رصد فرهنگی جامعه
نویسنده: حمید فلاحتی
جامعه بهمثابه یک نهاد فرهنگی و اجتماعی، به موازات تغییرات اجتماعی و محیطی، با مسائل و چالشهای فرهنگی و اجتماعی خاصی روبهرو است. با توجه به رسالت و کارکردهای متنوع بخشهای مختلف فرهنگی، پاسخگویی به انتظارات فزاینده فرهنگی و اجتماعی نیازمند برنامهریزی راهبردی و کلاننگر در حوزههای فرهنگی اجتماعی است. به منظور تحقق فرآیند برنامهریزی مؤثر جهت تحقق وضعیت مطلوب در جامعه، نخستین گام را میتوانشناسایی و تبیین وضعیت فعلی فرهنگی جامعه تعریف کرد. به این منظور، طراحی و استقرار سازوکاری که بتواند ظرفیتها، توانمندیها و نیز کمبودهای فرهنگی و اجتماعی جامعه را از طریق جمعآوری نظاممند دادهها و اطلاعات و انتقال صحیح آن به برنامهریزی فرهنگی و اجتماعی محقق کند، ضروری است. این سازوکار از طریق رصد اجتماعی و فرهنگی در جامعه امکانپذیر است.
مهمترین موضوعی که رصد اجتماعی و فرهنگی دنبال میکند، آگاهی از نیازهای فرهنگی و اجتماعی جامعه و فراهمسازی اطلاعات برای تصمیمسازان و برنامهریزان است که میتواند برنامهریزی درست و دقیق را به دنبال داشته باشد. با این اوصاف، رصد اجتماعی و فرهنگی یک فرآیند پویا و قابل برنامهریزی دورهای است.
۱. ضرورت و اهمیت
فــرهنــگ بـهمنزله پایدارترین حوزه اجتماع، شکل و ماهیت حرکت جامعه را مشخص میکند. رصد عوامل شکلدهنده به فرهنگ، هویت فرد و جامعه، منشأ رشد و تعالی یا سقوط اجتماع انسانی و یکی از گامهای اساسی در مهندسی فرهنگی جامعه است.
نگاهی گذرا به عرصه فرهنگ در سطوح مختلف و حوزههای گوناگون نشان میدهد که فرهنگ، زیربنای جامعه انسانی است و بر پایه مفروضات و اصول اساسی شکل میگیرد و بر روی آنها ارزشهای فرد و جامعه تشکیل مییابد که در نهایت، این ارزشها به هنجار اجتماعی تبدیل میشود و در قالب رفتار فردی و جمعی، تبلور عینی مییابد.
در حقیقت مفروضات و اصول اساسی با شکلدهی به ذهنیت و هویت فرد، رفتاری در او برمیانگیزد که قابلیت لمس عینی مییابد؛ اما شناخت این متغیرهای بنیادی، با وجودی که قابلیت مشاهده عینی را ندارند، از اهمیت شایانی برخوردار است و رصد آنها مبنای هرگونه طرح برای مهندسی فرهنگی کشور است. به طور قطع این مفروضات از متغیرهای گوناگونِ اقتصادی و سیاسی، تحت تأثیر شرایط زمانی و مکانی، تأثیر میپذیرند. رصد این متغیرها و سنجش میزان تأثیرگذاری آنها باید یکی از فازهای طرح مهندسی فرهنگی باشد.
اگر هدف جامعه اسلامی، رشد، تعالی، کمال مادی و معنوی و فراهمکردن زمینه رشد همهجانبه انسان بر اساس مبانی دینی و اخلاقی باشد، باید ملاک و معیار در کلیه سیاستگذاریها و برنامهریزیها هم، خود انسان باشد.
مهندسی فرهنگی بستری برای دستیابی به چنین هدفی است که باید با توجه به عوامل شکلدهنده به شخصیت انسان، توسعه انسانمدار را پیگیری کند. دستیابی به این هدف، به شناخت کامل از فرهنگ موجود و متغیرهای اساسی آن و برنامهریزی برای رسیدن به فرهنگ مطلوب در سایه منابع و مقدورات موجود نیاز دارد. ضرورت و نیاز این امر، زمانی بیشتر برجسته میشود که بدانیم این امر از مطالبات مقام معظم رهبری(مد ظله) در چنـد سـال اخیر درباره ضرورت مهندسی فـرهنـگی جـامعه بوده است.
۲. مفهومشناسی رصد فرهنگی
بررسی دقیق رصد فرهنگی و شناسایی ابعاد آن به زمان وسیعی نیاز دارد؛ اما از آنجا که «رصد فرهنگی» یک واژه مرکب است، بنابراین مانند سایر واژههای ترکیبی باید ابتدا هر واژه، جداگانه شناسایی شود تا از ترکیب دو واژه، یک مفهوم روشن به دست آید.
الف) مفهوم رصد
واژه «رصد» بر معانی و اعمال متعددی دلالت دارد که بسته به زمینه و کاربست آن متفاوت است؛ اما در کل، معنا و مضمون مشخصی را به ذهن متبادر میسازد. در فرهنگ لغت معین، ذیل واژه رصد، این عبارات آمده است: «نظر دوختن، مراقب بودن. جایی که در آن با ابزار نجومی به مطالعة ستارگان میپردازند.» دهخدا نیز در لغتنامه خود، رصد را با عبارات: چشم داشتن و مراقبتکردن، نظرکننده و مکان مراقبت وصف کرده است و بر کاربرد این واژه در نجوم تأکید میورزد.
در ادبیات علمی دنیا، واژه «monitoring» را میتوان بهترین معادل برای واژه رصد در نظر گرفت. شایان ذکر است واژه «scanning» نیز بهویژه در علوم پزشکی، کاربردی نزدیک به مفهوم رصد دارد و برخی آن را به «پایش» ترجمه کردهاند.
با توجه به دامنه وسیع کاربرد این واژه که نجوم، فناوری اطلاعات، پزشکی و پرستاری، علوم اجتماعی، علوم رفتاری و علوم نظامی را شامل میشود، در یک تعریف کلی میتوان گفت: رصد یا پایش عبارت است از: «تلاش مداوم به منظورشناسایی تغییرات عمده در پدیده مورد مطالعه.»
ب) مفهوم فرهنگ
مفهومشناسی فرهنگ، یکی از مباحث پایه در فرهنگسازی هر جامعهای است؛ زیرا براساس نوع نگرش به مفهوم فرهنگ، چیستی و چگونگی رصد فرهنگی نیز متفاوت خواهد شد.
مقام معظم رهبری(مد ظله) در بیانی، مفهوم فرهنگی را از ضروریات زندگی میدانند و میفرمایند: «فرهنگ، یعنی همین رسوم و آدابی که بر زندگی من و شما حکم است. فرهنگ، یعنی باورها و اعتقادات ما و چیزهایی که زندگی شخصی و اجتماعی و داخل خانه و محیط کسب یک جامعه با آن روبهروست.»
در متون علوم اجتماعی در تعریف فرهنگ، نظریات متعدد و گاه متناقضی وجود دارد. برخی با تأکید بر اکتسابی بودن فرهنگ، آن را چنین تعریف کردهاند: «مجموعه الگوها یا هنجارهای رفتاری است که از طریق یادگیری از نسلی به نسل دیگر انتقال مییابد.» گاهی نیز فرهنگ را به «راه و رسم زندگی جامعه» تعریف کردهاند.
با وجود این، جامعهشناسان بر تعریف تایلر (۱۸۳۲ ـ ۱۹۱۷) به عنوان تعریفی جامع تأکید میورزند: «فرهنگ عبارت است از: مجموعه پیچیدهای از علوم، دانشها، هنرها، افکار و اعتقادات، قوانین و مقررات، آداب و رسوم، سنتها و به طور خلاصه، کلیه آموختهها و عاداتی که یک انسان به عنوان عضو جامعه اخذ میکند.»
ج) مفهوم رصد فرهنگی
ابتدا باید به تفاوت «رصد فرهنگ» و «رصد فرهنگی» از جهت مفهومشناسی، محتوا و ساخت زبانی پرداخت تا گستره مفهومی رصد فرهنگی، بهتر و بیشتر شناخته شود. در رصد فرهنگ، رصد به فرهنگ اضافه شده و ترکیب از نوع اضافی (مضاف و مضاف الیه) است. در این ترکیب، مقوله فرهنگ، متعلق به موضوع رصد است؛ یعنی گذشته از آنکه خود رصد را به چه معنایی تفسیر کنیم، مقوله فرهنگ، موضوع پایش و رصد است.
آنچه باید رصد شود، صرفاً فرهنگ است، نه چیز دیگر؛ اما رصد فرهنگی، عبارتی وصفی (صفت و موصوفی) است که به معنای پایش و دیدهبانی کلیه امور و شئون مرتبط با فرهنگ است. در ترکیب اخیر، متعلق رصد ذکر نشده و تعیین نشده است، چه چیزی را باید رصد کنیم. در عبارت رصد فرهنگی، همه شئون میتوانند موضوع پایش قلمداد شوند. بدین ترتیب در رصد فرهنگی، دامنه بسیار وسیع در نظر گرفته شده است و میتواند علاوه بر فرهنگ، بسیاری مقولههای مؤثر دیگر را نیز شامل شود.
در یک تعریف کلی، رصد فرهنگی عبارت است از: تحلیل و بررسی ارزشها، نگرشها، هنجارها و رفتارهای موجود در جامعه، سطح فرهنگ ملی و خرده فرهنگها، که برای مسألهشناسی فرهنگی و پایش جریانهای فرهنگی تولید شده در حوزههای مختلف جامعه اعم از فرهنگ دینی، سیاسی، اقتصادی، مدنی و علمی انجام میگیرد. هدف از این کار، آیندهنگری فرهنگی، شناسایی بهموقع جریانها و مسائل فرهنگی و ارائه راهبردهای مواجهه صحیح با آنها است.
برخی نیز رصد فرهنگی را کالبدشکافی و آسیبشناسی واقعبینانة عینی وضعیت فرهنگی کشور (در سطح فرهنگ عمومی و خرده فرهنگهای نواحی کشور) میدانند. طی آن با دیدهبانی پیوستة فضای فرهنگی کشور، بررسی و برآورد تأثیر محیطهای تأثیرگذار و متغیرهای داخلی و خارجی ضمن مسألهیابی، نوعی نیازسنجی فرهنگی نیز انجام میشود.
نمودار ستون مقابل، برهمکنش متقابل حوزه فرهنگی عمومی و خرده فرهنگها در یک سطح و کنش حوزه فرهنگ و حوزه سیاستگذاری در سطحی دیگر را نشان میدهد. رصد فرهنگی، ناظر به مجموعه این کنشها و تحولات مرتبط با فضای فرهنگی کشور است؛ فرآیندی که به صورت پیوسته باید صورت گیرد.
فرهنگ دارای دو بعد عینی و ذهنی است. ابعاد ذهنی در مؤلفههایی از قبیل مقولهبندی، تداعی معانی، باورها، ارزیابیها، معانی ضمنی، انتظارات، هنجارها، قوانین، خودشناسیها، عقاید غالب، مطلوبها و ارزشها و معنای رفتار تجلی مییابد. در واقع، موارد فوق، نگرش مردم به محیط و دنیای پیرامون خود را نشان میدهد. ابعاد عینی فرهنگ در میراث فرهنگی، هنرهای تجسمی، سینما، نقاشی، خط، آثار باستانی، ادبیات، رفتارها و… ملاحظه میشود. در مجموع، فرهنگ، مجموعه مرکبی از ارزشها، عقاید، هنجارها و نمادها در نظر گرفته میشود که در یک جامعه، پذیرفته شده و پایداری آن به صورت غیررسمی و جمعی تضمین شده است. بنابراین فرهنگ، چهار مؤلفه یا جزء اصلی دارد. این اجزا عبارتاند از:
۱. آگاهی و عقاید؛
۲. ارزشها؛
۳. هنجارها؛
۴. نمادها.
۳. ابعاد رصد فرهنگی
الف) بررسی مقاطع مختلف زمانی
هر پدیده فرهنگی در یک طیف زمانی، قابل تحلیل و بررسی است. مسائل امروز فرهنگی در عین حال که ریشه در گذشته دارند، تأثیراتی نیز در آینده خواهند داشت. بنابراین از حیث زمانی، رصد فرهنگی، دارای ابعاد ذیل خواهد بود:
– ارزیابی عملکرد فرهنگی گذشته در حوزههای مختلف برای شناخت نقاط قوت و ضعف؛
– ارزیابی وضعیت کنونی به منظور سنجش رضایتمندی عاملان و گروههای مخاطب؛
– آیندهپژوهی و پیشبینی آینده فرهنگی برای شناخت فرصتها و تهدیدهای پیش رو.
ب) جریانهای فرهنگی
در هر جامعهای، جریانهای فرهنگی، نقش مهمی در رشد فکری مردم و شکلگیری ذهنیت عمومی جامعه دارند. جریانهای فرهنگی از جنبههای مختلف قابل بررسی هستند:
اول: منشأ و مبدأ جریان
نخبگان و صاحبان فکری که تولید اندیشه میکنند، متفکران موجآفرینی که مترجم و بازگو کننده افکار دیگران در سطح جامعهاند؛
دوم: شناسایی بسترهای رشد جریان فکری
زمینههای داخلی و خارجی شتابدهنده یا کندکننده جریان؛
سوم: مقصد تأثیرگذاری جریان
اثبات مکتب، شناخت مکتب، اجرای مکتب (ارزشها و عقاید اساسی یا فرعی)؛
چهارم: حوزههای اخلاقی
هنجارها و رفتارها (اساسی یا فرعی)؛
پنجم: ویژگیهای جریان
رو به رشد و ظهور؛
تثبیت شده؛
در حال تغییر و زوال؛
گستره جریان؛
میزان تأثیرگذاری جریان.
ج) حوزههای فرهنگی
فرهنگ در هر نظام اجتماعی در ارتباط متقابل با سایر حوزههای نظام اجتماعی نظیر اقتصاد، اجتماع، سیاست و نظایر آن و همچنین فرهنگ سایر جوامع بوده و بر آنها تأثیر گذاشته و تأثیر میپذیرد. در سایه چنین ارتباطی مفاهیم ذیل اهمیت ویژهای در رصد فرهنگی پیدا میکنند:
– فرهنگ ملی؛
– فرهنگ جهانی (وجوه مثبت و منفی) و فرهنگهای خارجی (غربی و شرقی)؛
– فرهنگ دینی؛
– فرهنگ اقتصادی؛
– فرهنگ سیاسی؛
– فرهنگ اجتماعی؛
– فرهنگ عمومی.
د) سطوح رصد فرهنگی
پدیدههای فرهنگی بنا به گستره تأثیرگذاری خود، فرهنگ عمومی یا خردهفرهنگ خاصی را تحت تأثیر قرار میدهند. بنابراین ارزیابی تغییرات فرهنگی باید در دو سطح ذیل صورت پذیرد:
– فرهنگ عمومی؛
– خردهفرهنگها.
–
ه) محصولات و کالاهای فرهنگی
در دنیای مدرن با پیشرفت فناوری و صنایع فرهنگی، هر روز شاهد تولید صدها محصول فرهنگی در قالب کتاب، آثار هنری، فیلمهای سینمایی، اسباببازی، بازیهای رایانهای و… هستیم که نقش مهمی در فرهنگسازی دارند.
محصولات فرهنگی تولید داخل کشور؛
محصولات فرهنگی وارداتی از خارج از کشور؛
و) رسانه ها
– رسانههای مکتوب: کتاب، مجلات، نشریات و مطبوعات؛
– رسانههای شنیداری و دیداری: رادیو، تلویزیون و ماهواره؛
– رسانههای مجازی: سایتها، وبلاگها و شبکههای اجتماعی؛
– چندرسانهای: بازیهای رایانهای، نرمافزارها و بلوتوث.
ز) گروههای مرجع اصلی در جامعه
گروههای مرجع به افرادی گویند که گفتار و کردار آنها در جامعه، الگوی مردم و بهویژه جوانان قرار میگیرد و تأثیرگذاری فراوانی بر جامعه دارند؛ نظیر ورزشکاران، هنرپیشگان، دانشمندان و… .
ح) سبک زندگی
یکی از اصلیترین حوزههای رصد فرهنگی، توجه به سبک زندگی و الگوهای موجود در آن است. رفتار مسکنگزینی، پوشاک و مد لباس، نحوه گذران اوقات فراغت، مصارف فرهنگی و نظایر آن جزئی از سبک زندگی به شمار میروند.
۴. روششناسی رصد فرهنگی
رصد به دو شیوه قابل اجراست: رصد پیمایشی و رصد مجازی که شیوه آن دو به صورت زیر است:
الف) مسألهیابی و مسألهشناسی فرهنگی
در سطح توده عام مردم مطرح است.
منابع و مآخذ مسألهیابی: نگرشسنجیها، گزارشهای کارشناسی نهادهای فرهنگی و سایر انواع مطالعات کمی و کیفی؛
شاخصهای تعیین مسأله فرهنگی: تطابق با ملاکهای دینی، قدرت بالای تأثیرگذاری بر گستره وسیعی از جامعه، میزان ثبات و ماندگاری، متوجه اصلیترین ارزشها و باورهای فرهنگی؛
معیارهای اولویتبندی مسائل فرهنگی؛
ب) جریانشناسی فرهنگی
درسطح تولیدات فرهنگی نخبگان جامعه مطرح است.
ج) پردازش اطلاعات و تجزیه و تحلیل
پردازش اطلاعات حاصله از نظام رصد فرهنگی به روش فراتحلیل و یا تحلیل ثانویه اطلاعات و بهرهمندی از روشهای کیفی و دیدگاههای تخصصی خبرگان صورت میپذیرد. هر یک از مسائل و جریانهای فرهنگی از سه بعد برررسی میشود:
– بعد دینشناختی؛
– بعد جامعهشناختی؛
– بعد روانشناختی.
د) سیاستپژوهی و آیندهپژوهی
این بخش از نظام رصد فرهنگی در صدد است بعد از فراتحلیل و پردازش نهایی دادهها و اطلاعات حاصل از مطالعات پژوهشها به تنظیم سیاستها و راهبردهای منتج از نتایج پژوهشها، مطالعات، فراتحلیل و آیندهشناسی فرهنگی درباره مسأله یا جریان مورد نظر، مبتنی بر روشهای علمی سیاستپژوهی و آیندهپژوهی بپردازد.
ه) پیامدسنجی
این مرحله از نظام رصد فرهنگی به ارزیابی سیاستها و راهبردهای اجرا شده درباره مسأله یا جریان مورد نظر، بپردازد و بعد از پایش پیامدهای حاصل از هر سیاست و راهبرد، پیشنهادهای لازم برای تقویت، حذف، تغییر و یا اصلاح آن ارائه میکند.
در انتها، اگر در صدد باشیم، مجموعه مباحث ارائه شده در قالبِ یک طرح نظاممند و خلاصه بیان شود، شاید بتوان با کمی اغماض، الگوی ذیل را ارائه داد:
۴. برخی از مهمترین محورها و موضوعات رصد اجتماعی و فرهنگی در جامعه
پایش سبک زندگی، سال اول، شماره ۳، مرداد ۱۳۹۳، صفحات ۸۵-۹۰.