عوامل مؤثر در رشد معنویت
محمدرضا آتشینصدف/
عوامل مؤثر در رشد معنویت
معنویت سبب بروز و ظهور خصایل و ویژگیهایی در انسان میشود از جمله: آرامش درون، بخشش، سپاسگزاری، فروتنی دلسوزی و غیره؛ که این خود سبب میشود تا انسان رابطه بهتری با دیگران برقرار کند که این امر در بهبود و تعالی رفتاری و معرفتی او بهویژه در آموزش تأثیر به سزایی دارد.
1. خانواده، عاملی مؤثر در تحول معنوی
خانواده بستری است که بسیاری از ویژگیهای اخلاقی و معنوی فرزندان در آن شکل میگیرد. ارتباطهای کلامی، آموزش والدین، بحثهای آزاد خانوادگی در مورد مسائل مذهبی و معنوی، الگودهی والدین، نقل روایتهای معنوی و مذهبی در خانواده، انجام مناسک مذهبی و سبک فرزندپروری قاطع و اطمینانبخش، اهداف و ارزشهای والدین، تحول مذهبی و معنوی فرزندان را تحت تأثیر قرار میدهد. در این بخش مطالب زیر بهاختصار مورد بررسی قرار میگیرد: ارتباط و تعامل خانوادگی بین والدین و فرزندان؛ نقش الگوهای مذهبی و معنوی در خانواده؛ نقش آداب و مناسک مذهبی در خانواده؛ سبک فرزندپروری و مذهب.
الف) ارتباط بین والدین و فرزندان
والدین به طرق مختلف رشد معنوی و مذهبی فرزندان خود را تحت تأثیر قرار میدهند که از آن جمله میتوان به ارتباطهای کلامی و آموزش والدین و القای باورهای مذهبی و معنوی، سبکهای تربیتی و انضباطی، پاداش و تنبیه، الگودهی و مشاهده رفتارهای معنوی والدین اشاره نمود خانوادهها با انجامدادن اعمال معنوی مانند دعا کردن هنگام غذا خوردن، دادن خیرات، دستگیری فقرا و رعایت اخلاق، میتوانند موجب رشد و شکوفایی معنوی فرزندان خود شوند. در پژوهشی معلوم شده است که در بین خانوادههای مسلمان، یهودی و مسیحی نشان دادند خانوادهها عواملی چون توکل به خداوند، خواستن رهنمود و هدایت از خداوند، انجام آداب و مراسم مذهبی، حل تعارضات با دعا کردن، توبه کردن، بخشیدن یکدیگر، ایثار و فداکاری در راه آرمانهای مذهبی و معنوی، اطاعت از خدا، پیامبران و والدین، اهمیت دادن به خواستهای دیگران را تسهیلکننده رشد و تحول معنوی فرزندان خود میدانستند.
ب) تأثیر الگوهای مذهبی و معنوی در خانوادهها
برخی نظریات روانشناختی تأکید دارند که ویژگی برجسته انسانها، شکلپذیری است؛ یعنی توانایی آنها در آموختن انواع رفتارها. فرزندان با مشاهده انجام رفتارهای دینی از قبیل دعا خواندن، توکل کردن و انجام دادن سایر آداب و رسوم دینی توسط والدین خود، از آنها الگوبرداری کرده و در نهایت این رفتارها را از خود بروز میدهند. بهعبارت دیگر الگوی معنوی والدین و یادگیری مشاهدهای آن، از مکانیسمهای مهم دینداری نوجوانان تلقی میشود.
ج) نقل روایتهای مذهبی و انجام مناسک
افراد روایتهای مذهبی را دوست دارند، چون این روایتها به آنان نشان میدهد کجا هستند و رابطهشان با کل هستی چگونه است و در مسیر زندگی چگونه حرکت میکنند و به کدام سمتوسو میروند. انجام مناسک و شعائر مذهبی در خانوادهها نیز به رشد معنوی جوانان کمک میکند. اسلام مملو از شعائر و مناسکی است که افراد برای تقرب به خدا در شرایط مخصوصی انجام میدهند.
د) سبک فرزندپروری و مذهب
یکی از قالبهایی که در آن نحوه ارتباطات و تعامل والدین با فرزندان نمایان میشود، سبکهای فرزندپروری است. سبکهای فرزندپروری، ساختارهای ارتباطی هستند که کیفیت روابط خاص بین والد و کودک را مشخص میکنند. هرگونه ضعف در سبک رفتاری و تربیتی والدین نسبت به فرزندانشان، موجب حس بیاعتمادی میشود و ایجاد اعتماد یا بیاعتمادی در کودکان، تأثیر مستقیم بر دینداری آنان دارد. همه تحقیقات حاکی از آن است که تصور فرزند از خداوند به نحوه رابطه او با والدین و تصویری که از آنان دارد، وابسته است. بهعنوان مثال تأثیر سبک فرزندپروری مستبدانه بر جهتگیری مذهبی درونفکنی شده، نشانگر این است که هرچه والدین سبک فرزندپروری مستبدانهتری داشته باشند، به احتمال بیشتری فرزندان آنان مذهب را درونفکنی میکنند. جهتگیری مذهبی درونفکنی شده بهمعنای درونی شدن منبع انگیزشی بیرونی بر اساس فشارهای درونی از قبیل احساس گناه، اضطراب و تهدید خودپنداره است.
2. مرشدان، دوستان و راهنمایان مذهبی
هرچند ارتباطهای خارج از خانواده ممکن است اهمیت تجربههای با والدین و خواهران و برادران را نداشته باشد؛ ارتباط با اعضای غیر خانواده نیز میتواند قوی و مکمل و جبرانکننده ارتباط با اعضای خانواده باشد. در این بخش سه نوع ارتباط اجتماعی خارج از خانواده بررسی میشوند که عبارتند از مرشدان، دوستان و راهنمایان مذهبی ـ معنوی.
الف) مرشدان
مرشد فردی مسنتر و باتجربهتر است که خواهان تحول شخصیت و لیاقت بیشتر فرد جوانتر است. مرشد کسی است که حمایت میکند و دسترسی به منابع را فراهم مینماید. ارتباط مرشد با مرید ارتباط حمایتی، هدایتکننده و الهامبخش است. پیوند با مرشد به تقویت هنجارهای اجتماعی و مذهبی ـ معنوی کمک میکند، ارزشها را روشن میسازد و رفتارهای مورد انتظار را تعیین میکند. این ارتباطهای بین مرشد و مرید، با کاهش انواع عوامل خطرزا و همچنین افزایش عوامل حفاظتی ارتباط معنیداری دارد. بهبود عملکرد تحصیلی، ارتباطهای ارزشمند بینفردی و کاهش سوءمصرف مواد و الکل از پیامدهای مثبت ارتباط جوانان و نوجوانان با مرشد هستند که به تأیید رسیدهاند. جوان و نوجوان بهطور طبیعی در جستجوی بزرگسالانی بهعنوان مرشد و راهنما هستند. مرشد برای جوانان و نوجوانان آنچه را والدین متعهد به انجام آن هستند را بدون پیچیدگیهای هیجانی خانوادگی، انجام میدهد. این عمل نوعدوستانه، پیوند ارتباطی فرد با اجتماع بزرگتر را تقویت میکند. این موضوع باعث میشود هویت افراد از خود فراتر رود؛ بنابراین، وظیفه مهم مرشد برقرار کردن ارتباط جوان یا نوجوان با کل بزرگتر است. ارتباط با مرشد جوان را قادر میسازد تا یک خود فرارونده، یک خود معنوی را بشناسد.
آنچه در مورد نقش ارشاد کردن در تحول معنوی بسیار مهم است، گستره تماس برقرار شده بین مرشد و مرید است؛ زیرا پژوهشها نشان داده است تنها زمانی که مریدان در زمانی طولانی مرشدان را مهم تلقی میکنند، پیامدهای رفتاری و روانشناختی مثبت نشان میدهند. برخی متخصصان معتقدند مؤلفههای یادگیری مشاهدهای بهصورت تلویحی در تمام داستانهای مذهبی بهعنوان واسطههایی برای آموزش معنویت بهکار برده شدهاند؛ بنابرانی، پیشنهاد میشود فرآیند ارتباطی پیوند مرشد و مرید، از طریق یادگیری مشاهدهای پرورش یابد.
ب) دوستان
ارتباط بین دوستی و تحول معنوی از چندین دیدگاه قابل بررسی است. دوستی دارای بسیاری از ویژگیهایی است که به معنویت مربوط میشود و بعضی از فرآیندهای اساسی دوستی نیز میتواند در اعمال معنوی یافت شود. دوستی باعث میشود افراد از خود خارج شوند و دیدگاههایی غیر از دیدگاه خود تجربه کنند تا به بینشی در مورد جهان دست یابند که برای بافت اجتماعی بزرگتر، سودمند است. معنویت و مذهب میتواند در دوستیها اثر داشته باشد و متقابلاً از آن اثر بپذیرد. در اسلام به انتخاب دوست تأکید شده است.
حضرت رسول اکرم 9 فرموده است:
انسان به دین دوستش است. پس هریک از شما بنگرد که با چه کسی دوستی میکند
ألمَرءُ عَلَی دین خَلیلِهِ فَلیَنظُر أحَدُکُم مَن یُخالِلُ.[1]
پژوهشها نشان داده است افرادی که از دوستانشان الگو میگیرند و از لحاظ کلامی در زمینه معنویت با هم مشارکت داشتند، نسبت به آنانی که در این مورد الگو نداشتند و یا گفتگو نمیکردند، تعهدات دینی و معنوی بالاتری از خود نشان میدهند. همچنین دوستی با فراهم نمودن فرصتهایی برای تعلق و تعامل اجتماعی با دیگران و فعالیتهای مرتبط با مذهب، نیازهای وابستگی به هم و تعلق اجتماعی را ارضا میکند.
ج) راهنمایان مذهبی- معنوی
علاوه بر ارتباط دوستی و ارشادی که تأثیر هر دو بر تحول معنوی جوانان و نوجوانان شناخته شده است. منابع ارتباطی دیگری نیز نفوذ زیادی بر تحول معنوی افراد دارند. یکی از این موارد، راهنمای مذهبی و معنوی است که در بسیاری از سنن ادیانی مانند اسلام، نقش مهمی را بر عهده داشته است. افراد صالح با دادن این امکان به دیگران که آنان را در زندگی روزمرهشان ببینند، میتوانند الگوهای مهمی باشند. در واقع راهنمایان و خردمندان، با ایجاد و تعالی بخشیدن نقاط قوت معنوی باعث استواری دلبستگی جوانان به خداوند میشود. آنان مظهر تقدس آرمانی در هر جنبه از زندگی حتی جنبههای جسمانی و مادی مانند آداب خوردن، خوابیدن، کار کردن و غیره هستند؛ بنابراین امید است تماس اولیه هرچند اندک با راهنمایان و خردمندان مقدس، جذب ویژگیهای سرمشق را ارتقاء دهد.
د) فرهنگها و خردهفرهنگها
فرهنگ و شکلگیری معنویت ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر دارند. نوع فرهنگ، غنای عرفانی آن، ریشههای هنری و معنوی تنیده در فرهنگ، رشد یا عدم رشد معنویت در انسانها نقش اساسی ایفا میکنند. در فرهنگ غنی ایرانی اسلامی لطیفترین احساسات معنوی در ادبیات عرفانی منعکس شده است و هنرمندان اسلامی و ایرانی فرهنگ غنی اسلامی را در هنرهای تجسمی خود نشان دادهاند. در این فرهنگ، رشد احساسات و عواطف معنوی تسهیل میشود.
[1]. طوسی، امالی، ج۱، ص518.