انواع طلاق

سید علی آقایی/

انواع طلاق

بر اساس شریعت شیعه، طلاق بر دو نوع رجعی و بائن تقسیم‌بندی می‌شود؛ اما در مطالعات جدید تقسیم‌بندی دیگری شکل گرفته است که در ادامه به‌تفصیل به شرح آن خواهیم پرداخت:‌[1]

1)طلاق رسمی

در فقه شیعه طلاق بر دو قسم ذکر شده است:‌

الف) طلاق رجعی، طلاقی است که مرد بدون هیچ مانعی می‌تواند در زمان عده رجوع کند.

ب) طلاق بائن، طلاقی است که شوهر بعد از آن حق بازگشت ندارد، خواه زن در عده باشد یا نه و آن بر شش نوع است:‌

یک) طلاق قبل از آمیزش

دو) طلاق دختری که به سن نه‌سالگی نرسیده است هرچند با وی آمیزش شده باشد.

سه) طلاق خانمی که یائسه شده است.

چهار) طلاق خُلع[2]

پنج) طلاق مبارات[3]

شش) طلاق سوم که در بین طلاق، دو نوبت شوهر بازگشت کرده باشد؛ یعنی میان طلاق اول و طلاق دوم و سوم ولو با عقد جدید پس از انقضای عده. چنین زنی چنانچه با دیگری ازدواج کند و پس از آمیزش، با مرگ شوهر دوم، یا طلاق از وی جدا شود، به شوهر اول حلال می‌شود و می‌تواند آن زن را بعد از پایان عده نکاح از شوهر دومی به عقد خود درآورد.

الف) طلاق توافقی

نکته حائز اهمیتی که در این بخش لازم است یادآوری شود، شکل‌گیری پدیده‌ای به نام طلاق توافقی است که هرروز شاهد افزایش آمار آن هستیم. در این نوع طلاق همه‌چیز به توافق زن و شوهر بستگی دارد و معمولاً زن و شوهر پس از توافق در مسائل مربوط به زندگی مشترک از جمله مهریه، نفقه، جهیزیه و…) در صورت داشتن فرزند مشترک( حضانت فرزند، برای طلاق توافقی اقدام می‌کنند. پس از اینکه زوجین در امور مشترک به توافق رسیدند، می‌توانند برای طلاق توافقی اقدام کنند. توافقات مذکور می‌تواند در محضر و جلسه دادگاه باشد یا در دفاتر اسناد رسمی صورت گیرد و به طریق رسمی ثبت شود و یا اگر طرفین مایل بودند از همان ابتدا به وکلای دادگستری مراجعه کنند شرح توافقات خود را به وکلای خویش خواهند داد و وکلای ایشان مراحل قانونی طلاق توافقی را انجام می‌دهند.

پس از تقدیم دادخواست «صدور گواهی عدم امکان سازش»، طبق روال معمول، دادگاه به آن‌ها تکلیف می‌کند که هر یک از زوجین، داوری از میان بستگانشان معرفی کند که این داوران باید با زوجین مذاکره کرده و سعی در مصالحه آنها داشته باشند.

اگر داوران به نتیجه‌ای نرسیدند، گزارش خود را به دادگاه ارائه می‌دهند و دادگاه نیز بر اساس توافق زوجین گواهی عدم امکان سازش صادر می‌کند و آن‌ها می‌توانند با ارائه گواهی به دفترخانه طلاق، صیغه طلاق را جاری و ثبت کنند. گواهی عدم امکان سازش به مدت ۳ ماه اعتبار دارد، یعنی اگر زوجین ظرف ۳ ماه آن را اجرا نکردند، دیگر اعتباری ندارد. دادگاه در هنگام صدور گواهی عدم امکان سازش باید اطمینان حاصل کند که زوجه باردار نیست و رویه قضایی در این مورد آن است که زوجه برای معاینه و صدور گواهی به پزشک مورد اعتماد (معمولاً پزشکی قانونی) معرفی می‌شود.

گفتنی است شوراهای حل اختلاف در خصوص اختلافات خانوادگی با توجه به تقاضای طرفین می‌توانند برای اصلاح ذات‌البین دخالت کنند، درحالی‌که در طلاق توافقی افراد معمولاً پیش از درخواست طلاق صحبت کرده و به توافق رسیده‌اند و اگر بازهم علاقه داشته باشند که جلساتی برای سازش و مذاکره بگذارند بالطبع به شورای حل اختلاف که فرصت دوباره‌ای برای سازش فراهم می‌کند، ارجاع می‌شوند.

باید اشاره کرد که برای گرفتن طلاق توافقی زوجین از هم نیازی به شرایط و دلایل محکمه‌پسندی وجود ندارد. در طلاق توافقی زن و شوهر با توجه به شرایط و وضعیت خانوادگی خود به این نتیجه می‌رسند که دیگر نمی‌توانند باهم زندگی کنند و در مورد جدایی به توافق می‌رسند. بنابراین به‌طور مشترک در دادگاه خانواده حاضر می‌شوند و صدور گواهی عدم امکان سازش برای اجرای صیغه طلاق توافقی را درخواست می‌کنند. تمام شرایط مالی و غیرمالی مربوط به عقد نیز با توجه به توافق زوجین منظور می‌شود.

حال اگر مردی باوجود صدور حکم عدم امکان سازش به دفترخانه مراجعه نکند، زن حق دارد به دفترخانه برود و دفترخانه موظف است احضاریه‌ای برای شوهر بفرستند و اگر شوهر حضور پیدا نکرد، زن باید برای گرفتن وکالت در توکیل به دادگاه مراجعه کند. (وکالت در توکیل در اینجا بدین معنا است که قاضی با انتقال این وکالت به زن به او حق می‌دهد به‌جای شوهر نسبت به طلاق خود اقدام کند. چون در قانون طلاق‌دهنده مرد است، زن بدین ترتیب می‌تواند به وکالت از شوهر این کار را انجام بدهد.)

با درخواست زن دادگاه می‌تواند همان موقع حکم عدم امکان سازش را صادر کند و به او وکالت در توکیل بدهد تا با مراجعه به دفترخانه و ارائه حکم عدم امکان سازش و وکالت‌نامه فوق‌الذکر، خود را طلاق دهد. حال اگر زن از رفتن به دفترخانه خودداری کند، مرد شخصاً با مراجعه به آنجا و ارائه گواهی عدم امکان سازش می‌تواند صیغه طلاق را جاری کند و دفترخانه موضوع را به زن ابلاغ خواهد کرد.

افزایش طلاق توافقی در جامعه

برخی از کارشناسان با توجه به افزایش آمار طلاق به‌ویژه طلاق توافقی، معتقدند این نوع طلاق که در مدت‌زمان کوتاه صادر می‌شود به بنیان خانواده لطمه می‌زند و پیشنهاد می‌کنند که دادگاه خانواده ابتدا زوجین را به مراکز مشاوره خانواده هدایت کند و پس از آن در صورت عدم حصول توافق، گواهی عدم امکان سازش را صادر کند. اگرچه آمار دقیقی از متقاضیان طلاق توافقی وجود ندارد؛ اما بر اساس مشاهدات عینی در برخی شعب دادگاه خانواده در تهران، آمار طلاق‌های توافقی به‌ویژه در تهران در حال افزایش است و برخی از قضات دادگستری نیز معتقدند، آمار طلاق توافقی در سال‌های اخیر افزایش چشمگیری داشته است. در کل دعاوی مربوط به خانواده به معنای خاص (نکاح و طلاق) طلاق توافقی بالاترین رتبه رسیدگی را به خود اختصاص داده است و مطالبه مهریه و طلاق غیر توافقی نیز از نظر تعداد در رتبه‌های بعدی قرار گرفته‌اند. باید با تحلیل‌های فرهنگی از افزایش غیرمنطقی این نوع طلاق در کشور جلوگیری کرد.

ازآنجاکه محاکم فرصت کافی برای مذاکره به‌منظور صلح و سازش زوجین را ندارند به‌ویژه آن‌که دو طرف نیز عزم جدی برای جدایی دارند، روند رسیدگی به دادخواست طلاق‌های توافقی با سرعت بیشتری دنبال می‌شود. اگر زوجین هنگام صدور حکم طلاق توافقی، حق تجدیدنظر را از خود سلب کرده باشند، با توجه به لزوم اجرای احکام قانونی به درخواست محکوم‌له، در نتیجه اجرای حکم مانند احکام درخواست یک‌طرفه زوجین قابل اجرا است. اما اگر در رأی صادره طلاق توافقی این حق پابرجا باشد، هر یک از طرفین می‌تواند به آن اعتراض نموده و از ادامه کار انصراف دهد. با این کار پرونده مختومه و غیرقابل اجرا می‌شود. زیرا اثر توافق تا زمانی است که توافق زوجین مطرح باشد. موافقت منطقی و سازگارانه زوجین برای جدایی و احترام آن‌ها به نظر یکدیگر، عامل مهمی است که می‌تواند در جلسات مشاوره موردتوجه قرار گیرد و حتی از برخی اختلاف‌های سطحی نیز جلوگیری شود.

به جهت اهمیت طلاق توافقی، این موضوع در لایحه خانواده موردتوجه قرار گرفته است و طبق ماده 27 لایحه خانواده درصورتی‌که زوجین به‌صورت توافقی متقاضی طلاق باشند، باید به مراکز مشاوره خانواده مراجعه کنند. این مراکز ضمن ارائه خدمات مشاوره‌ای، سعی در سازش و انصراف آنان از درخواست طلاق می‌کنند و در صورت حصول سازش و انصراف از طلاق، سازش‌نامه تنظیم وگرنه با ذکر دقیق موارد توافق، گواهی توافق زوجین بر طلاق را صادر می‌شود. بر این اساس در صورت تصویب این ماده، خلأ قانونی معرفی زوجین به مراکز مشاوره خانواده برطرف خواهد شد.[4]

ب) شرایط طلاق

در فقه شیعه برای اجرای طلاق شرایطی در نظر گرفته شده است که عبارت‌اند از:‌

الف) شرایط طلاق دهنده:‌ طلاق دهنده باید بالغ [سن قانونی] و عاقل [طلاق دیوانه و سفیه، پذیرفته نیست] و قاصد [یعنی طلاق دهنده، قصد طلاق داشته باشد نه اینکه در حالت شوخی باشد] و مختار [یعنی طلاق دهنده با اختیار و بدون اجبار طلاق دهد] باشد.[5]

ب) شرایط مطلقه:‌ طلاق زن در مدت عادت زنانگی یا در حال نفاس صحیح نیست، مگر اینکه زن حامل [باردار] باشد یا طلاق قبل از نزدیکی با زن واقع شود یا شوهر غایب [مفقودالاثر] باشد، به‌طوری‌که اطلاع از عادت زنانگی بودن زن نتواند حاصل کند.[6]

ج) شرایط اشهاد [شاهدان طلاق]:‌ طلاق باید به صیغه طلاق [صیغه مخصوص عربی برای طلاق] و در حضور حداقل دو نفر مرد عاقل که طلاق را بشنوند، واقع شود.[7]

ج) مراحل طلاق

برخی از نظریه‌پردازان و پژوهش‌گران طلاق را به‌عنوان فرآیندی نگریسته‌اند که از مراحل مختلف ترکیب‌شده است. این مراحل، تفاوت‌های کیفی در نوع مواجهه با مسائل طلاق و درج سازگاری افراد با آن را نشان می‌دهد. طلاق دربرگیرنده سه دوره است:‌ 1) تصمیم‌گیری (دوره قبل از طلاق)؛ 2) بازسازی (دوره حین طلاق) و 3) بهبود (دوره پس از طلاق).[8]

یک) تصمیم‌گیری

دوره نخست، با تجربیات نارضایتی روزافزون نسبت به روابط زناشویی در هریک از زوجین آغاز می‌شود و با اقداماتی در زمین بررسی روند قانونی طلاق و در میان گذاشتن آن با دوستان و خویشاوندان ادامه می‌یابد.

دو) بازسازی

دوره دوم، زمان تمرکز بر واقعیت‌های مرتبط با مسائل اقتصادی طلاق، تصمیم‌گیری درباره محل زندگی هریک از زوجین پس از طلاق، موضوع حضانت و سرپرستی بچه‌ها و موضوع هم والدینی است. این دوره با احساسات مبهمی چون ترس، تنهایی خشم و طرد عجین شده است.

سه) بهبود

در دوره سوم، افراد سعی در کشف تجربیات و هویت و منابع عشق جدید دارند. این دوره برای برخی مهیج؛ اما برای بعضی با پشیمانی و مقاومت در پذیرش واقعیت همراه است. چنانچه زوجی تصمیم به طلاق بگیرند، تعدادی مراحل انتقالی عمده در سبک زندگی و نگرش باید طی شود.

2)طلاق عاطفی

طلاق عاطفی، فاصله عاطفی مشخص و آشـکار مـیان هـمسرانی است که هر دو ناپخته هستند، هرچند یکی از آن‌ها ممکن است این ناپختگی را تأیید کند و دیگـری بـا ابراز اعمال مسئولانه مفرط، چنین چیزی را انکار کند. اگرچه به نـظر مـی‌رسد که ازدواج شکل و محتوایی از صمیمیت دارد، اما طلاق عاطفی ممکن است در رابطه‌ای به‌وجود آید که در آن تفاوت‌های آشکار کمـی وجـود دارد و همسران به‌راحتی در کنار هم زندگی می‌کنند؛ اما در احساسات شخصی یکدیگر شـریک نـیستند. از سـوی دیگر، طلاق عاطفی، رابطه‌ای را توصیف می‌کند که در آن همسران در محیط‌های اجتماعی، خوب و صمیمی به نـظر مـی‌رسند، ولی در خـلوت قادر به تحمل یکدیگر نیستند. بنابراین در طلاق عاطفی، زوجین فـقط زیر یک سـقف زندگی می‌کنند؛ درحالی‌که ارتباطات بین آنان کاملاً قطع شده یا بدون میل و رضایت است.[9]

در زندگی مشترک بی‌اعتنایی به پیمان زندگی، خودخواهی‌ها و تنگ‌نظری‌ها، بی‌حوصلگی و بی‌توجهی به سرنوشت یکدیگر، اختلاف در سلیقه‌ها، فزون‌طلبی‌ها، تنوع جویی‌ها، عدم رعایت وظایف فردی، تفاوت شخصیتی، ناتوانی در مهارت‌های زندگی، نداشتن مهارت‌های ارتباطی و نبود مهارت گفت‌وگو، شناخت نادرست از جنس مخالف، فشارهای خانوادگی، اختلاف در میزان هوش، خواسته‌ها، سلیقه‌ها، دیدگاه‌ها، ابعاد معنوی، مشکلات اقتصادی، خشونت و عصبانیت، بزرگ‌بینی و تحقیر دیگری، پنهان‌کاری، لجاجت و…. مسائلی از این دست، مسیر زندگی عاشقانه را به زندگی بدون احساس و خالی از مفاهیم اولیه زناشویی تبدیل می‌کند و در نهایت طلاق عاطفی می‌آفریند.[10]

الف) آیا طلاق عاطفی پیش‌رونده است؟

طلاق عاطفی معمولاً تدریجی است و در پی ناکامی‌های مکرر و عدم ارضای خواسته‌های روانی، مالی، فرهنگی و… خودنمایی می‌کند؛ ولی در موارد نادری نیز، انگ یا برچسب ناروای ناموسی به‌ویژه نسبت دادن روابط جنسی خارج از زناشویی به یکدیگر می‌تواند سریعاً ریشه‌های علایق مهربانان را در دل‌ها به احساس‌های قهرآمیز و خصمانه تبدیل کند. در چنین حالی اغلب، طرفین کنترل خود را از دست می‌دهند و ممکن است به پرخاش و خشونت بپردازند ولی اگر زن و شوهر همراه پدر و مادر و دیگران زندگی کنند و توان خویشتن‌داری داشته باشند، خشم خود را در درون می‌ریزند، فشارهای زیادی را تحمل می‌کنند و می‌کوشند از نظر فضایی و مکانی از هم دوری جویند و از نظر عاطفی نیز بی‌تفاوت باشند.[11]

ب) تأثیرات طلاق عاطفی بیشتر از طلاق قانونی است

طلاق عاطفی باعث می‌شود میزان اعتماد افراد به یکدیگر کم شده و نسبت به یکدیگر دچار سوءتفاهم شوند. افراد خانواده مدام دچار اشتباه شده و به‌دلیل نداشتن تکیه‌گاه و مأمن جدی در زندگی احساس یأس و سرخوردگی می‌کنند و با انواع بیماری‌های روانی و جسمی روبرو می‌شوند. به‌طورکلی طلاق عاطفی، فشار عاطفی زیادی به زوجین وارد می‌کند و افسردگی، اضطراب، پریشانی را برای هریک از زوجین به‌بار می‌آورد. از بارزترین پیامدهای اجتماعی طلاق عاطفی این است که بنیان خانواده سست شده و خیانت به همسر افزایش می‌یابد و دگر گرایی جای خود را به هم‌گرایی می‌دهد. از یک‌سو زنانی قرار دارند که در این زندگی صاحب فرزند بوده و فاقد پشتوانه و حمایت مادی و معنوی هستند و امکان تأمین معاش خود را ندارند بنابراین ناچارند با وضعیت موجود سازگاری کنند و به‌رغم بی‌مهری و بی‌توجهی شوهر به سقف مشترک زناشویی در کنار فرزندان تن دهند و از سوی دیگر مردانی هستند که استطاعت پرداخت مهریه را ندارند، بنابراین تحمل شرایط موجود را ترجیح می‌دهند؛ اما غافل از این‌که هریک برای پر کردن خلأهای عاطفی خود، فرد دیگری را جایگزین کرده‌اند.[12]

ج) مراحل طلاق عاطفی

از نظر پژوهشگران در طلاق عاطفی ده مرحله قابل تشخیص است که پنج مرحله مربوط به پیونـد و پنـج مـرحله مربوط به جدایی است. پنج مرحله جدایی به قرار زیر است:‌[13]

یک) مرحله افتراق[14]

افتراق زمانی به وقوع می‌پیوندد که هردو طرف رابطه یا یکی از آنان احساس کند که رابط او با دیگری، او را کاملاً محدود و در چارچوب معینی محبوس کرده است و ازاین‌رو تصمیم می‌گیرند که خود را از این قید برهانند.

دو) مرحله محدود کردن[15]

در این مرحله زوج‌ها یا طرفی رابطه شروع به کاهش دفعات ارتباط و نیز تقلیل صمیمیت آن می‌کنند.

سه) مرحله بی‌روح شدن و توقف رابطه[16]

این مرحله بیانگر افزایش تخریب و تباهی رابطه است که طرفین آن تلاش در حفظ و گاه پیوند مجدد آن دارند.

چهار) مرحله پرهیز از یکدیگر،[17] مرحله‌ای است که در آن می‌کوشند با ابزار گریز از بار غم و درد رابطه‌ای که باعث ناراحتی می‌شود بکاهند.

پنج) مرحله جدایی[18]

جدایی، آخرین مرحله در هر رابطه میان اشخاص یا حداقل میان دو نفر است.

[1]. جعفرپور، حق طلاق (بخش اول).

[2]. طلاقی که انگیزه آن بیزاری زن از شوهر است و برای آن، زن مال [یا کابین خود-مهریه] را به همسرش می‌بخشد.

[3]. طلاق مبارات طلاقی است که کراهت از دو طرف باشد و برای آن باید زن مال [کابین خود] را به همسرش ببخشد. البته مال بخشیده شده نباید بیشتر از مهریه زن باشد، بلکه کم‌تر باشد، بخلاف طلاق خلع که بستگی به رضایت دو طرف دارد…

[4]. سایت تبیان.

[5]. ماده 1136 قانون مدنی

[6]. ماده 1140 قانون مدنی

[7]. ماده 1134 قانون مدنی

[8]. کلانتری، طلاق در ایران، صص15-19؛ نیز رک: اخوان تفتفی 1382؛

[9]. رک: باستانی و همکاران، طلاق عاطفی: علل و شرایط میانجی؛ گلدنبرگ و گلدنبرگ، خانواده درمانی، ج2، ص416؛ تبریزی و همکاران، فرهنگ توصیفی خانواده و خـانواده درمـانی، ص111؛ محمدی، بررسی آسیب‌های اجتماعی زنان در دهه 1370-1380، ص111.

[10]. رک: شعاع کاظمی، آسیب‌های روانی خانواده، برگرفته از دیدگاه روان‌شناسی، مشاوره و اسلام، ص23-24.

[11]. ایمانی، «علل ظهور و بروز طلاق عاطفی، پیامدها و شیوه های برخورد با آن».

[12] همان.

[13]. رک: مارک نپ، به نقل از فرهنگی، ارتباطات انسانی، ص168‌؛ شعاع کاظمی، آسیب‌های روانی خانواده، برگرفته از دیدگاه روان‌شناسی، مشاوره و اسلام، صص23-24.

[14]. Differentiating

[15]. Circumscribing

[16]. Stagnating

[17]. Avoiding

[18]. Terminating

منبع پایش سبک زندگی/سال چهارم/شماره بیست و یکم/مهرماه 1396
مطالب مرتبط
ارسال پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.