مدگرایی و سبک زندگی
نویسنده: سیدعلی آقایی
مقدمه
باید پذیرفت که «مدگرایی» یکی از معضلاتی است که در دوران کنونی گریبانگیر بشریت بهخصوص کشورهای جهان سوم و در حال توسعه همچون ایران شده است و در این میان، هیچ گروهی به اندازه جوانان به پرستش مد، علاقه نشان نمیدهند.
جوانان از هر طبقه و هر شأن و منزلت اجتماعی که باشند با دقت و وسواس زیاد، چشم به راه مدهای جدید هستند تا با تمام وجود، به قول خودشان تمام سبک زندگیشان را «به روز» کنند. اینکه گفته شد «با تمام وجود» و «تمام زندگی»، منظور این است که این پیروی بیچون و چرا، هیچ حد و مرزی نمیشناسد و اکنون شاهد سرایت «تبعیت تمام و کمال از مد»، به تمام جنبههای زندگی نسل سومیها هستیم، از رنگ و نوع لباس گرفته که اکثرا مدگرایی را در لباس و امثال آن میدانند تا نوع گفتار روزمره و محاوره و معاشرت اجتماعی و حتی طرز راه رفتن و غذا خوردن؛ اما چرا برخی از جوانان (شاید هم بتوان گفت اغلب آنان) تمایل زیادی به مدگرایی از خود نشان میدهند؟
مسئله مد شامل بخشهای مختلفی نظیر آرایش و پوشش و تغییر در ساختار فیزیکی اندام و چهره، انواع جراحیهای زیبایی و رژیمهای لاغری غذایی، دارویی، خالکوبی و نقاشی روی بدن میشود. در واقع، تفاوت مد در گذشته و در دوره کنونی به این نکته باز میگردد که ظهور تغییرات فرهنگی و تکنولوژیکی و پیوند خوردن مسئلة مد با پدیدههایی نظیر سبک زندگی، مصرفگرایی، سیطرة مدگرایی، جهانیسازی و هژمونی امپریالیسم فرهنگی، این مسئله را در دوران جدید به آسیبی اجتماعی و روانی رو به رشدی مبدّل کرده که روزبهروز ابعاد تازهای مییابد. در این نوشتار تلاش شده است تا مسئله مد و مدگرایی از زوایای مختلف مورد ارزیابی و بررسی قرار گیرد و باتوجه به آسیبهای مطرحشده، راهکارهایی متناسب با آن ارائه شود.
مفهومشناسی
«مد»، واژه ای فرانسوی است که به معنای طرز، اسلوب، عادت، شیوه، سلیقه، روش، رسم و باب روز است. Mode از ریشة لاتین Modus گرفته شده است. این واژه پس از جنگ جهانی اوّل، در پی نفوذ تمدن غرب، به زبان فارسی راه یافت.
فرهنگ دهخدا مد را اینگونه تعریف می کند: «مد» لغتی فرانسوی و به معنای روش و طریقة موقت است که طبق ذوق و سلیقة اهل زمان، طرز زندگی و لباس پوشیدن، سبک زندگی و… را تنظیم می کند. شیوة متداول و باب زمان در شئون زندگی اجتماعی را مد گویند.
در زبان انگلیسی، اصطلاح Fashion برای مد بهکار می رود و تقریباً همان تعاریفی که برای مد در زبان فارسی و فرانسه آورده شد در ذیل واژه Fashion نیز بهکار می رود.
همچنین در فرهنگ علوم اجتماعی، در تعریف اصطلاحی مد چنین آمده است: «مد را می توان بهصورت شکل ها یا الگوهای غیرمنطقی و ناپایدار رفتاری تعریف کرد که بهطور مکرر در جوامعی بهوجود می آید که دارای نمادهای پایگاه ثابت نبوده و اعضای آن با استفاده از تقلیدهای انتخابیِ جهتدار در جستجوی بازشناسی پایگاه و ابراز وجود هستند. این تقلیدها مجراهایی برای نمایش تمایلات، سبک زندگی و سلیقه-های جمعی بهوجود می آورند و علاوه بر این، ممکن است بر دگرگونی های اساسی زندگی خصوصی مردم و نظم هنجاری آنان نیز تأثیر بگذارند.»
بر این اساس، مد پدیدة اجتماعی و الگوی فرهنگی رایجی است که بهدلایل مختلف، در یک زمان معیّن توسط بخشی از جامعه پذیرفته می شود و دوره ای نسبتاً کوتاه دارد و سپس فراموش می شود. مدگرایی، یعنی فرد، سبک لباس پوشیدن و طرز زندگی و رفتار خود را طبق آخرین الگوهای روز تنظیم کند و به محض آن که الگوی جدیدی در جامعه رواج یافت از آن پیروی کند.
از همینرو، مدگرایی دارای دو جنبه است:
الف) جنبة مادی: یعنی در اموری همچون پوشاک، آرایش، اتومبیل و لوازم منزل.
ب) جنبة غیرمادی: یعنی در رفتارها، سبک زندگی، نوع نگرش و نظراتی که در یک دورة زمانی پایدار میشود.
۱) مد و مدرنیسم
گرایش به مد را مىتوان از جهتى مولود مدرنیسم دانست؛ زیرا مدرنیسم، نگاه نو به عالم و آدم است؛ نگاه و شناختى که برخاسته از زیستن در «اکنون» و گسستن از «گذشته» است و صریحاً با مفهوم سنّت در تقابل قرار میگیرد. «مدرنیته» که شکل عینیتیافته فرهنگ مدرن است همراه و همزاد با گذر از گذشته به حال، نوآورى، تجدّد، سلیقه و مُد است. از اینرو مدرنیته همواره خود را در ستیز و چالش با کهنگى، رکود، قدمت و سنّت و پیروى از هنجارهاى پایدار قرار مىدهد و کشش و تمایل آن بهسوى تجدّد و نوآورى در فرهنگ و ارزشهاى اجتماعى است. بنابراین، مدگرایى و نوآورى در تفکر و رفتار (بهمعناى رایج آن) بهعنوان نماد اندیشه مدرنیسم قلمداد مىشود و از آنجا که جوامع غربى موطن و مظهر مدرنیته و مدرنیسم بودهاند، فرایند مدرنیزاسیون (مدرنسازى) و اشاعه طرحها و مدهاى نو، در واقع با غربىسازى و غربگرایى کاملاً هماُفق و بلکه معادل خواهد بود، و این، خود مىتواند از زاویه دیگر، رابطه مدگرایى و غربگرایى را نشان دهد.
۲) مدگرایی یا مدپرستی
برخی بر این باورند که مدگرایی متفاوت از مدپرستی است، هرچند که در ادبیات پژوهشی، تفاوت خاصی میان این دو مفهوم ذکر نشده و مدگرایی بیشتر در معنای منفی آن که همان مدپرستی است بهکار رفته است. به تعبیر بهتر، میتوان گفت که مدگرایی در معنای مثبت، معادل «نوگرایی» و در معنای منفی، معادل «مدپرستی» است.
مفهوم مد و مدگرایی در معنای منفی، الگوهای فرهنگی هستند که توسط بخشی از جامعه پذیرفته میشوند و دارای یک دوره زمانی نسبتاً کوتاهند و سپس فراموش میشوند. در حالیکه نوگرایی یا همان مدگرایی مثبت در خلاقیت و ابتکار افراد، پدیدهای مثبت است.
بشر با نوگرایی در مسیر زندگی خود، همواره بهدنبال بهتر زیستن، بهتر پوشیدن و نیکو گشتن است و برای ارضای این غریزه، همواره علاقه دارد تا با دیگران تفاوت داشته باشد. گستره مد به اندازه گستره زندگی انسان است و تمام شئونات او را دربرمیگیرد. تغییرات مدگونه در علوم و فنون، نظریهها، گرایش به جنبههای مختلف علمی، الگوهای تربیتی، سبک منش و رفتار، پوشش، آرایش، محیطآرایی و غیره قابل تسری است.
افراد گرفتار مدگرایی منفی و مقلدان کورکورانه مد، لباسی میپوشند که به آن مباهات کنند، ماشینی سوار میشوند که آنان را برتر نشان دهد و خانهای میخرند که به دیگران فخر بفروشند. حال آنکه اسلام، انسان را از هرگونه تلاش برای جلوهگری و انگشتنما شدن نهی میکند، چنانکه رسول خدا (ص)، پیروی از هوا و هوس و کبر و فخرفروشی را از دامهای شیطان میداند و میفرماید: «از جمله دامهای شیطان این است که به بخششهای خداوند تفاخر کنند و بر بندگان تکبر ورزند و پیرو هوس شوند.»
پایش سبک زندگی، سال چهارم، شماره ۱۸، فروردین ۱۳۹۶، صفحات ۵۶-۵۸.