تعریف سلامت معنوی
بسیاری از مطالعات میان معنویت و مـذهب تـفکیکی قائل نشده و برخی دیگر اگرچه اشـتراک عـمیقی بـین این دو مـفهوم در نـظر گرفتهاند، آنهـا را یکـسان تلقی نمیکنند. در این رابطه بخش عمده مطالعات، مربوط به آیین مسیحیت بوده و تلاشهای انـدکی در خـصوص تـعریف سلامت معنوی[1] از دیدگاه دین مبین اسلام صورت پذیرفـته اسـت. ازاینرو، گـروه سـلامت مـعنوی فـرهنگستان علوم پزشکی جمهوری اسلامی ایران، مطالعات فراوانی را از دانشمندان مختلف، فراخوان نموده و پس از بحث و تبادل نظر، تعریف سلامت معنوی بدین شرح مورد توافق قرار گرفت: «سلامت معنوی وضعیتی اسـت دارای مراتب گوناگون که در آن متناسب با ظرفیتها و قابلیتهای فرد، بینشها، گرایشها و تواناییهای لازم برای تعالی روح که همان تقرب به خدای متعال است فراهم است، بهگونهای کـه هـمه امکانات درونی بهطور هماهنگ و متعادل در جهت هدف کلی مزبور بهکار گرفته میشوند و رفتارهای اختیاری درونی و بیرونی متناسب با آنها نسبت به خدا، فرد، جامعه و طبیعت ظهور مییابد».[2]
پیشینه توجه به سلامت معنوی
در طول دههها، سلامتی براساس ابعاد خاصی از قبیل سلامت جسمی، سلامت روانی و سلامت اجتماعی تحلیل شده بود؛ اما پیشنهاد دو تن از پژوهشگران با نامهای راسل و عثمان مبنی بر گنجاندن بُعد سلامت مـعنوی در مـفهوم سـلامت، جنبهای مـهم از زنـدگی فردی و گروهی را پیش روی صاحبنظران این قلمرو قرار داد. حدود یک ربع قرن پیش، سازمان بهداشت جهانی (World Health) با این بحث مواجه شـد کـه آیـا بعد معنوی، باید در تعریف سلامت، علاوه بر سـلامت جـسمی، روانی و اجتماعی گنجانده شود؟ چند سال پس از آن، بعد معنوی در یک مجله مهم که به ارتقای سلامت، اختصاص داشت گنجانده شـد.
یـکدهـه پیش، همه دولتهای اروپایی، بیانیه کپنهاک را در مورد رشد اجتماعی امـضا کردند که آنها را متعهد میکرد که به نیازهای معنوی مردم خود (افراد، خانوادهها و جوامع) بپردازند و سیاستهایشان را به سمت «بـینش سـیاسی، اقـتصادی، اخلاقی و معنوی برای رشد اجتماعی» سوق دهند. اخیراً نیز، بر بـعد مـعنوی سلامت در منشور بانکوک در مورد ارتقاء سلامت، تأکید شد.
امروزه برخی از سازمانهایی که ارزیابی مراکز مراقبت از سـلامتی و اعـطای اعـتبارنامه به آنها را بر عهده دارند، پیشنهاد میکنند نیازهای معنوی بیماران نیز در مـراکز مـراقبت سـلامتی ارزیابی شود. انجمن روانپزشکی آمریکا توصیه میکند که پزشکان، گرایش مذهبی و معنوی بیماران را جـویا شـوند. زیـربنای این توصیهها این است که مراقبت از بیمار، بسیار فراتر از درمان بیماری است و دربرگیرنده نـیازهای مـختلف وی است.
از منظری دیگر، در نظرسنجیهای مختلفی که در کشورهای مختلف به عمل آمده است به اهمیت موضوع معنویت اشاره شده است. در یک نظر سنجی که توسط موسسه گالوپ[1] (1997) انجام شده، 96% آمریکاییها گفتهاند که به خداوند اعتقاد دارند، ۵۸٪ بر این باور بودند که دین در زندگی آنان نقش خیلی مهمی دارد، ۹۰٪ آمریکاییها به بهشت، ۷۹٪ به معجزه و ۷۲٪ به فرشتهها و جهان غیب اعتقاد و ۷۲٪ به وجود رستاخیز ایمان داشتند.
در دهههای اخیر بیش از دویست مقاله تحقیقاتی بینالمللی ارتباط بین باورهای دینی- روحی را با بهبود سلامت جسمی و روانی نشان دادهاند. این ارتباطها شامل کاهش مرگ و میر و بیماری، استرس، هیجان، افسردگی، خودکشی و اعتیاد در افرادی است که باورهای دینی- روحی قویتری دارند با این وجود این یافتهها سبب نشده است که تغییری در آموزش علوم پزشکی با تأکید بر جنبههای معنوی و یا ورود این بعد مهم سلامت در ارائه خدمات پزشکی روزمره شود. باید اذعان داشت که این تفکر امروزه رشد کرده است که در مراقبتهای بهداشتی نباید تنها به ابعاد بیولوژیک انسان توجه کرد، بلکه باید زمینههای روانی، روحی و معنوی فرد را نیز درنظر گرفت.
[1]. Gallup.
[1]. Spiritual Health
[2]. مصباح یزدی، سلامت معنوی از دیدگاه اسلام، ص۸۶