تأثیر اسباببازی در سبک زندگی در گفتگو با محمدحسین فرجو
پایش: موضوع این شماره پایش درباره تأثیر اسباببازی در سبک زندگی است. از شما بهعنوان دبیر شورای نظارت بر اسباببازی خواهش میکنم ابتدا مقدمهای درباره تأثیر اسباببازی در شکلگیری سبک زندگی کودکان و انتقال فرهنگ و ارزشها بفرمایید:
اسباببازی بهعنوان یک کالای فرهنگی در مراحل رشد کودک تأثیر بسزایی دارد. در ارتباط با تعامل کودک با محیط اطراف و شناخت او نسبت به جهانی که در آن زندگی میکند و آنچه که باید برای زندگی آینده در مراحل رشدش فرابگیرد؛ این انتقال مفاهیم صورت میگیرد. از جمله یکی از مواردی که اهمیت بسیاری دارد موضوع فرهنگ، آداب و رسوم، سنن و اعتقادات و مجموعهای که کودک در آنجا زندگی میکند است؛ یعنی محیطی که سرشار از همه این اتفاقات است. یقیناً اسباببازی و سرگرمیای که برگرفته از فرهنگ زندگی و فرهنگ بومی آن کودک باشد، میتواند به او کمک کند تا این موضوعات در زندگی او ملکه شود و بنیان و ریشهاش محکمتر و سفتتر در نهاد او ایجاد شود و تأثیرات خودش را داشته باشد. یقیناً اسباببازیهایی که با فرهنگ و سبک زندگی او مغایرت دارند میتوانند آرام آرام در سبک زندگی، مرام و ارزشها و اعتقادات او تأثیر بگذارند. همانطور که امروزه میبینید وقتی یک عروسک از سرزمینی وارد سرزمین دیگر میشود، نوع پوشش، آرایش، نگاه به جهان و جهانبینی آن سرزمین را نیز بههمراه دارد. مثل اینکه این عروسک مروج برهنگی باشد یا زن را بهعنوان ابزار در جامعه معرفی کند یا نگاه زن به تجملات و مصرف و اینگونه مسایل را شکل دهد که با فرهنگ آن جامعه مغایرت داشته باشد. نمونههایی از این مسئله را در کشور ژاپن مشاهده میکنیم که وقتی عروسکی وارد آن جامعه میشود، جامعه را نسبت به پوشش آن عروسک تحتتأثیر قرار میدهد و نوع پوشش سنی ژاپن، لباسهایی را که مرسوم است و یا سبک زندگی از نظر خورد و خوراک و پوشاک و معماری و مسکن عوض میکند؛ مانند اینکه یک فرد بخواهد هرسال ماشین، خانه و لباسهای خود را عوض کند. این موارد میتوانند مغایرتها را بهراحتی نشان دهند. کشور ما نیز با توجه به دین و سبک زندگی خاصِ اسلامی-ایرانی میتواند در مقابل اسباببازیهایی که از بیرون وارد میشود، مورد تهاجم قرار گیرد.
پایش: اسباببازی را باید از مقوله موضوعات فرهنگی قلمداد کرد، چه نهادهایی در این امر دخیل هستند و چه فعالیتهایی انجام میدهند؟
همانطور که میدانید موضوعات فرهنگی، موضوعات زود بازده نیستند و زمان میبرد تا تأثیر خویش را برجای بگذارند. بنابراین نباید انتظار داشته باشیم که در مدت یکی دو سال آن تأثیرات را متوجه شویم؛ بلکه گاهی باید یک دهه بگذرد. به همین خاطر است که شورای عالی انقلاب فرهنگی نسبت به موضوع اسباببازی و واردات آن که به کشور ممنوع بوده حساسیت داشته است؛ از این بابت که ما کودکان خود را از اسباببازیهای خوبی که در دنیا تولید میشود و بعضاً مغایرت با فرهنگ ما هم ندارد محروم نکنیم و همچنین از ورود اسباببازیهایی که میتواند تأثیرگذاری منفی داشته باشد جلوگیری کنیم. سازمان استاندارد با استاندارد 6204 که از سال 82 اجباری شده است و شورای نظارت نیز با واحدهای صدور مجوزی که در جنوب کشور (بوشهر، هرمزگان و خوزستان) دارد و واحد تهران که بقیه گمرکات خارج از آن سه استان را پاسخگو است این نظارت و کنترل را دارا هستند. اما علیرغم همه تلاشهایی که شورای نظارت انجام میدهد متاسفانه شاهدیم که از مسیرهای قاچاق، اسباببازی غیرفرهنگی و متعارض با فرهنگ ما وارد کشور میشود و آن کنترل و نظارتی که بر سطح بازار باید باشد وجود ندارد. با توجه به اینکه تقریبا هشت دستگاه نظارتی در کشور داریم از ستاد مبارزه با کالای قاچاق گرفته تا تعزیرات حکومتی، ناجا، اماکن، سازمان حمایت از مصرفکننده و دستگاههای دیگر. متأسفانه اتحادیه مربوطهای که در توزیع و فروش اسباببازی میتواند نقش ایفا کرده و بازرسی و کنترل کند کار خود را بهدرستی انجام نمیدهد. معتقدیم که بهصورت مقطعی و مانوری نمیتوان این نظارت را انجام داد؛ بلکه باید بهصورت مستمر و مرتب و با یک نظاممندی درست و صحیح و قدرتمند این کار انجام شود. متأسفانه وقتی به حوزههای نظارتی در جامعه مینگریم نه بودجه و نیروی انسانی و نه ابزار و ادوات این کار وجود دارد. برای شما به یک موضوع اشاره کنم که در این چندساله رسانهای کردهام و و دفتر مقام معظم رهبری نیز پیگیری کردهاند که آن را اصلاح کنیم. این برای نظام جمهوری اسلامی مایه آبروریزی است که یک اسباببازی را در گمرکات کشور ممنوع میکنیم و شورای نظارت جلوی آن را میگیرد؛ ولی بعد این عروسک در اختیار سازمان جمعآوری و اموال تملیکی که متعلق به دولت است و ستاد اجرایی حضرت امام قرار میگیرد و آنان بدون این که از ما استعلام کنند آن را میفروشند.
پایش: تحلیل شما این است که اسباببازیهایی که در بازار وجود دارند تناسبی با فرهنگ و مذهب ما ندارند؟
بله! دولت خود فروشنده اسباببازی ممنوعه است؛ یعنی تمام آن چیزی که ما تلاش کردیم، دقت و کنترل کردیم، همه نقش برآب میشود. زحماتی که شورای عالی انقلاب فرهنگی کشیده و اساسنامهای تنظیم کرده است، با این کار دولت، تا مسیر آخرش هیچ و پوچ میشود و این خیلی زشت است. از دفتر مقام معظم رهبری، شورای عالی انقلاب فرهنگی، شورای فرهنگ عمومی و از همه نهادها تقاضا کردم که به این موضوع پایان بدهند و قاطعانه بایستند. نام آن ستاد، نام امام است و اگر آن ستاد این کار را انجام دهد در واقع مثل این است که تمام آرمانها و دیدگاههای امام را خدشهدار کرده است. با تمامی این تلاشها، متأسفانه اتفاقی رخ نداده و آن جدیت و عزم ملی وجود ندارد. وقتی با مدیر یکی از دستگاهها صحبت میکردم و به ایشان میگفتم که این چه کاری است که انجام میدهید؟ ایشان به بنده گفت: ما کار خاصی نکردهایم و این مگر مشکلی دارد؟ من تعجب کردم که شما فرهنگ و تأثیرات آن و دغدغههای مقام معظم رهبری را شنیدهاید و این سخن را میگویید؟ مقام معظم رهبری رأساً به موضوع اسباببازی کودکان وارد شده و دقیقا یکییکی اسم بردهاند. آیا رهبر باید در این مسائل جزئی ورود کند؟ اینها ناشی از ناهماهنگیهایی است که بین دستگاههای کشور وجود دارد.
پایش: به نظرشما آیا این مشکل ناشی از عدم وجود شاخص یا ویژگی برای اسباببازی مطلوب نیست؟
معیارها بیان و ثبت شدهاند. در سایت ما مصوبه شورای نظارت بر اسباببازی و معیارهای اسباببازی مناسب و خوب بهعنوان یک منشور گفته شده است.
پایش: شاخههای اصلی آن چیست؟
اسباببازی مناسب، اسباببازیای است که بتواند در مراحل رشدِ کودک تأثیرگذار باشد و بتواند مهارتها، دانش و تخیل او را توسعه دهد. معیارهای اسباببازی مناسب در سایت ما کاملا بهصورت جزیی بیان شده و حتی به موضوع بستهبندی اسباببازی نیز پرداخته است. شخصی یک اسباببازی را وارد کشور میکند که هفت هزار عدد از آن داخل گمرک آمده و ما آن را ممنوع کردهایم. وقتی به او میگوییم که تو حاضری این اسباببازی را به فرزندت بدهی؟ به هیچوجه حاضر نیست چنین کاری انجام دهد؛ یعنی بهقدری وضعِ این اسباببازیای که آن را ممنوع کردهایم خراب است که خود واردکننده نیز حاضر نیست در اختیار فرزندش قرار دهد. زمانی دیدم که بعضی از مسئولین کشور اظهار میکردند که اسباببازی مگر چه چیز پیچیدهای دارد؟ اسباببازی تنها یک بازیچه است و نباید ممنوع شود. من بهصورت محرمانه تصاویری از آرشیومان برای ایشان فرستادم. پس از آن نامهنگاری کردند و گفتند ما نمیدانستیم اینطوری است و در دنیا به این صورت کار میکنند. نمیدانستیم که در حوزه اسباببازیِ کودکان مسایلی را میآورند که در حوزههای اخلاقی و فرهنگی و روشها و منشها و مسایل مختلف اثرات مخرب دارد. عروسکی که از خارج میآید عریانگری را ترویج میکند و چنین مسئلهای را در فرهنگ خود نداریم حتی در اکثر خانوادهها و در حوزه خصوصی زندگی آنان نیز اینگونه نیست؛ مثلا مادر در خانه اینگونه عریان نیست.
پایش: راه درمان و پیشگیری چیست؟
ما در ستاد مبارزه با کالای قاچاق جلسهای داشتیم و گفتیم که شورای نظارت بر اسباببازی، سیاستگذار، هماهنگکننده و قانونگذار است و نمیتواند وارد صنف شود. این هشت دستگاه نظارتی باید کار خود را درست انجام دهند. ستاد مبارزه با کالای قاچاق مصوب کرد که شورای نظارت بر اسباببازی بهعنوان محور باشد و دستگاهها دور هم جمع شوند. از آنان دعوت کردیم و جلساتی داشتیم و بنا شد که یک تیم بازرسی مشترک ایجاد شود. برچسبهایی در قطع A4آماده شد که پشت شیشههای صنفی نصب میشود. این برچسب کد و سریالی دارد که تمام واحدهای توزیعی و فروش باید براساس آن کد در سامانهی اعلام شده اطلاعات خود را وارد و ثبت نام کنند. سیستم نظارتی مستمر را راهاندازی کردهایم؛ یعنی در همین شش ماهه اول سال کار را آغاز کردیم، برچسبها آماده است. قسمت بازرسی وزارت صنعت و معدن و تجارت، ستاد مبارزه با کالای قاچاق، تعزیرات حکومتی، اماکن، نیروی انتظامی و.. مشغول همکاری هستند. اگر این اتفاق بیفتد و اگر بتوانیم سطح عرضه و فروش را کنترل کنیم یک حاشیه امنی ایجاد میشود. تمهیداتی نیز در این زمینه اندیشیده شده است؛ مثلا در مسیرهای قاچاق حتی از مسیرهای مبادی ورودی قانونی اعلام میشود که از فلان گمرک، کانتینر اسباببازی حتی بدون اظهارنامه بیرون آمده و ستاد مبارزه با کالای قاچاق آن را ضبط کرده است. این پروندههای قضایی به سمت ما میآید تا اظهار نظر کارشناسی کنیم که چه میزان از این اسباببازیها ممنوعه بوده و یا غیر استاندارد است.
یک مکان بزرگ را در تهران در نظر بگیرید. یکسری فروشگاههای زنجیرهای بزرگ وجود دارد که داخل آن فروشگاهها اسباببازی ممنوعه به فروش میرسد. اینجا نیروی انتظامی و اماکن وظیفه برخورد کردن دارند. گاهی کسی زیر پلهی یک مغازه شش متری این کار را انجام میدهد و گاهی در یک فروشگاه چندین هزار متری و در چندین طبقه. آیا نیروی انتظامی یا اماکن مناطق مختلف تهران یکبار به این فروشگاهها سر زدهاند و فروش اینها را بررسی کردهاند؟ ما وظیفه خود را انجام ندادهایم.
در زمان امیر کبیر که وبا در تهران رواج پیدا کرده بود، ایشان امر کرده بود که همه باید واکسن بزنند ولی مردم سرپیچی میکردند به این دلیل که رمال ها و دعانویسها گفته بودند که اگر واکسن بزنید جن در خون بچه شما وارد میشود و او میمیرد. امیر کبیر گفت: ما مسئول جهل این مردم هستیم. اگر ما مدارس را ایجاد کرده بودیم و سطح دانش مردم را ارتقاء داده بودیم، امروزه درگیر این رمالها و دعانویسها نبودیم.
من بهعنوان دبیر شورا وقتی از یک دستگاه نظارتی سؤال میکنم که چه کردید؟ و آمار بدهید؟ میگویند: ما هیچکاری نکردیم؛ چون بودجه و نیروی انسانی لازم را نداریم.
پایش: شما فرمودید که میخواهید برچسبهایی را آماده کرده و طبق کد ثبتنام کنید. آیا با این کار دوباره دچار این دور نمیشویم که در خوداظهاریها کسی ناظر نیست و برخی از این طریق شما را دور می زنند؟
من از ریاست شورا تقاضا کردم که برای این حوزهی نظارتی، از سمت شورای نظارت هم بودجهای مقرر شود. واقعیت امر این است که ما مسئولیت حضور در بازار را نداریم؛ اما علیرغم این موضوع ما احساس مسئولیت داریم و نمیتوانیم منتظر بمانیم که دیگران کار نکنند. به همین خاطر ما از ریاست شورا آقای حاجیانزاده که مدیر عامل کانون است تقاضا کردیم و در برنامه بودجه این را گنجاندیم که ما نیز از سمت خود بودجهای برای این کار بگذاریم تا بتوانیم این مسئله را هدایت کنیم؛ یعنی همین هشت دستگاهی را که دورهم جمع کردهایم همه به اتفاق پذیرفتند که این کار باید انجام شود ولی متاسفانه نشده است. حتی برخی از بخشها فرصت میخواستند؛ اما برخی دوستان دیگر گفتند که چقدر دیگر فرصت میخواهید؟ از سال 1381 واردات شروع شده و تا بهحال چه میکردید که فرصت میخواهید و چه کاری میخواهید انجام دهید؟ باید بازرسی از روز اول انجام میگرفته ولی نشده است.
موضوع هولوگرام شورای نظارت بر اسباببازی روی تولیدات داخلی مدتی است که جاری و ساری شده است و تولیدکنندگان هولوگرام خود را میگیرند که بر روی آن، شماره گواهینامه آنان وجود دارد. آنان وقتی این شماره را به سامانه 300074010 میفرستند، شناسنامه این اسباببازی مانند شناسنامه کتاب به موبایل آنان بهصورت خودکار ارسال میشود و تیراژ، نوبت تولید، نام سرگرمی آنان و تمام مختصات آن را بیان میکند. روز بهروز نیز این آیتمها افزایش پیدا میکنند و حجم اطلاعاتی که در اختیار مصرف کننده قرار میدهد بیشتر میشود. شورای فرهنگ عمومی کشور در مصوبهای از شورای نظارت بر اسباببازی خواسته که اسباببازیهای وارداتی را هم شناسنامهدار کند. کار بسیار دشواری است و ما نمیخواهیم مثل شبنم شود؛ چون مطالعات ما قبل از شبنم بوده ولی به ما گفتند شما انجام ندهید و بگذارید طرح شبنم بیاید. خود من 17 ایراد به طرح شبنم گرفتم و ابلاغ کردهام و گفتهام که اگر این آفتها را شناسایی نکنید و رعایت نکنید طرحتان زمین میخورد. در رابطه با هولوگرامهای اسباببازیهای خارجی و وارداتی با احتیاط جلو میرویم تا کاری ماندگار باشد و نمیخواهیم کاری انجام دهیم که یک هفته یا دو هفته دوام بیاورد؛ بلکه با یک برنامهریزی درست و با هویت دادن به واردکنندگان و شناسایی واردکنندگان خوب از این مسیر جلو برویم و اینها به صف شوند و پرچم را در دستان خود بگیرند. این برای واردکننده نیز باعث اعتبار است و مردم فعالیتهای دلسوزانه و براساس ضوابط وی را میبینند و رضایت آنان نیز جلب میشود. باید این مسایل را ماندگار کنیم تا واردکننده احساس کند که اگر زحمتی میکشد و در این حوزه سرمایهگذاری میکند به هدر نرفته و جایی برای معرفی او و محصولاتاش وجود دارد.
مواردی وجود دارد که واردکننده میگوید من حقوق دولت را پرداخت میکنم، شرایط و ضوابط را رعایت میکنم و منظم و مرتب کارم را انجام میدهم ولی عدهای قاچاق میکنند. این موضوعات را باید نیروی انتظامی و ستاد مبارزه با کالای قاچاق پیگیری کرده و راه ورود آن را ببندند. اگر اراده این کار وجود داشته باشد جلوی ورود کالاهای قاچاق از جمله اسباببازی قاچاق گرفته خواهد شد. مقام معظم رهبری در ارتباط با قاچاق نیز سخن گفتند؛ در مورد قاچاق همه انواع کالا که میتواند مملکت را دچار فلج کند و تولیدیهای را مختل کند صحبت شده است و فقط مختص به اسباببازی نیست. اگر دستگاههای نظارتی اراده این کار را داشته باشند، قانون کم نداریم. قانون پیشگیری قاچاق اسباببازی، مصور است و امضای رئیس جمهور پای آن است و وقتی چنین قوانینی در دسترس است نباید معضل عملکرد داشته باشیم و باید طبق مفاد قانونی که وجود دارد عمل شود.
پایش: اسباببازیای وجود دارد که سبک زندگی ملی ما را به کودکان انتقال دهد؟
بله! وجود دارد؛ منتهی نه به حد وفور. بحث تولید اسباببازی داخلی حساسیت بالایی دارد و درباره برخی از آنها مانند عروسکها تأثیرات فرهنگی بسیار زیاد است. سرگرمیهایی که در داخل کشور تولید میشوند برخی از تولیدکنندگان به این حوزه نگاه محتوایی دارند که بعضی از اطلاعات و آگاهیها نسبت به یک شهروند خوب را در کودکان ایجاد کرده و نهادینه کنند. سرگرمیهایی را بهصورت کارت بازی، گیمبورد و یا شکلهای دیگر درست کردهاند تا این حوزهها را تقویت کنند. اینها در حوزههای آموزشی و کمک آموزشی مطرح است. در حوزههای فرهنگی چنین تلاشهایی وجود دارد؛ مثلا در کرمان عروسک سروناز را داریم، این عروسک، گیوه به پا دارد، گیوهای که بافته شده است. لباس آن یک لباس ترمه با جلیقهای روی آن است و تمام هنر نساجیای که در کرمان، در مورد تولید پوشاکِ آن منطقه استفاده میشود روی این عروسک دیده میشود.
شما عروسکهای شکرستان را در نظر بگیرید. وقتی انیمیشن شکرستان توسط حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی کار شده و پخش میشود و وقتی کودکان با اسکندر و شخصیتهای دیگر آن انس میگیرند، در نمایشگاهها دختر و پسر در سنین مختلف حتی بزرگسال به سمت این عروسک می رود و آن را می خرد.
یکی از کارهای ابتری که در کشور ما انجام میشود این است که بر روی یک قسمت زوم میکنند و فقط به آن میپردازند در حالیکه در اروپا و آمریکا وقتی انیمیشنی را تولید میکنند -که شاید معادل بودجه وزارت ارشاد ما برای آن خرج کرده باشند- تنها به آن اکتفا نمیکنند و انیمیشن را برای دنیا تولید کرده و بعد عروسکها و اسباببازیهای آن را خلق میکنند و همزمان بر روی تیشرت و لیوان و لوازمالتحریر بچهها کار کرده و یک گردش مالی بالا را ایجاد میکنند.
ما نیز در ضمن اینکه فرهنگ خودی را ایجاد، تقویت و نشر دهیم، میتوانیم سودآوری داشته باشیم. عروسک جناب خان که آقای رامبد جوان در برنامه خود از آن استفاده کرده است قبلا در بخش خصوصی و ویدئوهای خانگی پخش شده بود. این عروسک مدتها روی آتن است؛ ولی اصلا بهدنبال ثبت آن در شورای نظارت نیامده بودند و با اینحال که این عروسک از یک عروسک خارجی در یک برنامه تلویزیونی اقتباس شده است باز میتوانست ثبت شود. این عروسک یک ماه است که ثبت شده ولی خیلی دیر است. دیگران روی این موج سوار شدهاند و تازه تهیهکننده و صاحب اثر متوجه شدهاند که هیچکاری نکردهاند و تمام حواسشان به برنامه بوده است.
پایش: این احساس پیش میآید که وقتی بحث آموزش را با یک عروسک پیش میگیریم، بحث اقتصادی آن را کنار میگذاریم و یا وقتی بحث اقتصادی را میگیریم آموزش را کاملا کنار میگذاریم. این دو بال را کنار یکدیگر نمیتوانیم پیش ببریم.
توجه کنید مثلا عروسک دارا و سارا، اگر پیوستهای فرهنگی این عروسک بهگونهای رقم خورده بود که این سارا دارای چه اخلاقی است و یا دارا چه منشی دارد؟ دیالوگ و گفتماناش چیست؟ خیلی تأثیرگذار و منشأ اثر بود. همه عروسکهای آقای طهماسب دارای یک خصلت خاص هستند. پسرخاله با کلاه قرمزی فرق میکند، کلاه قرمزی با فامیل دور فرق میکند. هر کدام از آنان دارای علایق و سلایقی خاص خودند و این مسئله به دل بچه مینشیند و همذاتپنداری میکند. رفتار عروسک پسرخاله با دیگران این است که به آنان کمک میکند و دلسوز است. این را دقیقا با حدیث پیامبر که اشاره میکند: «کسی که صبح کند و به فکر همسایهاش و دیگران نباشد اصلا مسلمان نیست.» منطبق کنید. در احادیث تئوریهایی زیادی وجود دارد که نحوه انتقال و در عمل آوردن آنها مهم است.
علی (ع) اشاره میکند که نکند زمانی بیاید که کافران و دشمنان ما در اخلاق و منش و رفتار از ما پیشی بگیرند؛ یعنی درباره همان چیزهایی که ما باید عمل میکردیم عقب بیفتیم. همین را در جامعه امروزِ ما نگاه کنید و ببینید چقدر فاصله داریم؛ مثلا اینکه طلاق از ازدواج دارد پیشی میگیرد. چه بلایی سر ما آمده است که دختر و پسر ما سه ماه نمیتوانند در کنار هم زندگی کنند و طلاق میگیرند. آمار طلاق بالا رفته و در مسائل دیگر نیز به همینگونه است و مانند موریانه درون بدنه جامعه ما را میخورد. من عبارتهای دشمنان غربی را که میخواندم در بعضی از جملات و کتابها اشاره میکردند که فکر نکنید ما مانند فیلهای رامشده در خیابانهای شما تهاجم میکنیم، ما موریانههایی هستیم که تک تک خانههای شما را میبلعیم.
اخیراً جلسهای در صدا و سیما درباره حوزه بازیهای رایانهای برگزار شد و قرار بر این بود که تصمیماتی اتخاذ شود. ما در آن جلسه گفتیم: «آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا»؟ 22 سال پیش آییننامه اجرایی گیمنتها را وزیر وقتِ وزارت ارشاد امضا کرده و تمام مواد را آنجا آوردهاند ولی هیچکاری انجام نشد و در آخر گیمنتها را به اتحادیه لوازم ورزشی واگذار کردند. اتحادیه لوازم ورزشی چه سرشتهای در اینباره دارد و یا میتواند داشته باشد؟
پیشتر اشاره میکردم که وقتی آخر یکی از بازیهای رایانهای به لیست کسانی که در طراحی آن بازی تأثیرگذار بودند نگاه میکنید؛ دویست تا اسم از جلوی چشم شما میگذرد. میلیاردها دلار هزینه شده است تا این بازی را بسازند. آنان این بازیها را ساختهاند تا در دنیا بتوانند «سبک زندگی» را مورد هدف قرار دهند.
کودک ما وقتی در یکی از بازیهای رایانهای در جایگاه یک سرباز آمریکایی بازی میکند، همهگونه لوازم و ادوات دارد در حالیکه در طرف مقابل، تروریستها همگی فقیر، بدبخت و پا برهنهاند و مثلا اگر به فرمانده خود بگویند من خسته شدهام فرمانده به او دمپایی میدهد؛ ولی سرباز آمریکایی وقتی ابراز خستگی کند میگویند الان هلیکوپتر تو را سوار میکند و جلو میبرد. آنان دقیق کار میکنند؛ مثلا قبلا اجازه زدن بیمارستان را در بازیهایشان نمیدادند؛ ولی از یک زمانی به بعد در تمام بازیها اجازه زدن مسجد، بیمارستان، کلیسا و آمبولانس را دادند و به قوانینی که در عرف جوامع است اعتنایی نمیکنند.
احساس میکنم که ما بسیار بسیار کند حرکت میکنیم و با این شکل از حرکت نباید انتظار زیادی داشته باشیم. اگر امروز بذری کاشته شد و آبیاری گردید و مراحل مختلف مدنظر را گذراند به برداشت خواهد رسید؛ اما وقتی بذری کاشته نشد و اقدامی صورت نگرفت منتظر چه باید بود و چه محصولی درو خواهد شد؟
الان در جامعه ما در ارتباط با کودک و نوجوان مسایلی پیش میآید که شورای شهر باید جلسه فوری تشکیل دهد که شهرداری، استانداری، مساجد و… باید چه کاری انجام دهند؟ چرا وضع جامعه بهگونهای است که یک پسر بچه دست به قتل مادر خود بزند؟ اینها کجا تربیت شدهاند؟ اینان در جامعه ما، در مدارس ما و به دست معلمان ما بزرگ شدهاند. پس یک جای کارهای ما میلنگد.
زمانی مسئولان نظام وقتی استانهای مختلف را بازدید میکردند یکی از سوالات آنان این بود که در زندانهای این استان چند مجرم وجود دارد؟ مثلا در یزد مجرمان کمتری وجود دارد و در یک استان دیگر تعداد بالایی و از این راه میفهمیدند که در یزد چیزی که توانسته است انسانها را نسبت به کارهای خلاف، اشتباه و انحرافات نگه دارد دیانت آنان است. در جامعهای که خانوادهها متدیناند بازدارندگی بیشتری وجود دارد.
پایش: به نظر شما این نهادها، مانند نهاد خانواده، مسجد و رسانه چه نقشی میتوانند داشته باشند؟
یکی از کارهایی که میتوانند انجام دهند ارتقاء سطح دانش و آگاهی مخاطبین است. خانوادهها باید بدانند که اهمیت اسباببازی در مراحل رشد کودک تا چه حد است؛ یعنی آیا اسباببازی یک وسیله ساده و پیش پا افتاده برای آرام کردن بچه است یا چیزی فراتر از این است. امروزه در نظام آموزشی آمریکا به علوم تجربی، تکنولوژی، مهندسی و ریاضیات، هنر را نیز اضافه کردهاند. امروزه میبینید که اساس مبنای آموزش آنان اسباببازی و سرگرمی است. آیا جامعه ما این را میداند؟ آیا وزارت آموزش و پرورش و معلم ما این را میدانند؟ ما اکنون در حال ارتقای سطح دانشِ معلمان و مربیان و علاقهمندان حوزه اسباببازی و سرگرمی هستیم تا سطح نگرش آنان تغییر کند که اسباببازی چه جایگاهی دارد. خانوادهها باید بفهمند که اسباببازی چیز پیش پا افتادهای نیست و در دنیا بهعنوان اصل و اساس نظام آموزشی مطرح است.
الان در کشور انگلستان اگر شما به کارهای معلم نگاه میکردید سریعا به مدرسه زنگ میزدید و میگفتید این چه کاری است که میکنید؟ شما هر روز با بچه ما بازی میکنید پس چه زمانی درس میدهید؟ یعنی درک مردم و جامعه ما از تحصیل و درس این است که باید یک کتاب دست گرفته شود، مشق و تمرین نوشته شود و معلم هم نگاه کند و خط بزند. اگر پیچیدهترین مسایل را برای دانشآموز بازگو کنند و بتواند حل کند و پیچیدهترین کاربراتور را به او بدهند و باز کند و بفهمد، این وقت تلف کردن و بازی است و به درد نمیخورد.
ما یک کلاس آموزشی در سازمان هوا فضا در تابستان پارسال درباره حجاب گذاشته بودیم. یازده کلاس ایجاد شد و بچهها ثبت نام کردند. این بچهها مسایل تئوری هوا فضا را بهصورت مقدماتی و خیلی مختصر و مفید فرا میگرفتند و بعد با چوب بالسا گلایدر میساختند و آن را پرواز میدادند. مادری را دیدم که تشکر میکرد از این آموزشی که شروع کردهایم؛ زیرا تا پیش از این فرزندش اصلا سمباده دست نمیگرفت ولی الان سمباده میزند و به من میگوید: این قسمت از بال که من سمباده میزنم لبه حمله و قسمت عقب بال را لبه فرار میگویند. نیروی برا از زیر بال وارد میشود و … آن مادر میگفت: تعجب میکنم از اینکه فرزند کلاسِ پنجم ابتدایی من، امروز هم کار میکند و هم برای من توضیح میدهد. هم علم آن را یاد گرفته و هم عمل میکند.
ما باید این کارها را انجام داده و بچهها را بهگونهای تربیت کنیم که منطق و استدلال داشته باشند و بتوانند آنالیز کنند، بتواند اجزا را از یکدیگر جدا کنند و تفسیر نمایند. علت اینکه فرزندان ما در برابر چالشهای مقابل خود میایستند چیست؟ زیرا نمیدانند چه کاری باید انجام دهندو گیج هستند.
وقتی هواپیما را میسازد و پرواز می دهد، وقتی هواپیما سر میخورد و مرکز ثقلاش درست است و خوب پرواز میکند برای او لذتبخش است. در دنیای امروز برای بزرگسالان مسابقات پرواز هواپیماهای کاغذی را گذاشتهاند؛ یعنی همین هواپیمای کاغذی که با یک کاغذ دفترچه درست میکنید و پرتاب میکنید. ببینید چقدر علم پشت آن است. بزرگسالان میآیند و 9 داور قضاوت میکنند. مردمی که آنجا نشستهاند میدانند این هواپیمایی که با کاغذ ساخته همینطوری تا نکرده و حواسش بوده که چه باید بکند تا این هواپیما اینطوری پرواز کند. آیا ما اینها را در جامعه داریم؟ حتی این حوزهها را برای لذت بردن و کسب دانش ایجاد نکردهایم. آنان این کار را کردهاند و موفق هم شدهاند. این حوزههای رباتیک و کلاسهای خلاقیت و چیزهایی که در این یک دهه اخیر ایجاد شده و مدارس غیر انتفاعی به این سمت رفتهاند، آن بذرهایی بود که پاشیده شد.الان اگر دانشجویان دانشگاه شریف، علم و صنعت و امیر کبیر از خود خلاقیت نشان میدهند حاصل بذرهایی است که در مدارس غیر انتفاعی، کانونها، فرهنگسراهای شهرداری و… کاشته شد. اینان همان بچههایی هستند که امروزه از دانشگاهها بیرون میآیند و به سمت ماهواره، صنایع موشکی، هوافضا و علوم دانش بنیان میروند.
مقام معظم رهبری که به حوزه دانش بنیان اشاره میکند میبینیم که بچههایی که از این مسیرها گذشتهاند آرام آرام وارد جامعه میشوند و نتایج آن محسوس است. مقام معظم رهبری به این مسایل کاملا اشراف دارند. وقتی از امام (ره) کردند: شما که میگویید جامعه اسلامی را ایجاد خواهیم کرد چطور ایجاد میکنید؟ ایشان فرمودند: ما سربازانی داریم که بهدنیا آمدهاند. گفتند: کدام سربازها و کجا هستند؟ فرمودند: در گهواره و قنداق هستند.
الان در حوزههایی مثل حفظ قرآن اینهمه مجموعههایی که تربیت کردهاند را ملاحظه کنید. کسانی که حافظ یک جزء، نصف قرآن و یا کل قرآن هستند. اینها یقینا در جامعه تأثیر میگذارد همانگونه که در حوزه دینی و مذهبی، در حوزههای فنی و… تأثیر خود را گذاشته است. شما در همین دههای که گذشته است کشورهای عربی را با ایران مقایسه کنید. آیا آنها توانستهاند در حوزه علم یازده برابر علم دنیا پیش بروند؟ آیا توانستهاند یک ماهواره پرتاب کنند که به دور زمین بچرخد؟ ما را تحریم کرده و محدود میکنند و یک مقدار آن سرعت را گرفتهاند وگرنه اگر ما با آن سرعتی که در چند سال پیش حرکت میکردیم، حرکت میکردیم الان خیلی جلوتر بودیم. مقام معظم رهبری نگران بودند که نگذارید سرعت علم کاهش پیدا کند. آنها میخواهند ما را محدود کرده و کنترل نمایند. در همین حوزه هستهای سعی کردهاند ما را بهگونهای محدود کنند که نتوانیم به سراغ طراحی، ساخت و استفاده از نسلهای بعدی سانتریفیوژ برویم.
پایش سبک زندگی-شماره 15-مهر ماه 1395