بررسی فقهی وحقوقی موضوع مصرف و الگوهای اصلاح آن در جامعه
پدیدآور: ابوالفضل اقبال سعیدی ابواسحقی مقطع: کارشناسی ارشد محل ارائه: دانشگاه پیام نور استان تهران، دانشکده الهیات و معارف اسلامی سال ارائه: ۱۳۸۹
از آنجایی که مصرف، از مؤلفههای اساسی زندگی بشر است و زندگی بدون مصرف، کاری ناشدنی به حساب میآید. مصرف، به خودی خود، نه تنها امری مذموم نیست بلکه آنچه به منزلهی پدیدهای ناپسند به نظر میآید، مصرف زیاده یا مصرف خارج از الگوهای مناسب است.گذر از فرهنگ مصرفی به سمت نظام و فرهنگ مصرف اسلامی، نیازمند بررسی و شناخت اصول و مبانی مصرف و حدود آن در اسلام است. در این نوشتار بر آنیم تا ضمن ردّ اسراف و بخل، اصول و مبانی و الگوی صحیح مصرف و حدود آن در اسلام را مبتنی بر آموزههای دینی و آیات و روایات، که وجه مشخصه آن اعتدال و میانهروی است، بیان نماییم. حدود مصرف در هر جامعهای، تأثیر پذیرفته از جهانبینی و مکتب فکری آن جامعه است. برخلاف امپریالیسم تبلیغی که در پی ترویج مصرفگرایی افراطی است، مکتب حیاتبخش اسلام به دنبال اعتدال و اقتصاد است و برای مصرف حدّ و حدود و ویژگیهایی را مشخص کرده است. تأثیر اساسی این نگرش بر مصرف این است که صرف مالکیت، مجوزّی برای هرگونه مصرف نیست. هرکس که خداوند متعال روزی گستردهای به او داد، حق ندارد آن را هرگونه که دلش خواست به مصرف برساند، زیرا این کار با قانونمندی جهان و توازن روزیها و بالاتر از همه اینها با قوانین الهی در تضاد است. اگر از حلیّت مال و حلیّت تصرف بگذریم، باز هم دست مصرف کننده باز نبوده، بلکه احکام وضعی و تکلیفی خاصی بر آن حاکم است. اسلام مصرف برخی موارد را ممنوع (حرام) میشمارد و حتی در میان موارد مجاز نیز محدودیتهایی برای مصرف کننده اعمال کرده است. موارد مصرفی مسلمانان دارای دو شقّ فردی و اجتماعی است که برای هر کدام از این دو، حد بالا و حد پایینی مشخص شده است. حد بالا عبارت است از اسراف و حد پایین عبارت است از بُخل، که مکتب اسلام به سرانجام و عواقب شوم هردو پرداخته است.