راهکارهای توصیه‌ای، سازمانی و تکنیکی برای پیشگیری از طلاق

سید علی آقایی/

راهکارها

راهکارهایی که به‌عنوان پیشگیری می‌توان به آن‌ها اشاره کرد در سه بخش قابل‌بیان است؛ توصیه‌های اسلامی، راهکارهایی به نهادها و سازمان‌های دولتی و تکنیک‌های ارتباطی.[1]

1) توصیه‌های اسلامی برای کاهش طلاق

در اسلام تشریع طلاق نه‌تنها تهدیدی برای خانواده نیست، بلکه قدمی در جهت استحکام آن است؛ اما با مشاهده طلاق‌های روزافزون و خارج از محدوده شرع، لازم است پس از شناسایی علل و انگیزه‌های طلاق و توصیه‌هایی برای کاهش آن، از آیات قرآن کریم استخراج کرد که در ادامه به برخی از این راهکارها اشاره خواهد شد.[2]

الف) تغییر نگرش در مورد مسائل جنسی

در پژوهشی[3] از «ناتوانی جنسی و انزال زودرس در مردان» و «بی‌میلی جنسی در زنان» به‌عنوان شایع‌ترین اختلالات جنسی نام برده شده و گفته شده بسیاری از خانواده‌ها از وجود این مشکلات آگاهی ندارند و همین امر موجب مشاجرات و اختلافات خانوادگی می‌شود که در نهایت به طلاق منجر می‌شود و برای مشکلی به این گستردگی، هیچ برنامه‌ای در کشور وجود ندارد و هیچ دستگاه یا شورای کشوری برای کنترل آن وجود ندارد در حالی که برای مسئله‌ای مانند دیابت که حداکثر 7 درصد مردم جامعه را متأثر می‌کند این‌همه برنامه و شورای کشوری فعال است دارند.

با توجه به مشکلات فوق، راهکاری قرآنی که به نظر می‌رسد می‌توان مطرح کرد، تغییر دیدگاه زن و شوهر به‌ویژه زن نسبت به عمل مقاربت از دیدگاه صرفاً غریزی، مادی و حیوانی به دیدگاهی الهی، تکلیفی و عاملی برای استحکام خانواده و ایجاد آرامش است؛ «نساوکم حرث لکم فأتوا حرثکم أنّی شئتم و قدّموا لأنفسکم واتقوا الله و اعلموا أنکّم ملاقوه و بشّر المؤمنین»؛ زنان شما محل بذرافشانی شما هستند، پس هر زمان که بخواهید می‌توانید با آنان آمیزش کنید و (سعی نمایید از این فرصت بهره گرفته با پرورش فرزندان صالح) اثر نیکی برای خود از پیش بفرستید و از خدا بپرهیزید و بدانید او را ملاقات خواهید کرد و تو ای پیامبر به مؤمنان بشارت ده.[4]

ب) توجه به شأن و کفویت

همان‌طور که از آیات[5] پیرامون موضوع کفویت، برداشت می‌شود، باید به مسئله همسرگزینی اهمیت ویژه‌ای داده شود، از جمله:‌

یک) تقویت جایگاه خانواده در امر همسرگزینی برای فرزندان و مراعات شأنیت آنان؛

دو) گسترش مراکز مشاوره در امر همسرگزینی و ارائه مشاوره‌های لازم پیرامون «همسان همسری»؛

سه) ارائه اطلاعات و عوارض ناشی از هم‌کفو نبودن زوج‌هایی که زندگی‌شان به طلاق کشیده شده است.

ج) تقویت بنیان دینی

دین می‌تواند عاملی در راه جلوگیری از طلاق به‌حساب آید و نتیجه‌ای که یکی از اندیشمندان غربی در همین باب به‌دست می‌آورد، حائز اهمیت است. او می‌گوید:‌ «آنان که ایمان مذهبی دارند کم‌تر به طلاق روی می‌آورند تا آنان که چنین ایمانی ندارند. بی‌هیچ شبهه، علت این امر آن است که معمولاً در لوای دین و اعتقادات مذهبی طلاق بُعدی اخلاقی می‌پذیرد. ایمان، به تداوم حیات خانواده کمک می‌کند[6]». دین به‌عنوان برنامه کامل زندگی باید به‌انحاء مختلف (خانواده، مدرسه، دانشگاه، وسایل ارتباط‌جمعی، کتاب و…) تبلیغ شود تا با اقبال به دین، مشکلات که یکی از آن‌ها ناسازگاری زن و شوهر است، به‌خوبی حدّ و فصل گردد.

د) شناخت واقعی

یکی از عوامل بسیار مهم که مانع شناخت واقعی زن و شوهر و کلاً زن و مرد است، برخی تشکّل‌های فرهنگی- اجتماعی است که در جوامع وجود دارد. آن‌ها عالمانه یا جاهلانه به انگیزه نجات مرد یا زن ـ به‌ویژه زن ـ سعی می‌کنند یکی را ظالم و دیگری را مظلوم جلوه دهند و به‌جای شناساندن ویژگی‌ها (خصوصیات و وظایف یکدیگر بدون هرگونه افراط‌ و تفریطی) به طلبکار کردن آنان از هم دامن می‌زنند.

از جمله جریان فمینیسم در قرون اخیر، به بهانه مسدود کردن راه ظلم بر زنان و نجات آنان از چنگال ظالمانه مردان، بیش‌ازپیش زنان را از منازل که محل امنی برای رشد و تعالی آنان بود بیرون کشیده و تا حدودی از زیر چتر حمایتی شوهران که خداوند به عهده آنان گذاشته بود، خارج کرده است. بنابراین بهترین راه، تعدیل و کنترل این‌گونه جریانات در جوامع به‌ویژه جامعه اسلامی است و در کنار آن گسترش تعالیم حیات‌بخش اسلام و قرآن اهمیت به‌سزایی دارد. درواقع اگر نگرش هرکدام از زن و شوهر به یکدیگر، نگرش اسلامی باشد، بسیاری از مشکلات رفتاری حل خواهد شد.[7]»

ج) اصلاحات اخلاقی

یک) باید فرهنگ خودسازی و اصلاح رذایل اخلاقی، در خانواده و جامعه حاکم شود.

دو) در مرحله همسرگزینی با انجام تحقیقات و مشاوره، از ازدواج با صاحبان اخلاق سیئه و بد خودداری شود.

سه) در مقابل سوء خلق دیگران به‌ویژه زن و شوهر در مقابل سوء خلق دیگری حالت اصلاحی داشته باشند. گاهی اوقات نیز بیماری باعث ایجاد سوء خلق می‌شود که با درمان، مرتفع می‌شود.»

چهار) ارتقای سطح بینش و آگاهی جامعه در انتخاب مناسب هم‌نشین انتخاب دوستان و ایجاد ارتباط مستمر و رفت‌وآمد خانوادگی از مسائل حساس زندگی است. ازاین‌رو آسان‌گیری در آن جایز نیست. دوستان اگر کج‌خو، کج‌رفتار و از الگوهای ناباب و بدآموز باشند کناره‌گیری و قطع رابطه با آنان در اولویت است والا باید به خاطر داشت که اگر به آتش آنان نسوزیم و آشیانه ما بر باد نرود، حتماً درد آنان چشمان ما را متأثر و اشک‌آلود و نفس را در سینه تنگ خواهد ساخت».[8]

س) رفع عوامل اضطرارآور

اگرچه علت اصلی تشریع طلاق، رهایی زنان و مردانی از اضطرار است که در زندگی مشترک با یکدیگر دچار بحران شده‌اند و امکان ادامه زندگی برایشان مقدور نیست، ولی درعین‌حال اول باید عوامل اضطرارآور را آسیب‌شناسی نمود و در مرحله بعد، مرتفع کرد تا شاهد طلاق‌های روزافزون این‌چنینی نباشیم. با بررسی‌ در آیات قرآن کریم چهار مورد از موارد اضطرار به دست می‌آید که عبارت‌اند از: سنت‌های غلط جاهلی،[9] محدودیت‌های ضرر زننده،[10] در مضیقه و فشار قرار دادن،[11] افشای اسرار و حریم‌شکنی.[12] هرکدام از موارد مطروح در آیات قرآن، اشاره به یکی از عوامل اضطرارآور برای زن و مرد است به‌عبارت‌دیگر باید گفت از این آیات می‌توان دریافت که عامل مشترک اضطرارساز، سوء خلق زن و شوهر، به‌ویژه شوهر است که پس از شناخت علت باید آن را درمان و مرتفع کرد.

م) وضع حدود شرعی و محدودیت‌های اجتماعی

تأکیدهای اسلام بر حفظ پوشش مناسب برای زن و مرد در برابر بیگانه، رعایت حدود شرعی در برخوردهای دو نامحرم، پرهیز از اختلاط و برقراری روابط دوستانه بین زنان و مردان بیگانه در راستای پیشگیری از این خطر اجتماعی معنادار می‌شود و برخلاف آنچه برخی تصور یا القاء می‌کنند هدف، ایجاد محدودیت و محرومیت نیست، بلکه ایجاد امنیت و مصونیت است اسلام با وضع قوانینی به ساماندهی سالم ارتباطات اجتماعی افراد می‌پردازد و نتیجه عمل به آن احکام، جایگزینی آرامش به‌جای تلاطم و هیجان و بهره‌برداری جامعه از حداکثر توان و استعدادهای زنان و مردان و جوانان خود است. به‌عبارت‌دیگر اسلام با وضع قوانینی اجتماعی درصدد پیشگیری از لغزش همسران در ورطه طلاق است.

ن) عیان کردن زشتی طلاق

در تعالیم دینی و آموزه‌های رهبران معصوم دین، طلاق نکوهش به‌شدت شده است و با تعبیری همچون «ابغض الحلال» توصیف شده است و نسبت به عملکرد غیرمسئولانه و بوالهوسانه مردانی که مرتباً در فکر تجدید فراش و تعویض همسر هستند با توصیفاتی چون «متذوق» و «ملعون» اعتراض و موضع‌گیری شده است؛ اما در مقابل، اسلام درباره کسانی که با اصلاح و برطرف کردن اختلافات خانوادگی مانع از فروپاشی آن می‌شوند و موجبات بقای آن را فراهم می‌آورند، نیکوترین تعابیر را به‌کار گرفته است. چنین تعابیری منجر به زمینه‌سازی فکری و روانی در جامعه می‌گردد که به‌هرحال به زنان و مردان طلاق گرفته به چشم انکار نگریسته می‌شود. این واقعیت را هر فرد در پس‌زمینه فکری جوامع مسلمانان می‌تواند دریابد که سابقه طلاق در زندگی یک فرد به‌عنوان یک نقطه منفی و یک نقطه‌ضعف محسوب می‌شود. ایجاد چنین نگرشی در سطح جامعه و تلقی منفی از طلاق و زنان و مردان طلاق گرفته از عوامل بازدارنده از وقوع طلاق است که طبعاً جامعه را از مصائب و آلام ناشی از طلاق حمایت می‌کند.

ی) ایجاد موانع

تدبیر دیگر اسلام برای حفظ کیان خانواده‌هایی که در شرف انحلال و ازهم‌پاشیدگی قرارگرفته‌اند؛ ایجاد موانع و به تعویق انداختن طلاق به هنگام بروز اختلافات است ازجمله:‌

یک) وضع قانون حکمیت که این قانون از نکات بسیار چشمگیر قوانین اسلامی است که بیش از هر چیز به دوام و قوام خانواده عنایت و توجه دارد. محتمل است زن و شوهر – به‌خصوص اگر جوان و فاقد تجربه کافی در زندگی مشترک باشد – تحت تأثیر عواملی کم‌اهمیت تصمیم به جدایی گرفته باشند و راه برخورد و حل مشکل را نمی‌دانند که در این‌صورت ورود افراد ذی‌صلاح و دارای تجربه و بصیرت به‌عنوان حکمی از سوی زن و حکمی از سوی مرد می‌تواند به ارائه دستورالعمل‌ها و توافقاتی برای تعیین حدومرز هرکدام از زوجین و پرهیز از تکرار برخوردهای سابق بینجامد که به میزان قابل‌توجهی از آمار جدایی‌ها می‌کاهد.

ب) «عده» برای زن مطلقه تدبیر دیگری است که خود مرحله‌ای برای تأمل و تدبر در واقعه اسف‌بار طلاق در زندگی است که البته حکم نگهداری عدّه اختصاص به اسلام ندارد. زیرا اکثر کشورها در حقوق مدنی خود قائل به نگهداری عده از سوی زن مطلقه هستند منتها شیوه و مقرراتی که حاکم بر عده است در اسلام ویژه است و بدین‌صورت که زن در طول دوران عده که در خانه شوهر سابق بسر می‌برد و مرد همانند گذشته مسئول پرداخت نفقه و حوایج او است و جز در موارد و وظایف خاص زناشویی که زن وظیفه‌ای ندارد، در بقیه موارد تقریباً اوضاع به همان صورت قبل از طلاق است. همه این کارها برای این است که کانون خانواده از هم نپاشد و اتحاد زوجین به جدایی مبدل نشود، جالب اینکه در همین مورد امام محمدباقر علیه السلام می‌فرماید:‌ «زن مطلقه می‌تواند در دوران عده آرایش کند، سرمه در چشم و موها را رنگین و خود را معطر و لباس موردعلاقه خویش را بپوشد.» شاید هیجان‌ها و طوفان‌های خشم جای خود را به مصلحت‌اندیشی دهد و زن و مرد از حوادث قبلی پشیمان و زندگی را دوباره سروسامان دهند و از طلاق که مبغوض‌ترین حلال‌هاست، بپرهیزند. چنین تمهیدی می‌تواند عاملی در یادآوری خاطرات زندگی مشترک باشد و تجدید این خاطرات، عصبانیت‌های زودگذر را برطرف ساخته و زمینه تجدیدنظر و رجوع از جانب مرد را فراهم سازد، رجوعی که به هیچ تشریفات قانونی نیازمند نیست.

سه) «حضور دو شاهد عادل» نیز از جمله قوانین و احکامی است که طی آن اسلام کوشیده تا موانعی بر سر راه تصمیمات آنی و زودگذر زوجین فراهم آورد، زمینه مشارکت عقول افراد صاحب‌تجربه و مورد اعتماد را فراهم نماید و فرصتی برای رجوع به گذشته و تفکر در آینده مهیا سازد. مثلاً برای طلاق، حضور دو شاهد عادل را ضروری می‌داند و معمولاً افراد متشرع از حضور در مجلس طلاق به‌عنوان شاهد ابا دارند و این خود تأخیری در وقوع طلاق پدید می‌آورد؛ اما در مسئله ازدواج، چون بنای شریعت بر تسهیل آن است، حضور شاهد لزومی ندارد.

چهار) «طهارت زن از عادت ماهانه» یکی دیگر از این شروط به‌عنوان یک شرط تأخیری در طلاق مؤثر است چنانکه قبلاً اشاره شد.

پنج) «واگذاری تکفّل فرزندان به مرد»، اجبار مرد به پذیرش فرزندان و نگهداری و مخارج آن‌ها از دیگر موانع مسئله طلاق در زندگی است؛ چراکه مرد مجبور است علاوه بر پرداخت نفقه فرزندان، آنان را – چه دختر و چه پسر – سرپرستی نماید و به تعبیری هم مادر باشد و هم پدر.

2) وظایف دولت و نهادهای ذی‌ربط

نهادها و سازمان‌های دولتی از طریق رسانه‌های جمعی، فرهنگ‌سازی، برنامه‌ریزی‌های کلان – کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت- می‌توانند برای کاهش احتمال وقوع طلاق و تحکیم مبانی خانواده، پیشنهادها زیر را اجرایی کنند:‌[13]

یک) آگاه‌سازی و ترغیب همبستگی‌های شهری و شهروندی که به‌نوبه خود موجب تقویت نظام روابط اجتماعی و افزایش احساس مسئولیت مشترک اجتماعی می‌شود.

دو) اهمیت دادن به آداب‌ورسوم و ارزش‌های سنتی مربوط به خانواده.

سه) وسایل ارتباط‌جمعی و مطبوعات لازم است از طرق مناسب بدون آنکه به بدآموزی منجر شود، در جهت تقویت شبکه‌های ارتباطی و خویشاوندی بین افراد تلاش نمایند، به این معنا که ارزش‌های عاطفی، حس هم‌دردی و تعاون بین افراد و اعضاء خانواده تحت تأثیر زندگی شهری تا اندازه زیادی کاهش می‌یابد.

چهار) گرایش مردان خانواده برای پذیرش نقش جدید زنان در جامعه به‌وسیله آموزش به آنان تغییر داده شود.

پنج) مفهوم‌سازی این گرایش در زنان که استقلال مالی و رسیدن به آگاهی اجتماعی بیانگر بی‌توجهی و عدم تعهد اخلاقی به زندگی نمی‌تواند باشد.

شش) تلاش برای تقویت باورهای دینی که زوجین به طلاق روی نیاورند.

هفت) به زنان و مردان در خصوص عواقب و نتایج افزایش انتظارات جدید و تغییر سبک زندگی آگاهی داده شود.

هشت) احساس عمومی و نگرش‌های عمومی در خصوص تشریفات و شرایط قانونی طلاق دستیابی به طلاق که در گذشته تقریباً غیرممکن بود اما امروز این امر نسبتاً ساده شده و دولت خود با تصویب قوانینی تسهیل و تسریع تشرفات قانون طلاق را تقویت کرده آگاهی داده شود.

نه) ایجاد مراکز مشاوره یا افراد متخصص برای آگاهی افراد در جهت حل بعضی از مشکلات خانوادگی ایجاد شود.

3) تکنیک‌های مهارت ارتباط

دانستن فن‌های ارتباطی با دیگران از جمله شریک زندگی یکی از مهم‌ترین راهه‌ای مقابله با وقوع طلاق است. قهر کردن، محل نگذاشتن و ترش‌رویی، درواقع نوعی فرار کردن است و می‌تواند نشان ترس، ناپختگی و ضعف شخصیتی باشد. در موقع بروز مشکلات ارتباطی، باید به‌دنبال راه‌حل بود نه این‌که صورت‌مسئله را پاک کرد؛ چراکه وقتی از کسی که او را دوست دارید می‌رنجید، از او دوری می‌کنید و یا به او بی‌محلی می‌کنید، آیا به حل مشکلاتتان کمک می‌کنید یا فقط به ارتباطتان، بیشتر آسیب می‌رسانید. هر وقت در زندگی زناشویی و یا هر نوع ارتباط دیگر مشکلی پیش می‌آید به‌جای قهر کردن، قطع ارتباط، لجبازی، کینه‌جویی می‌بایست با مشکل روبرو شد و درباره موضوع به‌طور روشن، قاطع، زدون کم‌گویی و اغراق و درعین‌حال با ملایمت و بدون عصبانیت صحبت کرد تا موضوع حل شود.[14] به‌جای قهر کردن و حرف نزدن، می‌توان به روش زیر عمل کرد:‌

  • مسئله یا مشکل پیش‌آمده را به‌روشنی بیان کنید.
  • احساستان را درباره رفتار بدی که با شما شده است، به‌وضوح، با ملایمت و بدون دل‌خوری توضیح دهید.
  • دوست دارید با شما چگونه رفتار شود؟ آن را بیان کنید و بخواهید.
  • اگر رفتار و برخورد با شما، مطابق میلتان باشد، چه نتیجه‌هایی در روابطتان حاصل می‌شود، آن را توضیح دهید.

 

[1]. برای مطالعه بیشتر رک: شعاع کاظمی، آسیب‌های روانی خانواده، برگرفته از دیدگاه روان‌شناسی، مشاوره و اسلام، ص26-28.

[2]. جعفرپور، «حق طلاق» (بخش اول)؛ حکیم و زاهدی فر، «علل طلاق و راهبردهای کاهش آن از دیدگاه قرآن با روش ترتیب نزول».

[3]. مقاله «عامل بازدارنده آموزش جامع جنسی در ایران» دکتر کاظم فروتن رئیس کلینیک سلامت خانواده، آذر 1386، کنگره «همایش خانواده و باروری» به نقل از حکیم و زاهدی فر، «علل طلاق و راهبردهای کاهش آن از دیدگاه قرآن با روش ترتیب نزول».

[4]. بقره/223

[5] رک: بقره/187 و 221؛ ممتحنه/10؛ نور/3 و 26.

[6]. ساروخانی، مقدمه‌ای بر جامعه‌شناسی خانواده، ص97.

[7]. کریمی، نگرش و تغییر نگرش، ص25.

[8]. کی‌نیا، پژوهشی در عوامل اجتماعی طلاق، ص22.

[9]. بقره/226

[10] بقره/231

[11] طلاق/61

[12] تحریم/1

[13]. شعاع کاظمی و مومنی جاوید، آسیب‌های اجتماعی (نوپدید)، با تاکید بر تئوری‌های زیربنایی و راهکارهای مقابله‌ای، ص363.

[14]. شعاع کاظمی، آسیب‌های روانی خانواده، برگرفته از دیدگاه روان‌شناسی، مشاوره و اسلام، ص26-28.

منبع پایش سبک زندگی/سال چهارم/شماره بیست و یکم/مهرماه 1396
مطالب مرتبط
ارسال پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.