برکت خانواده در آسایشگاه؛ تحلیلی بر رواج خانه سالمندان در سبک زندگی نوین
اکرم عقیلی/
پیری یا سالمندی بهعنوان آخرین دوره زندگی انسان همواره موردتوجه متفکران علوم انسانی و زیستشناسی بوده و هست. این دوره از زندگی که معمولاً با بالا رفتن سن برای افراد مطرح میشود، در بسیاری از موارد مسائلی چون ضعف قوای جسمانی، ازکارافتادگی، معلولیت، تنهایی، بیماری و احتمالاً بیسرپرستی، فقر و تنگدستی را به همراه دارد. بروز اینگونه مسائل برای سالمندان، بسته به اینکه فرد کهنسال در چه جامعهای و با چه فرهنگی زندگی میکند، ازنظر کیفی و کمی با تفاوتهای بسیاری همراه است.[1]
با توجه به تعاریف مختلف، سالمندان جمعیت 65 سال به بالا و یا 60 سال به بالای هر جامعه را تشکیل میدهند[2]. بررسیها نشان دادهاند که در سال 2000 نزدیک به 13 درصد جمعیت جهان افراد بالای 84 سال سن داشتهاند 8/1% درصد آنها بالای 65 سال بودهاند که پیشبینی میشود که تا سال 2040 این نسبت به 20 درصد کل جمعیت برسد.[3] سالمندان نماد و گنجینههایی از آدابورسوم کشورمان هستند که در جامعه ایران با توجه به ساختار فرهنگی- مذهبی ایرانیان از ارزش و احترام خاصی بهرهمندند.[4] ما در یک جامعه اخلاقی زندگی میکنیم، با روحیات و عواطفی که در میان افراد جامعه و روابط آنها با یکدیگر بهخوبی قابلمشاهده است. در فرهنگ و دین ما نسبت به احترام به پدر و مادر و بزرگترها توصیههای بسیاری شده است. در دین مبین اسلام جایگاه رفیعی برای سالخوردگان در نظر گرفته شده و علاوه بر توصیههای مکرر خداوند متعال در قرآن مجید، در خصوص احترام و تکریم والدین و سالمندان که ازنظر جایگاه انسانی و اعتقادی و درجات معنوی پس از عبادت پروردگار قرار دارد، پیامبر عظیمالشأن اسلام (ص) و ائمه اطهار(ع) همه بر توجه خاص، نیکی به والدین و احترام به سالخوردگان و پیران تأکید فراوان کردهاند. برای مثال، رسول خدا فرموده است: «البَرَکة بَرکتٌ و خیرٌ لِاَکابِرِکُم؛ برکت و خیر ماندگار، همراه بزرگترهای شماست.»[5] در جایی دیگر میفرمایند: «اَلشَّیخُ فِی اَهلِهِ کَالنَّبیِّ فِی اُمَّتِهِ؛ پیرمرد در میان خانوادهاش، همچون یک پیامبر در میان امتش است.»
تغییر ساختار خانواده از نوع گسترده به نوع هستهای و جذب زنان به بازار کار سبب میشود که امکانات برای نگهداری از سالمندان بهشدت کاهش یابد و باری که خانوادهها قبلاً بهتنهایی بهدوش میکشیدند را بهناچار با دولتها تقسیم کنند. در این زمینه، نقش و مشارکت سازمانهای غیردولتی بسیار بااهمیت تلقی میشود.[6] عدم پذیرش سالمند در خانواده منجر به رشد آسایشگاههای سالمندان گردیده است.[7]
1) عوامل افزایش تعداد سالخوردگان در سرای سالمندان
هر مشکلی در جامعه بدون شک عوامل پدیدآوردندهای نیز دارد که با شناسایی آنها بهصورت بهتری میتوان با آن مشکلات مواجه شد و درصدد رفع آن مشکلات برآمد. افزایش آمار سرای سالمندان یک نگرانی و یک زنگ خطر برای همه ما ایرانیها و بهخصوص مسئولان است که باید کاری کرد. ازجمله عوامل مؤثر در افزایش آمار سالمندان در سرای دلتنگی، عوامل اقتصادی و معیشتی، عوامل سیاسی، عوامل فرهنگی و اجتماعی و… است که در ادامه به آن میپردازیم.
زندگی ماشینی و اجبار زن و شوهر برای کار در خارج از خانه، موجب شده که پدیدهای به نام «خانه سالمندان» در کشور ایجاد شود و مشکلات مالی از اساسیترین مسائل سالمندان و خانوادههای آنان است و اکثر خانوادهها نیازمند حمایتهای رسمی و غیررسمی، بیمههای تکمیلی و مراقبتهای طولانیمدت از سوی سازمانهای دولتی و نهادها هستند؛ ولی متأسفانه زیرساختهای بیمهای و نظام سلامت در حوزه سالمندی ناکارآمداست. بهعنوانمثال چرا برای سالمندی که در سرای سالمندان مراقبت میشود به آن مرکز یارانه تعلق میگیرد؛ ولی به خانوادهای که از سالمند عزیزش با عشقاز او مراقبت میکند همان یارانه تعلق نمیگیرد؟ در کشورهای شرقی ازجمله کشور ما، مراقبت از سالمندان بهعنوان یک افتخار و وظیفه شرعی و انسانی و اخلاقی بوده است و به دلیل اینکه این مراقبت با عشق و دلوجان انجام میگیرد، باعث تأثیرات بسیار مثبتی برای سالمندان و خانوادهها و خصوصاً حفظ ارتباطات بین نسلی و سرمایه اجتماعی میشود و بنابراین بهعنوان الگو برای مراقبت از سالمندان در کشورهای غربی قرار گرفته است؛ اما برای حفظ این فرهنگ ارزشمند لازم است که حمایتهای اجتماعی و اقتصادی از مراقبان در اولویت قرار بگیرد.[8]
بزرگسالان با انبوهی از تجربه زندگی در خانه سالمندان زندانی میشوند و در انتظار مرگ خود مینشینند. این واقعیت را نیز نباید پنهان کرد که تنها توان فیزیکی بزرگسالان در سنین پیری تحلیل رفته؛ اما تجربیات زندگی که جوانان بهشدت به آن نیازمند هستند در وجود پدربزرگ و مادربزرگ نهفته است و بزرگسالان معلمان بالقوه درس زندگی و آداب اجتماعی هستند. رهبر معظم انقلاب اسلامی در تبیین سبک زندگی از چگونگی برخورد فرزندان با پدر و مادر خود سخن گفته و خواستار ارائه آموزههای تربیتی در رسانهها برای پرداختن به شیوههای ارتباط سالم فرزندان با والدین خود شدند. ایشان بر این باورند که الگوی صحیح زندگی را باید جوانان از پدر و مادر خود برگیرند و آموختههای غربی که سازگاری با فرهنگ ایرانی ندارد، نمیتواند الگوی صحیحی برای جوانان ایرانی باشد. این موضوع بیانگر شیوه برخورد فرزندان با پدران و مادران خود در بزرگسالی و نسپردن آنان به خانههای سالمندان است؛ یعنی جایی که پدر و مادر در آن گذران عمر کرده و در انتظار مرگ خود نشستهاند و این فرهنگ کاملاً با آموزههای اسلامی، انسانی و ایرانی در تضاد است. از سوی دیگر، رشد زندگی ماشینی موجب شده که فرصتی برای دورهم نشستنها و شبنشینی و محبت خانوادگی باقی نماند و فرزندان هم حوصله پدر و مادر کهنسال خود را نداشته باشند و مجموع وقت نداشتنها و خستگیهای کار روزانه پدیدهای به نام خانه سالمندان را رقم زده که ظاهراً مسکنی است بر خستگیهای روزانه فرزندان و مرهمی است بر ناخوشیهای دوران بزرگسالی. دکتر شهریاری عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی نیز معتقد است که نگهداری بزرگسالان در خانه سالمندان با فرهنگ و آدابورسوم ایرانی سازگاری ندارد.[9]
نگاه دین به سالمندان
نگاه دین به زندگی نگاه پویایی است؛ این به این معنا است که وقتی انسان به دوره کهنسالی و پیری میرسد کولهباری از تجربه را همراه دارد و اینکه امروز در جامعه موضوع بازنشستگی مطرح میشود قدری با نگاه دین مغایرت دارد. مفهوم بازنشسته این نیست که وی دیگر باید خانهنشین شود؛ بلکه علما و بسیاری از انسانهای بزرگ در سنین بالا تازه به اوج پختگی و کارآمدی میرسند و حضورشان برای همه انسانهای اطرافشان بهخصوص جوانترها لازم و ضروری است. حال اگر بخواهیم کهنسالی را در نگاه روایات بررسی کنیم محور اساسی تکریم انسانها بهخصوص سالمندان است.
تکریم انسان در قرآن و در منابع روایی موردتوجه است، شاید بهترین شاهد در این رابطه این آیه شریفه باشد: «وَ لَقَدْ کرَّمْنا بَنی آدَمَ وَ حَمَلْناهُمْ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ رَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّیباتِ وَفَضَّلْناهُمْ عَلی کثیرٍ مِمَّنْ خَلَقْنا تَفْضیلاً؛[10] ما آدمی زادگان را گرامی داشتیم؛ و آنها را در خشکی و دریا، (بر مرکبهای راهوار) حمل کردیم؛ و از انواع روزیهای پاکیزه به آنان روزی دادیم؛ و آنها را بر بسیاری از موجوداتی که خلق کردهایم، برتری بخشیدیم.»
در این آیه، کرامت انسان موردتوجه و تأکید قرارگرفته؛ مثلاً شکل و شمایل و صورت انسان بهترین صورت و هیبتی است که خدا برای انسان قرار داده است. اعضا و جوارح، نعمتهای مادی و رزق و روزی و موهبتهایی که به او داده شده و همچنین فضیلتهایی که در مقایسه با دیگر حیوانات به انسان عطا شده و در رأس آنها عقل که خداوند به انسان کرامت کرده، همه نشان از این دارد که خداوند متعال توجه ویژهای به جایگاه کرامت انسان و شخصیت انسان دارد بهطوریکه هیچ خدشه و لطمهای به او وارد نشود.
این بحث فقط در دنیا مطرح نیست و در عالم آخرت و قیامت نیز در بین موجوداتی که محشور میشوند، انسان بعد از حسابرسی، نسبت به سایر مخلوقات در پیشگاه خداوند متعال جایگاه ویژهای دارد که در حقیقت اگر مسیر زندگیاش را مسیری صحیح و مستقیم انتخاب کرده باشد از جایگاه ویژهای که ناشی از کرامت انسانی است برخوردار خواهد بود و اینها همه به معنای تکریم انسان و توجه دین به این موضوع است.
پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «مِنْ إِجْلَالِ اللَّهِ إِجْلَالُ ذِی الشَّیْبَةِ الْمُسْلِمِ؛[11] تکریم و بزرگداشت نسبت به آدم مسن مثل این است که خدا را تکریم میکنید.» در روایاتی آمده است که برکت همراه با بزرگسالان است یا وجودشان همراه بابرکت است. «الْبَرَکةُ مَعَ أَکابِرِکمْ»[12] و روایت مشهور «وقّروا کبارکم؛[13] بزرگان خود را احترام کنید»، گویای این مطلب مهم است.
روایت دیگری است که انس از پیامبر اکرم (ص) نقل میکند: «جَاءَ شَیخٌ إِلَی رَسُولِ اللَّهِ(ص) فِی حَاجَةٍ فَأَبْطَئُوا عَنِ الشَّیخِ أَنْ یوَسِّعُوا لَهُ فَقَالَ (ص) لَیسَ مِنَّا مَنْ لَمْ یرْحَمْ صَغِیرَنَا وَ لَمْ یوَقِّرْ کبِیرَنَا؛[14] روزی پیرمردی در مجلس پیامبر اکرم حاضر شد، اطرافیان او مقداری دیر جابهجا شدند تا جا برای او باز کنند، پیامبر اکرم فرمودند: از ما نیست کسی که به بزرگترها احترام نکند.»
در رأس سالمندان، پدر و مادرند که در روایاتی به این مطلب توجه شده است. دستور اسلام برای احترام به بزرگان، یک سنت است، گذر دوران عمر از جوانی به پیری یک سنت الهی است، در قرآن هم میخوانیم: «اللَّهُ الَّذی خَلَقَکُمْ مِنْ ضَعْفٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْ بَعْدِ ضَعْفٍ قُوَّةً ثُمَّ جَعَلَ مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ ضَعْفاً.»[15] انسان در روزگار جوانی قوت و نیرو دارد و بعد از این مرحله گذر میکند و به پیری میرسد، این قانون زندگی است، لذا کسی که از دوران جوانی عبور کرد و به سالمندی رسید، باید بتواند با همان شرایط دوران جوانی بهصورت آبرومندانه زندگی کند. ممکن است امروزه در بعضی موارد اینچنین نباشد، حتی افرادی از طرف فرزندان خود مورد بیمهری قرار میگیرند که نمونهاش را میتوان در خانهای سالمندان دید.
در حدیثی پیامبر اکرم (ص) میفرمایند: «إِنَّ الْمُسْلِمَ إِذَا ضَعُفَ مِنَ الْکبَرِ یأْمُرُ اللَّهُ الْمَلَک أَنْ یکتُبَ لَهُ فِی حَالِهِ تِلْک مَا کانَ یعْمَلُ وَ هُوَ شَابٌّ نَشِیطٌ مُجْتَمِعٌ وَ مِثْلُ ذَلِک إِذَا مَرِضَ وَکلَ اللَّهُ مَلَکاً یکتُبُ لَهُ فِی سُقْمِهِ مَا کانَ یعْمَلُ مِنَ الْخَیرِ فِی صِحَّتِه؛[16] وقتی کسی به حالت پیری رسید، او کسی است که در جوانی فعالیتهای مثبتی انجام میداده کار و تلاش میکرده، اگر در سن پیری نتوانست همان کارها را انجام بدهد خداوند ملکی را برای او قرار میدهد که ثواب آن امور را برای او قرار دهد.» بنابراین شخص سالمندی که در یک مقطعی از زندگی توانمند است و فعالیت و تلاش میکند، بعد از اینکه از کارافتاده شد، حکومت میبایست نیازهای او را برآورده کند.
2) خانه یا سرای سالمندان!
کیفیت زندگی بهعنوان هدف نهایی مراقبت از سالمندان در سراها تلقی میشود. بااینوجود، عقیده بر آن است که ماهیت زندگی در سراها، ساکنان آنها را مستعد داشتن کیفیت زندگی ناامیدکنندهای میکند.[17] اضافه نمودن زندگی به سنوات عمر بهجای« اصطلاح در طی دهه گذشته مسیر متغیر» سنوات عمر به زندگی مراقبت از سالمندان ناتوان را تسخیر کرده است و بهجای تأکید بر مدل پزشکی مبتنی بر افزایش طول عمر به هر قیمتی، مدل مراقبت بشردوستانه متمرکز بر کیفیت زندگی در حال ظهور است.[18]
کیفیت زندگی یک وضعیت رفاهی است که مشتمل بر دو بخش است: یکی توانایی اجرای فعالیتهای روزمره که همان سلامت جسمی، روانی و اجتماعی است و دو رضایت از سطوح عملکرد، کنترل و درمان بیماری.[19] یکی از شرایطی که احتمالاً تأثیر زیادی بر کیفیت زندگی سالمندان دارد جایی است که آنها زندگی میکنند، در خانه خود یا مراکز نگاهداری. عقیده کلی بر این است که سالمندانی که در سرای سالمندان زندگی میکنند، دارای کیفیت زندگی پایینتری نسبت به آنهایی هستند که همچنان در خانه خود زندگی میکنند سالمندان ساکن در منزل توانایی عملکردی بهتری را ازنظر احساس ذهنی و تعداد مشکلات موجود در انجام فعالیتهای روزمره زندگی نسبت به سالمندان مقیم سراهای خصوصی و دولتی گزارش کردند.[20]
افراد ساکن در سرای سالمندان تمایل به داشتن مشکلات بهداشتی بیشتری دارند که توانایی آنها را در مراقبت از خود محدود میکند و عدم وجود همسر یا سایر اعضاء خانواده که میتوانند حمایتهای غیررسمی را برای سالمندان فراهم آورند و نیازهای او را برطرف کنند، یکی از مهمترین عوامل سکونت سالمندان در سراها است[21]. ساکنان سرای سالمندان کمتر خوداتکا بوده و ازنظر مراقبت از خود وضعیت بدتری را نسبت به سالمندان ساکن در منزل دارند؛ اما اختلاف معناداری ازنظر افسردگی و اضطراب و عملکرد ذهنی و عملکرد جنسی بین سالمندان مقیم منزل و مقیم سرای سالمندان مشاهده نشده است.[22] سالمندانی که در منزل زندگی میکنند نسبت به سالمندان مقیم سرای خصوصی و دولتی بدون تردید ازلحاظ شبکه اجتماعی، تکامل بیشتری داشته و ازنظر ارتباطات اجتماعی موجود رضایتمندی بیشتری را از خود نشان دادهاند.[23]
متخصصان بهداشت روانی، معتقدند که بازنشستگی و بیکاری سالمندان که منجر به انزوای آنان و دور شدن از کار موردعلاقهشان میشود تأثیرات بسیار نامطلوبی در روحیه و سلامتی آنان میگذارد و از طرفی جامعه از انبوه تجارب، دانستهها و پختگیهای سالمندان محروم میشود. بر اساس تحقیقات بهعملآمده، خانهنشینی سالمندان و انزوای آنها در مرگ زودرس آنها، بیتاثیر نیست. سالمندانی که درون خانواده و اجتماع هستند و رفتوآمد دارند از وضعیت عاطفی و احترام و بزرگداشت خاصی برخوردارند و سرحال و بانشاط هستند.
3) توصیه به خانوادهها
تغییرات اجتماعی در جامعه ما موازنه جمعیتی را بههمریخته تا جایی که این بههمریختگی آستانه تحمل و پذیرش خیلی از کارهای روزمره را به پایینترین حد خود در سالهای اخیر رسانده است. شاید بتوان گفت برخورد با سالمندان و بیتوجهی به نیازهای آنان نیز بخشی از آن بیتوجهی همهگیر است. بهتر است بدانید که در ایران مهمترین حامی و پشتیبان سالمندان، خانوادهها بهشمار میروند؛ افرادی که سالهای خوب زندگی خود را صرف تربیت و پرورش فرزندان کردهاند به این امید که در ایام پیری دستگیر آنها باشند. آنها انتظار دارند تا در مقابل دریایی از فداکاری صورت گرفته، ایامی را در کنار فرزندان سپری کنند و موردتوجه، حمایت، محبت و احترام آنان قرار گیرند.
همچنین سرای سالمندان جای تکریم و محبت به پدران و مادران دیروز نیست و این نشأت گرفته از فرهنگ غربی است که خواهان از همگسیختن خانواده و کانون گرم آن است. پس بیاییم با سالمندانمان اینگونه برخورد کنیم:
- باید درک کنیم که سالمندان ازنظر جسمی و روانی افراد ضعیفتری هستند، لذا به کمک و حمایت ما نیاز دارند.
- احترام و محبت به سالمندان از ضروریات زندگی با آنهاست.
- رفتار محبتآمیز با سالمندان بهجای رفتار ترحمآمیز.
- توجه کافی به خواب، خوراک، پوشاک، تفریح و بهداشت فردی آنها.
- توجه کافی به مراقبتهای پزشکی.
- خودداری و پرهیز از هرگونه بیاحترامی، شوخی نامناسب، تعریض و کنایه.
- دخالت دادن سالمندان در امور روزمره زندگی و بهرهگیری از تجربه آنان در قالب مشورت.
- پرهیز از اعلام ناگهانی اخبار ناخوشآیند.
نتیجهگیری
سالمندی از مراحل مهم زندگی و درواقع آخرین مرحله از زندگی هرکس است. در اسلام برای سالمندان احترام خاصی قائلیم بهطوریکه در روایات بسیاری به تکریم سالخوردگان سفارش شده است. جامعه امروزی به دلایل زیادی ازجمله مسائل اقتصادی، اشتغال بانوان، سبک زندگی غلط و کورکورانه و صنعتی شدن و بسیاری از مسائل و مشکلات اقتصادی توانایی نگهداری از سالمندان را ندارد و همین امر خود ریشه در یک باور غلط دارد که نشأت گرفته از یک باور غربی است. در فرهنگ و جوامع اسلامی همانطور که گفته شد این نوع نگاه به سالمند موردپسند نیست؛ چراکه سالمندان طی تحقیقاتی که انجام شده است در خانه میزان رضایتمندی بیشتری نسبت به خانه سالمندان دارند و این خود گواه ماجراست. درواقع سالمندان به دلیل اینکه اعضای خانواده و کانون گرم خانواده را از دست میدهند دچار افسردگی و تنهایی میشوند؛ هرچند عدهای هم هنوز حضور همسالان سالمند را کنار هم در خانه سالمندان بهعنوان موضوع مقابل احساس تنهایی مطرح میکنند؛ ولی ازآنچه برآمد چنین میتوان نتیجه گرفت که سالخوردگان به حضور گرم خانواده بیشتر از همسالان احتیاج دارند؛ چراکه همه عمرشان را در کنارشان گذراندهاند.
منابع و مأخذ
*قرآن کریم
- سام آرام، عزتالله، «مسائل سالمندی در ایران»، فصلنامه علوم اجتماعی، پاییز و زمستان 1370، شماره 1 و 2.
- خوشه مهری، گیتی؛ کاویانی، معصومه؛ اثمری، مریم؛ رجبیان، هاجر و ناصرخاکی، وحیده، مقایسه کیفیت زندگی زنان و مردان سالمند مقیم آسایشگاههای سالمندان استان البرز با استفاده از پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت (WHOQOL-BREF) در سال1390، نشریه دانشگاه علوم پزشکی البرز، دوره 2، شماره 1، زمستان 1391.
- مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوهاب، 1403ق.
- سجادی، حمیرا و بیگلریان، اکبر، کیفیت زندگی سالمندان زن در آسایشگاه خیریه کهریزک، فصلنامه پایش، 1385.
- لوگان، باربارا برایان و داوکینز، سیسیلیا، پرستاری بهداشت جامعه (خانواده محور)، مترجم شفیقه هروآبادی و دیگران، تهران،دانشگاه علوم پزشکی تهران، چاپ اول، 1372.
- معلمی، محمود، خراسان، روزنامه صبح ایران، دوشنبه 18 شهریور 1392، 3 ذیالقعده 1434، شماره 18497. moalemi@khorasannews.com
- کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، مترجم: جواد مصطفوی، تهران، کتابفروشی اسلامیه، 1369.
- شعیری، محمد بن محمد، جامع الأخبار (للشعیری)، نجف، المطبعة الحیدریة، بیتا.
- ابنبابویه، محمد بن علی، امالی، مترجم: محمدباقر کمرهای، تهران، کتابچی، 1376ش.
- ورام، مسعود بن عیسی، مجموعة ورام، مترجم: محمدرضا عطایی، مشهد، آستان قدس رضوی، 1369ش.
- قطب راوندی، سعید بن هبهالله، الدعوات، تحقیق عبدالحلیم عوض الحلی، قم، 1385.
- Lee L Y K, Lee D T F, Woo J. Tai Chi and Health Related Quality of life in Nursing Homes Residents. Journal Of Nursing Scholarship. 2009.
- Clark P. G.,Quality of life, values and teamwork in geriatric care: Do we communicate what we mean, The gerontologist, Washington,1995.
- Gotay C C, Korn E L, McCabe M S, Moore T D,Quality of life assessment in cancer treatment protocols, Research issues in protocol development, Journal of National Cancer institute,1992.
- Fernandez-Ballesteros R.,Quality of life: The different conditions, Psychology in Spain, 1994.
- Matteson M. A., Mc Connel E. S., Linton A D., Gerontological Nursing,concepts and practice, 2nd edition,W. B. Saundors Co. Philadelphia, USA,1997. 808-820.
- Canadian Diabetes Association, Clinical Practice Guidelines Expert Committee, Diabetes in the Elderly 2003.
- Kun L. G., Tele health and global health network in the -century. From home care to public health informatics, Computer Methods and Programs in Biomedicine, 2001.
[1]. سام آرام، «مسائل سالمندی در ایران»، ص 113.
[2]. Canadian Diabetes Association, Clinical Practice Guidelines Expert Committee, Diabetes in the Elderly 2003, p106-109.
[3]. Kun, Tele health and global health network in the 21-century, p.155-167.
[4]. خوشه مهری و دیگران، «مقایسه کیفیت زندگی زنان و مردان سالمند مقیم آسایشگاههای سالمندان استان البرز با استفاده از پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت (WHOQOL-BREF) در سال1390».
[5]. مجلسی، بحارالانوار، ج 72، ص 137.
[6]. سجادی و دیگران، کیفیت زندگی سالمندان زن در آسایشگاه خیریه کهریزک، ص 2، 105، 108
[7]. لوگان و دیگران، پرستاری بهداشت جامعه (خانواده محور).
[8]. معلمی، خراسان، روزنامه صبح ایران، دوشنبه 18 شهریور 1392-3 ذیالقعده 1434، شماره 18497،[8] moalemi@khorasannews.com
[10]. اسراء، آیه 70.
[12]. شعیری، جامع الأخبار، ص 92.
[13]. صدوق، الأمالی، ص 94.
[15]. روم، آیه 54.
[17]. Lee, Tai Chi and Health Related Quality of life in Nursing Homes Residents.
[18]. Clark, Quality of life, values and teamwork in geriatric care: Do we communicate what we mean.
[19]. Gotay, Quality of life assessment in cancer treatment protocols.
[20]. Fernandez-Ballesteros, Quality of life: The different conditions.
[21]. Matteson, Gerontological Nursing, concepts and practice.
[22]. Urciuoli, Assessment of quality of life in the oldest-olds living in the nursing homes and homes.
[23]. Fernandez-Ballesteros, Quality of life: The different conditions.