آثار تنگنظری و راهکارهای دریافت فراوانی در آموزههای دینی
نویسنده: دکتر محمدتقی فعالی
در طبیعت مشکلی به نام کمبود منابع طبیعی وجود ندارد. نیازهای انسان بسی کمتر از عطایای خداست. هدیههای آسمان و زمین با خسّت همراه نیست، فراوانی نعمت چشمبهراه آغوشِ باز بشر است، زندگی انسانها با وحشت و تاریکی رقم نخورده است و خطر فقر و کمبود از جانب خدا نیست؛ اما کسانی که فکری تنگ و بینشی فقیرانه دارند، بخل را به کائنات نسبت میدهند.
امروزه رسانهها بهجای فراوانی، کمبود و کاستی را برای انسان جلوه میدهند. تمامی رسانهها اعم از رادیو، تلویزیون، فضای مجازی و ماهوارهها آموزش کمبود و محرومیت میدهند و در عوض حوادثی نظیر قتل، آتشسوزی، سرقت و هرزگیها را پخش میکنند. هیچکدام از مراکز آموزشی و پرورشی وفور، تنعّم و شکرگزاری را به کودکان و نوجوانان نمیآموزند. تمامی کسانی که از امکانات بیشماری برخوردارند خود را بهگونهای جلوه میدهند که هیچ ندارند. در جهانی که ما زندگی میکنیم کمترین خبر از حادثهای زیبا داده میشود. این امر بدین معنا است که انسانها چشم بر وفور و فراوانی بستهاند، خوشبختی را بر خود حرام کردهاند، فضای مسمومی برای خود فراهم نمودهاند و به سمت احساس گدایی و محرومیت هدایت میشوند.
هیچ انسانی با اندکی تأمل نمیتواند فراوانی و وفور نعمتهای بیشمار را انکار کند.
بینش بدبینانه نسبت به فراوانی نعمت پیامدهایی خواهد داشت:
اول) درآمدهای نامشروع
کسانی که نگاهی فقیرانه به جهان دارند برای تحصیل معاش و تأمین زندگی شتابزده عمل میکنند. آنان گاهی از نعمتهای بیشمار خداوند سخن میگویند؛ اما در مقام عمل تمامی گفتههای خویش را به فراموشی میسپارند. اگر به عمق جان آنان نگاه کنیم ترسِ از کمبود و قحطی وجود دارد. اینگونه افراد چهبسا به کسب درآمد از راههای نامشروع بپردازند و جهت امرار معاش به هر دری بزنند. در ذهن آنان هدف، وسیله را توجیه میکند؛ زیرا کسب درآمد از هر طریقی برای آنان ممکن خواهد شد.
دوم) فرزندکشی
افراد تنگنظر نعمتها را بهاندازه نیاز انسانها نمیدانند. آنان معمولاً به کمبود منابع معتقدند و از این طریق زندگی را بر خود و دیگران سخت میگیرند. قرآن به کسانی هشدار میدهد که به خاطر ترس از قحطی به فرزندکشی اقدام میکردند:
وَلاَ تَقْتُلُواْ أَوْلادَکمْ خَشْیةَ إِمْلاقٍ نَّحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَإِیاکم؛ و از بیم تنگدستی فرزندان خود را مکشید ماییم که به آنها و شما روزی میبخشیم.
در آیه، لطیفهای وجود دارد؛ خداوند رزقدهی به فرزندان را بر والدین مقدم داشته است: نَّحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَإِیاکم. این امر بدین معنا است که فرزندان در روزی مقدماند و والدین در روزیخواری پشت سر آنان هستند. پدر و مادر برای دریافت رزق از جانب خداوند در صفی ایستادهاند که فرزندان در آن صف مقدّماند.
فرزندکشی تنها یک سنّت قدیمی نیست بلکه امروزه بهگونههای مختلف در جهان به چشم میآید. کسانی که سقطجنین میکنند بدون شک فرزندکشی کردهاند. لذا کشتن فرزندان یکی از فسادهای بشر است که از قدیم تا به امروز استمرار داشته است. فرشتگان پدیده خونریزی و کشتن را در جوهره انسانها دیدند و در آغاز آن را بیان نمودند و خداوند با سکوتی ملیح آن را تأیید نمود:
وَإِذْ قَالَ رَبُّک لِلْمَلاَئِکةِ إِنِّی جَاعِلٌ فِی الأَرْضِ خَلِیفَةً قَالُواْ أَتَجْعَلُ فِیهَا مَن یفْسِدُ فِیهَا وَیسْفِک الدِّمَاء؛ و چون پروردگار تو به فرشتگان گفت من در زمین جانشینی خواهم گماشت [فرشتگان] گفتند آیا در زمین کسی را خلیفه میگماری که در آن فساد انگیزد و خونها بریزد.
سوم) ترک ازدواج
کسانی که از فقر احساس خطر میکنند و همیشه کمبودها نگاه آنان را پر کرده است، با خود میگویند: ازدواج یعنی مخارج سنگین. آنان با احساس کمبود نسبت به خدا بدگماناند؛ زیرا در جهان تنها یک رازق وجود دارد و آن خداست؛ و هرکس فکر کند روزیده خودِ اوست، خود را شریک خدا قرار داده و در واقع مشرک شده است.
حقیقت آن است که خداوند پیش از آفرینش انسان و مطالبه او، نیازهایش را شناخته و نعمتهایش را آماده ساخته است. ساختار جهان بهگونهای است که هر آنچه مقتضای وجود آدمی و بقای نسل او است در دل طبیعت گذارده است.
اگر عمر زمین بالغ بر ۴ میلیارد سال است این امر بدین معنا است که از آن زمان، نیازهای امروز ما را دیدهاند. اگر عمر آب بیش از ۴۰ میلیون سال است این امر بدین معنا است که از آن زمان، نیازهای امروز ما را دیدهاند و اگر عمر درختان و گیاهان بیش از ۴۰۰ میلیون سال است این امر بدین معنا است که از آن زمان، نیازهای امروز ما را دیدهاند:
کسی که از ترس فقر، ترک ازدواج کند، نسبت به خدا بدگمان است.
قرآن فرمود:
وَأَنکحُوا الْأَیامَی مِنکمْ وَالصَّالِحِینَ مِنْ عِبَادِکمْ وَإِمَائِکمْ إِن یکونُوا فُقَرَاء یغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ؛ بی همسران خود و غلامان و کنیزان درستکارتان را همسر دهید اگر تنگدستاند خداوند آنان را از فضل خویش بینیاز خواهد کرد و خدا گشایشگر داناست.
چهارم) تنگدستی
افراد تنگنظر معمولاً تنگدست نیز هستند. دست آنان باز نیست، به هنگام مشاهده نیاز دیگران خسّت بهخرج میدهند، بیشتر به فکر منافع شخصی هستند و بههنگام مشاهده رنجهای دیگران بیتفاوتاند. بخل از پیامدهای مهم تنگنظری است. حضرت علی ۷ فرمود:
البُخلُ بالمُوجوُدِ سُوءُ الظنِ بالمعبُود؛ بخل نسبت به داشتههای خویش، بدگمانی به خداست.
مولی علی ۷ فرمود:
الجُبنُ و البُخلُ و الحِرصُ مِن اصلٍ واحِدٍ یجمَعُهُنَّ سُوءُ الظَنِّ بالله؛ ترس و بخل و حرص از یک ریشهاند و تمامی آنان بدگمانی به خداست.
راهکارهای دریافت فراوانی
جهانی که پیرامون ماست سرشار از برکات و نعمتها است. این امکانات وسیع میتواند در خدمت بشر باشد. درصورتیکه شیوههای نیل به فراوانی را بدانیم میتوانیم آن را در آغوش گرفته دامن خود را از برکات پرکنیم. طبیعت، منابع خویش را بهوفور در دسترس انسانها قرار داده است. منابع طبیعی تکافوی نیازهای بشر را میکنند و هر چه انسانها بیشتر استفاده کنند کم نمیآید. منابع و امکاناتِ موجود، با اندیشه و ابتکار قابلدسترسی است. انسانهای فقیر راهکارهای نیل به فراوانی را نمیدانند؛ اما انسانهای بافراست شیوههای دستیابی بهوفور نعمت را بهدست آورده به کمک آنها منابعی را در اختیار میگیرند. در میان تمامی شیوههای نیل به فراوانی، دو راهکار برجسته است:
اول) سپاسگزاری
تمام آیینهای معنوی انسان را به سپاسگزاری تشویق میکنند. شکرگزاری انسان را از منیّت جدا میکند و به سمت خداگونه شدن پیش میبرد. خداوند تنها موجودی است که منیّت ندارد؛ زیرا که به آن نیازی ندارد. او خالق همهچیز است و خالق نیازی ندارد که چیزی را اثبات کند. انسانها با شکر میتوانند وفور نعمت را دریابند و آن را در دامن خویش بیابند.
فردِ خوشبختی را نشان بدهید که ناسپاس باشد؟
لَئِن شَکرْتُمْ لأَزِیدَنَّکمْ؛ اگر واقعاً سپاسگزاری کنید [نعمت] شما را افزون خواهم کرد.
دوم) بخشش
مهمترین تلاشی که انسان نسبت به نعمتهای بیشمار عالم میتواند انجام دهد این است که مشتاقانه ببخشد، از فرصتهای پیشآمده برای کمک به دیگران بهره برد و همیشه زمانی را به خدمت اختصاص دهد. تنها در این صورت، در زندگی انسان تفاوتی معنادار پیدا میشود.
با بخشش از بهره الهی بهرهمند شوید.
کائناتی که بخشندهاند تنها از طریق ظهور صفت بخشندگی در انسانها از خود واکنش نشان میدهند. آدمی از طریق رها شدن از افکار محدودکننده به فراوانی دست مییابنپد و با ایجاد تغییرات هدفدار در زندگی خویش وفور نعمت را دریافت میکند. در این جهان هیچ نشانهای از محدودیت یا محرومیت نیست. جهانی که دارای کوهها و اقیانوسها است، وفور موهبتها را برای انسان نوید میدهد، فقط کافی است تقاضای خویش را عاقلانه و منطقی مطرح نمود. مطمئن باشیم که جهان خواسته ما را دریافت میکند و به اذن الهی و بر اساس مصالح کل هستی، پاسخی درخور خواهد داد.
اگر انسان از صفات بشری رها شود و کارهایی انجام دهد که برای آن برنامهریزی شده است، فراوانی نعمت او را فرا میگیرد.
مَّثَلُ الَّذِینَ ینفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللّهِ کمَثَلِ حَبَّةٍ أَنبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِی کلِّ سُنبُلَةٍ مِّئَةُ حَبَّةٍ وَاللّهُ یضَاعِفُ لِمَن یشَاء وَاللّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ؛ مَثَل [صدقاتِ] کسانی که اموالِ خود را در راه خدا انفاق میکنند همانند دانهای است که هفت خوشه برویاند که در هر خوشهای صد دانه باشد؛ و خداوند برای هر کس که بخواهد [آن را] چند برابر میکند و خداوند گشایشگر داناست.
حاصل آنکه عالم هستی بیحدوحصر است. نمیتوان برای جهان پایانی تصور کرد. انسان نیز موجودی بیکرانه و بیانتهاست. فراوانی برای جهان و انسان وضعیت طبیعی است. طبیعت بسیار سخاوتمند و گشادهدست بوده هرگز فقر و کمبود در آن راهی ندارد. انسان جزئی از عالم بیکرانه است. هرگاه انسانی زندگی خویش را لبریز از نعمتها بیابد، زیستن با اصل برکت را تجربه میکند. جهان سرشار و سخاوتمند است. پس انسان نباید ذهنی فقیر و محروم داشته باشد. فراوانی از سر و روی هستی میبارد و با تشکر و بخشش میتوان به آن دست یافت.
هیچکس نمیداند از یکدانه سیب چند سیب بهعمل میآید.
حضرت مسیح ۷ در مواعظ خویش اینگونه میفرماید:
چنانکه اقیانوس با غرق شدنِ کشتی ضرر نمیکند و از آن چیزی کاسته نمیشود، اگر کسی معصیت کند نقص و ضرری به خدا نیست؛ بلکه انسانها به مانند آن کشتی به خود ضرر میزنند. چنانکه نور خورشید با کثرتِ استفاده کم میشود، رزق خدا نیز با کثرتِ بهرهبرداری کم نمیآید. انسانها با رزق او زندهاند و با روزی او نفس میکشند. هرکس شکر نعمتهای او کند بیشتر دریافت خواهد نمود.
سپس فرمود:
خداوند روزی را کم نمیکند؛ بلکه این خطاهای بشر است که سبب کمبودها و کاستیها میشود.
پایش سبک زندگی، سال چهارم، شماره ۲۱، مهرماه ۱۳۹۶، صفحات ۱۰-۱۳.