مصاحبه با آقای محمد جواد فلاح

مصاحبه با آقای محمد جواد فلاح[۱]

ـ تشکر می‌کنم از شما براي وقتی که در اختیار مجله پايش قرار دادید. این مصاحبه برای شماره ۵ اين مجله صورت می‌گیرد، همان‌طور که می‌دانید مجله پایش که به بررسی مباحث اصلی سبک زندگی می­ پردازد. تاکنون بحث‌‌های عزاداری، شبکه‌‌های اجتماعی و مباحثی از این دست، که از مسائل اصلی سبک زندگی است، بررسی شده‌اند. یکی از معضلاتی که به دنبال گسترش شهرها در فرهنگ ايراني رواج پیدا کرده و گریبان‌گیر خیلی از خانواده‌‌هاست آپارتمان نشيني است. در این شماره بنابر این است که به سمت مسئله آپارتمان‌نشینی و آسیب‌‌های آن و از طرفی دیگر راهکار‌هایی که مي توانيم از متون دینی برای این مقوله می‌توانیم پیدا کنیم برویم. ان‌شاءالله مصاحبه حضرت‌عالی مفيد خواهد بود. براي شروع و مقدمه بحث اگر نکته‌ای دارید بفرمایید.

خیلی تشکر می‌کنم از جناب‌عالی بابت تلاش‌‌هایی که بخصوص در این مجموعه مي‌كنيد. با توجه به ضرورتی که حضرت آقا مطرح کردند، شرایطي فراهم شد که کسانی در زمینه سبك زندگي تلاش کنند برای پيشگيري و رفع آسیب‌‌هایی که در سبک زندگی در ابعاد مختلف آن داریم؛ چه در ابعاد خانوادگی و اجتماعی و چه در ابعاد فردی. بحث سبک زندگی و ارتباطش با بحث آپارتمان‌نشینی، به تعبیری نوع جدید از همسایگی، چند مؤلفه را دربر مي‌گیرد كه عرض خواهم کرد؛ حالا در عین حال ما با توجه به این مؤلفه‌ها باید تغییری را که می‌خواهیم ایجاد کنیم. در گیرودار تغییراتی که در جوامع بشری اتفاق می‌افتد، مسائلي پيش مي‌آيد كه جامعه ما هم فارغ از آن نیست و با آن در ارتباط است، مانند شبکه‌‌های اجتماعی مجازی و بحث آپارتمان‌نشینی. آپارتمان‌نشینی  از زمان قاجار شروع شد و در زمان پهلوی در کشور ما شروع به شکل گرفتن کرد و کم‌کم دامنه‌اش گسترده شد تا الان که به عنوان مسئله‌اي جدی مطرح شده است. خانواده‌ها به این قضیه اقبال پیدا کردند و شاید خیلی از عوامل دست به دست هم دادند تا این نوع از همزیستی افراد کنار یکدیگر شکل بگيرد. من فکر می‌کنم ما باید ببینیم با این فضای موجود چه باید کرد؟ چه اتفاقی باید بیفتد که بتوانیم آسیب را در این نوع آپارتمان‌نشینی و این نوع از زندگی کنار هم افراد، به حداقل برسانيم. ولی یکی از نکات مهم و شاید یکی از مسائل مهم سبک زندگی همین نوع از همزیستی است كه بايد از مقدمه‌اش آگاه باشيم تا اهمیتش را بدانیم. شاید اهمیت آپارتمان‌نشینی و مسائل کسانی که در آپارتمان با هم زندگی می‌کنند برگردد به همسایگی و اگر بخواهیم نگاه دینی به آن داشته باشیم و در متون دینی‌مان تفحصی کنیم می‌بینیم مسئله همسایه خیلی جدی تلقی شده است و در کنار این، آسیبی که در سبک زندگی بیشتر متوجه آن هستیم شاید بشود بگوییم عدم توجه به این اهمیت است. خیلی وقت‌‌ها ممکن است ما خیلی ساده از کنار همسایگی عبور کنیم، بدون اینکه دقت کنیم که خود متون و شارع مقدس و معصومان به مسئله همسایه توجه داشته‌اند و وقتی این توجه و اهمیت کم می‌شود خود به خود ساختار فکری و اندیشه‌ای مردم در مسئله همسایه تضعیف می‌شود. در نتيجه گرایش و عواطف مردم بر الزاماتی که باید در جامعه همسایگی با یکدیگر داشته باشند خیلی کم تحریک می‌شود. وقتی این‌گونه شد قطعاً سازوکار ارتباطی که بین افراد صورت می‌گیرد یک سازوکار کاملاً سهل‌انگارانه است. در جامعه الان ما مسئله همسایگی جدی تلقی نمی‌شود؛ هم در همسایگی عادی که افراد همجوار یکدیگر زندگی می‌کنند و هم در بحث آپارتمان‌نشینی. در آپارتمان‌نشینی شاید این همسایگی، با این نوع جدید از همزیستی که اتفاق افتاده است، الزامات دقیق‌تر و خاص‌تري دارد یعنی باید نگاه ویژه‌اي به آن داشته باشیم. منتهی شاید بشود بگوییم وقتی مسئله همسایگی را نگاه می‌کنيم، نقطه آغاز در این است که چه کنیم که در بحث سبک زندگی مردم ـ در آپارتمان‌نشینی به معنای خاص و همسایگی به معنای عام ـ اتفاقی بیفتد كه رفتار‌ها اصلاح شود و به سمت جامعه‌ای برويم که در آن همسایه‌‌ها حقوق یکدیگر را رعایت کنند و به اخلاق همسایگی پایبند باشند و الزاماتش را رعایت کنند؛ البته آسیب‌‌ها و الزامات سر جای خودش.

ـ یعنی نقطه محوری بحث همسایه و همسايگي است و در بحث شناسایی آسیب یا راهکار باید روی بحث همسایه در متون دینی تكيه داشته باشیم.

در متون دینی مسئله همسایه خیلی جدی تلقی شده است. حالا این نکته را عرض می‌کنم که خیلی جالب است. وقتی در خود متون دینی می‌رویم یکی از آیات به‌صراحت به بحث همسایگی اشاره کرده است. آيه تقسیمی ارائه می‌کند که می‌توانیم بگوییم دامنه‌اش به آپارتمان‌نشینی کشیده می‌شود؛ یعنی یک نوع از همسایگی را در این آیه تعریف می‌کند. این همسایگی حتی می‌رود به سمت فرض کنید خانه‌‌های آپارتمانی. در آیه‌ای از سوره نساء آمده است «وَاعْبُدُواْ اللّهَ وَلاَ تُشْرِكُواْ بِهِ شَيْئًا وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَبِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَالْجَارِ ذِي الْقُرْبَى وَالْجَارِ الْجُنُبِ»[۲] خیلی جالب است، تقسیمی می‌کند و بعضی از رفتار‌های اجتماعی ما را کنار ایمان به خدا و عدم شرک گذاشته است. اینکه می‌گوییم اندیشه و تفکر عقلانی‌ و عقاید‌مان و باورهایمان با رفتارهایمان پیوند دارد یعنی ما می‌بینیم كنار مسئله ایمان به خدا مسئله همسایه را مطرح می‌کند، می‌گوید خوش‌همسایگی نشانه ایمان است و اگر کسی همسایه‌اش را آزار بدهد مؤمن نیست. توجه کنید هم ایمان را به خوش‌همسایگی گره می‌زند و هم سلب ایمان را به همسایه آزاری معصومان می‌گویند کسی که نسبت به همسایه مراعات نمی‌کند از ما نیست. در این آیه می‌گوید عبادت کنید و شرک نداشته باشید و در فراز آخر و بالوالدین احسانا را می‌گوید. این احسان به چه کسی باشد؟ می‌گوید و الجار ذی‌القربی و الجار الجنب، ذی‌القربی را همسایه نزدیک و جنب را همسایه دور گفته‌اند. حالا من فکر می‌کنم این ذی‌القربی، که می‌گوييم همسایه نزدیک است، شاید جان‌مایه‌اش را در همسایگی آپارتمانی نشان می‌دهد، یعنی وقتی مواجه می‌شویم با همسایگی آپارتماني، قرابتی که گفته‌اند خودش را نشان می‌دهد یعنی اوجش در این آیه نشان داده شده است که مسئله احسان مطرح می‌شود. ولی آیه‌هاي ديگري هم هستند. فرض کنید در آیات قرآن داریم که فرموده است یمنعون الماعون، که بحث ماعون را مطرح می‌کند. ماعون را به کسانی اطلاق می‌کنند که همسایه‌‌ها را از آن نیاز‌هایی که دارند منع مي‌كنند. کلیت این آيه‌ها اين است که مسئله آپارتمان‌نشینی، که یک نوع از همسایگی بسیار نزدیک افراد است، قطعاً الزاماتی را می‌طلبد که ما باید به آن الزامات پایبند باشیم و نقطه آغاز در حرکت به سمت سبک زندگی مطلوب در آپارتمان‌نشینی، فهم اهمیت همسایگی است. حالا این فهم چطور اتفاق می‌افتد؟ با آموزش و راهکار‌هایی که در سیاست‌های کلان و جزئی پیش‌بینی کنیم. اگر این اهمیت فهم شود آرام آرام گرایش افراد به مراعات این الزامات اتفاق می‌افتد و در مرحله عمل می‌بینیم انسان‌ها تغییر رفتار می‌دهند. اينكه مؤلفه‌‌های این اهمیت چیست را بعد می‌گویم که یک بخش آن را به لحاظ روان‌شناسی بحث کرده‌اند و بخش دیگری را در مواردي که در متون دینی منعکس شده است. اینکه مبنا و معیار ما در این اهمیت چه باشد خیلی مهم است، یعنی اگر نگاه ما یک نگاه سودانگارانه باشد فرق می‌کند، اگر مبنای ما مبنای الهی و توحیدی باشد باز نگاه فرق می‌کند و این خودش جای بحث دارد.

– شمای بحث کاملا روشن شد و محور خاصی به بحث داده شد. سراغ بحث‌های مقدماتی‌تر برویم، چه شد که آپارتمان‌نشینی وارد ایران شد و مردم به سمت آپارتمان‌نشینی رفتند كه برای بحث روانی آپارتمان‌نشینی خیلی مهم است.

جدای از اینکه چه شد به این سمت آمد، باید وضعیت فعلي جامعه را یک مقدار رصد کنیم که شاید مقداری کاربردی‌تر باشد؛ چرا الان خانواده‌‌ها به سمت آپارتمان‌نشینی آمدند؟ فرهنگی به همه جوامع تحمیل شد و ما از این فرهنگ متأثر شدیم؛ فرهنگ آپارتمان‌نشینی به این صورت که ساختمانی دو طبقه و این شکلی داشته باشیم. فرض کنید کسانی که خانواده‌‌های مرفه و اشراف بودند ساختمان‌‌های چند طبقه داشتند یا فرض کنید خود ابیانه که یکی از بافت‌های قدیمی و برای دوران ساسانی است همین رویکرد را داشته‌ که ساختمان‌های چند طبقه داشته‌اند. ولی قطعا این ساختمان‌های چند طبقه برای افراد یک خانواده بوده‌اند که در این‌ها زندگی می‌کرده‌اند. جدای از ساختمان‌‌هایی که افراد کنار هم زندگی می‌کنند ولی کاملا از یکدیگر بیگانه هستند، ممکن است بالاخره خویشان و اقوامی باشند و با هم آپارتمان‌‌هایی داشته باشند ولی الان در آپارتمان‌ها می‌بینیم افرادی از قوم و قبیله‌‌های مختلف و با اختلاف فرهنگ‌ها کنار هم قرار می‌گیرند و زندگی می‌کنند. شاید هجومی که افراد به شهر‌ها آورده‌اند دليل اين مسئله باشد. یعنی تمرکز مسائل رفاهی در شهر‌ها و قابلیت‌‌هایی که افراد می‌توانستند در آنها رشد کنند زمینه‌اي ایجاد کرد که مردم بیایند و در شهر‌ها اجتماع کنند؛ اما ظرفیت شهر‌ها طوری نبود که همه افراد را بپذیرد، بر خلاف شهر‌های بزرگ دنیا که به‌واسطه داشتن امکانات و مسائل رفاهی قابلیت پذیرش را داشته‌اند. این زمینه ایجاد شد که در کشور ما اتفاق بیفتد و الان باآن مواجه هستیم و اگر آمار بگیرید دقیقاً متوجه می‌شوید که چقدر از روستا‌ها به شهر‌ها مهاجرت کرده‌اند؛ نتوانستیم با یک ساماندهی خوب، اوضاع روستا‌ها را طوري بکنیم که هر کس بخواهد رشد کند قابلیت‌هایش فراهم باشد. اگر الان هم رصد کنند روستا‌ها از جمعیت خالی شده و مردم، همه براي اینکه می‌خواستند رشد کنند به شهر‌ها آمدند و این مسئله آرام آرام به‌عنوان یک فرهنگ پذیرفته شد. اگر كسي می‌خواست در شهر سکونت کند، شاید کم‌هزینه‌ترین، راحت‌ترین و آسوده‌ترین شرایطی که می‌توانست براي زندگی فراهم کند مسئله آپارتمان بود؛ چون با هزینه این زمینه ایجاد می‌شد که بتواند زندگی کند و این قابلیت برایش بود که بتواند از مسائل رفاهی که در شهر بود استفاده كند. قابلیت‌های آموزشی، پیشرفت، شغل و این گونه مسائل دست به دست هم دادند تا چنین شکلی از زندگی اتفاق بیفتد. الان هم مواجه هستیم در خیلی از روستا‌ها شرایط به گونه‌ای است که تا فرزندشان به یک مقطع تحصیلی می‌رسد کل خانواده کوچ می‌کند؛ زيرا ما نتوانسته‌ایم مسئله کشاورزی و دامداری را به عنوان شغل جا بيندازيم. این خودش یک ضلع از این سبک زندگی است؛ یعنی چون نگاهی که از اول به مسئله شغل و کار شد درست نبود. فرض کنید بعضی از مشاغل درجه اول تعریف شدند و کشاورزی و دامداری، در فرهنگ عمومی و در فرهنگی که بچه مدرسه می‌رفت، یک شغل درجه چندم به شمار آمدند؛ شغلی که خیلی به لحاظ ارزشی نگاه خوبی به آن نمی‌شد. این باعث شد که کم‌کم مردم فکر کنند که اگر شهرنشین شوند نگاه ارزشي بهتری به آنان می‌شود و همچنين این باعث شد که این شرایط آپارتمان‌نشيني شکل بگیرد. اين شرايط هنوز ادامه پیدا دارد و مردم اقبال دارند که به شهر‌ها بیایند، سکونت پیدا کنند و این نوع همزیستی و کنار هم بودن اتفاق بیفتد.

– فارغ از این بحث‌ها، با توجه به اینکه بحث آپارتمان‌نشینی گسترش زیادي پیدا کرده و معضلات زیادی داشته است قبل از اینکه وارد بحث آسیب‌‌ها و مدل خاصی از بحث آپارتمان‌نشینی و همسایه‌داری از نگاه اسلام بشویم، آیا به عنوان یک بحث اجمالی آیا ما داریم مدلی که در منابع و متون دینی برای این نوع زندگی مدلي داريم؟ زندگی‌ای که خیلی متلاطم است، حقوق همسایگی خیلی سخت‌تر می‌شود و همسایه‌‌ها ارتباط زیادی با هم دارند؛ آیا اسلام برای این نوع زندگی مدلی دارد یا نه؟

ما نمی‌توانیم در فضاي اسلامي صریح این‌چنین همزیستی را در چنین مدل و قالبی تصویر کنیم. اما اگر بخواهیم به لحاظ فرهنگی و بر اساس آموزه‌‌ها و نگاهی که خود دین دارد نگاه کنیم همان‌طور که عرض کردم آیه قرآن، مجموعه‌ای از همزیستی افراد کنار هم را ترسیم می‌کند که این‌ها یک رابطه شبکه‌ای نزدیک با هم دارند و وقتی در دین تعالیم معصومان می‌بینیم همسايگي را تعریف کرده‌اند و گفته‌اند حدود همسایگی چیست، به اهميت همسايگي در نگاه ديني پي مي‌بريم. حدود را وقتی تعریف می‌کنند می‌گویند چهل منزل از راست و چپ و روبه‌رو و پشت سر؛ یعنی نقطه مركز دايره‌اي را در نظر بگیرید که شعاعش به اندازه چهل خانه است، دایر‌ه‌ای که چهل خانه را دربرمی گیرد؛ در این سیستم افراد در کنار هم هستند و با هم همزیستی دارند. ولی این که بگویيم در زندگی‌ای که در بین مسلمانان بوده، چنین مدلي از کنار هم بودن (آپارتمان نشيني) داشته‌ايم، شاید کمتر اعتقاد داشته باشیم و بتوانیم دریافت کنیم؛ مگر اینکه برخي نمونه‌هاي همزيستي را كه بر اساس شرایط خاصی که افراد زندگی می‌کرده‌اند یا در جنگ‌‌ها و شرایط خاصی که در برج‌‌ها بوده‌اند از این همزیستی بدانيم و به آن شکل تصور کنیم. ولی مهم این است که ما از آموزه‌‌های دینی و بر اساس تعالیمی که اهل‌بیت(ع) فرموده‌اند به یک سری الزامات و باید و نباید‌هایی دست پیدا کنیم که مسئله همسایگی را بسیار مهم تلقی می‌کند. عرض کردم نقطه آغاز تغییر نگرشمان و در مسئله همسایگی باید از این اهمیت باشد؛ یعنی همسایه و مردم فهم کنند که همزيستي در محیط‌‌های آپارتمان‌نشیني هم به نام همسایگی، ایجاد حق می‌کند، کما اینکه در روایت آمده است که اگر کسی به تو نزدیک باشد، به‌واسطه مؤمن بودنش حقی بر گردن تو دارد و به‌واسطه مسلمان بودنش حقی بر گردن تو دارد ولی همسایه بودنش اصلاً حق جدا ایجاد می‌کند. عرض کردم در خود کلام ائمه آمده است که این‌قدر مسئله همسایه برای پیامبر مهم بود که حضرت دائماً توصیه می‌کردند. این‌قدر مسئله همسایه مهم بود که جبرئیل خيلي سفارش می‌کرد و حتی در کلامی از معصوم رسیده است که پیامبر می‌گفت همسایه از همسایه ارث می‌برد. این مسئله تا این‌حد مهم بود و روايات زيادي دارد. ابعاد اهمیت را جای خودش بحث می‌کنیم.

– چگونه می‌توانیم از دین یک مدل آرماني برای همسایه‌داری داشته باشیم که براي پیش‌گیری از آسيب‌هاي اين مسئله آموزش بدهیم و مردم به این سبک پیش بروند.

دو اتفاق باید در این زمینه بیفتد. اولي مربوط به مهندسی ساختمان‌‌ها و بحث فیزیکی ساختمان است که خیلی مهم است و باید سیاست‌گذاری شود. بعضی از افراد جداگانه و بعضی از مهندسان با هم بحث کرده‌اند که آپارتمان‌‌ها را با چه ساختاری، چه ساز‌ه‌ای و با چه ویژگی‌‌هایی طراحی کنیم که این آسیب‌‌ها و مشکلاتی که در بحث همسایگی آپارتمان‌نشینی هست، این‌ها نباشد، در معرض این آسیب‌‌ها نباشیم و پیش‌گیری کنیم يا کمش کنیم. چرا؟ چون الان در این نوع از هم‌نشینی و مجاورت افراد با وضعیتی که در آپارتمان‌‌ها داریم آسیب‌‌ها خیلی جدی است؛ مخصوصاً اگر افراد به لحاظ عقیدتی و بینشی و تفکرات اعتقادی و مذهبی به هم نزدیک نباشند، اختلاف فرهنگي داشته باشند و اصلاً مبانی اعتقادی و فکری‌شان با یکدیگر متفاوت باشد. محیط خودبه‌خود زمینه ایجاد می‌کند که آسیب‌‌ها اتفاق بیفتد و ما قبل از اینکه افرادی بیایند و در کنار هم قرار بگیرند باید نحوه آپارتمان یعنی نحوه سازوکار و ساختمان‌‌ها را به شکلی پیش‌بینی کنیم که این آسیب‌‌ها کمتر شود. مثلاً مدلی از ساختمان‌‌ها را داریم که در یک طبقه چهار در روبه‌روی یکدیگر باز می‌شود، ضمن اینکه خود این طبقات نسبت به طبقات بالایی و پایینی مسئله صدا و ارتباطاتی که ممکن است اتفاق بیفتدرا دارند. بخواهیم وارد جزئیاتش شویم خیلی دغدغه است که می‌شود به عنوان آسیب‌‌های جدی مطرح کرد. بیاییم طراحی کنیم و در این طراحی شئون دینی در ساختمان حفظ شود. فرض کنید در سیستم داخلی ساختمان اگر بخواهیم آشپزخانه به شکل اپن باشد چطور باشد آسیب‌‌های اخلاقی، مشکلات بحث حریم خصوصی و حفظ اندرون خانه و بحث‌‌هایی که در مبانی دینی‌مان آمده است در نظر گرفته شود. چه اتفاقی باید بیفتد؟ ما باید یک همفکری و یک پایش افکار و هم افزایی بین کسانی که در طراحی و مهندسی ساختمان‌‌ها هستند داشته باشیم. این‌‌ها بنشینند به لحاظ اخلاقی آسیب‌‌‌ها را بررسی کنند و ببینند چطور می‌توانند ساختمان‌‌‌ها و آپارتمان‌‌هایی طراحی کردند که با کمترین مشکل مواجه باشیم. حالا این مشکل، مشکل بصری است، یعنی چطوری ساختمان‌‌ها را طراحی کنیم که بحث کنترل نگاه حفظ شود. بله یک بار می‌گوییم یک نفر باید خویشتن‌داری کند چون فرمود غضَوا ابصارکم، باید چشم‌تان را پایین بندازید، ولی یک بار ما می‌توانیم کاری کنیم که این مشكل به حداقل برسد. جوانی که در خانه آپارتمانی هست دائما در معرض نگاه کردن است، یک بار، دو بار چشمش را می‌اندازد پایین ولي دفعه‌‌های بعد نمی‌تواند. باید فکر کنیم به چه مدلی برسیم؟ آیا درب‌‌ها به نوعي مجزا شود؟ یا فرض کنید نحوه طبقات به شکلی باشد که نیم طبقه بخورد؟ و مثل اینها.

– به قول قدیمی‌ها، معماری قدیم که ما داشتیم از آموزه‌‌های ارزشی ما نشأت می‌گرفت و اندرونی و آشپزخانه داشت. برداشتی که از فرمایشات حضرت‌عالی می‌کنم اين است كه حالا كه ناگزیر از آپارتمان هستیم بیاییم بر اساس آموزه‌‌های اسلامی معماری‌مان را طوری طراحي کنیم که به آن آموزه‌‌‌ها آسیب نرسد.

تلاشمان این باشد که بر اساس معماری‌ای كه صورت می‌گیرد و تلاشی که مهندسان می‌کنند، در ساختار فیزیکی آپارتمان فضایی را ایجاد کنیم که با کمترین آسیب‌‌‌ مواجه باشیم؛ طوري كه چه به لحاظ بصری و شنیداری و چه به لحاظ مراوداتی که ممکن است اتفاق بیفتد کمترین مشکل را در این زمینه داشته باشیم. فرض کنیم بتوانیم طرحی بدهيم كه خانواده‌‌‌ها را در اولویت زندگی آپارتمانی قرار بدهیم، یعنی به نحوی پیش‌بینی کنیم که خانواده‌‌هایی که قرابت خویشاوندی بیشتری با هم دارند در اولویت باشند برای اینکه در جوار هم زندگی کنند. قدیم نوعی از آپارتمان‌نشینی عرضی را داشتیم نه به‌صورت طولی؛ مثلاً یک خانواده بزرگ بود مثلاً ۵-۶ برادر در یک منزل بزرگ کنار هم به صورت دایر‌ه‌ای زندگی می‌کردند. این‌‌ها با هم برادر بودند، منزلشان بزرگ بود و همه در یک ساختمان با هم و کنار هم زندگی می‌کردند، بدون اینکه با آن آسیب‌‌‌ها مواجه باشند و مسائل عفاف و این موارد حفظ می‌شد؛ یک آپارتمان‌نشینی به شكل عرضی، نه طولی. ما این را طراحی کنیم؛ چه به لحاظ سیاست‌گذاری، یعنی مسئله فیزیک ساختمان، مسئله شکل و نما و حتی طراحي اندرونی حتماً پیش‌بینی شود، اتاق بچه‌‌‌ها پیش‌بینی شود. الان بعضی خانواده‌‌‌ها آپارتمان را طوری طراحی کرده‌اند که یک در به اتاق مهمان‌‌ها باز می‌شود و وارد اندرونی نمی‌شوند و پیش‌بینی کرده‌اند که اين اتاق با اندرونی خانه ارتباطی داشته باشد، مثلاً آن را از طریق یک دریچه به آشپزخانه متصل كرده‌اند. آشپزخانه اپن این حریم حفظ نمی‌شود، خانم خانواده مشغول فعالیت است و همه نشسته‌اند خیلی آسیب‌‌های دیگر که به اندروني مربوط است. گاهي هم آسيب نسبت به واحدهاي مجاور مطرح است مثل مسئله صدایی که گاهی منتقل می‌شود و يا آسیب‌‌هایی که معمولاً آمده‌اند نقل کرده‌اند. حالا بحث حقوق آپارتمانی و بحث اینکه کنار یکدیگر چه الزاماتی بايد داشته باشد یک مسئله دیگر است. مسئله اول، پیشگیری‌ است که در مسئله فیزیک ساختمان دقت کنیم و ببینیم چه سیاست‌هایی را می‌توانیم در مهندسي اعمال کنیم. نکته دوم آموزش است یعنی اگر مسئله آپارتمان و طراحی آن را بحث می‌کنیم قبل از آن مسئله آموزش حقوق آپارتمان‌نشینی را داشته باشیم. یک سری قوانینی وضع شده است و در مجلس كم‌وبيش بحث‌های این‌طوری را و مسئله اخلاقیات مطرح کرده‌اند؛ یعنی آموزش اخلاق همسایه‌داری و همسایه نشینی به عنوان یک اصل مهم برایمان دغدغه باشد. اين آموزش از خود خانواده شروع می‌شود تا آموزش و پرورش و رسانه و نهایتاً فضا‌هایی که درگیر هستند مثل شهرداری‌ها که بايد به مسئله اخلاق شهروندی و بحث‌هاي این‌طوری بپردازند، سیستم‌‌های فرهنگی، سازمان‌های فرهنگی و ان جی اوها که کار می‌کنند، مثل کاری که شما زحمت می‌کشید. فکر می‌کنم این‌ها آرام آرام می‌تواند مسئله آموزش را پیش بکشد و جدی کند. وقتی با آموزه‌‌های دینی مواجه می‌شویم چه چیزی مسئله آپارتمان‌نشینی و همسایگی را دچار مشکل کرده است؟ اول غافل شدن از اهمیتی که در آموزه‌‌های دینی‌مان داریم و دوم فضایی که همسایه‌‌ها می‌توانند در ارتباط با هم، فرهنگ و مبانی اعتقادی و رفتار هم را شکل بدهند.

ـ در واقع این مدلی که می‌توانیم برای بحث آپارتمان‌نشینی پیدا کنیم، همان مباحث و مدل بحث همسایه داری است.

باید ببینیم در بحث همسایه داری چه الزاماتی را معصوم گفته است، یعنی می‌خواهیم بسته‌ای را درباره مسئله همسایگی از متون دینی‌مان، که آیات باشد و روایات معصومان علیهم السلام است، تهیه کنیم. اولين مسئله كه مواجه هستیم مسئله اهمیت است، یعنی تا جايي‌كه شده معصوم محدوده همسایگی و الزامات همسایگی را گفته و مراقبه و توجه و تحذیر به مسئله همسایگی داده است، یعنی معرفی اين اهمیت دغدغه معصومان بوده است؛ این نکته اول است.

نکته دوم مسئله الزامات همسایگی و بحث خوش‌همسایگی و ارتباط با همسایه است.

نکته سوم آسیب‌‌ها و مشکلات همسایگی‌ است که مطرح و نهی کرده‌اند. یک سری دستورالعمل‌‌ درباره همسایه داريم و یک سری نباید‌ها که معصومان از آن سخن گفته‌اند و می‌توانیم بر اساس آن مدلی را تعریف کنیم که در آن مدل هم افراد نسبت به هم دغدغه‌‌هايي پیدا ‌کنند، هم یک سری باید و نباید‌های اخلاقی شکل بگيرد و هم حقوق همسایگی رعايت شود. منتها وقتی این بسته را در آپارتمان‌نشینی مطرح مي‌كنيم قطعاً متناسب با آن شرایط و فضا خودش را نشان می‌دهد و بر اساس آن الزامات باید به علیکم بتفریع را انجام بدهيم؛ یعنی باید این فروعات را استخراج کنیم و ببینیم در ارتباط با همسایه‌هايي که در یک آپارتمان زندگی می‌کنند این جزئیات به چه صورتی است، در اصل آنها را رصد کنیم.

– راهکار‌های خوبی ارائه فرمودید. فضای کاربردی‌ آموزش مهم بود و خیلی از مشکلات آپارتمان‌نشینی را حل می‌کند، اما آپارتمان‌نشینی الزاماتی دارد از جمله مدیونی‌‌های مالی كه اتفاق می‌افتد و گریزی از این نیست که با آموزه‌‌های اسلامی و آموزشی این‌ها را حل کنیم. بعضی آقایان به جهت همین آسیب‌‌هایی که وجود دارد می‌فرمایند که اصلاً اسلام کلاً با آپارتمان‌نشینی مخالف است اما حالا که داخلش هستیم درباره مسائل مالی و مشکل‌‌های دیگری که پیش می‌آید اسلام غیر از این مواردی که فرمودید چه راهکاری برای برون‌رفت از این آسیب می‌تواند ارائه کند؟ راهکار علمی.

مسئله همسایگی در قالب آپارتمان‌نشینی دو بحث مهم دارد: یکی چالش‌‌ها و آسیب‌‌های مادی و كه جزء مسائل دنیایی قصه می‌شود و یکي بحث‌های معنوی است که باید این اتفاق بیفتد. ما گاهي در ساختمان و محیطی که هستیم با آسیب‌‌های مادی مواجه هستیم؛ یک سری تعارضات اتفاقات این‌طوری و گاهي هم یک سری مشکلات با بحث مسائل معنوی داریم. بخشی از این هم در قالب خود حقوق بیان شده است، یعنی حقوقی که به اخلاق گره خورده است. در اصل این مسئله بايد به‌گونه‌اي اتفاق بیفتد و بتوانیم به سمت راه‌حل‌ها برویم که افراد را در یک سری مبانی مشترک به اتفاق نظر برسانیم. همه اصراری که اهل‌بیت(ع) دارند این است که ما به آن مبانی توجه داشته باشیم. حالا این مبانی چیست؟ در نگاه اخلاقی‌ای که بعضی از دیدگاه‌‌های نتیجه‌گرا و لذت‌گرا و سودگرا دارند محور ارتباطاتشان مسئله سود و منفعت است كه الان جامعه غربی گرفتارش شده، به‌گونه‌ای که همسایه از همسایه خبر ندارد. به قول شاعر که گفت: «بیگانگی نگر که من و یار چون دو چشم / همسایه‌ایم و خانه هم را ندیده‌ایم»؛ الان اینطوری شده است. براي دو تا همسایه که یکدیگر را ندیده‌اند مثال دو چشم را می‌زند که در کنار هم هستند ولی هیچ وقت یکدیگر را ندیده‌اند. الان مسئله‌ای که در جامعه ما اتفاق افتاده است به این سمت می‌رود که روابط همسایه‌هایي که در یک واحد آپارتمانی با هم زندگی می‌کنند بر اساس سود و منفعت است؛ یعنی می‌گوییم این همسایه و ارتباط با این همسایه برای من منفعتی دارد یا نه. چرا من با این ارتباط داشته باشم؟ وقت من گرفته می‌شود؛ من کار و زندگی دارم؛ اصلاً هر چه من از این همسایه فاصله بگیرم به منافع من نزدیک‌تر است و من سود بیشتری را خواهم برد. ولی در نگاه دینی این چنین نیست؛ در نگاه دینی ارتباطی که می‌خواهد شکل بگیرد ارتباطی است با جهان‌بینی و نگاه خاص، اینجا هم نتیجه هست ولی نتیجه در گرو کمال انسان است. این کمال ابعاد مختلف دارد، یک بعد اخلاقی دارد یعنی کمالات اخلاقی من کی ظهور و بروز پیدا می‌کند؟ وقتی من در ارتباط همسایه قرار بگیرم و بدانم او کمک می‌خواهد و من کمک کنم. بدانم او صیانت و دفاع می‌خواهد و من دفاع و صیانت کنم، و بدانم همسايه‌ای نیازی دارد و مشکلش را رفع کنم و دغدغه همسایه را داشته باشم. نظام دینی می‌گوید این كار برای انسان کمالی را ایجاد می‌کند که هم بعد دنیایی او را تأمین می‌کند و هم بعد آخرتی و معنوی‌اش را. روایات خیلی جالبی داریم که بایسته‌‌های اخلاقی را درباره همسایه مطرح می‌کند و منافع را عنوان می‌کند. خیلی جالب است ضمن اینکه مسئله حقوق را عرض خواهم کرد درباره مسئله خوش‌همسایگی روایات زیادی داریم «من حسن جواره کثر جیرانه»، کسی که خوش‌همسایه باشد همسایه‌اش زیاد می‌شود؛ یعنی شما فکر نکنید اگر همسایه خوبی باشید ضرر می‌کنید، چون ممکن است جایی در زندگی گرفتار شوی که همسایه‌‌ها باید به داد شما برسند. باز در روایت داریم که حضرت امام صادق(ع) فرمود «حسن الجوار یزید فی الرزق»،[۳] رزق تو را زیاد می‌کند؛ حتی «حسن الجوار یعمّر الدیار و یزید فی الاعمار»؛[۴] دیار شما را آباد می‌کند، زندگی شما را آباد و عمر شما را طولانی می‌کند. نگاهی که دین می‌دهد هم نگاه دنیوی است، منتها دنیوی‌ای که در راستای آخرت است و بعد معنوی را تأمین مي‌کند. چرا دين این همه تأکید مي‌کند و می‌خواهد انسان از خودمحوری بیرون بیاید؟ چون انسان اگر به بی‌تفاوتی، عادت کند کم‌کم نسبت به همسر و فرزندان و خویشانش بی‌تفاوت می‌شود. اگر یاد بگیرد که بی‌تفاوت باشد و فقط به منافعش فکر کند، دچار مشکل می‌شود.

درباره سؤالی که فرمودید: كه در مشكلاتي مثل مسئله راه پله و سروصدای در راه پله يا مشکلاتی که فرد ممکن است ایجاد کند بايد چه كار كنيم براي مثال كسي بنا دارد ساعت یازده بخوابد و بنا است بچه‌اش صبح بلند شود كه یک دفعه مهمان می‌رسد، این مهمان سروصدا می‌کند و بچه‌‌ها بلند می‌شوند و از خواب بیدار می‌شود.

می‌خواهم تعارض و چالشی را در همسایگی مطرح کنم؛ فرض کنید یک خانواده دو فرزند پسر مثلاً ۶-۷ ساله بازیگوش دارد که خیلی تکاپو و تلاش دارند و خیلی شلوغ هستند. از یک طرف دستور داده شده است که بچه‌‌ها را در فضای آزاد بگذارید، به بچه‌‌ها میدان بدهید که خودشان را تخلیه کنند، این‌ها پادشاه هستند و تا می‌شود حقوق این‌ها را در نظر بگيريد؛ یعنی اخلاق و حقوق کودکان را در نظر بگیرید و به آنها توهین و جسارت و پرخاش نکنید. از طرفي هم همسایه‌ای در طبقه پایین زندگی می‌کند که بیمار دارد. اینجا اینکه عرض کردم باید فیزیک ساختمان را طوری طراحی کنیم که این مشکلات را کمتر کنیم روشن مي‌شود. جداي از فيزيك ساختمان، من در این چالش باید چه‌كار کنم که ضمن اینکه حق این بچه رعایت شود بتوانم مسئله همسایه را رعایت کنم. خیلی جالب است که در سیستم دینی ما بعضی از احادیث برای زندگی آپارتمان‌نشینی طراحی شده است؛ چرا؟ چون در روایت درباره خوش‌همسایگی و اینکه شما وقتی همسایه یکدیگر هستید بايد مراعات کنید فرمود: خوش‌همسایگی این نیست که همسایه را آزار ندهی، حسن الجوار این نیست که همسایه‌ات را آزار ندهی، بلکه خوش‌همسایگی این است که حتی آزار همسایه را تحمل کنی. امام سجاد(ع) دعايي دارد که در آن می‌گوید خدایا تو به من کمک کن که نه‌تنها آزار همسایه را تحمل کنم، بلکه حتی بتوانم در حق آنها خوبی کنم یعنی چیزي فراتر. این بعد بینشی و دانایی و آگاهی فضا را تلطیف می‌کند، یعنی همسایه پایین حس بکند که وقتي بچه‌‌ها شلوغ می‌کنند واقعاً از دست این بنده خدا خارج است و فكركند ممکن است خود او هم همسایه‌اي را آزار بدهد، پس تحمل کند و این تحمل را یک اجر بداند و گاهی از این استقبال کند و تحملش را بالا ببرد.

ـ حتی روایاتي داریم که آزاری که کرده و تو تحمل کرده‌ای را به رویش نیاورید.

بله، منت نباشد و این شکلی حتی مطرح نشود. آموزه‌هاي ما می‌گوید اینکه همسایه‌ات را آزار ندهی خوش‌همسایگی نیست، بلکه تحمل بايد کنی، حتي فراتر از اين امام می‌گوید نه‌تنها تحمل کنی بلکه در حقش خوبی کنی، یعنی وقتي آزار می‌دهد تو بتوانی در ازای بدی‌ای که می‌کند در حق او خوبی کنی. و روایات بی‌شماری در این زمينه داریم كه بايد آموزش داده شود؛ اینکه ما چه‌کار کنیم که فضا تلطیف شود. من فکر می‌کنم اگر بدانیم مسئله همسایه جدی و مهم است و اگر بتوانیم این را آموزش بدهيم و منتقل کنیم. رسانه بايد همت جدی کند؛ کاری که ما برای مرکز پژوهش‌های صدا و سیما کرده‌ایم رویکرد رسانه‌ای بود. اين دغدغه‌اش زمانی در ذهن من شروع شد که دیدم این زندگی‌‌هایی که سريال‌ها مخصوصاً سریال‌‌های طنز، نشان می‌دادند یک زندگی­‌ آپارتمان­نشینی بود كه مسائلي مثل بددهنی، فحاشی، گله کردن، ناسزا گفتن، تحقیر کردن، تجسس کردن، فال‌گوش بودن و آزار‌هایی که ممکن است در هم‌جواري به سهولت نمايش داده می‌شد و صلاً تقبیح هم نمی‌شد. این فضا در رسانه مطرح مي‌شد. حالا اگر رسانه بتواند در اين فضا همدلی را نشان بدهد، اتحاد را نشان بدهد و آن ثمراتی که با خوش‌همسایگی اتفاق می‌افتد را نشان بدهد و بتوانیم کم­کم یک مدل­‌ها و الگو‌هایی را در جامعه مطرح کنیم، فکر می‌کنم آن وقت جامعه به سمتی می­رود که ضمن تلاش برای حفظ حرمت همسایه و حقوق همسایه، در عین حال بعضی از اتفاقاتی که در همسایگی‌اش می‌افتد را ناگزیر می‌داند. مهم این تلقی است؛ یعنی باید یاد بگیریم که همسایه آزاری نکنیم، تلاشمان اين باشد كه همسایه‌مان بفهمد که تمام تلاش ما این است که حریم همسایه را حفظ کنيم، بفهمد که واقعاً نگران هستيم، بفهمد حق‌شناس هستيم و تفقد و محبت می‌کنيم. ولی واي اگر شعارمان چهاردیواری اختیاری شود. اينكه طرف نصف شب مهمانی برگزار کند و سروصدای زیاد و درب خانه همسايه برود و بگوید اتفاق افتاده و مهمان آمده، شما اگر اذیت شدید ببخشيد، یا فردا كه در راه می‌بیند می‌گوید ببخشید كه اذیت شدید، فرق می‌کند تا اینکه به خودش حق بدهد و بگويد چهاردیواری اختیاری، خانه خودم است و هر کس تحمل ندارد به خودش مربوط است. فرهنگ عذرخواهی و حق‌شناسی، در دین ما توصیه شده است، روایت در اين باب بی‌شمار است؛ یعنی هم توصیه به خوش‌همسایگی و هم پرهیز از همسایه‌آزاری. حقوقی که در روايت آمده خیلی جالب است. امام سجاد در رساله حقوق وقتی حق همسایه را مطرح می‌کند مي‌فرمايد: «اما حقُ جارک فحفظه غائباً»، يعني وقتی نیست حفظش کنی. چقدر مهم است، حفظ عام است، هم آبرویش را حفظ کنی و هم خانه‌اش را مراقبت کنی. وقتی همسایه من این دغدغه را می‌فهمد دیگر آن آزار را تحمل می‌کند، می‌فهمد که همسایه‌اش یک انسان اخلاقی و رشد یافته است. یا فرمود: «اکرامه شاهداً»، يعني بهش احترام کن، وقتی می‌بینیش احترام بگذار؛ «و نصره اذا کان مظلوما» وقتی مظلوم واقع شد یاری‌اش کنی، جایی اگر گرفتار شد و به او ظلم شد حمایتش کنی؛ «ولاتتبع له عوره»، دنبال عیب‌هایش نباشید. بعضی‌‌ها عیب‌جو هستند؛ همسایه کی می‌رود و كي می‌آید يا چه مشکلی پیش می‌آید که آن را برجسته کند و به همسایه‌‌های دیگر اطلاع بدهد. این‌ توصيه‌ها اتفاقاً با زندگی آپارتمان‌نشینی ما خیلی سازگارتر است، یعنی من عیب همسایه را حفظ کنم. گاهي د زندگی‌‌های آپارتمان‌نشینی اتفاقاتی پيش مي‌آيد مثل اينكه زن و شوهری دعوا کنند و درگیری آن‌چنانی پیدا کنند، کی باید حفظ کند؟ همسایه باید حفظ کند، نه اینکه همسایه به همسایه دیگر بگويد و منجر به جری شدن نسبت به یکدیگر شود. یا فرمود: «فان علمت علیه سوءً سترته علیه»،[۵] اگر از او بدی دیدی آن را مستور کنی. حتی گفته: «و تغفر ذنبه»، گناهش را ببخشی و «تعاشره معاشره کریمه»،[۶] با او معاشرت کریمانه داشته باشید. آموزه‌های بسياري در این زمینه آمده است. نهایتاً اینکه باید برای جامعه امروزمان و متناسب با اخلاق آپارتمان‌نشینی فرهنگ نامه‌ای را تعریف کنیم و الزامات اخلاقی قرار بدهيم. یک اخلاق همسایگی تدوین کنیم و آن را آموزش بدهیم. این آموزش بايد همراه با روش‌های مناسب باشد، رسانه از یک طرف، آموزش پرورش از یک طرف، خانواده‌‌ها از یک طرف، مسئله همسایه را جدی بگیرند؛ ما جدی نگرفته‌ایم. آب و نان و غذا و حتی ارتباط در خانواده تا حدی جدی است، هرچند بخشي از آن هم دارد رنگ می‌بازد، ولی فکر می‌کنم دین می‌خواهد مسئله همسایه جدی گرفته شود تا در مسند جدی بودنش خانواده قوت پیدا کند. وقتی خانواده قوت پیدا کرد، تک‌تک افراد آدم‌‌هایي مسئول می‌شوند که نسبت به خودشان، هم‌نوع و محیط پیرامون مسئولیت اخلاقی دارند. توصیه دین نمی‌خواهد فقط به مسئله همسایه بپردازد، بلكه می‌خواهد در قبال مسئله همسایگی و اخلاق همسایگی ابعاد اخلاقی دیگر انسان  شکل بگیرد و بتواند آن را ظهور و بروز بدهد. فضائل و ملکات اخلاقی جامعه در بستر آن جامعه رشد بکند و بتوانیم آن را در جامعه خودمان ببینیم.

با توجه به فرمایشاتی که داشتید دو سه تا از سؤالاتی که خواستم مطرح کنم لابه‌لای بحث مطرح شد. يكي اينكه چه راهکار‌هایی برای برطرف کردن آسیب‌‌ها هست؟ فرموديد توجه اصلی باید به بحث حقوق همسایه باشد، چه از جهت آموزش و چه از جهت معماری كه آن هم در حقوق همسایه مهم است. برای جمع بندي بحث برطرف کردن آسیب‌‌های همسایه‌داری فرمودید با توجه به متون دینی و روایات یکی بحث خویشتن‌داری و حتی خوبی كردن است. نكته دوم هم بحث آموزش برای عموم افراد است و خیلی مهم است که هم به حقوق و وظایف آشنا شوند و هم از جهت اینکه به همديگر آسیبی نرسانند و بدانند ظلم است. حالا غیر از این بحث همسایه‌آزاری و آسیبی که وجود دارد، آسیب عمد‌ه ديگري وجود دارد که در ظاهر همسایه‌آزاری نیست و شخص کاری انجام می‌دهد كه به خودش مربوط می‌شود. اینجا دیگر بحث چهاردیواری اختیاری خیلی بیشتر بروز پیدا می‌کند مثال قبل در مورد این بود که شخصی در خانه خودش نشسته يا صدای پخش را زیاد می‌کند و مهمانی ناجور می‌گیرد و سروصدا ایجاد می‌کند چه شرعی باشد یا نباشد. ولی گاهي بحث زدودن حیا است، مثلاً خانمی با یک وجهه بد با یک حجاب و ظاهر نامناسب از نظر دین وارد محیط آپارتمان می‌شود یا در آسانسور یا در راه پله یا در حیاط مجتمع؛ ظاهر این است که ربطی به همسایه‌آزاری ندارد ولی در باطن مرتبط است، چون بالاخره آزار است ولو به‌صورت غیرمستقیم. دین برای برطرف شدن این قسم از آسیب‌‌ها آیا راهکاری دارد که به‌طور مستقیم بیان کرده باشد؟

سؤال جدی است. یکی از آسیب‌‌ها و مسائلی که در بحث همسایه داری است مسئله حیا و عفت است. فکر می‌کنم این بحث چالش‌هایي جدی را با خودش همراه دارد و مسائل و مشکلات زیادی را با خود پیش می‌آورد مخصوصاً هر چه به این سمت می‌رویم که ابزار‌ها و امکاناتي جامعه بشری دارد به ظاهر با آن رشد می‌کند و تکنولوژی را به خدمت خودش گرفته است و بحث ماهواره و اینترنت و شبکه‌‌های مجازی و اجتماعی به این مسئله دامن می‌زنند بحث بی‌حیایی و از بین بردن مسئله حیا در ساختمان‌های آپارتمانی به نظرم برمی گردد به اينكه ما باید در سازوکار و ساخت آپارتمان فکر جدی شود که چگونه می‌توانیم قبل از اینکه کسی در دامن بی‌حیایی بیفتد، ما پیش‌گیری کنیم؟ یعنی منازل و ساختمان‌ها را طوری طراحی کنیم که کمترین آسیب و دغدغه ایجاد شود.

خیلی جالب است که در قدیم اینطور بود درب‌هايي كه می‌ساختند دو نوع کوبه را داشت؛ کسی اگر کوبه ظریف را می‌زد مشخص می‌شد که خانم پشت در است و اگر کوبه درشت‌تر را می‌زد مشخص می‌شد که مردی پشت در خانه است. این‌قدر رعایت و حفظ می‌شد که وقتی دم در می‌آید متوجه باشد که مردی پشت در است، این دقت‌ها را می‌کردند. ممکن بود که کسی شیطنت کند و مرد باشد ولي کوبه ظريف را بزند، با این کار نداریم. ما چه باید بکنیم که تا وقتی می‌توانیم این زمینه و ظرفیت را ایجاد کنیم که کم‌کم رنگ و بوی ساختمان و فیزیک و ساختار ساختمان کمک کند به اینکه حسی در من ایجاد شود که کمتر به این بیندیشم که حریم عفاف را زیر پا بگذارم. بعضی الزاماتی ایجاد کرده‌اند مثل نوع پنجره‌‌هایی که نصب می‌شود يا اينكه که حتماً باید از شیشه‌‌های مات استفاده کنید، این الزامات کمک می‌کند ولی در عین حال فکر می‌کنم مسئله حیا و عفاف و حفظ این شرایط، درونی نشود و تا وقتي مسئله آموزش و تبیین ارزش و ضد ارزش اتفاق نیفتد ما نمی‌توانیم چاره درستی پیدا کنیم در مسئله آپارتمان‌نشینی مشكلات هست، همان‌طور که در همسایگی غیر آپارتمان‌نشینی همین مشکلات است، همین‌طور که در خانواده‌‌ها و محیط‌های ديگر نيز این مشکلات هست.

ـ بعضی چیز‌ها را خود آپارتمان نهادینه می‌کند؛ مثلاً آشپزخانه اپن است و خانم خجالت می‌کشد و اذیت می‌شود جلوی مهمان بایستد و ظرف بشوید و غذا درست کند و یواش‌یواش کنار می‌گذارد و مشكل به‌تدریج ایجاد می‌شود. خطوات شیطان است خطوه خطوه و گام‌به‌گام پیش می‌آید؛ مثلاً طرف متوجه نمي‌شود، در را باز می‌کند و مي‌بيند دختر همسایه بیرون آمده است.

بله مشکلمان این است که حساسیت‌ها کم می‌شود. حساسیت اخلاقی ممكن است حساسیت مرد نسبت به خانمش باشد، همان غیرتی که می‌گویید؛ ممكن است حساسيت خود خانم نسبت به عفافی که دارد و باید حفظ کند باشد. وقتی این حساسیت اخلاقی کم شود و پایین بیاید فکر می‌کنم کم‌کم از ارزش فاصله می‌گیرد و دیگر حفظ کردن حیا ارزش شناخته نمی‌شود و یک امر عادی تلقی می‌شود. همین‌طور که فرمودید خود آپارتمان این فضا را ایجاد می‌کند؛ مثلاً وقتی در آپارتمان مشاهده می‌کنم خانم فلانی اینطور راحت رفت‌وآمد می‌کند اگر یک بار خانمم را در محیط ساختمان دیدم می‌گویم خب حالا شاید اینطوری نباشد. می‌خواهم بگویم این ارزش‌ها چون نهادینه نشده است با این مشکلات مواجه هستیم، ولی در درجه اول باید این آموزش دقیق و تبیین دقیق نظام ارزشی در خانواده‌‌ها اتفاق بیفتد یعنی کار را باید انجام بدهیم و اینکه محیط آپارتمان را با مسئله حیا درگیر کنیم، در درجه اول به ساختار و فیزیک ساختمان برمی‌گردد. باید طراحی و فکر کنیم که چطور می‌شود ساختمانی طراحی کنیم که این رفت و آمد‌ها و ارتباطاتی که اتفاق می‌افتد به سمت بی‌حیایی کشیده نشود؛ مثلاً طوری طراحی کنیم که به سمت خانواده‌‌هایی ببریم که اقوام هم هستند یا کسانی که کمتر می‌بینیم شناخته شده هستند. هرچند ممکن است اين طرح‌ها آسیب‌‌های خودشان را داشته باشند، ولی می‌توانند به عنوان سیاست پیگیری شوند که کمتر با این مشکل مواجه شویم. ضمن اینکه سیاست‌های کلان مسئله آموزش در رسانه مطرح است، خود فضای آپارتمان به گونه‌ای طراحی شود یا اصلاً سیاست‌گذاری فرهنگی شود که در این فضا مسئله نهادینه شدن اخلاق را داشته باشیم؛ شهرداري يا متوليان امر مي‌توانند اين سياست‌گذاري و كار فرهنگي را داشته باشند.

ـ به نظر مي‌رسد پیوست فرهنگی كه حضرت آقا فرمودند بايد به نقشه ساختمان بخورد.

بله دقیقاً. بحث حیا آموزش داده شود، بحث آسیب‌‌ها مطرح شود و از کارشناسی دعوت شود كه اين‌ها را روشن و آگاه کند. خانواده‌‌ها گاهی توجه ندارند که بچه‌‌های جوانشان در این خانه‌‌ها زندگی می‌کنند ولی بدون اینکه آنها متوجه شوند اتفاقات و فعل و انفعالاتی رخ می‌دهد که آنها غافل هستند؛ این‌ها باید از قبل پیش‌بینی شود. در بحث‌های اخلاقی بحث پیش‌بینی پذیری را داریم که می‌گویند قبل از اینکه شرایطی پیش بیاید، پیش‌بینی کنید و بر اساس آن اقدام به سیاست‌گذاری، آموزش و عمل کنید که منجر به حوادث و اتفاقات ناگوار نشود. این پیش‌بینی پذیری می‌تواند فردی یا یک سیاست کلان باشد که برنامه‌ریزی کنند و بر اساس آن خانواده‌‌ها را آگاه کنند که چه معضلات و مشکلاتی ممکن است متوجه افراد بشود. برای این‌ها برنامه‌ریزی كنند و آموزش بدهند تا حداقل از این فضا‌ها جلوگیری بشود زندگی آپارتمان‌نشینی و هم‌جواری در ساختمان‌های آپارتمانی با این شکل موجود، لاجرم آسیب‌‌های جدی دارد که مسئله خانواده يعني آن پیوست اعضاي خانواده به یکدیگر و مسئولیت اخلاقی افراد در برابر یکدیگر می‌تواند چاره کار باشد، وگرنه اگر بخواهیم صرفاً به صورت بیرونی حل کنیم واقعاً شاید دشوار باشد.

ـ در هر حال با همه خانواده‌‌ها نمی‌توانیم در حد یک خانواده با ایمان با مراتب بالاتر برخورد کنیم و از آنان انتظار داشته باشیم.

بله، در بحث آموزش اخلاق یا آموزش فرهنگ و مسائل اخلاقی بعضی از پژوهشگران اصلی را مطرح کرده‌اند که اگر بخواهیم آموزش بدهیم چه چیزی مقدم است؟ اگر شما بتوانید اخلاق درون فردی را در افراد مستقر کنید مثلاً می‌خواهيد احترام را به کارمندان يك مجموعه آموزش بدهيد، اگر شما احترام به نفس، عزت نفس و اخلاق درون فردی را به آنها آموزش بدهید در مسائل بیرونی هم می‌توانید موفق باشید. حالا چگونه مي‌توانیم اين كار را بكنيم؟ بعضی از مسائل اخلاقی تا انسان با خودش کنار نیاید و مسئله را حل نکند واقعاً كاري از عامل بیرونی برنمي‌آيد. عامل بیرونی فقط می‌تواند مانع شود و يا فقط می‌تواند کمک کند، ولی اخلاق هميشه بايد در درون اصلاح شود. گاهي الزام حقوقی می‌آید که همسایه نبایداینطوری باشد، اين الزام حقوقی و بیرونی در پي‌اش قانون و جریمه است؛ بله ممکن است كسي از ترس جریمه این کار را نکند؛ ولی گاهي اخلاق از درون مي‌جوشد. می‌گویند اخلاق درون شخصی اولي از اخلاق بین شخصی است؛ یعنی اگر ما بتوانیم ویژگی‌‌های درونی‌اش، عزت نفس و احترام نفس فرد را فعال کنیم این آدم دیگر بی‌حیایی نمي‌کند؛ چرا؟ چون فرمود «من هانت علیه نفسه کثرت خطیره»؛ کسی که نفسش برایش بی‌ارزش می‌شود ممکن است هر خطایی را انجام دهد. اگر ما بتوانیم با تكيه بر اخلاق همسایگی و حیا در محیط‌‌های آپارتمان‌نشینی بسته‌ي آموزشي را تهیه کنیم که خانواده‌ها برای فرزندانشان، مسئولان آپارتمان‌‌ها برای اعضا و سیاست‌گذاران کلان‌شهری برای شهروندان ارائه كنند فکر می‌کنم به‌عنوان یک اصل می‌تواند به حل بخشی از این مشکلات كمك كند.

[۱]. مصاحبه و تنظیم: حسن رضایی، داود بشیرزاده

[۲]. نساء/۳۶

[۳]. الزهد، حسين بن سعيد، ج۴۳، ص۱۱۵

[۴]. الكافي، ج۲، ص۶۶۷، ح۸.

[۵]. رساله الحقوق، امام سجاد(ع)

[۶]. رساله الحقوق، امام سجاد(ع)

مطالب مرتبط
ارسال پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.