پیشینه مصرف مواد مخدر در جهان و ایران و قوانین بازدارنده

نویسنده: حمید فلاحتی

سوء مصرف مواد مخدر یکی از معضلات جدی در سبک زندگی انسان متمدن، در عصر حاضر است. ابعاد وسیع و عوارض ناشی از مصرف مواد، زندگی جسمی و روانی فرد و همچنین خانواده، فرهنگ، اقتصاد و اجتماع را به شدت تحت تأثیر خود قرار می‌دهد. این آسیب می‌تواند از فردی به فرد دیگر و از نسلی به نسل دیگر سرایت کند. از این‌رو در طول تاریخ و در سطح بین المللی آفتی جدی، ویران کننده، مسری و موذی به شمار آمده است.
از هزاران سال پیش، بشر گونه‌های مختلف مواد مخدر را شناسایی و آن را مصرف نموده است. الواح گِلی متعلق به ۵۰۰۰ سال قبل از میلاد، حکایت از آن دارد که سومریان خشخاش را که گیاه شادی‌بخش یا سعادت می‌نامیدند، کشت می‌کرده و از مزایای دارویی آن سود می‌جسته‌اند.
در روم و مصر باستان و قوم آشور، نقاشی‌هایی از گل خشخاش و گل شقایق وجود دارد که قدمت آن به چهار هزار سال می‌رسد. ۱۵۰۰ سال قبل از میلاد مسیح، تخم خشخاش از مصر به یونان و از آنجا به اروپا رفت. در نوشته‌های هرودوت از تریاک به نام نفنته یعنی «از بین برنده غم» سخن گفته شده است.
در آسیا، بیش از ده‌ها قرن است که تریاک و حشیش جزو عوامل درمانی بسیاری از بیماری‌ها به شمار می‌روند. تجویز تریاک برای خواباندن کودکان در دوران دندان در آوردن از آن جمله است. از تریاک به عنوان آرام‌بخش، در اوقات پر استرس مانند هنگام سوگ و یا خواب‌آور برای دوره‌های بی‌خوابی استفاده می‌شد. سربازان به تریاک به عنوان افزاینده قدرت و یک ضد درد برای زخم‌های جنگ می‌نگریستند و معتقد بودند این ماده توانایی جنسی را افزایش می‌دهد.
در شبه قاره هند، برای بالا بردن تمرکز و مراقبه در مراسم مذهبی از حشیش و تریاک استفاده می‌کردند. در قسمت‌هایی از هند، استفاده از برگ‌های حشیش برای درست کردن شربت و مصرف آن به عنوان یکی از آداب مذهبی در بسیاری از مناسبت‌ها و جشن‌های مذهبی، در اجتماع رخنه کرده بود. تریاک نقش مهمی در ایجاد و یا تحکیم دوستی‌ها و روابط بین فردی هندی‌ها داشته است. در طبقات اجتماعی اقتصادی بالاتر، رسم برگزار کردن یک «گردهمایی برای نوشیدن تریاک» (لایارو) راهی برای نمایش قدرت اقتصادی صاحبخانه، به حساب می‌آمد. ظرف شربت تریاک نشان‌دهنده وضعیت اقتصادی مهماندار بود و شرکت نکردن در مراسم نوشیدن شربت تریاک، بی ادبی و بی احترامی محسوب می‌شد.
استفاده از حشیش (ganja) تقریباً نشانه‌ای از شخصیت اجتماعی در جشن‌های هند باستان به حساب می‌آمد. در هند جنوبی، پخش حشیش در مراسم عروسی یک رسم بود و عدم توزیع آن بی احترامی به میهمانان تعبیر می‌شد.
قبایل آفریقایی هم به طور قابل توجهی از حشیش استفاده می‌کردند. در تانزانیا این دارو جای خود را در رژیم غذایی مردم باز کرد. در بلندی‌های جنوبی، دانه‌ها و برگ‌های حشیش، قسمتی از مواد تشکیل دهنده غذاهای گیاهی لذیذ بودند.
به طور خلاصه، قرن‌هاست که در بیشتر نقاط دنیا، تریاک، حشیش و در قسمت‌هایی نیز کوکائین شناخته و از خواص درمانی این مواد استفاده می‌شده است. در طول این سال‌ها، مقدار ماده کشت شده، مناسب با نیازهای دارویی منطقه، تنظیم می‌شده تا این‌که با شروع قرن ۱۹، این وضعیت کاملا تغییر کرد. ارزش اقتصادی تریاک آشکار و در نتیجه به میزان گسترده‌ای تولید و صادر شد. حتی بریتانیای کبیر برای گشودن بازارهای چین به روی تریاک بنگال، دو بار با این کشور جنگید. کشت خشخاش در مناطق مختلف، افزایش یافت و به منظور صادرات و تامین ارز، مورد استقبال کشورهای صادر کننده قرار گرفت. افزایش کشت خشخاش در هر کشور، افزایش تولید منطقه‌ای تریاک را در بر داشت و میزان اعتیاد و وابستگی به تریاک در آن منطقه گریبان‌گیر افراد بومی می‌شد. اما کشت، حمل و نقل و خرید و فروش این گونه مواد در تمام مناطق دنیا آزاد بود.
اولین گام‌های مبارزه با مواد مخدر از حدود ۱۰۰ سال قبل در شانگهای برداشته شد. از همان زمان، حمل و نقل، فروش و خرید مواد به تدریج با محدودیت‌های قوانین بین‌المللی و منطقه‌ای مواجه شد. پیامدهای جانبی این جریان، افزایش قیمت مواد و در نهایت ایجاد باندهای تجارت قاچاق بود که با گذشت زمان به یکی از منسجم‌ترین، منظم‌ترین و گسترده‌ترین شبکه‌های بین‌المللی قاچاق تبدیل شد که امروزه بعد از قاچاق اسلحه پرسودترین تجارت بین‌المللی به شمار می‌آید.
این سیستم سودرسان، به طراحی و پیشبرد اهداف جدید خود زیر نظر مجریان و سیاست‌گذاران باهوش و گاه دانشمند کمک کرد و اقدامات وسیعی در ابعاد مختلف کشت، تولید، انتقال و ایجاد بازار مصرف، بنیان گذارد. در صد سال اخیر، علاوه بر تمامی موادی که از قبل سوء مصرف می‌شده است، دانشمندان سودجو، تعداد زیادی از مواد مصنوعی جدید با عوارض بسیار شدیدترِ رفتاری و روانی و همچنین وابستگی‌های خطیرتر، تولید و به بازار مصرف معرفی نموده‌اند، به‌طوری‌که قوانین و معاهدات تحت نظر سازمان ملل تا قبل از سال ۱۹۶۱ تنها برای تریاک، حشیش و کوکائین قابل اجرا بود. اما از سال ۱۹۶۴، این مواد به ۱۱۶ عدد افزایش یافت که شامل مواد مصنوعی و طبیعی می‌شد. برای نمونه هروئین را در سال ۱۸۹۸ یک دانشمند سوئدی به منظور مداوای معتادان ساخت. اما در حدود سال ۱۹۴۵ قاچاقچیان آن را به بازارهای سوء مصرف جهانی معرفی کردند. موادی مانند آمفتامین و متامفتامین در سال ۱۸۷۸، به منظور استفاده در طب ساخته شد، اما از حدود ۱۹۳۲ با نام‌های گوناگون به بازار سوء مصرف مواد معرفی شد. در سال ۱۹۳۸، LSD که ماده‌ای توهم‌زا است، مخفیانه تولید شد.
در حدود سال ۱۸۸۰، آلکالوئیدهایی از کوکائین جدا و به اشکال و انواع مختلف با اسامی کوناگون مانند Snow، Coke، Lady به بازارهای قاچاق مواد وارد شد. فن سیکلیدین‌ها و مشتقات آن با نام‌های dust، angel، کریستال، صلح و ۳۰ معادل شیمیایی آن از سال ۱۹۶۰ وارد بازار سوء مصرف شده اند.

پیشینه مصرف مواد مخدر در ایران

در ایران سوء مصرف مواد سابقه طولانی دارد.  گیاه خشخاش و شاهدانه از گیاهان بومی این منطقه است و ساکنان فلات ایران و اقوام هم مرز آن، خواص خوراکی ـ دارویی و روان‌گردان آن‌ها را شناخته‌اند. گفته شده بذر خشخاش را در قرن پنجم قبل از میلاد، بازرگانان عرب به ایران آورده‌اند. خواص روانگردان حشیش (بنگ) طبق نوشته هرودوت برای اقوام آریایی موسوم به سکاها شناخته شده بود و آنان از نوعی حمام بخار بنگ، به عنوان بخشی از مراسم عزاداری استفاده می‌کردند. خواص خواب‌آور و ضد درد تریاک را پزشکان ایرانی مثل محمد زکریای رازی و ابوعلی سینا توصیف نموده‌اند. شواهد تاریخی حاکی از سوء مصرف این ماده در آن تاریخ موجود نیست. ابوریحان بیرونی ظاهراً اولین دانشمند اسلامی است که به خاصیت اعتیادآور افیون اشاره کرده و پدیده «تحمل» را تشریح کرده است. در ایران تا قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم، کشت خشخاش و تولید تریاک به منظور مصرف داخلی بود اما از نیمه دوم قرن نوزدهم کشت تریاک به عنوان یک محصول ارزآور مورد توجه قرار گرفت. در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، ایران یکی از اعضای بسیار فعال تجارت جهانی تریاک محسوب و اقتصاد کشور به تولید و صدور تریاک وابسته شد .
مقارن با ظهور صفویان، شواهدی دال بر تجویز مصرف حشیش توسط برخی فرق مذهبی و صوفیه در دست است. از این رو شیوع ناگهانی سوء مصرف تریاک و حشیش به دوره صفویه باز می‌گردد. اولین توجهات به این افراد در زمان شاه عباس صفوی آغاز شد. وی برای اولین بار کارکنان دربار را به ترک اعتیاد وادار و افرادی را که موفق به ترک اعتیاد نمی‌شدند، از کار برکنار کرد. در همان زمان، پدیده وابستگی جسمی و روانی به افیون و عوارض ناراحت کننده قطع مصرف آن، مورد توجه پزشکان قرار گرفت. ولی بعد از آن، هم تلاش حکیمان و هم حاکمان برای منع یا کنترل مصرف بی نتیجه ماند. در زمان قاجار، مصرف مواد از اشکال انحصاری اشراف بیرون آمد و در میان طبقات مختلف جامعه ایرانی، به صورت مصرف خوراکی یا تدخینی، رواج یافت.
سوء مصرف مشتقات شاهدانه، ظاهراً به طبقات خاصی چون دراویش محدود بود. در آن دوره منبع اصلی تأمین حشیش، افغانستان بود. به‌طوری‌که بعد از جدا شدن هرات از ایران و پناهنده شدن عده‌ای از افغانی‌های هراتی به تهران، خرید و فروش و مصرف آن در این شهر افزایش پیدا کرد.
کشت خشخاش و تولید داخلی تریاک در قرن ۱۸ و نیمه اول قرن ۱۹، بیشتر به منظور پاسخ گفتن به تقاضای روزافزون مصرف کنندگان داخلی بود. اما از نیمه دوم قرن ۱۹، تریاک به عنوان یک محصول قابل صدور و «ارزآور» مورد توجه قرار گرفت. افزایش کشت تریاک را باید در کاهش تولید ابریشم و به تبع کاهش صدور آن، نیاز فزاینده کشور به ارز خارجی برای پرداخت بهای کالاهای جدید خریداری شده از غرب و نیز افزایش ناگهانی تقاضا برای تریاک در سطح جهانی به دنبال «جنگ‌های تریاک» و باز شدن اجباری دروازه‌های چین به روی تریاک، جست و جو کرد. اگر چه در شرایط بین‌المللی آن روز، صدور یا مصرف تریاک، نه در ایران و نه در اروپای آن زمان، ممنوع یا مکروه شمرده نمی‌شد، اما ایران با زحمت زیاد توانست اجازه صدور تریاک به هندوستان را از دولت انگلیس بگیرد. در اواخر قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰، ایران یکی از اعضای بسیار فعال تجارت جهانی تریاک محسوب می‌شد. متأسفانه قسمت زیادی از تریاک تولیدی در داخل مملکت مصرف می‌شد و همچنین کل اقتصاد کشور به تولید و صدور تریاک وابسته بود.
تحولات فکری و افزایش آگاهی‌های عمومی مردم ایران در اوایل قرن ۲۰ ابتدا به نهضت تحریم تنباکو و سپس به نهضت مشروطه‌خواهی انجامید. عده‌ای از رهبران ملی و مذهبی، مبارزه جدی با مصرف تریاک را سرلوحه برنامه‌های خود قرار دادند. لیکن گرفتاری‌های سیاسی و وابستگی شدید اقتصاد کشور به ارز حاصل از صادرات تریاک، هرگونه اقدام جدی در زمینه مبارزه با کشت و سوء مصرف این ماده را غیر ممکن می‌ساخت.

ممنوعیت قانونی مصرف مواد مخدر در گذر زمان

مقارن ۱۹۰۹ میلادی، اولین کنفرانس بین‌المللی مواد مخدر در شانگهای، با هدف کنترل مواد مخدر به عنوان یک نگرانی جهانی برگزار شد و از سال ۱۹۲۰ به تدریج منجر به پدید آمدن یک سیستم بین‌المللی کنترل شد که ابتدا تحت نظارت مجموعه‌ای از کشورها و از سال ۱۹۴۶ تحت نظارت سازمان ملل متحد قرار گرفت.
همچنین اولین قانون رسمی ممنوعیت مصرف مواد در سال ۱۲۹۰ش ( ۱۹۱۱میلادی ) یعنی دو سال بعد از کنفرانس بین‌المللی مواد مخدر در شانگهای، «قانون تحدید تریاک» بود. طبق این قانون مصرف تریاک (جز برای مصارف درمانی) و شیره، به طور کلی بعد از هشت سال ممنوع شد. در آن زمان سرمایه ارزی دولت ایران وابسته به تولید و صدور تریاک بود و علی‌رغم تصویب قانون‌های متعدد در مورد محدودیت مصرف یا کشت، اقدامات جدی در جهت اهداف این قانون صورت نمی‌گرفت، تا این‌که در سال ۱۳۲۲ (۱۹۴۳ میلادی)، تعداد معتادان کشور ۵/۱ میلیون نفر از جمعیت کل ۱۴ میلیون نفر اعلام شد. سرانجام به علت گسترش اعتیاد و ناچیز بودن عایدات حاصل از صدور تریاک برای دولت، در سال ۱۳۴۴ قانون منع کشت خشخاش و استعمال تریاک تصویب و با جدیت به اجرا گذاشته شد. این تصمیم اوّلا باعث معرفی هروئین به بازارهای داخلی ایران شد و ثانیا وضعیت تولید تریاک را به شدت، به ویژه در منطقه خاورمیانه تغییر داد و باعث تولید انبوه تریاک در افغانستان، پاکستان و ترکیه شد. در سال ۱۳۵۰ (۱۹۷۱ میلادی)، ترکیه به دلیل تولید هروئین و صدور آن به اروپا و آمریکا از طرف این دول تحت فشار قرار گرفت و لذا کشت خشخاش را لغو کرد. این کار به تولید بیشتر تریاک در پاکستان و افغانستان انجامید. در کل از سال ۱۲۹۰ (۱۹۱۱ میلادی) تا ۱۳۵۸ (۱۹۷۹ میلادی) در ایران بیش از ۵۵ قانون، نظام‌نامه و مصوبه در خصوص مواد مخدر تصویب شد. نحوه موضع‌گیری دولت‌مردان و قانون‌گذاران در مورد کشت، توزیع و مصرف مواد مخدر فراز و نشیب‌های فراوان داشته است. قوانین و شیوه‌های اجرائی برخورد با مواد مخدر در ایران از آزادی کامل تولید تا انحصار دولتی و ممنوعیت کامل متغیر بوده است. مواجهه با مصرف کنندگان نیز از طرف اجتماع و قانون‌گذاران، در ایران متغیر بوده و از برخورد با آنان به عنوان مجرم تا بیمار، بارها تغییر کرده است. همچنین برخورد مجامع جهانی با ایران متفاوت بوده است؛ گاه ایران را محکوم و گاه از آن تجلیل نموده‌اند. ایران در سال ۱۳۴۷، موفق‌ترین کشور در امر مبارزه با مواد مخدر شناخته شد و با دستگیری ۵۸ درصد از کل قاچاقچیان و توزیعکنندگان هروئین در جهان و کشف ۳۲ درصد کل هروئین و ۱۴ درصد کل تریاک، مقام اول را در بین کشورهای جهان کسب کرد.
در سال ۱۳۵۷ (۱۹۷۹ میلادی) پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، قاچاق تریاک از طریق مرزهای شرقی ایران بسیار محدود شد و دو کشور افغانستان و پاکستان با مقادیر بسیار زیاد تریاکِ بدون مشتری روبه رو شدند. بنابراین برای تبدیل تریاک به هروئین و صدور آن اقدام کردند که این روند در سال ۱۳۷۵ (۱۹۹۶ میلادی) منجر به صدور ۹۰۰۰ کیلوگرم هروئین به اروپا شد. این محصولات از طریق ایران، ترکیه و کشورهای بالکان صادر می‌شد.
بعد از انقلاب اسلامی، نگرش رهبران انقلاب به پدیده اعتیاد منفی بود و آن را نوعی رفتار ضدانقلابی تلقی می‌کردند و ممالک استعمارگر را مروج آن می‌دانستند. بر همین اساس در سال ۱۳۵۹ بعد از تثبیت حکومت جمهوری اسلامی ایران، تولید، نگهداری، حمل و نقل، دادوستد و مصرف هرگونه مواد، غیرقانونی اعلام گردید و به معتادان شش ماه فرصت داده شد تا برای ترک اقدام نمایند.
همزمان با تصویب لایحه «تشدید مجازات مرتکبین جرایم مواد مخدر و اقدامات تأمینی و درمانی به منظور مداوا و اشتغال به کار معتادان»، ستاد هماهنگی مبارزه با مواد مخدر تأسیس و مجازات‌های سنگین برای قاچاقچیان و معتادان به اجرا گذاشته شد. در همین سال‌ها میزان کشت خشخاش در افغانستان و به دنبال آن قاچاق تریاک و حشیش به ایران افزایش یافت. بیمارستان‌ها و مراکز دولتی درمان معتادان نیز به دنبال تصویب قانون، تعطیل شد و وزارت بهداری وقت، پرداختن به این امور را از حوزه فعالیتهای خود حذف نمود. طی این سال‌ها و تا سال ۱۳۶۲، اردوگاه‌های معتادان، زیر نظر سازمان زندان‌ها تشکیل شد و معتادان به این اردوگاه‌ها اعزام می‌شدند. مسئولیت اداره این اردوگاه‌ها که بعدا به اسامی بازپروری و اردوگاه‌های کار تغییر یافت، به عهده کمیته‌های انقلاب اسلامی بود.
در سال ۱۳۶۲، براساس مصوبه هیئت وزیران، مسئولیت مراکز باز پروری از کمیته‌های انقلاب اسلامی به سازمان نو تأسیس بهزیستی واگذار گردید تا با نگرش جامع‌تر برای بازپروری معتادان اقدام شود. اما از آن‌جا که این مراکز موظف بودند همه معتادانی را که دادگاه‌ها به اجبار برای ترک اعتیاد اعزام می کردند، بپذیرند، معمولاً با چند برابر ظرفیت واقعی و هزینه بسیار سنگین روبرو بودند لذا نمی‌توانستند پاسخ‌گوی نیازهای درمانی همه معتادان کشور باشند.
به طور کلی، در آن سال‌ها پرداختن به مسائل و مشکلاتی نظیر تحریم‌های اقتصادی، درگیری با فعالیت احزاب و گروه‌های غیر قانونی و جنگ ایران و عراق در اولویت قرار داشت. تا سال ۱۳۶۷، اقدامات انجام شده برای حل مشکل اعتیاد، منحصراً به فعالیت‌های مقابله با عرضه اختصاص داشت. این فعالیت‌ها نیز در طول سال‌های مختلف با فراز و فرودهای چشم‌گیری همراه بوده است. در این سال‌ها، مجموعا بیش از ۳۳۷ تن مواد کشف و نزدیک به چهارصد هزار نفر دستگیر شدند. حدود ۷۵ درصد مواد کشف شده تریاک، ۸ درصد مرفین، ۳ درصد هروئین و ۹ درصد حشیش بوده است. در هر حال به دلیل اتفاقِ نظر کلی در مورد افزایش شیوع اعتیاد در جامعه، نظرات متفاوتی در مورد شیوه برخورد با آن مطرح شد. برخی اعتقاد داشتند که باید میزان کنترل و مجازات‌ها را افزایش داد و برخی نیز به استفاده از روش‌های آموزشی و تربیتی معتقد بودند. در نهایت در سال ۱۳۶۷، مجدداً دیدگاه سخت‌گیری پیروز شد و بلافاصله بعد از پایان جنگ ایران و عراق، نهاد تازه تاسیس «مجمع تشخیص مصلحت نظام» قانون جدید مبارزه با مواد مخدر را تصویب نمود. طبق این قانون مجازات‌های شدیدی برای تولید، نگهداری و قاچاق مواد در نظر گرفته شد و مصرف مواد جرم تلقی گردید و مهلتی چند ماهه به معتادان داده شد تا نسبت به ترک اعتیاد اقدام نمایند. در این قانون به لزوم فراهم ساختن امکانات، جهت درمان دراز مدت اعتیاد و همچنین اقدامات پیشگیرانه، توجهی نشد و طبقه‌بندی علمی مواد اعتیادآور رعایت نگردید. بر اساس این قانون، ستاد مبارزه با مواد مخدر زیر نظر نخست وزیر فعالیت می‌کرد که بعد از حذف مقام نخست وزیری از نظام اجرایی کشور و ادغام آن در ریاست جمهوری، تحت نظارت رئیس جمهور در آمد. همچنین در ترکیب جدید ستاد، وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و مدیر عامل صدا و سیما نیز شرکت داده شدند. سال بعد وزیر آموزش و پرورش نیز به اعضای ستاد اضافه شد. گرچه شرح وظیفه این نهادها در قانون پیش‌بینی نشده بود. براساس این قانون، مواد کشف شده و اموال قاچاقچیان جزء درآمدهای ستاد مبارزه با مواد مخدر شمرده می‌شد و منابع مالی لازم و همچنین استقلال ستاد برای اجرای فعالیتهای مختلف در این قانون پیش بینی شده بود. لیکن صرفا در جهت فعالیتهای کاهش عرضه مورد استفاده قرار می‌گرفت.
در حال حاضر، برنامه‌های پیشگیری از اعتیاد به صورت مدون توسط سازمان بهزیستی کشور در حال اجراست. صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران و وزارت آموزش و پرورش نیز فعالیتهای پیش‌گیرانه‌ای انجام می‌دهند و گروه بزرگی از پزشکان و سایر
گروه‌های فعال در وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی تحت آموزش‌های لازم پیش‌گیرانه و خدمات درمانی قرار می‌گیرند.
برنامه جامع پیشگیری از اعتیاد سازمان بهزیستی کشور، براساس مدل برنامه‌ریزی منطقه ای، طراحی و اجرای آن از سال ۱۳۷۵ تدریجاً در استان‌های کرمانشاه، هرمزگان، کرمان، فارس، یزد و مازندران و ۶ استان دیگر آغاز شده است و هم اکنون نیز ادامه دارد. رئوس برنامه های پیش‌گیرانه این استان‌ها شامل آموزش مدیران دولتی و کارخانجات، آموزش مربیان آموزش و پرورش و والدین دانش‌آموزان، آموزش عمومی، تشویق و تسهیل ایجاد تشکل‌های غیردولتی پیشگیری از اعتیاد و همچنین اقدامات مداخله در بحران، درمان و بازپروری معتادان است. علاوه بر برنامه جامع پیشگیری، سازمان بهزیستی کشور از سال ۱۳۷۸، برنامه «آگاه‌سازی جامعه» با هدف ارتقای آگاهی افراد در زمینه سوء مصرف مواد را در سایر استان‌ها در دست اجرا دارد.
سازمان بهزیستی کشور در حال حاضر در زمینه درمان و بازپروری معتادان با استفاده از امکانات ۸۴ مرکز درمان سرپایی معتادان (در ۲۸ استان کشور) و دو مرکز اقامتی بازتوانی (Therapeutic Commuity) به ارائه خدمات مشغول است. علاوه بر سازمان بهزیستی کشور، برخی از بیمارستان‌ها و بخش خصوصی نیز به خدمات درمانی سم‌زدایی اقدام می نمایند.

پایش سبک زندگی، سال دوم، شماره ۱۰، آذر ۱۳۹۴، صفحات ۷۴-۸۰.

مطالب مرتبط
ارسال پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.