خودکشی و تاثیر شرایط اجتماعی و اقتصادی بر آن

ـ در ابتدا مقدمه‌ای درباره خودکشی و انواع آن بیان بفرمایید؟

خودکشی عملی است که افراد تصمیم می‌گیرند به‌صورت ارادی به زندگی خود خاتمه دهند. این مسئله در طول تاریخ وجود داشته و در تمامی فرهنگ‌ها تقریباً مشترک است. خودکشی عملی است که به روش‌های مختلف ممکن است انجام شود. اقدام به خودکشی به‌نحوی متأثر از شرایط و امکاناتی است که فرد در اختیار دارد، مثلاً در کشوری که خریدوفروش و حمل اسلحه آزاد است امکان خودکشی با اسلحه وجود دارد، یا در مناطق روستایی سم‌های گیاهی بسیار قوی وجود دارد که افراد به‌وسیله آن‌ها اقدام به خودکشی می‌کنند. اقدام به خودکشی وقتی رخ می‌دهد که شخصی درمانده، مستأصل و عاجز شده و احساس می‌کند هیچ راهی برای حل مشکلی که به‌وجود آمده ندارد. او این عمل را نوعی راه‌حل برای خلاص شدن از رنج و احساس بد تلقی می‌کند.
ـ چه عواملی سبب بروز و تشدید این پدیده می‌شود؟ نقش فقر، عوامل اقتصادی و شرایط اقلیمی در پدید آمدن خودکشی چیست؟

واقعیت این است که بعضی از آدم‌ها مستعد خودکشی هستند. ۶۵ درصد از افرادی که اقدام به خودکشی می‌کنند، بیماران افسرده‌اند، پس افسردگی یک فاکتور اساسی است که آدم‌ها را مستعد اقدام به خودکشی می‌کند. برخی پژوهش‌ها نشان می‌دهد که ۵۰ درصد نوجوانانی که اقدام به خودکشی کرده‌اند در سابقه‌شان اختلال یادگیری وجود داشته است؛ اختلال یادگیری یک مشکل آموزشگاهی است. بچه در درس، بیان، خواندن و ریاضیات مشکل دارد؛ ولی به دلیل ضعف‌های اعتمادبه‌نفس و مشکلات سازگاری و شرایط روحی‌اش نسبت به خودکشی آسیب‌پذیر و مستعد می‌شود. افسردگی‌های فصلی در کشورهای مانند سوئد یکی از عوامل اقدام به خودکشی است. در این کشورها وقتی فصل سرد طولانی می‌شود افرادی ممکن است دست به خودکشی بزنند زیرا دچار افسردگی فصلی شده‌اند. عوامل اجتماعی نیز از دیگر عوامل اقدام به خودکشی است؛ مثلاً زمان جنگ، مقدار خودکشی خیلی کم است، ولی بعد از جنگ آمار اقدام به خودکشی گاهی تا چند برابر افزایش پیدا می‌کند. استرس‌های روانی اجتماعی، شرایط طبیعی، مشکلات عاطفی و روانی و… هم می‌توانند از عوامل خودکشی باشند. خیلی وقت‌ها همه این‌ها دست‌به‌دست هم می‌دهند و فرد را نسبت به خودکشی آسیب‌پذیر می‌کنند.
ـ نقش فقر و عوامل اقتصادی را در اقدام به خودکشی بیشتر تبیین کنید؟

واقعیت این‌ است که در کشوری مثل سوئد فقیر نیست و امکانات مالی فراوانی دارند؛ ولی درصد خودکشی در این کشور  ممکن است از کشورهای فقیر بیشتر باشد. فقر به‌تنهایی ممکن است خیلی تأثیر نداشته باشد؛ ولی به‌عنوان یک استرس، می‌تواند مؤثر باشد. مثلاً بیکاری پدر خانواده و خواسته‌های فرزندانش ممکن است به یک‌باره او را مصمم کند تا خود و خانواده‌اش را باهم نابود کند و مثلا سم به خودش و همه بچه‌ها بدهد؛ بنابراین فقر به‌عنوان یک استرس و یک آشکارساز می‌تواند تأثیرگذار باشد ولی به‌تنهایی عامل اصلی خودکشی نیست. فقر زمینه‌ساز و تشدید کننده ضعف آدمی است.
ـ ویژگی افرادی که خودکشی می‌کنند چیست؟ اعم از جنسی، سنی‌، تأهل و تجرد افراد.

خانم‌ها بیشتر اقدام به خودکشی می‌کنند و مردها بیشتر بر اثر خودکشی می‌میرند. اقدام به خودکشی در سنین نوجوانی تا سنین ۳۵ سالگی است. افرادی که در گذشته‌ شرایط روحی خوبی نداشته‌اند، حمایت و مراقبت و محیط عاطفی و گرم خانواده را نچشیده‌اند بیشتر در معرض اقدام به خودکشی هستند. اما عرض کردم که ۶۵ درصد از کسانی که خودکشی می‌کنند بیمارند و از این بین هم ۱۰ درصد بیماری‌های شدیدتری مانند اسکیزوفرنی، اختلال دوقطبی، اختلال شخصیت مرزی دارند. این‌ها عواملی است که ریسک اقدام به خودکشی را افزایش می‌دهد. کسانی که بیماری لاعلاج مانند سرطان دارند یا دائما دیالیز می‌شوند و یا بیماری‌هایی دارند که دائما باید برایش هزینه کرد بیشتر در معرض اقدام به خودکشی هستند.
ـ چه نشانه‌هایی از تصمیم فرد برای خودکشی حکایت دارد؟

معمولاً کسی که می‌خواهد اقدام به خودکشی کند، دیگران را در جریان می‌گذارد. مثلا یک استاد دانشگاه سر کلاس به دانشجویانش می‌گوید که دیگر زندگی غیرقابل‌تحمل شده و با جان‌کندن اداره می‌شود و با زبان بی‌زبانی می‌فهماند که شرایط بد و غیرقابل‌تحملی دارد و درصدد است تا به خود آسیب برساند. باور غلطی که وجود دارد این است که فکر می‌کنند کسی که می‌خواهد خودکشی کند ابراز نمی‌کند؛ اما قضیه کاملا برعکس است؛ واقعاً کسانی که اقدام به خودکشی می‌کنند قبلش به زبان بی‌زبانی می‌گویند که از این وضعیت خسته‌ و درمانده و مستأصل‌اند. کسانی که اقدام به خودکشی می‌کنند معمولاً اگر در سنین نوجوانی باشند یک‌دفعه تغییر خلق می‌دهند، مثلا یک‌دفعه هر چیزی که برایشان عزیز است مثل یک آلبوم یا یک مجموعه تمبر را به دیگران می‌بخشند و حلالیت می‌طلبند. پس معمولاً کسی که اقدام به خودکشی می‌کند قبلا ابراز می‌کند و قبل از خودکشی یک سری نشانه‌هایی از خود بروز می‌دهد که آن نشانه‌ها، احساس درماندگی و ناتوانی و مانند این‌هاست.
ـ سبک زندگی افراد چه تأثیری در بروز و یا جلوگیری از خودکشی دارد؟

باورهای دینی یقیناً عامل مؤثری در پیشگیری از خودکشی است. خیلی از مریض‌های افسرده، درمانده و مستأصل صراحتاً می‌گویند اگر خودکشی گناه کبیره نبود تردید نمی‌کردم که خودم را از بین ببرم. پس اعتقادات و باورهای مذهبی عامل مؤثری است در پیشگیری از خودکشی است. شما در ذخیره خوارزمشاهی در طب می‌بینید که تمام علائم افسردگی را توصیف می‌کند ولی فکر و قصد خودکشی را بیان نمی‌نماید چون مردم آن دوران با اعتقادات و باورهای مذهبی اقدام به خودکشی نمی‌کردند. آدم‌های مجرد، مطلقه، آدم‌هایی که پیوندهای اجتماعی کم‌تری دارند؛ افرادی که امید به زندگی ندارند و آدم‌هایی که درون‌گرا هستند بیشتر مستعد برای اقدام به خودکشی هستند.
ـ به‌جز مشاوره‌های فردی و گروهی چه راهکارهای دیگری می‌توان برای جلوگیری از خودکشی پیشنهاد کرد؟

مثلاً در انگلیس به پزشک‌های عمومی آموزش داده‌اند که تمام مریض‌هایی که به شما مراجعه می‌کنند از حیث افسردگی، از حیث فکر و قصد اقدام به خودکشی چک کنید و اگر چنین مواردی را مشاهده کردید ارجاع دهید و یا این‌گونه دارو و درمان و بستری و مراقبت کنید می‌گویند وقتی به یک پزشک عمومی این آموزش را می‌دهند در طی سه سال بعد از آموزش، آن مقدار اقدام به خودکشی را کم می‌کند. پس در مراحل اولیه، اگر یک معلم بداند که اختلال یادگیری چیست و بچه‌ای که اختلال یادگیری دارد چه علائمی دارد و چطور می‌شود از اون حمایت کرد که اقدام به خودکشی نکند، درصد این عمل کم می‌شود. یک پزشک عمومی، یک مربی ورزش یا هر کس دیگری که با ما در تماس است اگر بداند که خودکشی چیست و در چه کسانی ریسک ابتلایش بیشتر است و چطور می‌شود پیشگیری کرد می‌توان مقدار زیادی از این موارد را پیشگیری کرد. آموزش‌هایی که در دوران تحصیل در مدرسه به کودک می‌دهند، آموزش مهارت‌های حل مسئله و آموزش مهارت‌هایی که بتواند دل‌طلبی و میل یک شخص[۱] را کنترل کند، عواملی است که می‌تواند از اقدام به خودکشی پیشگیری کند.
ـ سؤال آخر، تجربه‌های موفق در مواجهه با این پدیده در کشورهای دیگر وجود دارد؟ درباره انگلیس اشاره فرمودید، آیا در کشورهای دیگر نیز وجود دارد؟

تقریباً اورژانس همه کشورها، اورژانس فکر و اقدام به خودکشی است؛ مثلاً در آمریکا شخص معروفی که یک شناخت‌درمانگر است با یک بودجه‌ دولتی، دانشگاه فوق‌لیسانس و دکتریِ طرح پیشگیری از خودکشی را اجرایی کرد و افرادی را که در معرض خطر بودند شناسایی نمود و برای آنان جلسات درمانِ گروهی و فردی و احیاناً مراقبت‌های دیگر را فراهم کرد و با این کار مقداری از اقدام به خودکشی را کم کرد. در کشوری مثل هند و پاکستان و یا کشورهایی که مراکز بهداشتی و روانی‌شان جامع‌نگر است و در عمق جامعه حضور دارند و تماس خیلی نزدیک با خانواده و افراد دارند، خیلی خوب می‌توانند موارد در معرض خطر را شناسایی کنند و مداخله مؤثر نمایند؛ این مداخله مؤثر شامل آموزش به خود فرد، خانواده و سیستم حمایتی اجتماعی است و می‌تواند بسیار کمک‌کننده باشد.

[۱]. قرآن می‌فرماید: و من یوق شحه نفسه فاولئک هم المفلحون.

مطالب مرتبط
ارسال پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.