زندگی معنوی ـ جلسه صد و پنج
در جلسات قبل چهار باب از کتاب منازل السائرین بیان شد. در این جلسه باب پنجم کتاب با عنوان تفکر بیان میشود و طبق رویه، در ابتدای این باب نیز با آیه از قرآن آغاز نموده است.
قال الله تعالی: وَأَنْزَلْنَا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَیْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ؛ و این قرآن را به سوى تو فرود آوردیم، تا براى مردم آنچه را به سوى ایشان نازل شده است توضیح دهى، و امید که آنان بیندیشند. نحل/44.
باب پنجم: تفکّر
سلوک هم نیازمند تفکّر است. عقل از مهم ترین بعد انسان و نعمت الهی است.
عقل یا بالقوه است یا بالفعل.
اگر آدمی از قوه ناطقه که فصل ممیزه او از حیوان است بهره لازم را نبرد، گویا به دستگاه خلقت و بزرگترین نعمت، توهین کرده است. اگر خداوند از انسان انتظار حیوان داشت، به خلقت حیوان، اکتفا می کرد. خداوند از انسان انتظار انسانیت دارد و بخش مهم ظهور انسانیت در عقلانیت و شکوفایی نعمت عقل است که البته به دست انسان است.
نکته اول: مفهوم شناسی تفکّر
• معناشناسی لغوی:
تأمل و درنگ
معطوف ساختن اندیشه به چیزی مشخص (عمدتاً به این معنا است)
آنچه در خاطر آدمی میگذرد.
تردّد چیزی درون انسان
• میان نظر و فکر تفاوت وجود دارد. نظر اعم است از نظر با فکر و نظر براساس امور بدیهی، اما فکر فقط اولی است. تأمل براساس امور بدیهی تفکر نیست، بلکه نظر است.
• همچنین میان تفکر و تدبّر تفاوت است. تدبر، تأمل در چیزی است با توجه به عواقب و پیامدهای آن، اما تفکر تأمل در چیزی است با توجّه به دلایل آن.
• تفکر به دو معنا می تواند به کار رود:
قوه مفکّره (قوه است)
فعالیت قوه مفکره جهت حصول به نتیجه (استنتاج). یعنی قوه به فعلیت رسیده است.
• تفکر از (ف ک ر) و ریشه واژه فکر از (ف ر ک) است و فرک به معنای کاویدن و جستجو کردن در چیزی است. پس اصلی ترین معنای ریشهای واژه فکر، جستجو کردن در چیزی است.
• تفکر در منطق و فلسفه و دیگر علوم عقلی (کلام، عرفان) نیز به کار می رود. تفکر در منطق: مواجهه با امر مجهول و تلاش برای معلوم کردن مجهول است. برای این تبدیل سه انتقال (حرکت) صورت میگیرد:
از مجهول به معلومات پیشین
میان معلومات پیشین جهت یافتن حد وسط
انتقال از حدل وسط به مجهول نخست برای معلوم ساختن آن
در جلسات قبل چهار باب از کتاب منازل السائرین بیان شد. در این جلسه باب پنجم کتاب با عنوان تفکر بیان میشود و طبق رویه، در ابتدای این باب نیز با آیه از قرآن آغاز نموده است.
قال الله تعالی: وَأَنْزَلْنَا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَیْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ؛ و این قرآن را به سوى تو فرود آوردیم، تا براى مردم آنچه را به سوى ایشان نازل شده است توضیح دهى، و امید که آنان بیندیشند. نحل/44.
باب پنجم: تفکّر
سلوک هم نیازمند تفکّر است. عقل از مهم ترین بعد انسان و نعمت الهی است.
عقل یا بالقوه است یا بالفعل.
اگر آدمی از قوه ناطقه که فصل ممیزه او از حیوان است بهره لازم را نبرد، گویا به دستگاه خلقت و بزرگترین نعمت، توهین کرده است. اگر خداوند از انسان انتظار حیوان داشت، به خلقت حیوان، اکتفا می کرد. خداوند از انسان انتظار انسانیت دارد و بخش مهم ظهور انسانیت در عقلانیت و شکوفایی نعمت عقل است که البته به دست انسان است.
نکته اول: مفهوم شناسی تفکّر
• معناشناسی لغوی:
تأمل و درنگ
معطوف ساختن اندیشه به چیزی مشخص (عمدتاً به این معنا است)
آنچه در خاطر آدمی میگذرد.
تردّد چیزی درون انسان
• میان نظر و فکر تفاوت وجود دارد. نظر اعم است از نظر با فکر و نظر براساس امور بدیهی، اما فکر فقط اولی است. تأمل براساس امور بدیهی تفکر نیست، بلکه نظر است.
• همچنین میان تفکر و تدبّر تفاوت است. تدبر، تأمل در چیزی است با توجه به عواقب و پیامدهای آن، اما تفکر تأمل در چیزی است با توجّه به دلایل آن.
• تفکر به دو معنا می تواند به کار رود:
قوه مفکّره (قوه است)
فعالیت قوه مفکره جهت حصول به نتیجه (استنتاج). یعنی قوه به فعلیت رسیده است.
• تفکر از (ف ک ر) و ریشه واژه فکر از (ف ر ک) است و فرک به معنای کاویدن و جستجو کردن در چیزی است. پس اصلی ترین معنای ریشهای واژه فکر، جستجو کردن در چیزی است.
• تفکر در منطق و فلسفه و دیگر علوم عقلی (کلام، عرفان) نیز به کار می رود. تفکر در منطق: مواجهه با امر مجهول و تلاش برای معلوم کردن مجهول است. برای این تبدیل سه انتقال (حرکت) صورت میگیرد:
از مجهول به معلومات پیشین
میان معلومات پیشین جهت یافتن حد وسط
انتقال از حدل وسط به مجهول نخست برای معلوم ساختن آن
«تفکر یک حرکت ذهنی است برای معلوم ساختن مجهول»
نکته دوم: واژه تفکر در آیات قرآن
تفکر تقریباً 18 مرتبه و معمولاً با واژة لعلّ آمده است:
الف) متعلَّق تفکر در قرآن:
1. در باب وحی و نبوت
مَا یُوحَى إِلَیَ قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الْأَعْمَى وَ الْبَصِیرُ أَ فَلاَ تَتَفَکَّرُونَ(انعام/50)
أَ وَ لَمْ یَتَفَکَّرُوا مَا بِصَاحِبِهِمْ مِنْ جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلاَّ نَذِیرٌ مُبِینٌ (اعراف/184) (جنزده/دیوانه) ـ همراه (مراد، پیامبر(ص) است).
مقدمه اول این فرد (محمد)(ص) کسی است که سالیان طولانی با شما همراه و مصاحب بود.
مقدمه دوم: در طول این سالیان، حتی یک نمونه از او دیوانگی ندیدید.
نتیجه: پس چنین فردی اگر اکنون هم سخنی بگوید از سر دیوانگی نیست.
(هیچکدام از استدلالهای قرآن کامل نیامده زیرا بسیار، مخاطبان خودش را دعوت کرده به تفکّر. طبعا باید مخاطبین خود را وادار کند که از نیروی تفکّر خود استفاده کنند.)
2. قرآن
وَ تِلْکَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ (حشر/21) لعلکم یتفکّرون: تفکر در آیات کتاب آسمانی
3. امور اجتماعی(انفاق)
کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمُ الْآیَاتِ لَعَلَّکُمْ تَتَفَکَّرُونَ (بقره/266)
4. تاریخ و قصص
فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ (اعراف/176)
5. مرگ
إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ (زمر/42)
6. جهان تکوین: بیشترین حجم آیات تفکر در این محدوده است.
اگر خداوند انسانها را به تفکّر دعوت کرده است و بیشترین حجم آیات تفکر را درباره تفکر در خلقت قرار داده است، آیا تاکنون به این دعوت قرآن پاسخ گفتهایم؟! خداوند از انسان چیزهایی خواسته که انسان گوش نمی دهد، از طرف دیگر انسانها هم کارها و خواستههایی دارند. نتیجه، این است که خداوند هم خواستههای انسان را گوش نمی دهد و این یعنی حق و عدالت. (فلسفه دعاهای اجابت نشده). چه خوب است مهمها و نامهمهای خدا، برای ما نیز مهم و نامهم باشند. مخلوق باید تابع خالق باشد نه خالق تابع مخلوق.
از نظر قرآن، تفکر یعنی چیدن مقدمات برای نیل به نتیجه (نتایج). تفکر در قرآن به لحاظ تعریف با تعریف آن در دیگر کتب و علوم تا حدی مشابه است ولی شیوههای آن متفاوت است.
ب) تفکر در قرآن (ویژگیهای آیات تفکر)
تقریباً تمامی مقدمات، ساده هستند چرا که مخاطب قرآن «الناس» دارای ذهن ساده هستند.
در بیشتر موارد، مقدمات، علاوه بر سادگی، محسوس و از جهان طبیعتاند.
(الاهیات طبیعی: آغاز از مقدمات محسوس برای رسیدن به نتیجه الهی با استفاده از عقل به عنوان یک استدلال)
استفاده از ضرب المثل بقره / 266
حاضر بودن ذهن به هنگام تفکّر (همراه با تمرکز کافی و دقت بالا)
أَوَلَمْ یَتَفَکَّرُوا فِی أَنْفُسِهِمْ مَا خَلَقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَیْنَهُمَاإِلَّا بِالْحَقِّ وَأَجَلٍ مُسَمًّى (روم/8)
تفکّر در همه موارد به جز یک مورد، به صورت جمع آمده است و تنها در همین مورد، منفی آمده است (فَکَّرَ)
نتیجه تفکّر باید شناخت آیات الهی باشد.
یکی از مهمترین صفات نیکان و خوبان عالَم است.
تفکر تقریباً 18 مرتبه و معمولاً با واژة لعلّ آمده است:
الف) متعلَّق تفکر در قرآن:
1. در باب وحی و نبوت
مَا یُوحَى إِلَیَ قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الْأَعْمَى وَ الْبَصِیرُ أَ فَلاَ تَتَفَکَّرُونَ(انعام/50)
أَ وَ لَمْ یَتَفَکَّرُوا مَا بِصَاحِبِهِمْ مِنْ جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلاَّ نَذِیرٌ مُبِینٌ (اعراف/184) (جنزده/دیوانه) ـ همراه (مراد، پیامبر(ص) است).
مقدمه اول این فرد (محمد)(ص) کسی است که سالیان طولانی با شما همراه و مصاحب بود.
مقدمه دوم: در طول این سالیان، حتی یک نمونه از او دیوانگی ندیدید.
نتیجه: پس چنین فردی اگر اکنون هم سخنی بگوید از سر دیوانگی نیست.
(هیچکدام از استدلالهای قرآن کامل نیامده زیرا بسیار، مخاطبان خودش را دعوت کرده به تفکّر. طبعا باید مخاطبین خود را وادار کند که از نیروی تفکّر خود استفاده کنند.)
2. قرآن
وَ تِلْکَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ (حشر/21) لعلکم یتفکّرون: تفکر در آیات کتاب آسمانی
3. امور اجتماعی(انفاق)
کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمُ الْآیَاتِ لَعَلَّکُمْ تَتَفَکَّرُونَ (بقره/266)
4. تاریخ و قصص
فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ (اعراف/176)
5. مرگ
إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ (زمر/42)
6. جهان تکوین: بیشترین حجم آیات تفکر در این محدوده است.
اگر خداوند انسانها را به تفکّر دعوت کرده است و بیشترین حجم آیات تفکر را درباره تفکر در خلقت قرار داده است، آیا تاکنون به این دعوت قرآن پاسخ گفتهایم؟! خداوند از انسان چیزهایی خواسته که انسان گوش نمی دهد، از طرف دیگر انسانها هم کارها و خواستههایی دارند. نتیجه، این است که خداوند هم خواستههای انسان را گوش نمی دهد و این یعنی حق و عدالت. (فلسفه دعاهای اجابت نشده). چه خوب است مهمها و نامهمهای خدا، برای ما نیز مهم و نامهم باشند. مخلوق باید تابع خالق باشد نه خالق تابع مخلوق.
از نظر قرآن، تفکر یعنی چیدن مقدمات برای نیل به نتیجه (نتایج). تفکر در قرآن به لحاظ تعریف با تعریف آن در دیگر کتب و علوم تا حدی مشابه است ولی شیوههای آن متفاوت است.
ب) تفکر در قرآن (ویژگیهای آیات تفکر)
تقریباً تمامی مقدمات، ساده هستند چرا که مخاطب قرآن «الناس» دارای ذهن ساده هستند.
در بیشتر موارد، مقدمات، علاوه بر سادگی، محسوس و از جهان طبیعتاند.
(الاهیات طبیعی: آغاز از مقدمات محسوس برای رسیدن به نتیجه الهی با استفاده از عقل به عنوان یک استدلال)
استفاده از ضرب المثل بقره / 266
حاضر بودن ذهن به هنگام تفکّر (همراه با تمرکز کافی و دقت بالا)
أَوَلَمْ یَتَفَکَّرُوا فِی أَنْفُسِهِمْ مَا خَلَقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَیْنَهُمَاإِلَّا بِالْحَقِّ وَأَجَلٍ مُسَمًّى (روم/8)
تفکّر در همه موارد به جز یک مورد، به صورت جمع آمده است و تنها در همین مورد، منفی آمده است (فَکَّرَ)
نتیجه تفکّر باید شناخت آیات الهی باشد.
یکی از مهمترین صفات نیکان و خوبان عالَم است.