توحیدصدوق استاد دکترفعالی- جلسه بیست وهفتم 5 /7/ 1394
در جلسه قبل حدیث شانزدهم بحث شد که خلاصهآن این بود که انسان، عمل خیرش را باید با عمل خیر دیگری استمرار بخشد. و اکنون ادامه احادیث.
حدیث17: امام رضا (ع) از رسول گرامی اسلام نقل می کنند:
مَا جَزَاءُ مَنْ أَنْعَمَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَیْه بِالتَّوْحِیدِ إِلَّا الْجَنَّهُ؛[1]جزاى کسى که خداى عز و جل بر او انعام فرموده بتوحید چیزى نیست مگر بهشت.
مضامین حدیث:
1. هر کس واجد توحید است او بهشتی می باشد. توحید شرط لازم و کافی برای ورود به بهشت است.
2. این حدیث شریف از مقام ختمی مرتبت نازل شده است که خداوند به هر کس توحید بدهد به او منزلت داده است. به تعبیری توحید، جز نعمت فراوان نیست.
نکات مرتبط با نعمت:
نکته اول:مفهوم شناسی
نعمت دو استعمال دارد؛ نَعمت که مصدر میباشد و به معنای خوش زیستن، بهره مند بودن، زندگی راحت داشتن و نِعمت که اسم مصدر است و به معنای برکت، لطف، فضل و خیر آمده است. شاید مناسبترین معادلش فضل باشد. اگر به باب افعال برود، إنعام می شود، یعنی دادن فضل و برکت به دیگری. متعلِّق انعام، عاقلین و ناطقینند یعنی انسان. توحید یکی از بهترین فضلها و برکات و نعمتها است که خداوند به انسانها میدهد.
نکته دوم:تبیین حقیقت نعمت از نگاه خالق( خداوند مُنْعِم)
یکی از اسمهای شریف خدا، اسم منعم است که به معنی نعمت گستر میباشد. در قرآن آیات متعددی در مورد نعمت وجود دارد (بیش از صد آیه). در اینجا به برخی آیات اشاره میکنیم.
آیه اول
فَأَمَّا الْإِنْسانُ إِذا مَا ابْتَلاهُ رَبُّهُ فَأَکْرَمَهُ وَ نَعَّمَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَکْرَمَنِ؛[2]امّا انسان، هنگامی که پروردگارش وی را می آزماید، و عزیزش می دارد و نعمت فراوان به او می دهد، می گوید: پروردگارم مرا گرامی داشته است.
در این آیه بیان شده که حالات انسانها تابع شرایط می باشد. حالات انسان باید تابع اعتقادات باشد نه شرائط بیرونی. اعتقاد انسان باید این گونه باشد که از خدا فقط رحمت صادر می شود. رحمان به هنگام نیاز، بی توقع و بی منّت عطا می کند. اگر انسان به این مفهوم برسد شادترین، داراترین، تواناترین و داناترین انسان روی زمین است.
نکته مهم این است که انسان باید شرایط ساز باشد نه تابع شرایط. انسان باید انسان ساز باشد.
آیه دوم
یا بَنی إِسْرائیلَ اذْکُرُوا نِعْمَتِیَ الَّتی أَنْعَمْتُ عَلَیْکُمْ وَ أَوْفُوا بِعَهْدی أُوفِ بِعَهْدِکُمْ وَ إِیَّایَ فَارْهَبُونِ؛[3]ای فرزندان اسرائیل، نعمتهایم را که بر شما ارزانی داشتم به یاد آرید، و به پیمانم وفا کنید، تا به پیمانتان وفا کنم، و تنها از من بترسید.
انسان باید نعمت شناس باشد و بهترین راه شکر نعمت، شناخت نعمت است. در مباحث قبل ذکر شد که بهترین راه شکر نعمت، دیدن آن نعمت به معنی عام آن است. تمام اشیاء و کائنات به انسان خدمت می کنند و خدمتشان زمانی معلوم میشود که آن نعمت کم شود.
واژه «نِعْمَتِی» در آیه دو معنا دارد؛ یکی نعمتهای با واسطه و دیگری نعمتهای بیواسطه خداوند متعال.
آیه سوم
فَکُلُوا مِمَّا رَزَقَکُمُ اللَّهُ حَلالاً طَیِّباً وَ اشْکُرُوا نِعْمَهَ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ إِیَّاهُ تَعْبُدُونَ؛[4]پس، از آنچه خدا شما را روزی کرده است، حلال [ و ] پاکیزه بخورید، و نعمت خدا را- اگر تنها او را می پرستید- شکر گزارید.
در این آیه نکاتی قابل توجه میباشد.
اولاً:نِعْمَهَ اللَّهِیعنی نعمتهایی که خداوند متعال به انسان داده است ( باواسطه یا بی واسطه).
ثانیاً:در اینجا شکر نعمت مطلوب است. شکر نعمت ابعادی دارد که اولین آن ذکر نعمت و دیدن آن است. باید نعمت ها و برکات خداوند را لحظه به لحظه دید.
ثالثاً:شکر نعمت یکی از ابعاد عبادت است. عبادت در عرف قرآن ابعاد وسیعی دارد. شکر یکی از ابعاد عبادت است و هر کس شکر کند، او عبادت کرده است.
آیه چهارم
ذلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ لَمْ یَکُ مُغَیِّراً نِعْمَهً أَنْعَمَها عَلی قَوْمٍ حَتَّی یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ وَ أَنَّ اللَّهَ سَمیعٌ عَلیمٌ؛[5]این [ کیفر ] بدان سبب است که خداوند نعمتی را که بر قومی ارزانی داشته تغییر نمی دهد، مگر آنکه آنان آنچه را در دل دارند تغییر دهند، و خدا شنوای داناست.
این آیه مرتبط با آیه 11 سوره رعد می باشد که خداوند متعال می فرماید:
إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّی یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ؛[6] در حقیقت، خدا حال قومی را تغییر نمیدهد تا آنان حال خود را تغییر دهند.
در حقیقت مضمون آیه این است که تا تغییر نکنید تغییر نمیکنم. اگر انسانها بد بشوند، خدا و کائناتش هم تغییر میکنند. خداوند به هیچ انسانی دست اخوّت جبری نداده است. هر کس بخواهد شرائطش بگونهای بشود که تا کنون نبوده، باید خودش بگونهای شود که تا حالا نبوده است، پس بهتر شوید تا بهتر شود.
شرائط معنی عالم بیرون است و تغییر برای عالم درون است. آیه میفرماید: تنها راه تغییر دادن بیرون، تغییر دادن درون است. انتظار فرج بدون تحوّل درون ممکن نیست. در علم روانشناسی بیشتر به تغییرات بیرونی توجه میشود.