زندگی معنوی: جلسه هفتم (صوت و متن)

استاد: دکتر محمدتقی فعالی (صوت و متن)

زندگی معنوی استاد دکتر فعالی جلسه هفتم مورخ 29 /9 /1393

در جلسات گذشته منزل اول (یقظه) از کتاب منازل السائرین بحث شد. مراد از قیام را خواجه قیام درونی دانست، دو ویژگی یقظه که نور و حیات باشد مطرح شد. بیان شد که یقظه دارای سه درجه است و درجه اول آن شامل سه مرحله است. درباره شکر مطالبی بیان شد و اکنون ادامه بحث.

انواع شکر

 

شکر را می­توان درجه ­بندی کرد و برای آن انواعی گفت. در یک تقسیم‌بندی می‌توان گفت شکر بر دو قسم است؛ ظاهری و حقیقی.

الف) شکر ظاهری

 

شکر ظاهری، شکر زبانی و سطحی می‌باشد. این نوع شکر سطحی بوده و از اعماق وجود انسان بر نمی‌خیزد.

ب) شکر حقیقی

 

شکر حقیقی، بر دو قسم است؛ شکر احساسی و شکر عملی. شکر احساسی شکری است که انسان در درون خود احساس تشکر بیابد، نوعی حس، احساس، دریافت درونی و حالت باطنی است و از نوع اول مهمتر است. امّا شکر عملی، شکری است که انسان از داده‌های خداوند در راستای رضایت او استفاده کند.

برای شکر احساسی در مورد انسان مثال های متعددی وجود دارد. در اینجا به یک مثال اکتفا می‌شود. فرض کنید فردا چک دارید. مبلغ 10 میلیون و عملاً هیچ پولی ندارید. طرف مقابل که چک در دست اوست بسیار بد قلق است. و فرض که شما نسبت به مسائل مالی حساس هستید. با این شرایط تا آخر شب هر تلاشی ممکن هست انجام دهید امّا توفیق حاصل نمی­شود. خواب نمی­روید و نماز صبح می­خوانی و هر دعایی می­کنی، همه راه­ها را امتحان می­کنی ولی پولی فراهم نمی­شود. یک ربع به ده یکی از دوستان شما که تا به حال از او خبر نداشتی تماس می­گیرد. و از ماجرا آگاه می­شود و شماره حساب از شما می­گیرد با کمال ناامیدی شماره حساب رابه او می‌دهی. می‌گوید سر ساعت 10 پول توی حساب شما است. ساعت 10 و یک دقیقه می­بینی 15 میلیون به حسابت آمده، حامل چک وجه خود را از بانک می­گیرد. بعد از اینکه خبردار می‌شوی چکت وصول شده است با دوست خود که دقایقی پیش صحبت کرده‌ای تماس می­گیری. به او می­گویی آیا تو پول را به حساب من ریختی؟ می­گوید بله. می‌گویی  چرا 15 میلیون؟ می­گوید 5 میلیون دیگر مال خودت. آن لحظه چه احساسی نسبت به آن رفیقت داری؟ به این حس می­گوییم احساس تشکر.

سؤال: آیا تا به حال در زندگی اینچنین احساسی را نسبت به نعمت­های الهی داشته­اید؟ آن چنان خدا انسان را غرق در نعم قرار داده که برای انسان عادت شده است. هر کس این تجربه را کرد، او دارای احساس سپاس‌گزاری است.

در مورد شکر عملی می‌توان چنین مثال آورد که اگر انسان از اندامش، عمرش،  فکر و ذهنش و از وسائل به گونه­ای درست استفاده کند، اینچنین بهره بردن­ها و  استفاده­های شکر عملی است.

شکر درجات دارد

رتبه شکرهای سه گانه طولی است. اول باید شکر زبانی باشد، سپس شکر احساسی و نهایتاً شکر عملی. با نگاه به آیات و روایات شکر به این نکته پی می‌بریم که تمامی آیات و روایات در باب شکر عام می‌باشند.

اگر انسانی کاری برای انسان کرد، شکر احساسی داریم و بعد از آن شکر عملی داریم. بیایم در مورد خدا اینگونه باشیم. شکر درجه­ای از ایمان است. ایمانی، ایمان است که به قلب درآید. و شکری، شکر است که به قلب و درون انسان درآید. بیاییم فقط یک بار در مقابل خدا شکر گذار واقعی باشیم.

متعلّق شکر

از مجموع آیات قرآن به دست می­آید که برای شکر پنج متعلّق می­باشد:

1)       خدا

2)       انسان

3)       حیوان

4)       گیاه

5)       جماد (اشیاء)

در بحث متعلّقات پنج گانه شکر نکاتی قابل ذکر است:

نکته اول: در میان این 5 متعلّق  اصالت با متعلّق اول یعنی خداست و چون همه چیز مخلوق خداست، شکر از مخلوق (یعنی شماره های  2 تا 5) شکر از خداست.

نکته دوم: شکر فقط شکر نسبت به انسان نیست. از نگاه قرآن شکر نسبت به تمام اشیاء و اشخاص می­باشد. یکی از اصولی که قرآن مطرح می­کند اصل تسخیر است. تسخیر در قرآن به گونه­های مختلف مطرح شده، گاهی واژه تسخیر آمده یا گاهی واژه­ای مشابه آن آمده است.

آیات تسخیر

آیه اول در مورد تسخیر کشتی است، خداوند می فرماید:

وَ سَخَّرَ لَکُمُ الْفُلْکَ لِتَجْرِیَ فِی الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ (ابراهیم/32)؛ و کشتى را براى شما رام گردانید تا به فرمان او در دریا روان شود.

این آیه اشاره به صنعت کشتیرانی دارد. خدا می­فرماید: این خداست که کشتی­ها را مسخر بشر نمود تا کشتی در آب فرو نرود و نفعی به بشر برسانند.

آیه دوم در مورد مسخر نمودن رودهاست، خداوند می‌فرماید:

وَ سَخَّرَ لَکُمُ الْأَنْهار(ابراهیم/32)؛ و رودها را براى شما مسخّر کرد.

آیه سوم پیرامون تسخیر خورشید و ماه می‌باشد، در قرآن کریم آمده است:

وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَر(رعد/2 و ابراهیم/33)؛ و خورشید و ماه را رام گردانید.

آیه چهارم تسخیر شب و روز را مطرح نموده، می‌فرماید:

وَ سَخَّرَ لَکُمُ اللَّیْلَ وَ النَّهار(ابراهیم/33)؛ و شب و روز را مسخّر شما ساخت.

آیه پنجم در مورد تسخیر دریاها و اقیانوس­ها و هر آنچه در آنها است، سخن می‌گوید:

وَ هُوَ الَّذی سَخَّرَ الْبَحْرَ لِتَأْکُلُوا مِنْهُ لَحْماً طَرِیًّا (نحل/14)؛ و اوست کسى که دریا را مسخّر گردانید تا از آن گوشت تازه بخورید.

این آیات بیان مصادیق تسخیر است. امّا آیاتی هم می‌باشد که بر اصل تسخیر به صورت کلی می­پردازد.

أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَکُم مَّا فىِ السَّمَاوَاتِ وَ مَا فىِ الْأَرْض (لقمان/20)؛ آیا ندانسته‏اید که خدا آنچه را که در آسمان‌ها و آنچه را که در زمین است، مسخّر شما ساخته.

حاصل آنکه در بحث تسخیر چند نکته وجود دارد:

نکته اوّل

آیات قرآن در باب تسخیر گاهی اشاره به مصادیق می­کند و گاهی به صورت کلی بیان می­کند. می­توان گفت تسخیر مربوط به کل جهان است.

نکته دوم

در معنای تسخیر باید گفت اگر فاعل فعل خویش را به گونه­ای جعل کند که آن فعل تمام اوامر فاعل را امتثال کند، مثلاً نویسنده­ای که قلمی در دست می‌گیرد و مشغول نوشتن می‌شود، قلم را به اراده خویش به حرکت در می‌آورد به گونه­ای که قلم با مشیّت نویسنده حرکت کند. گویند قلم مسخّر فاعل و نویسنده است. مثال دیگر اگر چشم با اراده فاعل عمل کند، گفته می‌شود چشم مسخّر فاعل است.

بنابراین تسخیر یعنی تجمیع چند رکن؛ فاعل، فعل، ابزار و تبعیت کامل. پس جهان هستی مسخّر خداست؛ زیرا او خالق است و جهان به اذن خدا مسخّر بشر شده است تا به انسان خدمت کند. اصل تسخیر در باب خدا یعنی ابزار، وسایل و کائنات در خدمت خداست. امّا اصل تسخیر در باب بشر یعنی نفع رساندن و خدمت دائمی کائنات به بشر به گونه­های متفاوت البته به اذن خدا.

پیامدهای معنای تسخیر

پیامد اول: بدست می­آید که کائنات خدا اولاً و بالذات قبل از این که مسخّر بشر باشند مسخّر خدایند. و به صورت موقت در خدمت بشر است و بشر برای استمرار حیات نیازمند کل کائنات است.

پیامد دوم: مسخّر بودن زمین و آسمان به معنای مملوک بودن زمین و آسمان برای بشر نیست فقط به معنای نفع بری است. تسخیر یعنی نفع بری آری ولی تخریب هرگز.

در یک کلام خداوند تمام اجزاء کائناتش را در اختیار بشر قرار داد تا به بشر نفع رسانند. کائنات از این جهت مصداق اسم رحمان است. تا به حال کسی دیده است که هیچ درختی از انسان در مقابل میوه­ای که می­دهد وجه­ش را بگیرد؟ هوا در ازای تنفس چیزی از انسان می­گیرد؟

حاصل آنکه اولاً براساس اصل تسخیر جهان دائماً به انسان‌ها خدمت می­کند، ثانیاً شکر نعمت یعنی دیدن خدمت­های دیگران و ثالثاً هر کس خدمات واقعی این و آن را ببیند شکر واقعی انجام داده است و این شکر، شکر احساسی است. شکر دائماً دیدن ناداشته­ها نیست شکر یعنی دیدن داشته­ها. اگر مهربانی کنید دیگری محبّت شما را ببیند، طبعاً به شما خدمت بیشتری خواهد رساند.

مطالب مرتبط
ارسال پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.