پژوهش و دانشگاه؛ موانع و راهکارها
نویسنده: عبدالرضا آتشینصدف
انجام پژوهش و تحقیق،از نشانههای اعتلای کشورها و یکی از مهمترین عوامل توسعه است؛ چراکه موجب افزایش بهرهوری در بخشهای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی خواهد شد. توجه به بهینهسازی پژوهش در مؤسسات آموزش عالی و دانشگاهها و لزوم همسویی با استانداردهای ملی و بینالمللی از مسائلی است که آموزش عالی ایران با آن مواجه است.
دانشگاه و مراکز آموزش عالی، تولیدکننده تفکرات و ایدهها در جامعهاند. اغلب ایدههای جدید حاصل پژوهشهای مستمر و نظاممندی است که در دانشگاه با سه هدف عمده توسعه و گسترش دانش فعلی، از بین بردن ابهامات پیشین و تکمیل و ارتقای سطح دانش، و به کارگیری نتایج دانش خلق شده در خدمت جامعه اتفاق میافتد.
بنا به اعتقاد بسیاری از صاحبنظران، آموزش عالی وارد دوران جدیدی شده است که «رقابت» و «کیفیت» مشخصههای اصلی آن محسوب میشود. عنصر کیفیت نقش مهمی در به کارگیری یافتهها توسط کاربران ایفا میکند و عدم کاربست یافتههای پژوهشی به منزله اتلاف منابع انسانی و مالی است که موجب آثار سوء در ذهنیت دستگاهها و مسئولان امور مالی نسبت به سودمندی سرمایهگذاری در زمینه تحقیقات میشود. همچنین زمینه خدشهدار شدن انگیزه پژوهشگران برای ادامه تلاش در این زمینهها را فراهم میسازد.
یکم) چیستی و اهمیت پژوهش
واژه پژوهش و پژوهیدن در فرهنگ دهخدا و عمید به معنای وارسی کردن واقعیت، به حقیقت امری رسیدگی کردن و در فرهنگ قریب به معنای بررسی و رسیدگی کردن و بازجویی کردن آمده است. این واژه بیشتر تحت عنوان «تدقیق و تفحص» و مشابه آنها استفاده میشده است.
پژوهش در اصطلاح فعالیتی نظاممند و علمی پیرامون یک موضوع همراه با بررسی جوانب مختلف آن است. پژوهش فرایند تولید دانش و فعالیتی منظم، منسجم، و مستدل با بهرهگیری از روش سنجیده، جهت رسیدن به کشف حقیقت است.
تحقیق، کوششی در جهت کشف حقایق علمی و اشاعه آن در میان مردم برای بهرهمندی از آن است. تحقیق که همان آشکارسازی واقعیت و در نتیجه حصول کشفیات یا حقایق است، امری است که با گذشت زمان و همراه با پیشرفت تکنولوژی و بروز مشکلات فنی و اجتماعی و اقتصادی و سیاسی تازه، اهمیت اساسیتری یافته است.
برخی پژوهشها منجر به کشفیات و حل مسائل لاینحل قبلی، بعضی اصلاحکننده نگرشها و بهبود ساختارهای نظامها و بالاخره برخی راهگشای اهداف توسعه جامعه میشود. پژوهش را میتوان زیربنای اصلی توسعه دانست. در جهان امروز کشورهایی که به استقلال ملی و اهداف توسعه جامعه خویش بها میدهند، در برنامهریزیها و سیاستگذاریهای علمی خود «پژوهش» را در اولویت نخستین قرار دادهاند.
دوم) اقسام پژوهش
فعالیتهای پژوهشی از جهت ماهیت به تحقیق بنیادی، کاربردی، و توسعهای تقسیم میشود.
۱ـ تحقیق بنیادی؛ کاوشهای اصیل و بدیع به منظور افزایش اندوختههای علمی و درک بهتر پدیدههای طبیعی، انسانی، اجتماعی و فرهنگی است. تحقیق بنیادی به دو گروه زیر تقسیم میشود:
ـ تحقیق بنیادی محض که شامل آن دسته از تحقیقات بنیادی است که بدون توجه به کاربردهای عملی و به منظور گسترش مرزهای دانش صورت میگیرد.
ـ تحقیق بنیادی راهبردی که آن نوع از تحقیقات بنیادی است که به منظور فراهم ساختن زمینه علمی لازم برای حل مسائل جاری و آتی انجام میشود.
۲ـ تحقیق کاربردی؛ هر نوع کاوش اصیل به منظور کسب دانش علمی و فنی جدید که برای آن کاربرد ویژهای در نظر گرفته شود.
۳ـ تحقیق توسعهای (توسعه تجربی)؛ هرگونه فعالیت منظم مبتنی بر دانش موجود حاصل از تحقیقات و یا تجارب که به منظور تولید مواد، فرآوردهها، وسایل، ابزار، فرایندها و روشهای جدید و یا بهبود آنها صورت گیرد.
سوم) ضرورت پژوهش در دیدگاه اسلام
پژوهش یکی از آموزههای دینی اسلام است که بارها و بارها در قرآن کریم با واژههای دستوری «انظروا» و یا واژههای استفهامی «افلا یتدبرون»، «افلا تعقلون» و «افلا ینظرون» بر آن تأکید شده است.
اسلام اساس کار خود را بر علم و یقین میگذارد و از پیروی و تبعیت از هر آنچه فرد نسبت به آن علم ندارد نهی میکند؛ چنانکه قرآن می فرماید: «و لاتقف ما لیس لک به علم؛ و از آنچه نسبت به آن علم و آگاهی نداری پیروی مکن».
علاوه بر دستورات محکم این کتاب آسمانی، احادیث و سیره معصومین(علهیم السلام) سعی و اهتمام آنان را به مقوله دانش نشان میدهد. ایشان قلم دانشمندان را برتر از خون شهیدان راه حق دانسته، علما را وارثان انبیای الاهی معرفی نمودهاند.
ابن سینا در رساله معراجیه، پندی را از زبان مصطفی(ص) خطاب به مرتضی(ع) چنین نقل کرده است: «یا عَلی! اذا عَنی الناس اَنفُسَهم فی تکثیر العِبادات و الخیراتِ فَاَنت عن نفسک فی اِدراک المَعقولاتِ حتی تَسبقَهُم؛ ای علی! اگر خواهی از همه مردم در بزرگی پیشی گیری، راه دانش و خردورزی پیش گیر. آنگاه که دیگران خود را فقط به عبادت مشغول دارند، تو خویشتن را در راه درک معقولات به تکاپو انداز».
چهارم) نقش پژوهشهای دانشگاهی در توسعه ملی
یکی از پرارزشترین منابعی که جامعه برای پیشرفت و توسعه در اختیار دارد، دانشگاه است. دانشگاهها و مؤسسههای تحقیقاتی به دلیل دارا بودن دانش، اعتبار زیادی کسب کردهاند و پویندگان راه علم و ترقی محسوب میگردند. امروزه این واقعیت در طیف بسیار گستردهای پذیرفته شده است که دانشگاه نقش حیاتی و کلیدی در ایجاد تغییرات تکنولوژیکی جامعه بازی میکند. بخش اعظم و ملموس این نقش را باید در همکاری مستقیم و غیرمستقیم دانشگاه در گسترش مرزهای دانش از طریق بازنگری مداوم دستاوردهای فنی و علمی دانست.
در غالب کشورهای پیشرفته و در حال توسعه حل مسائل و رفع نیازهای اهداف توسعه ملی را دانشگاه و دانشگاهیان تحقق بخشیدهاند. البته، حصول این مقصود در سایه اصلاح بنیادی دانشگاه و هماهنگ نمودن فعالیتهای آن با حرکت به سوی دانش، داشتن نیروی انسانی آشنا به پیشرفتهای علمی پیچیده و تکنولوژی پیشرفته میسر میشود.
پنجم) اهمیت پژوهش دانشگاهی از منظر مقام معظم رهبری
یکی از اساسیترین مسائلی که مقام معظم رهبری در سالهای اخیر عنوان و بر آن پافشاری کردهاند، بحث جنبش نرمافزاری است. این پافشاری نشان از اهمیت جایگاه تحقیق و پژوهش در سیستم آموزشی است. ایشان در جمع عدهای از دانشجویان کشور با اشاره به استعداد انسانی بالا در کشور، جمعیت بالای دانشجویی، تجربههای موفق علمی، استادان مجرب، و ورود به برخی از حوزههای علوم پیشرفته و جدید، عامل اساسی در تحقق نهضت تولید علم را توجه جدی به علوم پایه و نظریهپردازی علمی دانستند و افزودند: «باید ضمن کاربردی کردن علوم و در نظر گرفتن نیازها، جهتگیری علمی مراکز دانشگاهی و تحقیقاتی به سوی تولید علم در کشور باشد». رهبر معظم انقلاب اسلامی رشد علمی کشور را یک فرایند دانستند و خاطرنشان کردند: «بر این اساس باید زمینه رشد علمی از ابتداییترین مراحل آموزش فراهم شود و این زمینهسازی تا پس از مقاطع عالی دانشگاهی ادامه یابد».
ششم) موانع اساسی پژوهش در دانشگاه
مهمترین موانعی که انجام تحقیقات در دانشگاهها و مؤسسات تحقیقاتی کشورهای درحالتوسعه و تحقق اهداف توسعه ملی را کند و چه بسا غیرممکن میسازد، را میتوان به شرح زیر خلاصه نمود:
الف) عدم وجود روحیه علمی
عدم وجود روحیه علمی یکی از عوامل مهم و اساسی عدم تمایل به پژوهش دانشگاهی است. متأسفانه امروزه دانشگاههای کشور بر آموزش نیروی انسانی متمرکزند و به دلیل نداشتن نظام ارزشیابی صحیح، محیطهای دانشگاهی به یک محیط آموزشی صرف تبدیل شده است. علاوه بر این، به علت کاستیهای سیستم آموزشی به پژوهش کمتر بها داده میشود و این فرایند در مقاطع بالاتر یعنی دانشگاهها نیز ظهور پیدا کرده است. به طوری که دانشجویان ما در دورههای عالی تحصیلی نیز علاقه کمتری به کارهای تحقیقاتی از خود نشان میدهند. این ضعف در بین آنان موجب میشود که در پایان تحصیل به رغم گرفتن مدرک فاقد تجربه کاری باشند.
ب) عدم پایبندی به اخلاق پژوهش
علی طائفی (۱۳۷۸) بررسی گسترده و نسبتاً جامعی در ارتباط با فرهنگ دانشگاهی ایران انجام داده است. وی بیتوجهی به هنجارهای اخلاق علمی، مانند سرقت علمی مطالب دیگران، آمادهخوری فرهنگی و علمی، و یا عدم تمایل برای تلاش جدی در راه تولید علم را از جمله نقاط ضعف فرهنگ علمی ـ پژوهشی کشور برمیشمارد.
ج) خودکمبینی علمی و تنبلی
از مهمترین مشکلاتی که جامعه ایران و جهان سوم با آن روبهروست و شاید بتوان آن را بزرگترین مانع تولید علم نیز قلمداد کرد، خودکم بینی علمی، فقدان اعتمادبهنفس و کمبود جرئت نوآوری است. رشد پرشتاب و اعجابآور علم و دانش در یک سوی جهان، سوی دیگر جهان را مرعوب ساخته است. جهان سوم و شرق، از جمله ایران، عملاً فاقد اعتمادبهنفس هستند، در نتیجه جرئت نوآوری ندارند.
در عین حال احساس غنای کاذب، آفت بزرگ دیگری است که جامعه علمی کشور با آن روبهروست. چون ما از افکار علوم و اندیشههای وارداتی اشباع میشویم، احساس نیاز نمیکنیم و این حالت موجب تنبلی ذهن شده است. این مانع، استقلال اندیشیدن را از اندیشمندان ما گرفته است. تکتازی علوم و اندیشههای فرامرزی، ذهن و زندگی ما را اشغال کرده و اندیشه و رفتار ما را دچار چالش ساخته، دانش و اندیشه بومی و خودی را منزوی و زمینگیر کرده است. بدتر آنکه نسل کنونی را مصرفکننده و وابسته بار آورده است
د) مدرکگرایی به جای علمگرایی
از جمله آفات نوظهور در دانشگاهها، که منشأ رکود علمی گردیده است، مدرکزدگی است. مدرکگرایی جایگزین محتواهای غنی، تولید علم، درک پیچیدگی دانش روز و روشهای کاربردی و تحقیقی شده است. مدرک در نظام علمی، باید نشانه یادگیری و عالم شدن باشد، نه اینکه انگیزه فعالیت در آن گردد.
ه) ابهام در نظام ارزشگذاری
بیارزش بودن نوآوری یکی دیگر از موانع پژوهش و تولید علم در دانشگاههای کشور است. ما به جایگاه و منزلت تولید فکر و علم توجه نداریم و بین کسی که مجموعهای از محفوظات را از یک کشور بیگانه فراگرفته با آن کسی که نوآوری کرده و حرفی تازه دارد، تفاوت نمیگذاریم.
جامعه علمی کشور به جای توجه به مضمون و اثر پژوهش، بیشتر به مجله، و هیئت تحریریه، سیمنار، سخنرانی کلیدی و به به رسوم و شهرت میاندیشد. درست است که در جامعه دانشمحور، یکی از راههای سنجش علم، بررسی میزان تولید مقالات علمی است؛ اما نمیتوان برای رسیدن به چنین جامعهای صرفاً سیاست افزایش تعداد مقالات را در پیش گرفت. در جامعه دانشمحور، تولید مقاله نتیجه تحقق دانش و نفوذ آن در متن جامعه است، نه علت آن. جامعه دانشمحور مقالهها را میشمارد تا حساب و کتاب جهان علم را داشته باشد، نه اینکه مقالهنویسی و مقالهشماری مقصود باشد.
و) غیرکاربردی بودن تحقیقات
یکی از جدیترین تنگناهای آموزش عالی، کمیگرایی و ذبح نامعقول کیفیت است. در مرحله نخست، توسعه و افزایش تعداد دانشکدهها و دانشجویان باعث این وضعیت شده است. در شرایط فعلی در نظام آموزش عالی کمیت جایگزین کیفیت شده است و متولیان امور، مدام به افزایش آمار میپردازند نه بهبود احوال. در شرایطی که جامعه ما از کمبود پژوهشهای علمی رنج میبرد و صنعت کشور به علت نبود تحقیقات صنعتی در پارهای موارد به بن بست رسیده، دانشگاههای ما فقط متورم میشوند، بیآنکه برای رفع نیازهای اصولی کشور برنامهریزی کنند.
در دانشگاهها به تحقیق به عنوان کاری نمادین نگاه میشود؛ ولی اینکه این تحقیق برای صنعت و به طور کلی کشور مفید باشد، کمتر مورد توجه بوده است. در تحقیقات این اصل اساسی، یعنی مفید بودن، نادیده انگاشته میشود.
ز) عدم آشنایی با روش تحقیق علمی
یکی از عوامل محدودکننده کارهای پژوهشی در کشورهای درحالتوسعه کمبود چشمگیر افرادی است که در روششناسی پژوهش آموزش لازم را دیده باشند. بدون شک تازگی و نامیرایی آثار دانشمندان بزرگ اسلامی وامدار «تحقیق ژرف» و «روشمند» آنان است. بر این اساس نقش انکارناپذیر روش در تحقیقات علمی روشن شده، این نکته آشکار میشود که هر جامعه علمی، اگر در کارآمد کردن روش خود ناتوان باشد، رو به افول خواهد گذاشت.
ح) عدم درک رابطه بین تحقیق و برنامهریزی
فرهنگ پژوهش و تولید علم یک اصل در چارچوب مسائل کلان جامعه ما نیست. بیشتر برنامههایی که در کشور اجرا میشود بدون پشتوانه علمی است. شکست بسیاری از برنامههای غیرکارشناسی خود گواه این امر است.
ط) کمبود امکانات و تجهیزات
انتظار طبیعی برای انجام تحقیق آن است که محقق محیطی علمی، ابزار و اعتبارات مناسب برای تحقیق را داشته باشد.
ی) کمبود اعتبارات تحقیقاتی
تحقیقات در دانشگاه، به ویژه در دانشگاههای پیشرفته، به دو صورت گروهی و انفرادی انجام میشود. تحقیقات گروهی در دانشگاه به وسیله کادر آموزشی، پژوهشگران تماموقت و پارهوقت، و دانشجویان ـ به ویژه دانشجویانی که در مقاطع تحصیلی بالاتر از لیسانس به تحصیل اشتغال دارند ـ انجام میپذیرد. اعتبارات تحقیقاتی این نوع پژوهشها از سوی دانشگاهها و یا مؤسسات دولتی و خصوصی تأمین میشود. تحقیقات انفرادی به صورت پراکنده در سطح دانشگاهها توسط اعضای هیئت علمی و یا دانشجویان و به منظور ارتقای شغلی، یا بخشی از تکلیف درسی دانشجو در درسی خاص و یا پایاننامه تحصیلی وی انجام میپذیرد. در واقع، بخش عمدهای از این تحقیقات به صورت بنیادی بوده و ارتباط درخور ملاحظهای با اهداف توسعه ملی ندارد.
این وضع در دانشگاههای مترقی کشورهای پیشرفته متفاوت است. به طور کلی تحقیقاتی که در آن دانشگاهها، چه انفرادی و چه گروهی، انجام میگیرد، بخش عظیمی از اعتبارات تحقیقاتی دولت و بخش خصوصی را به خود تخصیص میدهد. موضوع و زمینه این تحقیقات در ارتباط با نیاز دولت، مؤسسات وابسته به دولت، صنایع و سایر سازمانهای غیر آکادمیک است که قسمت اعظم هزینههای اجرایی طرحهای تحقیقاتی را آنها تأمین میکنند.
برآورد اعتبارات تحقیقاتی کشورهای پیشرفته جهان برای دستیابی به تکنولوژی برتر حاکی از آن است که کشورهای توسعهیافته صنعتی بیش از دو درصد از تولید ناخالص ملی خود را صرف تحقیق و توسعه میکنند. همچنین کشورهای بزرگ صنعتی ۹۶ درصد از هزینههای مربوط به تحقیق و توسعه جهان سرمایهداری را به کار بردهاند که خود معیاری دقیق برای شناخت راههای اصلی رشد و توسعه است. در کشورهای پیشرفته در برابر هر یک میلیون نفر دستکم ۲۲۰۰ متخصص و در کشورهای درحالتوسعه در برابر هر یک میلیون نفر حدود ۱۲۰ متخصص وجود دارد.
ک) فقدان ارتباط داخلی و بینالمللی
عدم ارتباط دانشگاه و مؤسسات تحقیقاتی با سایر بخشهای جامعه و نبود پیوند علمی و تحقیقاتی بین دانشگاه و مراکز تولیدی و خدماتی، زمینههای مناسب برای حمایت از دانشگاه و وظایف تحقیقاتی آن را از بین میبرد و مانع رشد و ترغیب نیروهای دانشگاهی در پرداختن به تحقیق میشود. از سوی دیگر، بیگانگی دانشگاهها و کادرهای علمی با دیگر دانشگاهها و همتایان خود در کشور و همچنین غافل ماندن از پیشرفتها و دستاوردهای ارزنده تحقیقاتی سایر کشورها و دانشگاههای پیشرفته، از جمله عوامل بازدارنده تحقیقات علمی در دانشگاهها است.
ل) ضعف مدیریت
عدم وجود یک سازمان مرکزی قوی که فعالیتهای تحقیقاتی دانشگاهها و مؤسسات تحقیقاتی و امور پژوهشی وزارتخانهها و سازمانهای مختلف دولتی و بخش خصوصی را در راستای اهداف برنامههای توسعه ملی هماهنگ و با شیوههای صحیح کنترل و ارزیابی کند، از موانع و عوامل بازدارنده تحقیقات پیشرفته است. در بیشتر کشورهای پیشرفته چنین سازمانی وجود دارد و به دور از شکل و نوع حکومت به صورت وزارت تحقیقات یا سازمان ملی تحقیقات کلیه فعالیتهای فوقالذکر را بر عهده دارد. برای مثال در آلمان «وزارت فدرال تحقیقات و تکنولوژی» وجود دارد و در ایتالیا برای توجه بیشتر به امر تحقیق، وزارتخانهای با نام «وزارت تحقیقات علمی» ایجاد شده است.
از دیگر عواملی که سبب شده است فضای دانشگاهها، فضای واقعی پژوهش نباشد می توان به موارد زیر اشاره نمود:
۱) کمبود نیروی انسانی ماهر و ضعف مهارتهای پژوهشی؛
۲) بیتوجهی و بیاعتمادی مدیران نسبت به یافتههای پژوهش؛
۳) ناهماهنگی در سازمانهای مسئول در امر پژوهش؛
۴) فقدان فراتحلیل پیرامون پژوهشها؛
۵) پایین بودن کیفیت طرحهای پژوهشی؛
۶) عدم توجه به فرهنگ پژوهش؛
۷) فقدان نظام نظارتی و ارزشیابی بر فعالیتهای پژوهشی و فقدان نظارت دقیق بر اجرای صحیح فعالیتهای پژوهشی؛
۸) اعمال سلیقههای شخصی در ارزشیابی طرحها و مقالهها؛
۹) نبود فهرست مشخصی از مسائل و اولویتهای پژوهشی؛
۱۰) کمبود بانکهای اطلاعرسانی داخلی مربوط به پژوهشهای انجام شده و در حال پژوهش؛
۱۱) الزامی نبودن پژوهش در دانشگاهها؛
هفتم) راهکارهای نهادینهسازی فرهنگ پژوهش در دانشگاهها
برخی از راهکارهای عملی نهادینهسازی فرهنگ پژوهش در دانشگاهها عبارتاند از:
۱) اسلامی کردن دانش به معنای واقعی در دانشگاهها، که مسیر آن دریافت حقیقت باشد، میتواند راه تعالی پژوهش را هموار سازد.
۲) تأکید بیشتر بر اهمیت پژوهش در اسلام در دروس مختلف به منظور فرهنگسازی پیرامون ارزشها و باورهای اسلامی در آن از طریق بازنگری در سر فصل دروس.
۳) آموزش روشهای جدید مبتنی بر فعالیت و پژوهش دانشجویی با برقراری کارگاههای آموزشی برای اساتید و مدیران عالی دانشگاه.
۴) قرار دادن دروس پژوهشی تخصصی در تمام رشتههای دانشگاه و انجام پژوهشهای کوچک و مرتبط در دوره کارشناسی به عنوان یک تکلیف جدی.
۵) تغییر الگوهای حاکم بر تعلیم و تربیت در دانشگاهها از محتوامداری به پژوهشمحوری به وسیله فرهنگسازی از طریق آموزش و تغییر در سیاستها.
۶) پرورش روحیه علمی دانشجویان و اعتقاد به ارزشهای علمی و عمل به هنجارهای علمی به معنای واقعی آن که مغایر با ارزشهای دینی نباشد.
۷) تحقیقات کاربردی و مسئلهمدار در سطوح پایین دانشگاهی بیشتر مورد توجه قرار گیرد تا نتایج پژوهش ملموس شود.
۸) فراهمسازی امکانات و تجهیزات و منابع علمی در کلیه سطوح دانشگاهی.
۹) فراهم کردن شرایط مناسب برای ارتباط با دانشمندان و دیگر محققان داخلی و خارجی.
۱۰) تأمین فضای فیزیکی مناسب مانند آزمایشگاه، مزرعه تحقیقاتی و مواد مصرفی مورد نیاز برای اجرای تحقیقات.
۱۱) ایجاد بانک اطلاعات و تأمین منابع لازم، مانند کتابخانههای تخصصی، مجلات علمی، اسناد و تأسیس و تجهیز سایتهای رایانهای.
۱۲) تأمین و تربیت نیروی انسانی متخصص، محقق و تربیت کارکنان کمک تحقیقاتی.
۱۳) ارزشیابی، تشویق و حمایت از تحقیقات دانشجویی در سطوح مختلف کشور
۱۴) تعیین ضوابط صریح و روشن برای تحقیق و پژوهش و مشخص شدن مراجع تصمیمگیری برای تصویب طرحهای پژوهشی به منظور جلوگیری از اعمال سلایق شخصی.
۱۵) با توجه به کثرت پایاننامههای تحصیلی باید به پایاننامههای کارشناسی ارشد اهمیت بیشتری داده و برای تهیه و تدوین آنها برنامههای علمی تنظیم شود تا از این طریق اهمیت تحقیقات دانشجویی در کشور بیان گردد. اگر دانشجویان با برنامههای مدون و هماهنگ به خوبی راهنمایی و هدایت شوند (تأثیر استادیاران)، میتوانند فعالیتهای پژوهشی خوب و قابلاستفادهای داشته باشند. تعیین اولویتهای پژوهشی بر اساس شناخت نیازها موجب استفاده بهینه از امکانات و عدم اتلاف وقت، بودجه، نیروی انسانی و… میشود. برقراری ارتباط و پیوند عمیق و تنگاتنگ بین دانشگاه، صنعت و برنامهریزان کشور موجب میشود تا از نیازهای اطلاعاتی به نحو مطلوبی آگاهی به دست آید.
منابع:
۱. کلاهدوزی، احمد و سمیه صادقی شهمیرزادی، تابستان ۱۳۹۰، «تأملی بر اصول اخلاقی و دیگر معیارهای کیفیتبخشی به پژوهش دانشگاهی»، پاسداری فرهنگی، شماره ۴.
۲. فعلی، سعید و غلامرضا پزشکیراد و محمد چیذری، زمستان ۱۳۸۵، «بررسی عوامل مؤثر بر مشارکت دانشجویان در فعالیتهای پژوهشی و تولید علم»، پژوهش و برنامهریزی در آموزش عالی، دوره ۱۲، شماره ۴ (۴۲).
۳. کلاهدوزی، احمد، زمستان ۱۳۸۹، «ضرورت پژوهشمحوری و موانع آن در فرهنگ دانشگاههای کشور با تأکید بر دانشگاه امام حسین(ع)»، پاسداری فرهنگی، شماره ۲.
۴. طبیبی، سید جمال الدین، «نقش دانشگاه و پژوهش در توسعه ملی»، پاییز و زمستان ۱۳۷۳، پژوهش و برنامهریزی در آموزش عالی، شماره ۷ و ۸.
۵. پیرمرادی، محمد جواد، بهار ۱۳۹۱، «راهبرد نظام تربیتی اسلام برای همگانیسازی تولید علم چیست؟»، پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی، دوره جدید،شماره ۱۴.
۶. عبدالسلام، «مقدمهای بر آموزش علوم تکنولوژی در توسعه جنوب»، ۱۳۶۹، ترجمه محمدباقر ملکی و محمدرضا حمیدیزاده، وزارت فرهنگ و آموزش عالی، دفتر همکاریهای علمی و روابط بینالملل.
پایش سبک زندگی، شماره هفتم، خرداد ماه ۱۳۹۴، صفحات ۱۱۷-۱۲۳.