جلسه اول 25/ 06/ 1393
چیستی و جایگاه سبک زندگی
اهمیت بحث از سبک زندگی
1. مناسبترین راه برای انتقال باورها و ارزشها:
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ؛ کَبُرَ مَقْتاً عِنْدَ اللَّهِ أَنْ تَقُولُوا ما لا تَفْعَلُونَ (صف،3-2)
2. مهمترین ابزار برای نمایش عزتمندی و افتخار به هویت خودی است.
3. بروز و ظهور آسیبهایی جدی در اخلاق اجتماعی مردم.
4. موقعیت فرانهادی اسلام پس از انقلاب اسلامی.
5. عمومیترین و اثرگذارترین جبهه جنگ نرم.
6. نرمافزار جامعهسازی و تمدنسازی اسلامی (گامهای چهارم و پنجم نهضت اسلامی).
تعاریف و رویکردها
در یک دستهبندی کلی از سه رویکرد کلان میتوان نام برد:
1. رویکرد جامعهشناسانه: متأثر از اندیشههای گئورگ زیمل (1858-1918) و ماکس وبر (1864- 1920) است؛ (نقشی همچون مفهوم «طبقه» و «هویت اجتماعی» را ایفا میکند)
2.رویکرد روانشناسانه: متأثر از آراء و اندیشههای آلفرد آدلر(1870-1937) است؛ (نقشی همچون مفهوم «شخصیت» و «منش» ایفا میکند)
3.رویکرد دینشناسانه: متأثر از نوع نگاه افراد و جوامع به دین و ارزشها است.
تعریف مورد قبول
سبک زندگی:«مجموعهای از رفتارهایفردی یا اجتماعی که متأثر از باورها و ارزشهای پذیرفته شده، امیال فردی و محیط اجتماعی و شرایط اقلیمی، وجههغالب رفتاری فرد، گروه یا جامعه شده است.»
الزامات و لوازم تعریف مورد قبول
1. هویتسهلایهای انسان.
2. گستره سبک زندگی.
3. اقناعی است و نه تحمیلی؛
· سبک زندگی، دستوری نیست؛ تعلیمی است.
· با قوه قهریه امکان تحقق ندارد؛
· آییننامهای نیست. سبکهای مطلوب زندگی را نمیتوان به صرف قانونگذاری محقق ساخت.
· برنامهریزی فرهنگی میخواهد.
· سبک زندگی، وابسته به هدف زندگی است.
4. پیدایش و زوال آن تدریجی است.
نمونهای قرآنی
مواجهه قرآن با شرابخواری به عنوان یکى از عادتهاى بد (رذایل نهادینهشده) میتوان الگویی برای تغییر سبک زندگی نامطلوب دانست:
نخستین گام: وَ مِنْ ثَمَراتِ النَّخیلِ وَ الْأَعْنابِ تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَکَراً وَ رِزْقاً حَسَناً إِنَّ فی ذلِکَ لَآیَهً لِقَوْمٍ یَعْقِلُون.(نحل، 67)
دومین مرحله در مدینه: یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ قُلْ فیهِما إِثْمٌ کَبیرٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَ إِثْمُهُما أَکْبَرُ مِنْ نَفْعِهِما وَ یَسْئَلُونَکَ ما ذا یُنْفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمُ الْآیاتِ لَعَلَّکُمْ تَتَفَکَّرُون.(بقره، 219)
سومین مرحله: لا تَقْرَبُوا الصَّلاهَ وَ أَنْتُمْ سُکارى.(نساء، 43).
مرحله آخر: یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَیْسِرُ وَ الْأَنْصابُ وَ الْأَزْلامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّیْطانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ.(مائده،90)
این روش تدریجى تنها به چند نمونه محدود نمىشود، بلکه با اخلاق قرآنى نیز قابل تطبیق است، چنانکه بر نظام کلى اسلامى منطبق است.