توحید صدوق استاد دکتر فعالی جلسه هشتم مورخ 7/ 10/ 1393
به توحيد از چهار منظر ميتوان نگريست؛ توحيد کلامی، توحيد فلسفی، توحيد قرآنی و توحيد عرفاني. (در جلسات گذشته پنج نوع توحيد از نگاه قرآن يعني توحيد خالقيت، توحيد علم، توحيد ربوبيّت، توحيد مالكيّت و توحيد رحمان بحث شد و اكنون ادامه بحث در باب اول از كتاب توحيد صدوق (ره)).
ادامه بحث
کتاب توحید صدوق از 67 باب تشكيل شده است. باب اول اين كتاب «باب ثواب الموحدّين و العارفين» ميباشد. محور اين باب همانطور كه از نامش مشخص است موحدّین است و تعداد احاديثي كه در اين باب ذكر شده 20 حدیث است. تمام اين احادیث معتبر ميباشند؛ زیرا ناقل آن شیخ صدوق (ره) است كه از جهت علماء رجال مورد تاييد ميباشد.
باب اول: حديث اول
پيامبر اكرم (ص) ميفرمايد:
مَا قُلْتُ وَ لَا قَالَ الْقَائِلُونَ قَبْلِي مِثْلَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ؛[1]نه من و هیچ نبی قبلی من نگفته مگر «لا اله الاّ الله».
كلمه «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ» اصل توحید است. اگر گفته شود یک پيامبر خدا «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ»گفت و به آسمان رفت يا بیمار را شفا داد و يا از دريا رد شد، گزافه نيست. اینها بهترین انسانها و اکمل موجودات بوده کاملترين آنها پیامبر خاتم (ص) است. ایشان فرمود که نه من و هیچ نبی قبلی من نگفته مگر لا اله الاّ الله.
نتيجه اينكه انبیاء بهترين انسانها بوده این سخن در میان سخنان، بهترین سخن است.
باب اول: حديث دوم
امام صادق(ع) از رسول خدا (ص) نقل ميفرمايد:
خَيْرُ الْعِبَادَةِ قَوْلُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ؛[2]بهترین عبادتها گفتن لا اله اللهاست.
در ذيل اين روايت نكاتي قابل توجه است.
نکته اول: منظور از عبادت در كلام رسول خدا (ص) مقرِّب بوده، بهترین مقرِّب «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ»ميباشد. پس سبب صعود انسان است.
نکته دوم: منظور از عبادت به دلیل « وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ»[3] (لیعرفون) معرفت است. بهترین جملهاي كه معرفت از او فهميده ميشود، جمله «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ»ميباشد.
نکته سوم: عبادت صعود بخش است. آدمی میتواند با تهلیل بالا و بالاتر رود تا به قرب الي الله رسيده جلیس خدا شود.
جلیس بودن دو گونه است؛ انسان جلیس خدا میشود. ديگري اينكه خدا جلیس انسان میشود.
نکته چهارم: «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ»ذکر بوده خداوند جلیس ذاکرین است. پس خداوند هم جلیس انسان میشود. به عبارتي «جلیس الذاکرین» یعنی لحظهاي توجه به خدا، او در کنار و پهلو به پهلو شماست.
یکی از بهترین ذکرها ذکر لا اله الاّ الله است، خصوصاً این که وقتی میگوید کسی متوجه نمیشود.
نکته پنجم: از آنجا که «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ»و مرگ هر دو معرفت ميباشند. پس میّت كسي است كه به «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ»معرفت پیدا نموده، بصير ميگردد. نتيجه اينكه او به خاطر بصير بودنش از انسان زنده جلوتر است.
نکته ششم: تهلیل، تکبیر، تحمید و تسبیح اذکار معروف هستند. تسبيح با مقام انسان بیشتر سازگاراست. پس بر آدمیان واجب است قبل از اينكه توصيف خدا را يعني تکبیر، تهلیل یا تحمید بگویند با تسیج شروع کنند؛ زيرا اساس آيه شريفه «سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ»[4] بايد همیشه خدا را قبل از توصیفات، تنزیه نمود.
معاني اذكار چهارگانه
تسبیح (سبحان الله): یعنی تنزیه، یعنی منزه بودن ذات حق از عیوب و نواقص. پس «سبحانالله و الحمدلله» یعنی حمد مخصوص تو است امّا نه آنگونه که من میفهمم.
تحميد (الحمدلله): نوعی توصیف ميباشد و معناي آن اين است كه تمام خوبیهای این جهان براي خداست.
تكبير (الله اکبر): نوعی توصیف است. يعني شهادت دادن به کبریائی خدا؛ زيرا بزرگتر از او در دنیا معنا ندارد.
تهليل (لا اله الا الله): نوعی توصیف ميباشد. یعنی الهي جز الله نیست.
این سه (الحمدلله، الله اكبر و لااله الاالله) توصیف بوده فقط تسبيح تنزيه خداوند ميباشد. انسان به دليل اينكه موحد نيست نمیتواند خدا را توصیف کند. در امر کائنات فقط یک موجود هست که موحد نیست و آن انسان است (نه تسبیح میکند و نه تسبیح میفهمد). جهان کائنات خودش را با انسان همراه نمیبیند و از انسان خوشش نمیآید؛ زیرا همه موجودات غير از انسان تسبیح خدا میگویند.
نکته: «وَ إِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلاَّ يُسَبِّحُ بِحَمْدِه»[5] یعنی هیچ شیء (یعنی جهان کاری جزء این ندارد) نیست مگر تسبیح و توحید خدا ميگويد. جهان خدا یکپارچه موحد ميباشد.
هر موجودی در این جهان مختار است. البته علم، اختیار و حیات دو موجود مثل هم نیست «کلٌ بحسبه». اختیار در مورد سنگ، آب و انسان معنايي متفاوت دارد. جهان یعنی مظهر تمام اسماء الهی و اسماء خدا در کل عالم پخشاند و الاّ آنجایی که اسماء الهی نباشد، از خداوند نخواهد بود. البته علم، قدرت و اراده هر موجودی با دیگری متفاوت است.
باب اول: حديث سوم
از امام باقر(ع) روايت شده كه ميفرمايند:
مَا مِنْ شَيْءٍ أَعْظَمَ ثَوَاباً مِنْ شَهَادَةِ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَا يَعْدِلُهُ شَيْءٌ وَ لَا يَشْرَكُهُ فِي الْأَمْرِ أَحَدٌ[6]؛ ثواب هیچ چیزی مانند ثواب شهادت به این که خداوندی نیست مگر خدای یکتا.
استدلال ائمه (ع) شبیه قرآن میباشد. در اين روايت امام باقر (ع) دلیل میآورد، ميفرمايد: «لِأَنَّ الله عزوجل لا یعدله شیء» (زیرا هیچ چیزی معادل خدا نیست) و لایشرکه فی امره احد (احدی در کارها شریک او نیست)
هیچ کسی در کارهای خدا شریک نیست پس او عِدل ندارد. پس «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ»قولی است که عِدل ندارد.
ارزش لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ
در داستان حضرت موسی (ع) آمده است كه پس از عبور موسي (ع) و پيروانش از دریا لشكر فرعون به دنبال آنها آمدند. در اين لحظه امواج دريا بر سر آنها فرود آمد. در اين هنگام فرعون به وحدانيت خداي موسي (ع) شهادت داد. خداوند به خاطر یک بار لا اله الاّ الله گفتن جسد او را سالم نگه داشت تا نشانهاي براي عالميان باشد.[7]
نكته: امور مقدس دو وجهیاند. اسم مقدس همانطور که در جانب مثبت ثمر دارد، در جانب منفی هم ضرر و خسران دارد. در صورتيكه با معرفت گفته شود، یاریتان خواهد نمود و درصورتيكه بخواهيد از آنها سوء استفاده کنید نابودتان خواهد کرد.