اقسام خشونت
نویسنده: دکتر مهدی فدائی
نویسنده: دکتر مهدی فدائی
از منظر اسلام رفتارهای خشونتبار مجاز نیست و سفارش موکد بر اهمیت مدارا شده است. اصلاح ذات البین، رعایت اخلاق خانواده، سفارش همسایگان، احترام به حقوق اقلیتهای مذهبی و حفظ کرامت انسان و انسانیت و پرهیز از هرگونه خشونت در روابط اجتماعی از جمله این سفارشات است.
اسلام در رفتارهای فردی و اجتماعی و مراودات معمولی، خشونت را جایز ندانسته و از آن نهی کرده است. سفارش اسلام به اصلاح ذات البین، رعایت اخلاق خانواده، سفارش همسایگان، احترام به حقوق اقلیتهای مذهبی و حفظ کرامت انسان و انسانیت و پرهیز از هرگونه خشونت در روابط اجتماعی، نشاندهنده آن است که اسلام برای مدارا اهمیت ویژه قابل است. پیامبر (ص) نیز در رفتارهای فردی و اجتماعی، پیامآور صلح و صفا بود. انبیاء، نیز به سراغ قلبها میرفتند و همین رفتار مسالمتآمیز آنان، یکی از راهکارهای بسیار موفق آنان در جذب مردم و تسخیر قلبها بوده است. بر همین اساس است که خداوند یکی از ویژگیهای پیامبر اسلام ۹ را رأفت و مهربانی دانسته است: «فبما رحمة من الله لنت لهم ولو کنت فظا غلیظ القلب لانفضوا…؛ به رحمت الهی، با آنان نرمخو و پرمهر شدی. اگر تندخو و سختدل بودی بیشک از تو پراکنده میشدند» (آلعمران/ ۱۵۹). پیامبر ۹ خود فرمود: «امرنی ربی بمداراة الناس کما امرنی باداء الفرائض؛ پروردگارم مرا به مدارا و نرمی با مردم دستور فرمود، همانگونه که به انجام واجبات امر فرمود»، همچنین فرمود: «مداراة الناس نصف الایمان والرفق لهم نصف العیش؛ مهربانی و سازگاری با مردم از ایمان است و نرمی با آنان نیمی از برکت زندگی». پیامبر اسلام ۹ در برخورد خشونتآمیز دیگران، نیز از قهر و خشونت بهره نگرفت، وقتی پیامبر ۹ در مکه برای دعوت مردم به خداپرستی ظهور کرد، با عکسالعمل شدید قریش مواجه شد و قریش از هیچگونه آزار و شکنجه، اهانت، افتراء، دریغ نورزیدند و او را فردی کذاب، ساحر، مجنون و… معرفی میکردند؛ ولی عکسالعمل پیامبر ۹ این بود: «اللهم اغفر لقومی بانهم لایعلمون… بار خدایا قوم مرا بیامرز چراکه آنان نمیدانند».
در قرآن آمده است: «قل للذین امنوا یغفروا للذین لایرجون ایام الله لیجزی قوما بما کانوا یکسبون؛ به کسانی که ایمان آوردهاند بگو تا از کسانی که روزهای (سخت و ناگوار) الهی را باور ندارند درگذرند تا (خدا) قومی را بدانچه میکردند جزا دهد» (جاثیه/ ۱۴). این آیات در مکه نازل شده است و در مکه کفار قریش مسلمین را خیلی اذیت میکردند و آزار میدادند، انواع آزارها، آزار روحی و آزار جسمی و آزارهای روحیشان شاید بدتر از آزارهای جسمی بود. افرادی که به حقیقتی، به کتابی ایماندارند، به پیغمبر ایمان دارند و نهایت ایمان را دارند و شیفته پیامبر اکرم هستند، وقتیکه مثلاً میدیدند کفار قریش نسبت به پیغمبر اکرم ۹ یا نسبت به آیات قرآن جسارت میکنند، عجیب ناراحت میشدند و مکرر میآمدند از رسول اکرم اجازه بگیرند که با آنها مقابله کنند. میگفتند به اقلیت بودن ما توجه نکنید، ما کم هستیم کم باشیم، دهان اینها را خرد میکنیم، چنین میکنیم، حداکثر این است که اینها ما را بکشند. قرآن اینها را امر به آرامش میکند: «قل للذین امنوا یغفروا للذین لایرجون ایام الله؛ (در دوران مکه است) به اینها بگو ببخشایند و بگذرند از این مردمی که به روزهای الهی امیدوار نیستند»، هر چه که از اینها میبینند اهمیت ندهند، «یغفروا». دوره هنوز دوره غفران و گذشت بود.
امامان ۸ نیز در رفتارهای فردی و اجتماعی از خشونت بهره نمیگرفتند، چهبسا افرادی که با آنان با خشونت برخورد میکردند، ولی رفتار محبتآمیز آنان شدیداً مردم را تحت تأثیر قرار داده و برخی افراد غیرمسلمان، مسلمان شده و افراد مسلمان جذب امامان میشدند. نقل شده است که حضرت علی ۷ در میان اصحابش نشسته بود و زن زیبایی ازآنجا عبور کرد و توجه حاضران را به خود جلب کرد. امام فرمود: چشمان این مردان سخت در طلب است و این مایه تحریک و هیجان است، بنابراین هرگاه یکی از شما نگاهش به زن زیبایی افتاد با همسرش آمیزش کند؛ چراکه این زنی است همچون آن. یکی از خوارج که حاضر بود با شنیدن سخن حضرت گفت: خداوند این کافر را بکشد، چقدر دانا و فقیه است! اصحاب یورش بردند که او را بکشند، امام فرمود: آرام باشید! جواب دشنام، دشنام است یا گذشت از گناه؟ خوارج بارها به حضرت علی ۷ اهانت نموده و سخنرانیهای آن حضرت را قطع نمودند، ولی آن امام همام با خشم با آنان برخورد نکرد.
فصلنامه پایش سبک زندگی، سال پنجم، شماره ۲۵، تابستان ۱۳۹۷، صفحات ۶۶-۶۷.