زندگی معنوی، جلسه پانزدهم 26/ 11/ 1393
در جلسات گذشته منزل اول (یقظه) از کتاب منازل السائرین بحث شد. بیان شد که یقظه دارای سه درجه است و درجه سوم آن وقت شناسی میباشد. در ادامه انواع عمر انسان بیان شد و اکنون ادامه بحث.
لِمَعْرِفَةِ الزِّیادَةِ و النُّقصَان مِنْ الأیَّامِ؛ کم و بیش بودن ایام (عمر انسانها).
برای روشن شدن این قسمت باید به مطالب ذیل توجه شود.
مطلب اول:بیش و کم ایام به معنای عامش، بیش و کم رزق البته به معنای عام آن میباشد. رزق به معنای عام هم در قرآن و هم در احادیث به کار رفته است. عمر انسان هم یک روزی و رزق محسوب میشود. از طرف دیگر رازق فقط خداست. بیش و کم رزق هم فقط به دست خداست. پس بیش و کم ایّام عمر نیز فقط به دست خداست. خداوند در قرآن کریم میفرماید:
وَ اللَّهُ فَضَّلَ بَعْضَکُمْ عَلى بَعْضٍ فِی الرِّزْقِ فَمَا الَّذینَ فُضِّلُوا بِرَادِّی رِزْقِهِمْ عَلى ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُمْ فَهُمْ فیهِ سَواءٌ أَ فَبِنِعْمَةِ اللَّهِ یَجْحَدُون[1]؛ و خدا بعضى از شما را در روزى بر بعضى دیگر برترى داده است. و [لى] کسانى که فزونى یافتهاند، روزىِ خود را به بندگان خود نمىدهند تا در آن با هم مساوى باشند. آیا باز نعمت خدا را انکار مىکنند؟
حاصل آنکه خداوند بعضی را بر بعضی از جهت رزق فضیلت بخشیده است.
مطلب دوم:خدا در قرآن میفرماید:
لَهُ مَقالیدُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشاءُ وَ یَقْدِرُ إِنَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلیمٌ[2]؛ کلیدهاى آسمانها و زمین از آنِ اوست. براى هر کس که بخواهد روزى را گشاده یا تنگ مىگرداند. اوست که بر هر چیزى داناست.
در ذیل این آیه نکاتی قابل توجه میباشد.
نکته اول: لَهُ مَقالیدُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ؛ مقالید جمع اقلید و به معنای کلیدها میباشد.[3] با توجه به لام در «له» انحصار مقالید برای خداوند میباشد. با این بیان مشخص میگردد که کلید باب رزق فقط به دست خداست و این همان توحید رازقیّت است.
نکته دوم:یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشاءُ وَ یَقْدِرُ؛ یقدر در مقابل یبسط میباشد و معنای آن این است که شخصی را در تنگدستی قرار دادن[4] میباشد. بسط و قَدر در رزق، یک واقعیت است که نتیجة آن ثروتمندی و فقر میباشد.
نکته سوم:فاعل«یشاء»، ضمیری است که به «مَن» برمیگردد. یعنی خداوند بسط رزق میدهد برای هر کسی که آن کس بخواهد. بنابراین کلیدهای رزق به دست خداست (کلیدهای اصلی) امّا عامل آن خواست خود انسان است. یعنی کلیدهای فرعی به دست خود انسان است.
مطلب سوم:قابض و باسط دو اسم از أسماء الهی است که اشاره به بیش و کم رزق دارد. در واقع خداوند فقط بسطِ رزق میدهد امّا اگر کسی بسطِ رزق را نخواهد، اسم القابض خداوند برای او، متجلّی میشود. پس خداوند فقط بسط دهنده است و قبض، همان عدمِ بسط است.
مطلب چهارم:در قرآن، هیچ تلازمی بین کفر و ایمان با فقر و ثروتمندی نیست. زیرا هم کفّار فقیر و ثروتمند در قرآن آمده و هم مؤمنین ثروتمند و فقیر. بنابراین از نظر قرآن:
]داشتن مهم نیست. استفاده کردن مهم است[
مطلب پنجم:حکمتهای قبض و بسط رزق، در آیات و روایات:
حکمت اول:روزی به اندازه تلاش؛ قبض و بسط روزی، به اندازة تلاش انسانهاست. خداوند تبارک و تعالی در قرآن میفرماید:
وَ مَنْ أَرَادَ الاَْخِرَةَ وَ سَعَى لهََا سَعْیَهَا وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُوْلَئکَ کَانَ سَعْیُهُم مَّشْکُورًا؛[5] و هر کس خواهان آخرت است و نهایت کوشش را براى آن بکند و مؤمن باشد، آنانند که تلاش آنها مورد حقشناسى واقع خواهد شد.
پس هر کس زیاد میخواهد باید بیشتر تلاش کند. البته، تلاش هم دو دسته است: 1ـ تلاش مادّی 2ـ تلاش معنوی
حکمت دوم:حکمت ابتلاء و آزمایش؛ قبض و بسط روزی، به خاطر آزمودن آدمیان است. بنابراین اینکه در چه شرایطی باشیم مهمّ نیست اینکه در شرایط موجود چگونه عمل کنیم مهم است.
وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرین*الَّذِینَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِیبَةٌ قَالُواْ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُون؛[6]و قطعاً شما را به چیزى از [قبیلِ] ترس و گرسنگى، و کاهشى در اموال و جانها و محصولات مىآزماییم و مژده ده شکیبایان را * [همان] کسانى که چون مصیبتى به آنان برسد، مىگویند: «ما از آنِ خدا هستیم، و به سوى او باز مىگردیم.
حکمت سوم:تعامل انسانها؛ خداوند براساس نیاز، مردم را به تعامل با یکدیگر وامیدارد بنابراین یکی را ثروتمند و دیگری را فقیر قرار میدهد تا فقیر برای به دست آوردن پول به سمت ثروتمند برود و ثروتمند برای استفاده از بازوی فقیر، به سمت او برود. یعنی هر یک از دارا و ندار به یکدیگر محتاجند.
أَ هُمْ یَقْسِمُونَ رَحْمَتَ رَبِّکَ نحَْنُ قَسَمْنَا بَیْنهَُم مَّعِیشَتهَُمْ فىِ الْحَیَوةِ الدُّنْیَا وَ رَفَعْنَا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ لِّیَتَّخِذَ بَعْضُهُم بَعْضًا سُخْرِیًّا وَ رَحْمَتُ رَبِّکَ خَیرٌْ مِّمَّا یجَْمَعُون؛[7]آیا آنانند که رحمت پروردگارت را تقسیم مىکنند؟ ما [وسایل] معاشِ آنان را در زندگى دنیا میانشان تقسیم کردهایم، و برخى از آنان را از [نظر] درجات، بالاتر از بعضى [دیگر] قرار دادهایم تا بعضى از آنها بعضى [دیگر] را در خدمت گیرند، و رحمت پروردگار تو از آنچه آنان مىاندوزند بهتر است.
حاصل آنکه براساس حکمت اول هر کس به دنبال رزق است باید تلاش نماید، آنچه بر اساس حکمت دوم مهم میباشد رفتار انسان است و بر اساس حکمت سوم تعامل براساس تفاوت در رزق است.
[1]. نحل/71. [2]. شوری/12. [3]. ابن منظور، لسان العرب، ج 3، ص 366. [4]. طریحی، مجمع البحرین، ج3، ص 448. [5]. اسراء/19. [6]بقره/155 و 156. [7]. زخرف/32.