عوامل اشاعة مدگرایی و تغییر سبک زندگی

نویسنده: سیدعلی آقایی

عوامل اشاعة مدگرایی

بدون شک تعویض سال‌به‌سال، ‌بلکه فصل‌به‌فصلِ مد لباس و آرایش و همچنین گسترش مدل‌های منسوب به گروه‌های منحرف غربی که موجب تضعیف ارزش‌ها،‌ هنجارها،‌ الگوهای فرهنگی و در ادامه تضعیف اقتصاد، فرهنگ و سلطة‌سیاسی بر سایر جوامع است، هرگز از یک نیاز فطری و طبیعی یا احساس احتیاج روحی واقعی در افراد سرچشمه نمی‌گیرد؛ بلکه عوامل پیدا و پنهانی در گسترش سریع این قبیل‌ مدها در میان جوانان دخیل هستند که به بررسی برخی از آن‌ها در کشورمان پرداخته می‌شود:

۱)    سرمایه‌گذاری کمپانی‌های اقتصادی

واقعیت آن است که دنیای مد با امکانات نامحدود خود، معدن طلای سرمایه‌داران است. تنها کاری که تاجری بزرگ می‌بایست انجام دهد، دگرگون ساختن مدها و اختراع مد جدید است تا از این راه خود را ثروتمندتر کند.
به‌همین دلیل می‌بینیم کمپانی‌های بزرگ، قدم به عرصة ‌مُد گذاشته‌اند و برای رسیدن به ثروت‌های کلان از تمامی علوم و امکانات موجود بهره می‌گیرند. امروزه این دسته از شرکت‌ها و مؤسسات تجاری از علم روان‌شناسی و جامعه‌شناسی بهره می‌گیرند و برای رسیدن به اهداف سرمایه‌داری خود،‌ با بهره‌گیری از مبانی روان‌شناختی «تأثیرگذاری»‌ و به‌کارگیری «روان‌شناسی مد»، اقدام به ایجاد نیاز کاذب و تأثیرگذاری بر مخاطب و تحریک او به انتخاب معیّنی از سبک زندگی و پوشش می‌کنند.

الف) برندهای گران‌قیمت در دنیای مد

شرکت‏هاى تولیدى از طریق روان‏سنجى و شناخت روحیات افراد جامعه و با توجه به همین روحیه نوگرایى و میل به امروزى شدن در جوانان در سبک زندگی ، هر روز، یک فُرم شلوار، پیراهن، کفش، کلاه، عینک، آباژور، کاغذ دیوارى، گوشى تلفن و… را عرضه مى‏کنند و اندک تغییرى از جانب آن ها، یک مُد جدید مى‏شود و حتّى گاهى براى آن‏که کالاى تولیدى‏شان زودتر در جامعه مُد شود، از یک فرد مشهور (مثل یک هنرمند سینما یا ورزشکار)، با اِعطاى مبلغ زیادى پول، مى‏خواهند که براى یک‏بار هم که شده، از آن کالاى جدید استفاده کند و در فیلم یا صفحه تلویزیون، ظاهر شود.
یکی از دغدغه‌های همیشگی مدپرستان صرف هزینه‌های گزاف برای انتخاب پوشاک است تا متمایز و متفاوت از دیگران به نظر برسند. از زمان انقلاب صنعتی به بعد ، صنعت پوشاک نیز دستخوش تغییرات بسیاری قرار گرفت و پیشرفت کرد. در این میان برندهای پوشاک نه تنها در تامین تقاضا و علائق مشتریانشان بلکه در رقابت با یکدیگر در دنیای طراحی و مد از هیچ کوششی فروگذار نکرده اند. اگرچه این پوشاک در قالب فرهنگ غربی جلوه می کنند. با این‌وجود فقط طبقه خاصی از جمله ثروتمندان قادر به خرید تولیدات این برندها هستند. در ادامه به فهرستی از برترین و گران‌ترین برندهای صنعت پوشاک اشاره خواهد شد که در بین تعداد بی‌شماری از دوست‌داران مد دنیا مشهورند.

* فندی

فندی یک برند معروف در تولید پوشاک است. لباس‌های گران‌قیمت فند، این برند را در جمع برندهای پوشاک گران‌قیمت گنجانده است. پوشاک با کیفیت فندی الگوهای برجسته‌ای را در حوزه مد و طراحی معرفی نموده است.

* گس

گس  یک برند آمریکایی است که بیشتر از هرچیز به‌خاطر جین‌های کتانش معروف است. این شرکت در زمینه طراحی، تولید و توزیع انواع پوشاک و لوازم جانبیِ بازار مد مانند ساعت مچی، جواهرات و عطر فعالیت دارد.
این شرکت در سال ۱۹۸۱ توسط پل مارسیانو تأسیس شد و پیشرفت آن به‌گونه‌ای بوده که هم‌‌اکنون مالک شبکه‌ای از ۴۸۴ شعبه فروشگاه و بوتیک در سراسر جهان به‌علاوه فروشگاه‌های زنجیره‌ای مارسیانو استور نیز است. دفتر مرکزی و شعبه اصلی فروشگاه‌های شرکت گس در شهر لس‌آنجلس و کالیفرنیا، قرار دارد. این برند با درآمد حدود ۱.۱۹ بیلیون دلار، جزو گران‌ترین برندهای موجود در جهان است.

* والنتینو

مجموعه پوشاک شگفت‌آور والنتینو  این برند را در ردیف برترین‌های پوشاک قرار داده است. نام این شرکت از نام مؤسس آن، والنتینو، الهام گرفته است. شهرت و محبوبیت والنتینو نه تنها در ایتالیا بلکه در کل دنیا گسترش دارد و پیشرفت آن به‌قدری بوده که در مدت کوتاهی توجه بهترین طراحان مد و فشن را به خود جلب کرده است.
البته به‌همان نسبت که زیبایی محصولات والنتینو بی اندازه است، قیمت محصولات آن نیز بسیار بالاست یا می‌توان گفت که گران‌ترین برند موجود در بازار است. اما طرفداران این برند آن‌قدر مجذوب زیبایی و کیفیت بالای آن شده‌اند که قیمت‌های نجومی هیچ ارزشی برای‌ آنان ندارد. لباس‌های مجلسی این برند عامل وجه تمایزش است. طرح‌های برجسته این برند، زنان طبقه اشرافی با گرایش‌های مدگرایی را جذب خود کرده است.

* دیور

کریستین دیور یک طراح مد فرانسوی است که به‌عنوان یکی از معروف‌ترین بنیانگذاران خانه مد در دنیا شناخته می‌شود و با نام «دیور» نیز معروف است.
دیور  برندی زیبا، مدرن، فریبنده و جزو قدیمی‌ترین برندهای لباس در جهان است که سابقه آن به سال ۱۹۴۶ باز‌می‌گردد. این برند لوکس، نه تنها در پاریس، بلکه در تمام جهان شهرت دارد و محبوبیت‌اش تنها به لباس محدود نمی‌شود، بلکه محصولات دیگر آن از جمله ساعت، عطر، جواهرات، کفش و محصولات زیبایی پوست نیز جای خود را میان طرفدارانش به‌خوبی باز کرده است.
قیمت محصولات دیور بسیار بالاست، اما فرقی به‌حال طرافداران آن، به‌خصوص خانم‌هایی که شیفته لوکس بودن آن شده‌اند، ندارد. اگرچه بخش زیادی از محصولات این کمپانی به زنان تعلق دارد، اما این کمپانی با در نظر گرفتن دو بخش تولیدی Dior Homme برای مردان و Baby Dior برای کودکان، به این دو حوزه نیز توجه کرده است. محصولات دیور در فروشگاه‌های تحت قراردادش در سراسر جهان به فروش می‌رسند که البته فروشگاه‌های اینترنتی و وب‌سایت رسمی این شرکت را نیز باید به این لیست اضافه نمود.

* ورساچه

ورساچه  شرکت پوشاک و خانه مد ایتالیایی است که در سال ۱۹۷۸ توسط جیانی ورساچه تأسیس شد. اولین بوتیک ورساچه در سال ۲۰۰۰ در شهر رجیو کالابریا راه‌اندازی گردید و امروزه تبدیل به یکی از بزرگترین خانه‌های مد در جهان شده است.
طراحی لباس‌های ورساچه به نوعی بین ظرافت، جذابیت و هنر عامیانه حرکت می‌کند. ویژگی‌های طراحی لوکس، رنگ‌هایی درخشان و جواهر مانند، خطوط صاف و جذابیت منحصر به ‌فرد از عوامل شهرت این برند در دنیای مد بوده‌اند. بر همین اساس، مشتری‌های ورساچه را افراد کاملاً متفاوتی از ستاره‌های موسیقی مانند مدونا و بون جووی گرفته تا هنرپیشه‌های شیک‌پوش هالیوودی شامل می‌شوند.

* آرمانی

آرمانی  شرکت طراحی مد و لباس ایتالیایی است که در سال ۱۹۷۵ توسط جورجو آرمانی تأسیس شد. این شرکت به طراحی و ساخت محصولات متنوعی شامل کالاهای لوکس، پوشاک، لوازم آرایشی، عطر، طراحی داخلی، جواهرات، عینک و ساعت با برندهای گوناگون می‌پردازد. جورجو آرمانی و سرجیو گالئوتی این شرکت را با سرمایه ده هزار دلار، در سال ۱۹۷۵ در شهر میلان بنیان گذاشتند و آن‌قدر پیشرفت‌شان قابل ملاحظه بوده که در پایان سال ۲۰۰۵، میزان فروشی برابر با ۱.۶۹میلیارد دلار داشته و به یکی از گران‌ترین برندهای جهان تبدیل شده‌اند.
این شرکت هم‌‌اکنون مالک شبکه‌ای از ۳۰۰ فروشگاه و بوتیک در ۳۶ کشور جهان است و در حدود ۴۷۰۰ کارمند و ۱۳ نمایندگی تولید در سراسر جهان دارد    .
آرمانی همچنین از طریق همکاری با سایر شرکت‌ها در حیطه‌های تازه‌ای مانند ساخت هتل‌ها و مراکز تفریحی زنجیره‌ای و حتی ساخت گوشی‌های موبایل و همچنین تولید عطرهای زنانه و مردانه، پس از همکاری با شرکت لوازم آرایشی لورئال، کار خود را آغاز کرده است.

* پرادا

برند پرادا  برند تخصصی مد ایتالیایی برای کالاهای لوکس مردانه و زنانه و تولید کننده عینک، چرم، کفش، چمدان و کیف‌دستی است که به وسیله ماریو پرادا و برادرش در سال ۱۹۱۳ میلادی تأسیس شده است. دفتر مرکزی پرادا در میلان ایتالیا قرار دارد.

دولچه گابانا

دولچه اند گابانا  شرکت کالای لوکس و خانه مد ایتالیایی است که در سال ۱۹۸۵ توسط دمینیکو دولچه و استفانو گابانا، دو طراح ایتالیایی، در شهر میلان تأسیس شد. این شرکت دارای دو برند مجزا به نام‌های دولچه و گابانا و دی اند جی است که هر یک خط و سیاست‌های خود را دنبال می‌کنند.
دولچه و گابانا مخصوص اقلام بیشتر تجملی و گران‌قیمت است. این برند که به پیچیدگی طرح‌هایش و به‌عنوان برندی لوکس و گران‌قیمت شناخته شده است، طرفداران بسیاری در میان چهره‌های شناخته شده جهان دارد. دولچه و گابانا از جواهرات، ساعت، لوازم آرایش، عطر، عینک آفتابی و کیف و کفش گرفته تا لباس زیر و لباس شب و خلاصه تمام ریز و درشت پوشاک و اکسسوری را تولید می‌کند که ظرافت و زیبایی بی‌نظیری دارند.

* شنل یا چنل

شنل  شرکت کالای لوکس و خانه مد فرانسوی، واقع در پاریس است، که در سال ۱۹۰۹ توسط خیاطی به نام گابریل کوکو شنل، تأسیس شد. این شرکت امروزه به‌عنوان یکی از مهم‌ترین مؤسسات طراحی مد و لباس زنانه، شناخته می‌شود.
شرکت شنل در حال حاضر متعلق به آلن و جرارد ورتایمر، نوه‌های پی‌یر ورتایمر تنها شریک کوکو شنل در زمان تأسیس این شرکت است. شنل به‌خصوص در زمینه ارائه کالاهای لوکس و گران‌قیمت مانند لباس‌های آماده، کیف‌های دستی، عطر و لوازم آرایشی، در میان دیگر برندهای مشابه، شهرت دارد.

* گوچی

برند ایتالیایی گوچی  گوی سبقت را از سایر برندهای برتر جهان ربوده و عنوان گران‌ترین را به‌خود اختصاص داده است. گوچی زیر مجموعه‌ای از شرکت فرانسوی کرینگ است. شرکت گوچی در سال ۱۹۲۱ توسط گوچیو گوچی، تأسیس شد و امروزه دفتر مرکزی آن در شهر فلورانس، ایتالیا، قرار دارد.
در سال ۲۰۰۸، شرکت گوچی درآمدی در حدود ۴.۲ میلیارد یورو داشته است و در سال ۲۰۰۹، به مقام چهل ‌و یکم در جدول ۱۰۰ نام تجاری برتر صعود کرد. گوچی پرفروش‌ترین نام تجاری ایتالیایی نیز هست. این شرکت ۲۷۸ نمایندگی مستقیم در سراسر جهان دارد و یکی از برندهای لوکس برجسته در جهان برای نوآوری در مد و تولیدات بی عیب و نقص، با کیفیت ایتالیایی محسوب می‌شود.
از سال ۱۹۹۲ که گوچیو گوچی این شرکت را در فلورانس تأسیس کرد، هدف آن شناساندن شکوه، زرق و برق و کیفیت محصولات ساخت ایتالیا برای مردان و زنان بود. گوچی پوشاک آماده، کیف‌دستی، اجناس چرمی کوچک، ‌اکسسوری‌های سفری، کفش، جواهرات اعلا، ساعت، عینک، عطر و لوازم آرایشی تولید می‌کند.

مارک جیکوبز

مارک جیکوبز  طراح مد آمریکایی و طراح اصلی برند مارک جیکوبز است که شرکت خود را در سال ۱۹۹۷ تأسیس کرده و در حال حاضر بیش از ۲۰۰ فروشگاه در ۸۰ کشور جهان دارد.
این برند به‌دلیل طراحی‌های لوکس و تنوعی که در محصولات فصلی خود دارد، شهرت جهانی یافته است. اگر چه این برند به تولید اکسسوری‌هایی مانند کفش، کیف، جواهرات و… می‌پردازدف اما اصلی‌ترین عامل محبوبیت آن، طراحی فوق‌العاده لباس‌هایش است.

۲)    پیشرفت و گسترش وسایل ارتباط جمعی

از دیگر عوامل اشاعه مدگرایی و تغییرات سبک زندگی، توسعه و فراگیرشدن وسایل ارتباط جمعی است. تا چند سال پیش که رسانه‌های گروهی پیشرفت و گسترش چندانی نیافته بود،‌ هر مدلی از جمله مدل مو یا آرایش صورت، سال‌ها تکرار می‌شد و مدل‌های جدید نیز در ژورنال‌هایی که به‌ندرت توسط مسافران وارد کشور می‌گردید دیده می‌شد؛ اما هم‌اکنون با پیشرفت و گسترش فناوری‌های ارتباطی، زمینه برای گسترش هرچه بیشتر مدها در سریع‌ترین زمان ممکن فراهم گردیده است.
هم‌اکنون رسانه‌های گروهی به کمک تبلیغات و مدهای جدید نیازها و الگوهای جدیدی برای افراد ایجاد می‌کنند.
امروزه در میان رسانه‌های گوناگون، دو رسانة اینترنت و ماهواره بزرگ‌ترین نقش را در گسترش مد ایفا می‌کنند. بر اساس تحقیقات انجام شده از سوی یاهو، بیش از پنجاه درصد از کاربران اینترنت برای پیدا کردن لباس، کفش، ملزومات شخصی و طلا و جواهر از وب سایت‌ها استفاده می‌کنند.

۳) خلأ‌ نظام فرهنگی جامع و منسجم در کشور

خلأ یک نظام جامع فرهنگی در کشورمان که تعیین‌کنندة‌ راهبرد و برنامة مشخصی برای تمامی مجموعه‌های مرتبط با مقولة ‌مد و مدگرایی باشد، یکی دیگر از عواملی است که به گسترش روزافزون مدهای مخرب غربی دامن می‌زند.
برخی کمبودها که به‌دلیل فقدان همین نظام جامع دامن‌گیر مقولة مد و مدگرایی گردیده از این قرار است:

الف) ‌کندی ارائة مدهای مناسب توسط طراحان داخلی

ایران در حالی جشنواره مد و لباس خود را سال‌به‌سال برگزار می‌کند که شبکه‌های ماهواره‌ای در هر سه دقیقه به معرفی و ارائه یک مد جدید می‌پردازند و تنها ترکیه به‌عنوان یکی از کشورهای تولید کنندة‌ مانتو، هر دو هفته بین شش تا هفت طرح جدید را به ایران صادر می‌کند و در مقابل این جریان پویا و گاه تهاجمی مد در جهان است که منتقدان،‌ حرکت طراحان دولتی جشنوارة ‌مد و لباس را لاک‌پشت‌وار و بسیار دور از نیازهای روز جامعه ارزیابی می‌کنند. آنان معتقدند که طرح‌های ارائه شده در این جشنواره‌های قابلیت استفاده در اماکن عمومی و محیط‌های کاری را ندارند.

ب) عدم نظارت و برنامه‌ریزی مناسب برای پوشش گردش‌گران خارجی

یکی دیگر از خلأها در حوزه مد و مدگرایی، عدم نظارت و برنامه‌ریزی مناسب برای پوشش مشخص جهان‌گردان خارجی است،؛ چراکه برخی از آن‌ها با هدف بدآموزی، با قیافه‌های حساب‌شده و لباس‌هایی خاص در ایران حضور می‌یابند که آثار منفی آن در اماکن توریستی بر کسی پوشیده نیست.

ج) فقدان نظارت بر مؤسسات تولیدی

بسیاری از مؤسسات تولیدی به مراکز مدسازی و دوخت لباس‌های مبتذل مبدل شده‌اند. آن‌ها آزادانه و به‌دور از هر نظارتی به دوخت مانتوها،‌ کاپشن‌ها و دیگر لباس‌های غیربومی و غیرشرعی مبادرت می‌ورزند و موقعیت لباس را به‌گونه‌ای کرده‌اند که اگر کسی بخواهد مانتو یا شلوار ساده و درخور شأنی خریداری کند موفق نخواهد شد.

د) فقدان نظارت بر «هنجارفرستان

»‌
نقش «هنجارفرستان»‌ در ترویج مدگرایی بی‌تأثیر نیست و از آن‌جا که ظواهر برخی هنرپیشه‌های سینمایی، ورزشکاران، نوازندگان و خوانندگان مورد تقلید جوانان قرار می‌گیرد و نشانه‌هایی از فرهنگ غربی از سوی برخی از این افراد وجود دارد و نظارت کافی نیز در این زمینه صورت نمی‌پذیرد، برخی از این افراد وسیله‌ای جهت ترویج مدهای غربی شده‌اند.

هـ) فقدان الگوسازی برای جوانان

یکی دیگر از خلأهای موجود در امر مدگرایی، فقدان الگوسازی برای جوانان جهت ترویج پوشش مناسب با فرهنگ بومی و دینی در کشور است. هم‌اکنون افراد مطرح در جامعه، از عالی‌ترین مقامات دولتی، دانشگاهی، فرهنگی و هنری، همیشه با کت و شلوار که یک لباس رسمی است و معمولاً تنوع چندانی ندارد، در انظار عمومی ظاهر می‌شوند؛ در نتیجه،‌ جوان نمی‌تواند تصور کند یک استاد دانشگاه، پزشک یا دبیر در منزل، مهمانی،‌ پارک و مسافرت، چگونه لباسی می‌پوشد تا او نیز همانندسازی کند و از این اشخاص الگو بگیرد؛ لذا چنین طیف‌هایی نمی‌توانند در چگونگی لباس پوشیدن، الگو باشند.

و) عدم نظارت بر واردات پوشاک و منسوجات

واردات بی‌رویة پوشاک و هر آن‌چه که با مد مرتبط است علاوه بر تهدیدهای فرهنگی، سالانه میلیون‌ها دلار از سرمایة کشور را به خارج منتقل می‌کند که در صورت مدیریت هوشمند و برنامه‌ریزی صحیح و هدفمند، این سرمایه می‌تواند در خدمت رشد اقتصاد ملی قرار گرفته و به تولید و اشتغال و درآمدزایی مؤثر ـ که به بهبود اوضاع اجتماعی منجر می‌شود ـ قرار گیرد. تجربة موفق برخی از کشورهای اسلامی، همانند ترکیه و کشورهای آسیای جنوب شرقی در زمینه سرمایه‌گذاری در خصوص صنعت نساجی و تولید پوشاک، بیان‌گر غفلت‌ها و کوتاهی‌هایی است که در کشور ما در این زمینه به وقوع پیوسته، تا جایی که حتی پس از گذشت سی سال از پیروزی انقلاب اسلامی، با وجود نیاز گسترده و همیشگی بانوان کشورمان، میلیون‌ها دلار صرف واردات پارچة چادر از کشورهای غیراسلامی شده و هنوز در این خصوص خودکفایی حاصل نشده است!

۴) تهاجم فرهنگی

صاحب‌نظران معتقدند رواج نامتعارف مدگرایی در کشورهای جهان سوم از سوی کشورهای سلطه‌گر، با اهداف سیاسی صورت می‌پذیرد؛ چراکه با ورود مدهای غربی به یک کشور و قبول آن از سوی مردم، هویت فرهنگی کشورها مورد هجوم قرار گرفته و دچار بحران شده و پایه‌های فرهنگ بومی آن کشور سست و به تدرج زمینه‌ساز پذیرش عناصر فرهنگ بیگانه می‌شوند. در چنین شرایطی، پای‌بندی به ارزش‌ها و هنجارهای اجتماعی، نماد انحطاط و جمود فکری تلقی می‌شود و پذیرش فرهنگ بیگانه، نشانة پیشرفت و تمدن به‌حساب می‌آید و با ادامة این روند شرایط کاملاً مساعدی جهت استثمار این‌گونه کشورها توسط دولت‌های غربی فراهم می‌گردد، بدون این‌که کم‌ترین هزینه‌ای برای تصاحب آن کشور متحمل شده باشند.  اهداف سلطه‌گران در ترویج مدگرایی غربی را می‌توان در چهار بخش یافت؛ یک) جلوگیری از رشد آگاهی مردم، دو) استحالة فرهنگ بومی، سه) تحمیل فرهنگ و ارزش‌های وارداتی و چهار) دین‌ستیزی.
چه بسا همین امر موجب شد تا دشمنان انقلاب اسلامی پس از پایان جنگ تحمیلی این رویکرد را در دستور کار خود قرار دهند؛ رویکری که از سوی مقام معظم رهبری، «تهاجم فرهنگی»‌ و سپس «شبیخون فرهنگی» نام‌گذاری گردید.
در این تهاجم همه‌جانبه، یکی از مهم‌ترین ابزارهایی که جهت به انحراف کشیدن اقشار مختلف جامعه به‌ویژه جوانان و نوجوانان به‌کار گرفته شد، ترویج مدهای گوناگون پوشاک و آرایش فرهنگ غرب بود؛ به‌گونه‌ای که طی این سال‌ها شاهد عرضة انواع پوشاک و زیورآلات با مارک Play boy هستیم، که تولید‌کننده آن شرکتی صهیونیستی و مبلّغ هم‌جنس‌گرایی است و همچنین لباس‌هایی با نقش پرچم کشورهای غربی مانند امریکا و انگلیس که نماد سلطه و امپریالیسم هستند، ‌لباس‌ها و زیورآلاتی با نقش گروه‌های منحرف شیطان‌پرستان، حتی کفش‌ها و لباس‌هایی که در آن به اسامی مقدس اسلامی اهانت شده، که دانسته و نادانسته به ویترین بوتیک‌ها راه یافته و نگرانی آگاهان و دل‌سوزان جامعه را برانگیخته است. دو راه عمده‌ای که برای تهاجم فرهنگی و ترویج مدگرایی وجود دارد، انتخاب دختر شایسته و انتخاب رنگ سال است که بسیار مؤثر واقع شده و تب گرایش به پوشش‌های مطابق با این موضوعات را بالا برده است.

الف) انتخاب دختر شایسته

هرساله همایشی بزرگ با عنوان انتخاب دختر شایسته جهان یا دوشیزه دنیا   برگزار می‌شود و زنان و دخترانی از جهان در آن شرکت می‌کنند تا بتوانند در اصلی‌ترین ملاکی که سبک زندگی غربی برای انتخاب زن شایسته دارد یعنی زیبایی ظاهری زن حائز رتبه شوند. برگزاری چنین مسابقاتی خود در ترویج گرایش به مد بسیار تأثیرگذار است.
نخستین دوره این مسابقات در ۱۹۵۱ توسط اریک مارلی در بریتانیا برگزار شد. پس از مرگ او در ابتدای قرن بیست و یکم همسرش جولیا مارلی ریاست مراسم را برعهده دارد. هرچند گفته می‌شود که در آزمون‌های این مسابقه علاوه بر زیبایی ظاهری، معیارهایی همچون شخصیت، هوش، روابط اجتماعی، حضور ذهن و حاضرجوابی، توانایی‌های ورزشی، معلومات عمومی و همچنین مهارت‌ها و استعدادهای ویژه هر یک از شرکت‌کنندگان توجه می‌شود، اما در حقیقت داوران تعیین شده توسط برگزارکنندگان سودجوی این مسابقه، زنانی را شایسته‌ترین اعلام می‌کنند که زیبایی مورد قبول آنان را داشته باشند ولو این‌که زشت‌ترین رفتارها و سیرت‌ها را داشته باشند. در دهه ۱۹۹۰ شعار زیبایی هدفمند  به‌عنوان شعار رسمی این مسابقات انتخاب شد و آزمون‌های مربوط به ویژگی‌های شخصیتی و هوش نیز به این مسابقات اضافه شد.
برنده دوشیزه دنیا، علاوه بر دریافت تاج دوشیزه دنیا و جوایز نقدی می‌بایست به مدت یک سال از محل اقامت خود در لندن به کشورهای مختلف دنیا سفر کرده و برای سازمان دوشیزه دنیا فعالیت‌های خیریه انجام دهد.
این مسابقات قدیمی‌ترین جشنواره زیبایی است که هنوز برگزار می‌شود و با شرکت بیش از ۱۴۰ کشور و پخش تلویزیونی در بیش از دویست کشور دنیا بزرگ‌ترین و پربیننده‌ترین برنامه‌ها نیز هست. در دهه ۱۹۸۰ تعداد تماشاگران تلویزیونی این رویداد به حدود دو میلیارد نفر در تقریباً تمام کشورهای دنیا رسید.
مسابقاتی که پایه و اساس آن، زیبایی دختران است و شاخص «برهنگی» نقش تعیین‌کننده‌ای در آن دارد. هرچند که جنبه عام‌المنفعه به این مراسم بخشیده‌اند و طبق قوانین آن، حضور دختر شایسته در مراسم‌های خیریه الزامی است تا مردم برای دیدن ملکه زیبایی جهان هم که شده در خیریه حضور یابند!

جالب این‌که بیشترین داوران این مسابقات، مردان هستند و به جلوه‌گری و عرض اندام دختران از کشورهای مختلف جهان امتیاز می‌دهند تا بهترین را انتخاب کنند!
البته آن‌چه در این میان جالب توجه است، پدیدآمدن چنین مراسمی در دنیای اسلام با عنوان «دوشیزه مسلمان دنیا » است. این مسابقه بین‌المللی، هرسال از سوی انجمن زنان مسلمان و با حمایت صنعت مد اندونزی برگزار می‌شود. گفته شده این مسابقه پس از اعتراض زنان مسلمان اندونزی به برگزاری مسابقه دختر شایسته جهان به‌وجود آمد.
اکا شانتی، مؤسس انجمن زنان مسلمان و بنیان‌گذار مراسم دختر شایسته جهان اسلام، هدف از راه‌اندازی چنین رقابت‌هایی را ایجاد جایگزین اسلامی در مقابل رقابت‌های دختر شایسته جهان توصیف می‌کند. اکا شانتی تا سال ۲۰۱۰ گوینده خبر تلویزیون اندونزی بود، اما بعد از آنکه در مقابل درخواست مدیران خود برای برداشتن حجابش مخالفت کرد، از کار اخراج شد و بعد از آن تصمیم گرفت با همکاری انجمن زنان مسلمان اندونزی این مراسم را راه‌اندازی کند.
در انتخاب دختر شایسته مسلمان، پای‌بندی به اصول دینی، قرائت و تقسیر قرآن و شیوه‌های روسری سرکردن و حجاب داشتن جزو مواردی است که مد نظر داوران قرار دارد. برای دور نهایی نیز دختران باید سه روز خود را از نظر معنوی آماده کنند. این آمادگی شامل برخاستن از خواب در ساعت ۳ و نیم بامداد و حضور به موقع در نیایش صبحگاهی است. بعد از عبادت صبحگاهی آن‌ها باید به سخنرانی‌هایی در مورد سیستم مالی اسلامی، تربیت اسلامی و تفسیر قرآن گوش دهند. برنده این رقابت جایزه‌ای نقدی نزدیک به ۱۶۰۰ یورو به همراه یک سفر زیارتی به مکه دریافت می‌کند و همچنین اجازه دارد که با استفاده از اسم این انجمن از پروژه‌های کمک‌دوستانه پشتیبانی کند.
به‌نظر می‌رسد الگوبرداری این انجمن از مراسم دختر شایسته جهان، با آفت‌های متعددی روبرو خواهد شد. هرچند کسانی که در نهایت به‌عنوان دختر شایسته مسلمان انتخاب شده‌اند از لحاظ ملاک‌های غربی به هیچ‌وجه نمی‌توانند حتی به مسابقه هم راه پیدا کنند، اما بیم آن می‌رود که در آینده‌ نه‌چندان دور، ملاک‌های انتخاب دختر شایسته مسلمان هم به سمت ارزش‌های غربی، تغییر جهت دهد.

ب) رنگ سال

یکی از دیگر نمودهای تهاجم فرهنگی، انتخاب رنگ سال است که یکی از موضوعات بحث‌برانگیز در ترویج مدگرایی به‌حساب می‌آید. برخی آن را مانند دستوری آسمانی پیگیری می‌کنند و تلاش می‌کنند در همه‌چیز و همه‌جا آن را لحاظ کنند. برخی دیگر آن را سمبل مصرف‌گرایی در سبک زندگی غربی می‌دانند و ابزاری برای اینکه انواع پوشاک و محصولات مصرفی جدید، بتوانند در میان محصولات قدیمی، جایی برای خود در دل و جیب مشتری‌ها بیابند.
در این میان، بعضی دیگر نیز آن را سلیقه بخشی از طراحان مد می‌دانند که می‌کوشند عقیده خود را بر این بازار پیچیده، پراکنده و پرمدعا، تحمیل کنند. برخی رسانه‌ها هم انتخاب این رنگ را، دعوا و جنجالی نرم، اما سرسختانه بین طراحان مد در سراسر جهان و تلاشی برای قدرت‌نمایی آن‌ها معرفی می‌کنند.
مستقل از درستی یا نادرستی این دیدگاه‌ها، جالب است بدانیم که «لئاتریس آیزمن » مدیر مؤسسه پنتون، غول شگفت‌انگیزی است که در پانزده سال گذشته، رنگ سال را انتخاب کرده است.
آیزمن، توضیح می‌دهد که هرسال، نمونه‌ای از رنگ سال به همراه مشخصات آن، در بسته‌هایی مهر و موم می‌شود و در چمدان‌هایی قرار داده می‌شود و مردانی که مسئول جابجایی آن هستند چمدان‌ها را به شرکت‌های مهم، مطرح و طرف قرارداد می‌برند و توافق‌نامه‌های مکتوبی امضا می‌شود که تا لحظه خاصی که پانتون اعلام می‌کند بسته‌ها باز نشوند و وقتی بسته‌ها باز شد، سایت‌های خبری و اقتصادی و طراحی، تلاش می‌کنند گوی سبقت را در اعلام محتویات این چمدان‌های شگفت‌انگیز از یکدیگر بربایند! منابعی مانند وال استریت ژورنال، و یا گاردین، مفتخرانه تلاش کردند اعلام کنند که در نشر این خبر پیش‌تازند.
این مؤسسه رنگ سال ۲۰۱۷ را سبز روشن معرفی کرد. رنگ سبزی که ته مایه زرد داشته و تداعی‌کننده روز اول بهار و طبیعت زنده است. مدیر اجرایی مؤسسه پینتون در بیانیه‌ای اعلام کرد این رنگ سبز برای ما در این سال محیط اجتماعی و سیاسی شاد و پر سر و صدایی ایجاد خواهد کرد. او در ادامه صحبت هایش عنوان کرد که این رنگ سبز نماد اتصال دوباره ما با طبیعت است. این رنگ سبز، رنگی خنثی است و برای مردم این دوره که غرق در مشکلات و زندگی شهرنشینی هستند یک رنگ آرامش‌بخش و تداعی‌کننده طبیعت است.
وابستگی به چنین روند‌هایی یا بی‌توجهی به این روند‌ها، یک انتخاب شخصی است، اما در عین حال، مستقل از سرفصل‌های خبری جهان، امیدواریم رنگ، بیش از گذشته به زندگی ایرانی بازگردد. فرهنگی که امروز، کم‌تر از هر زمان دیگری به رنگ توجه می‌کند و انتخاب‌های لباس و پوشاک، لااقل در فضاهای عمومی به سمت رنگ‌هایی سرد و مرده حرکت کرده است، زمانی نه چندان دور برای تزیین پنجره کوچک‌ترین‌ خانه‌هایش هم، از ده‌ها تکه شیشه رنگی مختلف استفاده می‌کرد.

پایش سبک زندگی، سال چهارم، شماره ۱۸، فروردین ۱۳۹۶، صفحات ۶۹-۷۷.

مطالب مرتبط
ارسال پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.