعده ازدواج براساس نوبت سنی در فرزندان هم‌جنس و رسوم دست و پاگیر. موانع سازمانی و دولتی شامل: نبود مکان‌های مناسب و تعریف‌شده جهت آشنایی جوانان، ناکارآمدی نهادهای متولی امر ازدواج جوانان و گسترش روابط آزاد جنسی، ناکارآمدی رسانه‌ها در الگوبخشی و در پایان، موانع فردی ازدواج جوانان، سخت‌گیری و وسواس در انتخاب همسر است.
و) مقدس‌زاده اردبیلی (۱۳۹۱) در بررسی «عوامل مؤثر در تأخیر ازدواج جوانان بین ۲۵ تا ۳۹ ساله مجرد در منطقه ۲۱ تهران» به نتایج زیر دست یافت: وضعیت اقتصادی خانواده (نداشتن وضعیت مالی مناسب، عدم توانایی خانواده دختر در تأمین جهیزیه)، تأثیرپذیری از فرهنگ غربی، آداب و سنن دست و پاگیر (دخالت نابه‌جای خانواده، مهریه، آداب و سنن)، ناهنجاری‌های اجتماعی (وجود فساد و فحشا در جامعه، کوتاهی خانواده‌ها، دوستی‌های خیابانی، ترس از خیانت همسر، ارضای نامشروع نیازهای جنسی)، عوامل اجتماعی (شرایط اجتماعی، برنامه‌های دولت، رسانه‌های گروهی، مشکل سربازی، تجمل‌گرایی و زیاده‌خواهی جوانان، انتخاب همسر بدون دخالت واسطه)، وضعیت روانی جوانان (عدم پذیرش مسئولیت زندگی، وضعیت دخترها و پسرها) در تأخیر ازدواج جوانان نقش مؤثری دارند.

 

دوماهنامه پایش سبک زندگی، سال چهارم، شماره ۲۲، آذر ۱۳۹۶، صفحات ۸۵-۸۷.

مطالب مرتبط
ارسال پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.