توحید صدوق استاد دکتر فعالی جلسه سی و هشتم 11/ 11/ 1394
در جلسة قبل بیان شد که هر کس این کلمة شریفه لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ را با اخلاص بر زبان جاری سازد، حالت امن پیدا خواهد کرد و گویا این کلمه دژ محکمی اطراف او میشود که او را محافظت مینماید.
انواع کرامت
کرامت انسان بر دو نوع است:
· کرامت ذاتی
· 2- کرامت اکتسابی
کرامت ذاتی:یعنی آن استعدادها و قابلیت هایی که خداوند متعال برای رشد و شکوفایی در وجود همة انسانها به ودیعه نهاده است. شرافت بالقوه، دادة خداست. آیه شریفه زیر اشاره به کرامت ذاتی انسانها دارد.
وَ لَقَدْ کَرَّمْنا بَني آدَمَ؛ و به راستی ما فرزندان آدم را گرامی داشتیم.[1]
کرامت اکتسابی:شرافت ها و نیکی هایی که انسانها با عمل خوبِ خود، بدست می آورند. و آیه شریفه زیر اشاره به کرامت اکتسابی انسان است.
إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَليمٌ خَبيرٌ؛در حقیقت ارجمندترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شماست. بیتردید، خداوند دانای آگاه است.[2]
انسانها دو بعد دارند: بالقوه و بالفعل. داشتن بالقوهها و کرامت ذاتی ارزشی ندارد. اگر انسان تلاش نماید که کرامت ذاتی انسان بالفعل شود، ارزش دارد. دست آوردهای بشر اگر منطبق با تقوا باشد ارزش دارد و إلا ارزشی نداشته و ضد ارزش میشود. خداوند میفرماید: من به انسانها یک ظرفیتی دادم که هیچ موجودی این ظرفیت و کرامت ذاتی را ندارد. آیات زیر اشاره به کرامت ذاتی انسانها است.
وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاء كُلَّهَا؛و [خدا] همه [معانى] نامها را به آدم آموخت.[3]
وَ إِذْ قالَ رَبُّکَ لِلْمَلائِکَةِ إِنِّي جاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَليفَةً قالُوا أَ تَجْعَلُ فيها مَنْ يُفْسِدُ فيها وَ يَسْفِکُ الدِّماءَ وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَ نُقَدِّسُ لَکَ قالَ إِنِّي أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُونَ؛و چون پروردگار تو به فرشتگان گفت: من در زمین جانشینی خواهم گماشت، [فرشتگان ] گفتند: آیا در آن کسی را می گماری که در آن فساد انگیزد، و خونها بریزد؟ و حال آنکه ما با ستایش تو، [ تو را ] تنزیه می کنیم و به تقدیست میپردازیم. فرمود: من چیزی می دانم که شما نمیدانید.[4]
انسان بواسطة کرامت ذاتی برتر است، ولی این ربطی به انسان ندارد. لذا خداوند متعال در آیه زیر میفرماید:
فَتَبَارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِینَ؛آفرین باد بر خدا که بهترین آفرینندگان است.[5]
علت گلایههای خدا نسبت به انسان در قرآن این است که خیلی استعداد به انسان داده ولی او استفاده نمیکند. چون معمولاً انسانها تلاش نمیکنند، خداوند متعال گلایه میکند.
محال است انسان کار خوبی کند و خداوند کریم صد برابر آن را به او ندهد. بدی طبق عدل وخوبی طبق فضل.